تهران- ایرنا- ایران به عنوان شروع گهواره تمدن و هلال حاصلخیز دارای اقلیم متنوعی است از این رو همیشه کریدور مهم و اصلی مهاجرت پرندگان از شمال زمین به مناطق معتدل جنوبی‌تر بوده اما چند سالی است با خشک شدن تالاب‌ها و از بین رفتن برخی زیستگاه‌ها این روند طبیعی تا حدودی دچار اختلال شده و رژیم مهاجرتی پرندگان را تحت تاثیر قرار داده است.

‎تالاب و پرنده دو مولفه زیستی جداناپذیر از هم هستند به ویژه پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی که کاملا به حیات تالاب‌ها وابسته‌اند، اما چند سالی است که این اکوسیستم‌های آبی با خطر کم آبی و خشکی مواجه شده‌اند، یک تحقیق جهانی اخیر نشان می‌دهد که حدود ۸۷ درصد تالاب‌های جهان در ۳۰۰ سال گذشته از بین رفته‌اند، همچنین برخی آمارها نشان می‌دهد در یک قرن گذشته دو سوم تالاب‌های دنیا از بین رفته‌اند و اکنون فقط ۳۳ درصد از کل تالاب‌های ۱۰۰ سال گذشته باقی مانده‌اند.

‎در ایران نیز بنا بر اعلام سازمان حفاظت محیط زیست حدود ۸۰ درصد تالاب‌های ایران خشک و به شوره‌زار تبدیل شده‌اند و ۲۰ درصد باقی‌مانده نیز بین ۲۰ تا ۸۰ درصد آسیب دیده‌اند و عمدتا با دریافت پساب شهری و کشاورزی هنوز باقی هستند. تخصیص ندادن حقابه، خشکسالی و تبدیل اراضی تالاب به زمین‌های کشاورزی برخی از دلایل تهدید و خشک شدن این حوضه‌های آبی است که از بین رفتن آنها خطرات جدی برای گونه‌های گیاهی و حیوانی که برای زندگی به این محیط وابسته اند به همراه دارد.

‎یکی از این گونه‌ها پرندگان هستند که نسبت به خشک شدن تالاب‌ها آسیب زیادی می‌بینند، کارشناسان معتقدند خشک شدن تالاب‌ها تاثیر زیادی بر حیات پرندگان به ویژه مهاجرت پرندگان مهاجر دارد، به اعتقاد کارشناسان وقتی تالابی خشک یا کم آب می‌شود رژیم گونه‌ای پرندگان آن تغییر می‌کند یعنی یک سری پرندگانی که قبلاً به این تالاب‌ها نمی‌آمدند اکنون می‌آیند و پرندگانی که در گذشته می‌آمدند دیگر نمی‌آیند.

‎محمدعلی یکتانیک کارشناس حیات وحش و عضو کمپین پرواز در این باره به خبرنگار علمی ایرنا گفت: شرایط فعلی بیشتر تالاب‌های کشور که در معرض خشک شدن و آسیب فراوان قرار دارند، برای بسیاری از پرندگان مهاجر چه آبزی و چه کنار آبزی که به زیستگاه‌های آبی وابستگی دارند بسیار دشوار است.

‎وی با اشاره به اینکه در چند سال اخیر مهاجرت پرندگان تحت تاثیر شرایط تالاب‌ها قرار گرفته است افزود: زمانی که پرندگانی مانند مرغابی‌ها وارد تالابی می‌شوند به تبع آن انواع پرندگان شکاری مانند شاهین‌ها و عقاب‌ها هم مهاجرت می‌کنند اما وقتی پرندگان آبزی نباشند قطعا آن شکارگرهای طبیعی هم نخواهند بود در واقع در چنین شرایطی این پرندگان وادار می‌شوند مسیرهای مهاجرت خود را تغییر دهند و به دنبال زیستگاه‌های جایگزین؛ اگر وجود داشته باشد بروند.

‎وی اظهار داشت: بنابراین این فشار شدید غذایی که گریبان گونه‌های مهاجر را می‌گیرد قطعا روی جمعیت آنها نیز اثر می‌گذارد و تعارض آنها را با جوامع انسانی بیشتر می‌کند، مثلا عقاب‌ها را به روستاها نزدیک می‌کند برای اینکه از مرغ و خروس و اردک‌ها شکار کنند و قطعا خودشان در نهایت شکار خواهند شد چون صاحب دام هیچ وقت خوشحال نمی‌شود که ببیند یک عقاب هر روز بالای سر حیواناتش می‌چرخد، این فشار غذا صد درصد ارتباط مستقیم با کاهش شدید جمعیت خیلی از گونه‌ها دارد؛ می‌دانیم که بسیاری از گونه‌های پرندگان چه آبزی و چه کنار آبزی در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت IUCN قرار دارند و به عنوان گونه‌های حمایت شده بین‌المللی معرفی می‌شوند.

‎یکتانیک ادامه داد: از سوی دیگر در کشور با وجود برخی اقدامات صورت گرفته اما همچنان شاهد قاچاق و صید بی‌رویه حیات وحش هستیم و وقتی که حجم زیادی از تالاب‌ها را از دست داده‌ایم قطعا تمام پرندگان وابسته به محیط‌های آبی در آن تعداد تالاب باقیمانده جمع می‌شوند که در این شرایط مشکل غذا پیش خواهد آمد. یکی از آنها منطقه فریدونکنار، ارزباران و سرخرود در شمال کشور است که متاسفانه به گفته برخی کارشناسان، جمعیت پرندگان مهاجر در این مناطق افزایش یافته است، مسلم است این اتفاق می‌افتد چون وقتی که جای دیگری تالابی باقی نمانده باشد، فریدونکنار، ازباران و سرخرود در مازندران و هورالعظیم و شادگان در خوزستان به مانند کف‌شور آبدار ته یک استخر هستند و پرندگان همه به آنجا می‌روند و در آنجا هم بی‌رحمانه و نامحدود شکار می‌شوند که تمام اینها از تبعات کاهش عرصه‌ها و زیستگاه‌های طبیعی پرندگان مهاجر است.

‎وی درباره تاثیر تغییر اقلیم در روند مهاجرت پرندگان گفت: البته تغییر اقلیم تاثیر زیادی دارد اما همین تغییر اقلیم نیز بر اثر عوامل انسانی به وجود آمده است، یک پوشش گیاهی خیلی ساده نه در حد جنگل می‌تواند بر روی تغییر اقلیم اثر بسیار زیادی داشته باشد وقتی که پوشش گیاهی را از بین می‌بریم اولین اتفاق این است که دمای محیط افزایش می‌یابد، جذب نور خورشید بیشتر می‌شود، رطوبت نسبی کمتر شده و متعاقب این اتفاق الگوی بارش در عرصه تغییر می‌کند.

یکتانیک با اشاره به خشک شدن دریاچه‌هایی مانند ارومیه، بختگان یا پریشان اظهار داشت: این تالاب‌ها زیستگاه بی‌شمار پرنده آبزی و کنار آبزی بومی و مهاجر بوده‌اند و خشک شدن و از دست رفتن کارآیی آنها، به معنای نابودی خانه این تعداد پرنده است؛ بنابراین پرندگان مجبورند برای ادامه زندگی به مکان دیگری نقل مکان کنند که این مساله چرخه طبیعی زندگی و مهاجرت آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

‎وی تاکید کرد: متاسفانه هیچ اهمیت و ارزشی نه در داخل شهر و نه خارج شهر برای یک کارخانه خودکار مجانی به عنوان درخت و مرتع قائل نیستیم، مردم ما طبیعت‌ستیز شده و حتی به درخت به عنوان عنصری که مثلا ریشه‌اش پایه‌های ساختمان را خراب می‌کند نگاه می‌کنیم و نمی‌دانیم که کیفیت زندگی ما حتی کیفیت خواب ما چقدر ارتباط جدی با یک اصله درخت دارد این درخت می‌تواند نظام بارشی ما را دستخوش تغییر کند و نبودش نظم حیات را به هم بریزد.

‎کارشناس حیات وحش تصریح کرد: فقر فرهنگی که به آن دچار هستیم کمک می‌کند تا نسبت به طبیعت و محیط زیست خود آنطور که باید توجه نکنیم، همچنین از سوی دیگر متولیان امر همه چیز را گردن تغییر اقلیم می‌اندازند در حالی که اینطور نیست بخش زیادی از وضعیت کنونی به علت سوء مدیریت و کارشکنی و در نظر گرفتن منافع مقطعی است.

‎وی اظهار داشت: اجرای برخی طرح‌های انتقال آب یا سدسازی نه تنها به مرور موجب مرگ طبیعت و محیط زیست آن منطقه می‌شود بلکه تا کیلومترها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و در این مسافت هزاران جاندار چه گیاهی چه جانوری زندگی می‌کنند که تحت تاثیر این روند قرار می‌گیرند، تمام اینها سرمایه ملی کشور هستند که در بسیاری موارد دیگر قابل جبران نیستند.

‎یکتانیک گفت: کشور از تنوع گونه‌ای پرندگان برخوردار است که البته بخش عمده پرندگان ما مهاجر هستند، در کشور دو بخش پرنده داریم؛ یکی مهاجر و دیگری بومی که آنها هم در فصول مختلف مهاجرت‌های کوتاه انجام می‌دهند، البته بخش عمده پرندگان ما پرندگان شکاری، آبزی و کنار آبزی مهاجر هستند و از آنجا که ایران دارای اقلیم متنوعی است از ابتدا جزو مسیر مهاجرت پرندگان بوده است، شروع گهواره تمدن و هلال حاصلخیز از جنوب غرب ایران آغاز شده است چون کشوری حاصلخیز و دارای منابع طبیعی غنی است از این رو همیشه کریدور مهم و اصلی مهاجرت پرندگان از شمال زمین به مناطق معتدل جنوبی تر نیز بوده است.

‎وی ادامه داد: پرندگان مهاجر معمولا از مناطق سردسیر هستند وقتی که در سرزمین‌های شمالی طول روز کوتاه و شب‌ها بلندتر می‌شود و زیستگاه پرندگان به مرور یخ می‌زند، در این شرایط مجبور به مهاجرت هستند و چون ایران از لحاظ تنوع زیستی کشوری غنی بوده از همان ابتدا جزو مسیرهای اصلی مهاجرت پرندگان بوده است و نوار شمالی کشور و خوزستان در این زمینه صاحب‌نام است اما متاسفانه چند سالی است که این مناطق به ویژه مازندران و خوزستان به سیاهچاله‌های پرندگان مهاجر تبدیل شده و به صغیر و کبیر در این زیستگاه‌های مبدل به قتلگاه شده رحم نمی‌شود. 

این فعال محیط زیست افزود: همچنین ‎بدعت‌گذاری جدید و شومی به نام «باغ پرندگان» نیز  ابزار پر سود قوی در دستان قاچاق و کشتار پرندگان مهاجر است که با بودجه ملت برای نابودی حداکثری حیات وحش فراهم شده است، مصداق بارز عرضه در نتیجه تقاضا برای اسارتگاه‌هایی که هر سال باید با پرنده‌های جدید شارژ شوند، مردمی که مشتری بازارهای گوشت‌فروشی پرندگان و حیات وحش هستند نیز نقش پررنگی در استمرار سرشکستگی ملی و بین‌المللی قتل عام سالیانه میلیونی پرندگان مهاجر در مازندران و خوزستان دارند. 

‎یکتانیک تصریح کرد: اینکه در استان ‎مازندران و بخش‌های زیادی از کشور هنوز پرنده مهاجر می‌بینیم به علت وجود تالاب میانکاله و آشوراده است، حال این سوال پیش می‌آید که آیا آنطور که باید از این زیستگاه مهم حفاظت می‌کنیم؟ البته اینطور به نظر نمی‌رسد، در شرقی‌ترین نقطه میانکاله یک منطقه شناخته‌شده به نام جزیره آشوراده وجود دارد که قرار است مهم‌ترین بخش زیستگاهی آن که عرصه تغذیه‌ای پرندگان مهاجر در آنجا واقع شده و شرقی‌ترین نقطه خلیج گرگان است یک طرح ۲۲ هکتاری گردشگری اجرا شود، یعنی داریم با این کار اولین رگ حیاتی میانکاله را قطع می‌کنیم، بعد از آن وارد خلیج میانکاله می‌شویم که یک منطقه کشیده ۶۸ هزار هکتاری است که بخش جنوبی این شبه جزیره از سال ۹۴ مورد تصرف قرار گرفته و در محدوده‌ای  ٢٥٠٠ هکتاری درختچه‌های گز و نیزارهای آن از بین برده شده است.

‎وی اظهار داشت: الان هم در سیکل پسروی دریای خزر قرار داریم که باعث می‌شود دوباره عرصه‌های آبی کم شود و این مساله تاثیر زیادی بر حجم آبی تالاب میانکاله به جا خواهد گذاشت بنابراین لازم است که با دقت، قاطعیت و سخاوت بیشتری با بازمانده طبیعت و زیستمندان رفتار کنیم، همچنین بیماری آنفلوآنزای حاد پرندگان را نیز به دامن این حیوانات بی‌گناه انداخته‌ایم که خود یک قتل عام گسترده را در پی داشته و دارد، این بیماری که توسط پرندگان در جهان جابجا می‌شود عامل انسانی دارد و ویروس مهلک آن از مراکز صنعتی وارد طبیعت شده است، از سوی دیگر نیز نزدیک به ۹۰ درصد زیستگاه پرندگان را خشک کرده‌ایم با این وضعیت دیگر نمی‌توان گفت که زنگ خطر به صدا در آمده بلکه از مرحله بحران عبور کرده‌ایم و وارد مرحله اضطرار شده‌ایم یعنی در مرحله قبل از انهدام قرار داریم که اگر بدون تلف کردن وقت کاری اساسی نکنیم قطعا دیگر قابل جبران نخواهد بود و همین حالا هم دیر شده است.