«موسی حقانی» عصر دوشنبه در دومین جلسه از سلسله جلسات تبیین تخصصی ابعاد بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (تبیین بُعد تاریخی و جریان شناختی این بیانیه) که در دانشگاه الزهرا(س) برگزار شد، اظهار داشت: این بیانیه تلاش دارد تا به اختصار سر نخ هایی را در زمینه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بیان کند.
وی افزود: در ابتدای این بیانیه اولین موضوع مطالعه گذشته و مطالعه آن بخصوص برای قشر جوان و برداشتن گام های محکم توسط آنها است. مطالعه تاریخ استراتژیک بوده و از منظر تاریخی باید به آن نگاه کرد.
این پژوهشگر با بیان اینکه میانسالان نیز باید یک بار دیگر تاریخ را مرور کنند، گفت: فقدان بینش تاریخی و سیاسی افراد را دچار واکنش های سریع می کند. تاریخ پختگی به افراد می دهد که قادر به انجام بسیاری از کارها در سطوح مختلف و اعتلای یک مجموعه در کشور خواهد شد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در قسمتی از این بیانیه به انحطاط تاریخی و عقب ماندگی اشاره شده که بیانگر فاصله قبل و بعد انقلاب است. باید ۴۰ سال قبل از انقلاب اسلامی را به جهت مسیرهایی طی شده مورد بررسی قرار داد تا بیشتر متوجه این مسئله شد که چطور کشور به این دوره رسیده است.
وی یادآور شد: ما از صفر شروع کردیم و دست خالی و بدون تکیه و در دست داشتن تجربه دست به اقدام بزرگی زدیم.
حقانی ادامه داد: ایران توسط آمریکا و دولت های غربی که بر آن حاکم بودند با استبداد داخلی و استکبار جهانی روبرو بود. تجربه ای از دولت های از قبل وجود نداشت تا بتوان از آن استفاده کرد.
این محقق افزود: دولت های پهلوی و قاجار از نظر ماهیتی هر دو استبدادی بوده اما استبداد پهلوی به مراتب از استبداد قاجار بدتر بود. دوره قاجار با وجود نامی که بر آن گذاشته شده بود و دولت نفوذی نام گرفته بود اما نفوذی را که در دوره پهلوی بر کشور وارد شد هیچ دولت دیگری با اینچنین محدودیت و فشار بیرونی مواجه نبود.
وی به ۵۷ سال حکومت پهلوی که بسیار کمتر از دوره قاجار که حدود ۱۱۰ سال بود اشاره کرد و گفت: در دوره پهلوی تعداد کشته های سیاسی بسیار بیشتر از دوره های دیگر بود و ویژگی خاص حکومت پهلوی روی کار آمدن آنها توسط بیگانگان بود که وجه تمایز آنها با دولت قاجار است.
این استاد دانشگاه افزود: تا روی کار آمدن دولت پهلوی تمام دولت ها با زور و بازوی خود و بیرون کردن رقیب از صحنه به حاکمیت می رسیدند اما دولت پهلوی را بیگانگان بر سر کار آورده که ننگ وابستگی را نیز با خود همراه ننگ استبداد به یدک می کشید.
حقانی با طرح این سوال که چرا حکومت پهلوی اول روی کار آمد و چه نتایجی از روی کار آمدن آنها برای ایران به دست آمد، گفت: ملت ایران قبل از کودتای ۱۲۹۹ انقلابی را با عنوان مشروطه انجام داد که حرکت بزرگی علیه استبداد قاجار برای رهایی از استعمار و سر و سامان دادن به زندگی خود بود.
وی دستاورد انقلاب مشروطه را تفکیک قوا در کشور و تشکیل مجلس عنوان کرد و گفت: قرار بر این شد تا با تشکیل مجلس به جای یک نفر ۱۲۰ نفر برای کشور تصمیم بگیرند که جریان های نفوذی نیز مجلس را به بیراه برده و استبداد نیز که دل خوشی نداشت مجلس را به تعطیلی کشاند.
این استاد دانشگاه با بیان این مسئله که ایران در مسیر مردم سالاری دینی و نظام مردم سالار افتاده بود، افزود: این نظام با ظرفیت موجود در کشور می توانست ما را به سمت جلو حرکت دهد که مبارزه با نظام مشروطه از سمت انگلیس و روس شروع شد. قرارداد ۱۹۰۷ که یک سال بعد از مشروطه بسته شد و در طی آن قرارداد ایران باید تقسیم می شد بر این اساس استوار بود که در ایران نظام مردم سالار نباید حاکم می شد و نیروهای مذهبی و ملی در تلاش بودند تا از مجلس و انقلاب صیانت کنند.
وی یادآور شد: در مشروطه اول، سه مرجع رسمی و در مشروطه دوم ۲ مرجع رسمی پشت مشروطه بوده و قرار بود این نظام اقتصاد و قوای نظامی را تقویت و برنامه هایی را منجر به پیشرفت کشور شود را صورت دهد.بعد از مشروطه علما و مردم می خواستند تا موانع را از پیش پا بردارن که دو قدرت انگلیس و روس مانع پیشرفت در این مسیر شدند.
این مورخ همچنین گفت: ناکامی های بعد از مشروطه بعد از حذف محمد علی شاه در حال جبران بود که کودتایی جدید در ایران رقم خورد.
حقانی دلایل ایجاد کودتا در ایران را پیشرفتی عنوان کرد که اگر مردم سالاری در کشور حکمفرما می شد کشور به سمت احیا و بازسازی پیش می رفت که این مهم باب میل بیگانگان نبود. در اواخر دوره قاجار شهید مدرس و نمایندگانی که رویکرد دینی نداشتند به دنبال احیای مشروطیت حرکت کردند که اگر موفق به این مهم می شدند ایران در آن زمان تبدیل به قدرتی بزرگ در منطقه می شد.
وی ادامه داد: با مشروطه در مسیر توسعه ملی حرکت کردیم که خلاف منافع آنها در منطقه و قدرت های بزرگ بود. صهیونیست ها مصمم به تشکیل دولت و سرزمینی برای خود بودند که به دلایل سیاسی و منابع انرژی و جمعیتی خواستار حضور در منطقه به مرکزیت فلسطین شدند.
این پژوهشگر همچنین گفت: جریانی در دنیا با خط دهی صهیونیست ها به راه افتاد که یهودی ها مورد آزار و اذیت قرار گرفته و بالاجبار باید به فلسطین مهاجرت کنند اما مسئله مهم این بود که فلسطینیان به غیر مسلمان زمین نمی فروختند. ظرفیت ایران با انتقال یهودی ها به فلسطین در این بین می بایست در اختیار این پروژه قرار می گرفت.
حقانی ادامه داد: کمک به رژیمی که می خواست در فلسطین ساکن شده و انگلیس نیز از این موضوع اطلاع داشت از طریق ظرفیت نفت و ترانزیت ایران صورت گرفت. در مرکز اسناد مدارکی موجود است که اعراب به دولت ایران بابت اینکه چرا در شامات به یهودیان گذرنامه مسلمانان را می دادند تا به فلسطین مهاجرت کنند موجود است.
این محقق با بیان این مطلب که افرادی می گویند چرا باید به فلسطین که خودشان زمین های خود را فروختند کمک کنیم، گفت: فلسطینیان زمین های خود را به هیچ یک از یهودیان نفروختند بلکه به شبه مسلمانانی که با گذرنانه ایرانی جواز ورود به فلسطین را پیدا کرده و به عنوان مسلمان ایرانی بودند زمین های خود را معامله کردند.
حقانی خاطرنشان کرد: از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۱ شاهد مهاجرت گسترده از ایران به فلسطین بودیم که زمینه تاسیس رژیم صهیونیستی را فراهم کرد و زمانی که علما به این امر پی بردند اعتراضات گسترده مردم و علما آغاز شد.
خبرنگار: مهرنوش خانزائی