رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در شب انشا با یادی از استادان محمود و ایرج افشار، گفت: درباره انشا باید در دو ساحت صحبت شود، یکی اجرا و عمل و دیگری حرف و نظر، من درباره بخش نظری صحبت میکنم. بهبود وضع درس انشا به موارد مختلفی بستگی دارد، معلمان، کتابهای آموزشی، مراکز فرهنگیان، روشهای آموزشی و برنامه آموزشی عمومی، درسها و برنامهریزیها. در کنار کتاب درسی، مواد آموزشی و کمکآموزشی بسیاری نیز هست که میتواند روی آموزش نگارش و انشا تأثیر بگذارد.
غلامعلی حداد عادل، آییننامهها را نیز در این زمینه مهم دانست و افزود: زمانی که همهچیز خوب است ممکن است آییننامهها باعث شوند همهچیز محو و نابود شود، درنهایت تأثیر کنکور بر کل این زنجیره بسیار اهمیت دارد، از دوره اول متوسطه دانشآموزان برای کنکور جهتگیری میکنند و ضریب دروسی که در کنکور اثر ندارد، روی وضع دانشآموز و مدرسه تأثیرگذار است.
وی اظهار کرد: وقتی کتاب میخوانیم املای دیگران را میخوانیم اما در انشا خودمان به وجود میآوریم و این نوآوری و نوآفرینی است. انشا حاصل همه تلاشهای و زبانی و ادبی فرد است، همه اینها در انشا متولد میشود کسی که انشا مینویسد از درک بیانی زبانی و ذوقی بهره میگیرد، انشا ازاینجهت برآیند مهارتهای فردی ماست.
وی ادامه داد: یکی از مشکلات بچههای ما شروع انشاست انگار خود شروع از خود نوشتن سختتر است، خیلیها چون نمیدانند از کجا شروع کنند، نویسنده نمیشوند. باید به بچهها گفت همانطور که حرف میزنید بنویسید.
مردم که حرف میزنند در فهم مقصودشان مشکلی نداریم، پس بهترین راه این است که بتوانیم ترس بچه از نوشتن را از میان برداریم.
حداد عادل در ادامه روش آموزش انشا را در دوره تحصیل خود را نادرست دانست و گفت: هنوز هم همان سیستم آموزشی نادرست برقرار است. در آن دوره درس انشا تخیلبرانگیز و تخیلمحور بود و آفتاب و غروب و باران این امورات موضوعات انشای ما را شکل میدادند. کسی میتوانست بنویسد که خیالباف باشد این عیب بزرگی است که انشا را به تخیل صرف، تنزل بدهیم. ادبیات رکن مهمش تخیل است اما همه زندگی اینگونه نیست باید بتوان واقعیات را بازگو کرد. به خاطر همین خیالبافیهاست که جوان ما نمیتواند یک نامه در سطح ادارات دولتی بنویسد.
وی افزود: انشا باید درباره چیزی باشد که ذهن درباره آن کار میکند، جاهایی تخیل لازم است و ذوق شعری هم باید در کار بیاید اما نه در همه موارد.
وی از یادداشتهای قاسم غنی یادکرد و گفت: خوب نوشتن هنر است اما تخیل باید اندازه داشته باشد تشویق اصلی پیش از نوشتن باید تشویق به خواندن باشد. این روزها کتاب بهجز گران بودن از مد هم افتاده، زندگی در فضای مجازی بعید است نویسنده تربیت کند.
وی ادامه داد: مدرسه خوب باید کلاس کتابخوانی داشته باشد اما گفتن هم مهم است، سخنوری هم اهمیت دارد از بر کردن شعر هم مطلب مهم دیگری است. هنوز هم معلمان و حتی دولتمردان ما دروس محفوظات را ضعیف میدانند و سطح آن را پایین میخوانند اما باید بدانیم که در بسیاری از شرایط این محفوظات است که به کمک ما میآید و شعر از ارکان زندگی ماست که آن را از یاد بردهایم.
به گفته وی نباید از تأثیر شعر بر نسل غافل شویم هرچه ترکیبات دلانگیز در حافظه بیشتر داشته باشیم. اینگونه قلم هم قویتر میشود. نوشتن مثل زادن است باید آنچه در ذهن داریم را به قلم بیاوریم تا بتوانیم چیز دیگری بنویسیم.
نوشتن، آفریدن؛ کار قلم زنده نگه داشتن
هوشنگ مرادی کرمانی نیز در این نشست گفت: واقعیت این است که جامعه ما به دنبال این نیست که چیزی نوشته شود و حرکتی ایجاد کند و دیده شود هیچیک از نویسندگان ما روزگار خوبی نداشتند. نوشتن از خیال و تفکر و نگاه آغاز میشود، منظور من از نوشتن اولازهمه رهایی است.
این نویسنده ادامه داد: کسی که میخواهد چیزی بنویسد، نگاه میکند که چه کسی میخواهد به او نمره بدهد، چه کسی میخواهد بخواند و لذت ببرد و بر اساس آن بهجایی، نوایی، پولی برسد و اهمیت نمیدهد که چه مینویسد یا ذهنش چه میگوید. در همه زمانها و کشورها افرادی بودهاند که به خاطر مخالفت با حکومت جاری به بدترین شکل کشته شدند اما وقتی حسنک وزیر کشته میشود، نویسندهای به نام بیهقی بوده که او را با قلم خودش زنده نگه میدارد، این کار قلم است.
کرمانی افزود: انشا آموختنی نیست، ما در حال حاضر واژه برای نوشتن کم داریم دنیای مجازی با شلختگی نوشته میشود و نوشتن تضعیف میشود. شما واژههایی را که نویسندگان قدیم در یک صفحه استفاده میکردند، مثلاً صادق چوبک در تنگسیر را ببینید، امروز را هم توجه کنید که نویسندههای جدید چقدر واژههای تازه کمی استفاده میکنند و چقدر کلمات در یک صفحه تکراری است، مثلاً واژه کادو جای همه لغاتی نظیر مژدگانی، هدیه، چشمروشنی و غیره را گرفته است.
وی به نثر ترجمه اشاره کرد و اظهار داشت: شما یک صفحه ترجمه که میخوانید با واژه «درحالیکه» بسیار روبهرو خواهید شد، همهچیز با این کلمه توصیف میشود اما ما افعالی مانند دواندوان، خندهکنان، گریان و غیره داریم را داریم که همه رو به فراموشی هستند.
توان نوشتن کم شده است
علیاکبر زینالعابدین با اشاره به پژوهشهایی که درباره انشا در مدارس انجام داده شده گفت: من بهعنوان مدرس مراکز فرهنگیان و آموزش ضمن خدمت معلمان مدرسه، بحران را درک کردهام. توان نوشتن در میان دانشآموزان ما هر روز کمتر میشود و اثرات تلخش را در سیستم آموزشی بهوضوح میبینیم.
وی ادامه داد: من هم از منتقدان کتابهای درسی هستم اما فکر نمیکنم علت این ضعف تنها کتابها باشد، روش تدریس، نبود کتابخوانی و دلایل دیگری ازایندست موجب میشود که دانشآموزان نتوانند انشا بنویسند و معتقدم با همین سیستم هم میتوان دانشآموز بهتری تربیت کرد، بهشرط آنکه بتوانیم از روشهای فردی بهتری استفاده کنیم.
وی افزود: آموزش نگارش و نوشتن برای خود معلمان که خودشان تربیتشده سیستمی هستند که انشا را بهخوبی به آنها آموزش نداده بسیار اهمیت دارد. برای کلاسهای آموزش نوشتن خلاق، در دورههای مختلف مدارس، به کمک چند نهاد نیاز داریم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دانشگاه فرهنگیان، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در نهادهای خصوصیتر مثل کانون نویسندگان کودک و نوجوان و مؤسسات ویراستاری، میتوانند برای برگزاری دورههای مختلف به ما کمک کند.
این مدرس افزود: در کنار کلاسها، تولید محتویات چندرسانهای و کتابهای ساده خوان آموزشی نیز در این سیستم اثرگذار خواهد بود.
زینالعابدین به حذف پست کتابدار از مدارس اشاره کرد و گفت: مسئولان آموزشوپرورش میگویند چون متخصصین کار نبودند، حضورشان تأثیری نداشت درصورتیکه در یک سیستم آموزشی درست یا باید نیروی متخصص جذب شود یا باید نیرویی که وجود دارد و متخصص نیست تربیت و آموزش داده شود.
وی بیان کرد: روش دیگری که میتواند به بهتر شدن انشا و نگارش کمک کند، آموزش ترویج کتابخوانی به همه معلمان، برای همه رشتههای تحصیلی و در همه مقاطع است که آنها بتوانند انواع کتابهای غیردرسی را بشناسند و بلد باشند چگونه آن را معرفی کند و در کنار آن با ادبیات کودک و نوجوان نیز آشنا باشند. بالا رفتن میزان مطالعه و تشویق کودکان به نوشتن، روی نگارش و انشای آنها اثر خواهد گذاشت.
وی افزود: بهتازگی جام باشگاههای کتابخوانی رونق بسیاری گرفته، اثر آن را میبینم اما این کار باید در مدارس آغاز شود، معلمان ما حتی کار با مقالات آموزشی مجلات رشد را هم خوب نمیدانند.
وی فضای مجازی را یکی از مهمترین فضاهای نوشتن کودکان دانست و گفت: ما هنوز آن را به رسمیت نمیشناسیم باید برای سواد رسانهای، برای انواع فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بتوانیم روش نگارشی ارائه کنیم. امروزه به روش فینگلیش مینویسیم و حتی همان فینگلیش را هم خلاصه میکنیم، این روشی است که دانشآموزان کودک و نوجوان ما آن را انجام میدهند و ما هنوز نتوانستهایم حتی بپذیریم که این فضای مجازی جایی برای نوشتن آنهاست.
قالب آموزش انشا استاندارد نیست
رضا باقریان موحد، معلم مدارس قم، با اشاره به کتابش شهر شیرین انشا گفت: من همیشه دغدغه نگارش داشتم و سعی میکردم سیره بزرگان را رعایت کنم. من معتقدم اولین آسیب از معلمان غیرحرفهای است درحالیکه میدانیم روی انشا باید سرمایهگذاری شود.
وی افزود: دانشآموز باید سختی و لذت نوشتن را بچشند، دبیران ما غیرحرفهای هستند ۹۰ درصد استادان ما خودشان دستبهقلم نبردهاند چگونه میتوانند یک نویسنده تربیت کنند؟
او همچنین آسیبهای آموزشی را برشمرد و گفت: آسیب دیگر قالب کلیشهای و غیراستانداردی است که بهعنوان قالب انشا به بچهها میدهیم که باید متن انشای شما مقدمه، بدنه و نتیجهگیری داشته باشد. من به دانشآموزان میگویم یک جمله بگو ولی آن یک جمله را خلاقانه ویژه بگو، چیزی که تازه باشد نه تکراری. ابتدا دانشآموزان خوشحال میشوند اما وقتی این کار را شروع میکنند، متوجه میشوند حتی نوشتن همین یک جمله هم بسیار سخت است.
باقریان بیان کرد: آموزشوپرورش برای این سیستم آموزشی به من اعتراض کرده و حتی توبیخم کردند اما من گفتم دانشآموزی که بتواند یک جمله خلاقانه بگوید، میتواند یک صفحه هم بنویسد از سوی دیگر موضوعات هم تکراری شده همه کلیشه است من و بچهها میگویم در موضوعاتی بنویسید که خودتان دوست دارید.
وی به پژوهشی که سال گذشته انجام داده اشاره کرد و گفت: درنتیجه آن متوجه شدم بچهها موضوعات خلاقانه و سوژههایی که به زبان حال مربوط باشد را بیشتر دوست دارند مثلاً موضوع موردعلاقه بسیاری از بچهها که یکی از معلمان به آنها ارائه داده بود، زبان حال کاسه نذری بود.
برنامه آموزش انشا باید تغییر کند
حسین حسینی نژاد، مدیرمسئول مجله انشا و نویسندگی با اشاره به اینکه زمان میبرد تا مسئولان و مدیران قدر انشا را بدانند، اما امیدواریم که یک روز این اتفاق بیفتد، گفت: همین امیدواری است که راه ما را هموار میکند.
وی بابیان خاطرهای از آثار خود را یاد کرد و ادامه داد: در نتیجه تلاشهای ما انجمن معلمان انشا شکل گرفت، من درخواست مجوز مجله انشا و نویسندگی را در سال ۸۰ دادم و مجوزم را در سال ۸۷ گرفتم.
او با برشمردن اهداف مجله افزود: اکنون که نگاه میکنم ۱۰۷ شماره اصلی و ۴۰ شماره ویژه از این مجله درآمده راهی که ما در آغاز ترسیم کردیم به بار نشسته و تأثیری که در نظر داشتهایم را گذاشتهایم. نقد نگارش، تحلیل کارهای شاخص نویسندگان، تحلیل آثاری که بچهها مینویسند و شماره ویژه دانشآموزان و دانشجویان که به نگارش و انشا تعلق دارد، همیشه در میان برنامههای ما بوده است.
حسینی نژاد ادامه داد: ما همیشه بر این باور بودهایم که یکی از مسیرهای نویسنده شدن، خواندن است و آثار کودک و نوجوان را در همین ارتباط منتشر میکنیم، این ذوق منتشر شدن و دیده شدن، بچهها را تشویق میکند که بیشتر بنویسند. ما از ابتدا به باور داشتیم که باید به معلمان و دانشجویان توجه ویژهای داشته باشیم و حاصل آن چند ویژهنامه معلمی و نوشتن بوده است. ما در این مجله ۱۵ نشست علمی و اولین همایش انشا را برگزار کردیم.
که این همایش بهویژه به همت آقای حسن ذوالفقاری شکل گرفته است.
وی استفاده از فضای مجازی را خوشیمن دانست و گفت: عرصه نوشتن به این فضاهای مجازی گسترده شده اما سیستم آموزشی هم پای توان دانشآموزان نیست. باید در برنامهریزی آموزشی ما تغییر داده شود، سرعت تألیف کتابهای یک دههای دیگر گذشته و باید سرعت داده شود و کتابهای یک یا دوساله تألیف شود.
این استاد نویسندگی گفت: امروز مجله انشا و نویسندگی به یمن دانشآموزان و به لطف آنها به سرمایهای تبدیلشده که از هر موضوعی درباره نوشتن میتوان در این مجله مطلب یافت.
در بخشی از این نشست پیام صوتی احمد سمیعی گیلانی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی پخش شد و محمد افشین وفایی، مدیر بنیاد موقوفات به ارائه گزارشی از عملکرد یکساله این بنیاد و آثار منتشر شده در ماههای اخیر پرداخت.
در این نشست از کتاب شهر شیرین نوشتن به کوشش رضا باقریان موحد رونمایی شد، این کتاب در برگیرنده ۵۰۰۰ جمله انشایی از دانشآموزان مدارس قم است که با مقدمه حسن ذوالفقاری توسط نشر طه منتشر شده است.