به گزارش خبرنگار ایرنا، یکی از بزرگترین مشکلات دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا نگاه متوهمانه او به سیاست خارجی و دیپلماسی است. او خود را رئیس جمهور کشوری قدرتمند می داند و گمان می کند میتواند در عرصه سیاست خارجی با تهدید و زور به خواستههای خود برسد.
بعد از اتفاقاتی که بین آمریکا و کره شمالی اتفاق افتاد و این دو کشور را تا آستانه تهدیدهای متقابل پیش برد، شرایط به صورت ناگهانی به سمت و سویی کشیده شد که در طی چندین ماه، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و کیم جونگ اون رهبر کره شمالی دستان یکدیگر را در دیداری دوجانبه فشردند.
کره شمالی همواره در مرکز تحولات منطقه شرق آسیا قرار دارد. این کشور به واسطه دشمنی دیرینه با آمریکا و داشتن تسلیحات اتمی از بازیگران کلیدی شبه جزیره به شمار میرود و بخش بزرگی از اخبار این منطقه به ویژه در سالی که گذشت را به خود اختصاص داده است.
در سال ۲۰۱۸ پیونگ یانگ فعالیتهای موشکی و اتمی خود را تقریبا متوقف کرد و رویکرد تازهای در پیش گرفت. رویکرد جدید کیم جونگ اون رهبر این کشور، تلاش در راستای حل دیپلماتیک مسائل کره شمالی با غرب بود. با این حال تجربه مذاکرات کره شمالی با آمریکا نشان میدهد که آمریکا نه تنها برای حل مشکلات کاری انجام نمیدهد بلکه با درخواست امتیازات جدید و خارج از موضوع مدنظر، مذاکرات را به شکست میکشاند.
دوره تازه مذاکرات کره شمالی و آمریکا روز شنبه ۱۳ مهر در استکهلم، پایتخت سوئد، آغاز شد. اما بلافاصله رئیس تیم مذاکره کننده کرهشمالی از قطع مذاکرات کارشناسی بین آمریکا و پیونگ یانگ خبر داد. کیم میونگ گیل، مذاکره کننده ارشد کرهشمالی انعطاف ناپذیری مذاکره کنندگان آمریکایی را دلیل توقف مذاکره دانست و گفت، آنها حاضر نبودند از نظر و نگرش قدیمی خود دست بردارند. او به خبرنگاران در خارج از سفارت کره شمالی گفت: مذاکرات انتظار ما را برآورده نکرد و سرانجام متوقف شد.
مذاکره کننده ارشد کرهشمالی گفت طرف آمریکایی با طرح موضوعاتی مانند رویکرد انعطاف پذیر، روش جدید و راه حلهای خلاقانه انتظارات را بالا برد، اما آنها ما را بسیار ناامید کردند و با مطرح نکردن هیچ طرح تازهای شور و اشتیاق ما را برای مذاکرات از بین بردند.
در مقابل تیم آمریکایی حاضر نیست رویکرد غلط خود را در مذاکره بپذیرد. مورگن اورتگاس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است: هیات ایالات متحده ایدههای خلاقانهای را مطرح و مذاکرات خوبی با هیات کره شمالی داشت.
اورتگاس اضافه کرده است، آمریکا و کره شمالی نمیتواند به تنهایی طی یک روز مذاکره در شنبه بر تمامی میراث ۷۰ ساله جنگ و دشمنی فایق آیند. اینها مسائل اساسی هستند و پرداختن به آنها نیازمند تعهد جدی از سوی دو کشور است. ایالات متحده چنین تعهدی را دارد.
پیشینه مذاکرات آمریکا و کره شمالی
اما پیشینه مذاکرات میان آمریکا و کره تا پیش از ریاست جمهوری ترامپ ۴ دوره را پشت سر گذاشته که همگی به شکست منجر شده است. نخستین بار در اکتبر۱۹۹۴، ایالات متحده و کره شمالی معامله ای را با عنوان «چارچوب توافق شده» انجام دادند که در نهایت به شکست منجر شد.
بار دوم توافق موسوم به عمل در مقابل عمل در سال ۲۰۰۳ هم با اعمال تحریم های جدید توسط آمریکا در سال ۲۰۰۵ و عدم عمل به تعهدات باشکست مواجه شد.
سومین بار در توافق سال ۲۰۰۷، کره شمالی حدود ۸۰ درصد از فعالیت های خود را تعلیق کرد، اما هیچ اقدامی در راستای اجرایی شدن وعده های آمریکا صورت نگرفت.
و در نهایت در ۲۹ فوریه ۲۰۱۲، ایالات متحده و کره شمالی اعلام توافق جدیدی به نام «توافق نامه روز جهش» را اعلام کردند. اما در نهایت با بهانه تراشی های امریکا این توافق هم عملیاتی نشد.
اما گذشته از مذاکرات پیشین، یکی از وعده های انتخاباتی دونالد ترامپ مذاکره با کره شمالی و غیر هسته ای کردن این کشور بود. اما موضعگیری ها و زیاده خواهی های آمریکا باعث شده است تا رهبران دو کشور نتوانند در مورد برنامه هستهای پیونگیانگ به توافق برسند.
نگاهی به سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ نشان می دهد او هیچ دستاوردی در زمینه دیپلماسی نداشته است و عملا بیشتر به تخریب روابط آمریکا با دیگر کشورها پرداخته است. سیاست خارجی ترامپ مملو از کارهای نیمهتمام است، او از توافق هسته ای با ایران خارج شده، مذاکرات در راستای ایجاد وضعیتی پایدار در سرزمینهای اشغالی را رها کرده، با چین وارد جنگ تجاری شده و در مذاکرات با کره شمالی هر روز با شکست مواجه می شود.
کیم سونگ، سفیر کره شمالی در سازمان ملل متحد چند روز پیش در سخنان خود که در هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل ایراد شد، گفت: بیش از یک سال از بیانیه مشترک آمریکا و کره شمالی در روز ۱۲ ژوئن میگذرد اما روابط میان کره شمالی و آمریکا تا به حال پیشرفت ناچیزی کرده است.
با وجود آنکه ترامپ علاقه زیادی دارد که با حل مساله کره پس از سال ها این امتیاز را در سابقه سیاست خارجی خود ثبت کند اما دولت او در واقع از ضعف دیپلماسی رنج می برد و قادر به انجام چنین کاری نیست چرا که ترامپ گمان می کند در عرصه بین الملل میتواند با رویکرد قلدرمابانه خواستهها و منویات خود را عملی کند.