قصه، تنها فاتح دنیای کودکان نیست، بلکه بزرگسالان نیز در لحظه شنیدن یا خواندن قصه، درست مثل کوکان، با قصه جاری و همراه می شوند و صمیمیت و صفای کودکانه می یابند. پادشاهان ایرانی قصه گویانی داشته اند که در لحظه اندوه یا شادی و به ویژه هنگام خواب به آن ها آرامش می بخشیده اند؛ شهرزاد قصه گو در «هزار و یک شب» نمونه ای از این قصه گویان است.
قبل از آن در کتاب های آسمانی نیز با شیوه ای خاص،داستان هایی برای عبرت ، تذکر، هدایت و انذار مطرح شده است؛ تورات ، انجیل و قرآن سرشار از داستان هایی هستند از انبیا، اقوام و تمدن هایی که آمده اند و رفته اند و زندگی آن ها چراغ راه دیگر انسان ها شده است.
در سالهای اخیر تحقیقات بسیاری در خصوص اهمیت قصه خوانی برای کودکان انجام شده و اثرات بسیار مثبت آن در رشد فکری و روانی آنها به اثبات رسیده است، از این رو روانشناسان و کارشناسان تربیتی به والدین توصیه میکنند که از همان سالهای ابتدایی، برای فرزندانشان قصه بگویند.
کودکان شیفته قصه و قصه گویی هستند و قصه، تاثیری عمیق بر روان ، زبان، رفتار و شخصیت کودک می گذارد؛ روان شناسان یکی از مهمترین اثرات قصه گویی برای کودکان را رشد هیجانی، عاطفی و سلامت روان کودک میدانند و معتقدند قصه خوانی برای کودکان، میتواند یکی از مهمترین عوامل موفقیت و پیشرفت آنها در زندگی آیندهشان باشد.
قصه گویی موجب رشد هیجانی، عاطفی و سلامت روان کودکان میشود؛ یکی از مهمترین اثرات قصهگویی و قصهخوانی برای کودکان، ایجاد رابطه صمیمانه بین والدین و فرزندان و رشد عاطفی آنها و مهم ترین عامل موفقیت و پیشرفت کودکان در زندگی آینده شان است.
به همین دلیل تاکید میشود که حتما قصهخوانی برای کودک از سنین پایین شروع شود و تا سالهای بعد ادامه داشته باشد، حتی توصیه می شود مادر از دوران بارداری با جنین حرف بزند و برایش قصه بگوید. اگرچه جنین مفهوم قصه را متوجه نمیشود، اما اثرات عاطفی بسیاری برای مادر و جنین دارد و سبب آرامش هر دوی آنها میشود.
نظر به اهمیت قصه و قصه گویی در زندگی به خصوص تاثیر مثبت آن بر شکلگیری شخصیت کودک، خبرگزاری ایرنا مرکز تبریز میزگردی را با حضور کارشناسان امر و قصه نویسان و قصه گویان کودک برگزار کرد.
قصه برخاسته از فطرت انسانی است
کارشناس فرهنگی و رابط قصه گویی کانون پرورش فکری آذربایجان شرقی در اهمیت قصه و قصه گویی معتقد است: قصه برخاسته از فطرت انسانی است و خالق انسان نیز به زبان قصه با ما سخن می گوید و پیشینه گذشتگان را نیز به زبان قصه به ما روایت می کند؛چون پروردگار می داند که خواسته انسان چیست.
رقیه نوروزی با بیان اینکه قصه تاریخی به قدمت عمر بشر دارد، افزود:حتی انسان های پیشین نیز بعد از هر شکاری دورهم جمع شده و قصه می گفتند، چون زبان قصه شیرین است و فضای قصه به حدی باز است که من مخاطب و قصهگو جهانی بنا می کنیم که بر پایه تخیل و کلام استوار است.
کارشناس قصهگویی با بیان اینکه هر مخاطب برداشت خود را از قصه دارد،گفت: قصه احساس همذات پنداری به انسان میدهد و منطبق بر فطرت آدمی است، بنابراین مهم است؛حتی در آموزه های دینی و ائمه نیز زبان، زبان قصه است و جامعه ما نیز چون اسلامی است پس باید قصه هم در آن جریان یابد.
شاعر، قصه پژوه و قصه گوی کودکان نیز مهم ترین ویژگی قصه را خصوصیت بینامتنیت آن دانست و گفت: قصه زاییده یک نفر نیست، قصه پرورده ذهن ملتهاست؛چون راویاش دانای کل نیست و از دهان یک نفر خارج نشده است، بلکه شرح حال ملتی است .
سولماز صادقزاده با بیان اینکه وقتی قصه های بین الملل پرطرفدار را گوش می کنیم گویی قصه خود ماست،افزود: هیچ چیز قایم به ذات خود نیست،هر چیزی در جهان پرورده جمع است و ساخته و پرداخته فرد نیست؛ما قصه را نمی خوانیم، بلکه قصه را می شنویم و حس شنیدن بهترین حس است.
وی خاطرنشان کرد: وقتی داستان را همراه با تصویر می بینیم کودک را محدود به همان تصویر می کنیم و تخیل اش را فقط محدود به همان تصویر می کنیم، اما وقتی داستان شنیده می شود،قدرت تخیل نامحدود است؛ در شنیدن قصه خود شنونده نیز شریک است و تخیل خود را نیز پر و بال می دهد و به نوعی گفت و گوی پنهانی بین گوینده (راوی) و شنونده شکل می گیرد.
معاون فرهنگی کانون پرورش فکری آذربایجان شرقی نیز با تاکید بر اهمیت قصه در انسان،معتقد است: مستقیم گویی همیشه با مقاومت همراه است و این امر در کودکان بیشتر دیده می شود، اما با غیرمستقیم گفتن و به خصوص به زبان شیرین قصه گفتن، می توانیم مفاهیم را به کودک انتقال دهیم.
صادق شیدایی ادامه داد: امروزه در غرب و کشورهای توسعه یافته به اهمیت قصه و تاثیر آن بر کودک پی برده اند و تمام مفاهیم و هنجارها در قالب کارتون و فیلم به کودک انتقال می یابد که آنها متاسفانه برای کودکان ما هم ناخواسته الگو شده است در حالی که ما در فرهنگ و ادبیات غنی مان الگوهای اخلاقی و رفتاری بسیار زیاد و نغزی داریم که از آنها غافل شده ایم.
دنیای قصه رازآلود و زیباست
کارشناس فرهنگی و رابط قصه گویی کانون پرورش فکری آذربایجان شرقی، نقش قصهگو را در زیبایی آن اثرگذار دانست و گفت: زیبایی قصه زمانی افزایش می یابد که قصه گو نیز به زیبایی بیان کند؛ قصه گو میداند چگونه با قدرت تخیل و پردازش زیبایی شنیداری را دوچندان کند؛قصه زمانی زیباست که قصهگو نیز زیبایی را به مخاطب منتقل کند و در واقع سه ضلع قصه،مخاطب و قصهگو در کنار هم دنیایی زیبا میآفرینند.
وی دنیای قصه را رازآلود و بسیار زیبا توصیف کرد و افزود: در قصه فضا،فضای تکرار نشدنی است و اگر یک قصه گفته شده را بعد از چند دقیقه برای مخاطب دیگ تعریف کنی همان قصه قبلی نخواهد بود.
نوروزی درباره وضعیت قصهگویی در دنیا و کشور ما گفت: دنیا هرقدر به سمت پیشرفت می رود به سمت تکیه بر فطرت هم پیش می رود؛کشورهای اسکاندیناوی جزو پیشرفته ترین کشوورها در زمره قصهگویی هستند و مهمترین فستیوال آنها جشنواره قصهگویی است.
قصه گوی کانون پرورش فکری تبریز افزود: کشورهای پیشرفته به اهمیت قصه در سرنوشت کودکان جامعهشان پی برده اند به همین جهت در دانشگاههای آنان رشته قصه نویسی و قصهگویی وجود دارد و آن را یک دیسیپلین فرهنگی برای خود میدانند اما در هیچکدام از دانشگاههای ما رشته قصهگویی وجود ندارد.
نوروزی با بیان اینکه با دور افتادن از فضای قصه گویی کودکان مان از این فضای پپرمحتوا و غنی محروم شده اند و ما در حق کودکان ظلم می کنیم،گفت: معلمان حال و آینده به قدری از فضای قصه دور هستند که قصه برایشان عجیب و مسخره به نظر می آید.
وی اظهار کرد: ما اگر چه خودمان را صاحب هزار دستان و تمدن دیرینه می دانیم اما در دنیای امروز این اتفاق نمی افتد؛ ما در جشنوارههای بین المللی با اساتید برجسته قصه گویی مواجه می شویم که کارشان و تخصص شان فقط قصه گویی است؛در مدارس کشورهای اسکاندیناوی درس و مشق با قصهگویی همراه است و بهترین نتیجه را نیز میگیرند.
شاعر، قصه پژوه و قصه گوی کودکان نیز با تاکید بر اهمیت قصه بر فکر و روان آدمی گفت: قصه بر رشد فکری اروپاییها بسیار تاثیر گذاشته است و آنها به بده و بستانهای اندیشه رسیدهاند در حالی که ما هنوز در بده و بستانهای مادی قرار داریم.
وی با اشاره به پیشینه بسیار غنی فرهنگ و ادبیات ما از جمله قصه های عطار و مولوی و سنایی و .. اظهار کرد:قصه های عطار نیشابوری سرشار از مضامین اخلاقی و عرفانی و ذوق لطیف است اما کدام یک از ما آنها را برای فرزندانمان تعریف کردهایم؛ ما گذشته درخشانی داریم اما الان دچار آشوب فکری هستیم.
قصه پژوه تبریزی با بیان اینکه با قصه خیلی از آسیبها و مشکلات اجتماعی جامعه را میتوانیم حل کنیم،افزود:گفتوگو حلقه گمشده جامعه ماست و قصه گفت و گو را میآفریند؛ در گذشته در شبهای دراز زمستان بزرگان دور هم نشسته و قصه میگفتند؛ توصیه می کنم برای بزرگسالبان نیز جشنواره قصه گویی برگزار شود.
شیدایی، معاون فرهنگی کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجان شرقی نیز مقایسه قصه گویی در ایران و کشورهای توسعه یافته را به منابع نفتی تشبیه کرد و گفت: ما تولیدکننده اصلی نفت در جهان هستیم اما پالایش آن در خارج انجام می شود و ما با خام فروشی خود مصرف کننده تولیدات بیگانگان هستیم و این امر متاسفانه امروزه در فرهنگ کودمان ما نیز صادق است.
وی ادامه داد: یکی از دانشجویان افغانستانی شاغل در دانشگاه اروپایی از استادش چرایی جنگ دایمی در کشورش و صلح و آرامش در آن کشور را می پرسد که استاد در جوابش می گوید شما سالانه چند کتاب می خوانید؟ ما هر روز و هر هفته با کتاب هستیم.
برای بالفعل کردن جایگاه قصه در کشور و استان مقاومت وجود دارد
کارشناس فرهنگی و رابط قصه گویی کانون پرورش فکری آذربایجان شرقی با بیان اینکه امروزه دینا به سمت ارج نهادن به قصه و قصه گویی رفته و دنیایشان را با قصه ها مهربان کرده اند،افزود:آنها در مدرسه یاد گرفته اند که دلشان برای همدیگر بتپد، اما در مدارس ما متاسفانه فقط رقابت آن هم به هر قیمتی است؛اگر در مدارس کشورمان تفکر ایمان به قصه باشد شاهد رشد و شکوفایی خواهیم بود.
وی با بیان اینکه نوع زندگی منطقه آذربایجان به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و سوق الجیشی بر غنای فرهنگی ما افزوده است،اظهار کرد: ادبیات ما بسیار غنی است اما بهره مندی از این موهبت چندان کافی نیست؛ برای بالفعل کردن جایگاه قصه در کشور یکسری مقاومت وجود دارد.
نوروزی با اشاره به برگزاری جشنواره بین المللی قصه گویی در استان گفت: از این رویداد فرهنگی آن چنان که در سایر استان ها استقبال می شوددر آذربایجان شرقی ان چنان با اقبال مسئولان مواجه نیستیم و مسئولان هیچ باوری به این رویداد مهم فرهنگی ندارند.
وی با بیان اینکه ما از نظر امکانات مالی مجموعه ضعیفی هستیم، ادامه داد: هر زمان دست یاری به سمت مسئولان دراز کردیم با بی مهری مواجه شدیم؛ در تمام برنامه هایمان چشم به راه می مانیم تا مسئولی در جشن کودکان شرکت کند؛این بچهها،فرزندان مسئولان هم هستند.
شیدایی، معاون فرهنگی کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجان شرقی نیز با گلایه از بی توجهی مسئولان شهرداری نسبت به رویدادهای فرهنگی در تبریز گفت: سال ۱۳۹۱ برای برگزاری جشنواره بین المللی پس از رایزنی های فراوان با شهرداری در نهایت به ما گفتند تا سقف ۵ میلیون تومان کمک می کنیم در حالی که ما فقط ۱۴۰ مهمان داشتیم که این مبلغ هیچ کمکی نمی توانست انجام دهد.
وی با بیان اینکه در تبریز ۷ مرکز کانون داریم در حالی که شهرداری اصفهان به تنهایی ۱۰ مرکز کانون در شهر اصفهان احداث کرده است،افزود: در کل استان آذربایجان شرقی ۲۴ مرکز ثابت کانون وجود دارد در حالی که مراکز کانون در استان اصفهان ۶۰ مرکز است.
شاعر، قصه پژوه و قصه گوی کودکان نیز با بیان اینکه در طول یک خیابان در شهر افراد متعددی با لباس فرم در قالب پارکبان می بینیم،گفت: شهردار این شهر چند نفر را برای تلطیف فضای فرهنگی و اینکه کسی بر روی زمین آشغال نریزد، استخدام کرده است.
وی با بیان اینکه تبریز تاریخ پرفراز و نشیب و گذشته بسیار غنی ایی دارد،افزود:موازی کاری های بی نتیجه عملکرد ما را نیز زیرسوال برده و نادیده انگاشته شده است،ما کارهای فرهنگی و ادبی زیادی می توانیم انجام دهیم و شخصیت های مهم و انسان های تاثیرگذارمان را به کودکان مان بشناسانیم اما در این زمینه بسیار کوتاهی شده است.
صادق زاده با بیان اینکه یک دست صدا ندارد،اظهار کرد: هیچ گلی بی خار نیست و راه ما نیز آسان نیست اما ما به جد و جهد ایمان داریم و به تلاش مان ادامه می دهیم.
هماهنگی و نگارش: نعمت مرادپور
۶۱۳۲/۵۱۸