در گزیده ای از یادداشت روزنامه شرق به قلم بهرام امیراحمدیان-کارشناس مسائل آسیای میانه و قفقاز، می خوانیم: در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران برای توسعه تجارت خود به ویژه با همسایگان، به خاطر محدودیت در مبادلات پولی و بانکی با موانعی روبهروست، ایران دنبال فضایی است تا بتواند مبادلاتی داشته باشد که خارج از مبادلات دلاری بوده یا به دنبال شرکایی باشد که در محدوده پول ملی با آنها تبادل کند یا مبادله کالابهکالا و تهاتری داشته باشد. منافعی که در مبادلات تجاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا خواهد بود، البته از اتحادیه اروپا کمتر است، اما فینفسه قصد ایران برای پیوستن به این اتحادیه در شرایط کنونی و مبادلات با کشورهای پیرامون میتواند ارزشمند باشد و کمک کند. روسیه بزرگترین عضو این اتحادیه است و در کنار قزاقستان و بلاروس، سه کشور مهم این منطقه هستند. قرقیزستان، تاجیکستان و ارمنستان اقتصادهای کوچکی هستند و ظرفیت تجاری کمی دارند. رابطه اقتصادی با اینها به طور طبیعی نمیتواند جایگزین رابطهای مثل رابطه با اتحادیه اروپا باشد؛ ولی در نفس خودش بد نیست و میتواند به همگرایی منطقهای کمک کند. در شرایطی که ایران نمیتواند از رابطه بانکی با اتحادیه اروپا استفاده کند، اینجا میتواند مفری باشد.
نکته دیگر اینکه در این اتحادیه قرار شده است تعرفهها صفر شوند. وقتی تعرفهها برای صادرات و واردات صفر شوند، فرصتی ایجاد خواهد شد. میشود گفت در گذشته تعرفههای سنگین روسیه باعث میشد کالاهای ایرانی در بازار این کشور، امکان رقابت در برابر ترکیه را نداشته باشند. سطح تجارت ما با روسیه از ۵۰۰ میلیون دلار بالاتر نمیرفته در حالی که بازار روسیه، کشش کالاهای ایرانی را دارد. منتها به خاطر تعرفه ایران امکان این را نداشت که مثلا با ترکیه رقابت کند. الان این ترجیحات تجاری برای بیش از ۵۰۰ قلم کالای ایرانی فضای مبادلات را باز میکند.
موضوع دیگر این است که به سبب نزدیکی و پیوستگی جغرافیایی میشود گفت چنین ارتباطاتی به لحاظ حملونقل مزیت ایجاد میکند. هرچند ترکمنستان که عضو این اتحادیه نیست، برای ارتباط ما با کشورهای آسیای مرکزی مانعی خواهد بود. اگر ترکمنستان تعرفه ترانزیت را افزایش دهد، ما نمیتوانیم از راه زمینی با آسیای مرکزی و دو عضو دیگر اتحادیه یعنی قرقیزستان و تاجیکستان ارتباط داشته باشیم؛ ولی از طریق خزر میتوانیم و با قزاقستان رابطه حملونقل دریایی را هم داریم. خط ارتباطی ریلی هم داریم که هم در شرق خزر و هم در محدوده سرخس فراهم است، اما هر دو از قلمرو ترکمنستان عبور میکنند و اگر این کشور محدودیت ایجاد کند نمیتوانیم از آن استفاده کنیم.
ارمنستان که از اعضای جدید این اتحادیه است، اقتصاد بزرگی ندارد. ما به طور طبیعی تمام توانها برای مبادله با ارمنستان را صرف کردهایم، چه از طریق سرمایهگذاری و چه از طریق تجارت خارجی؛ یعنی پیوستن ما به اتحادیه اقتصادی اوراسیا همکاری ما با ارمنستان را افزایش نمیدهد. حتی صددرصد این اقتصاد کوچک هم باز برای ایران چیزی نیست.
تصمیم دیگر ایران با ارمنستان برپایی منطقه آزاد اقتصادی مشترک است که این نیز اتفاق خوبی است. ساماندهی این منطقه در محدوده منطقه ارس که مرکز جلفاست انجام میشود. این نقطه با مرز، ۶۰ تا ۷۰ کیلومتر فاصله دارد اما در قلمرو این منطقه است. بازارچهای مرزی در نوردوز در مرز ایران و ارمنستان و نزدیک رود ارس شکل داده شده و کارها آنجا انجام شده است که افتتاح شود. اینکه ما داریم روی منطقه مشترک بین ایران و ارمنستان به عنوان عضو اتحادیه اوراسیا کار میکنیم، در شرایط کنونی میتواند برای ایران به لحاظ تجاری کمکی باشد. همینطور قرار شده بین ایران، ترکیه و روسیه تجارت با پول ملی انجام شود؛ یعنی با ریال، روبل و لیر. اینها راهکارهای خوبی هستند، در شرایطی که آمریکا برای مبادلات پولی با تحریمها مشکل ایجاد کرده است. ایران در این زمینه اگر بتواند موفق شود، با چین هم میتواند تبادلات با پول ملی داشته باشد؛ البته چین بیشتر فشار میآورد که این روند فقط یکطرفه باشد، یعنی فقط یوان آنها استفاده شود و ریال ما نه. نکته اساسیتر، چنانکه در مطالعات اخیر من و مقالهای که در اینباره منتشر کردم نشان داده شده این است که قدرت اساسی دراین میان روسیه است؛ اما روسیه با حجم تجارت خارجی ۵۰۰ میلیارد دلار، مقدار کمی با اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیا مبادله دارد، چون بازاری ندارد. مشکل دیگر بین ایران، قزاقستان و روسیه همین است. بازار این کشورها مکمل هم نیست. هر سه صادرکننده انرژی هستند. بازار جایی رقم میخورد که چنین کشورهایی بتوانند جنس و کالایی به ازای نفت و گازی که صادر میکنند وارد کنند.
لازم است ایران نوعی دیپلماسی تجاری داشته باشد. یعنی بازرگانان ایران ذوقزده نشوند و هر بنجلی را بفروشند و خود را ببندند. به نظر میرسد نیاز است کنسرسیومی برای صادرات تشکیل و استاندارد کالاها بررسی شود و از صادرکردن کالای غیراستاندارد بدون مجوز جلوگیری کنند. ممکن است یک بار یک بازرگان با صادرات کالای کمارزش بار خود را ببندد ولی تجارت خارجی ایران را فشل خواهد کرد. هشدار من بر اساس تجربه با دیگر کشورهاست. دیدهایم که با چنین کارهایی بازار را خراب کردهاند و بستهشدن بازار ادامه پیدا کرده است. لازم است تشکیلاتی وجود داشته باشد و برای جلوگیری از هرگونه صادرات اینچنینی، حالا که تعرفهها برداشته میشود، سازماندهی منظمی انجام شود.