به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ نام او با ایرانشناسی پیوندی ناگسستنی دارد؛ فردی که عمر خود را در راه تحقیق و پژوهش درباره ایران گذراند و حاصل سال های پربرکت عمرش کتاب ها، مقالات و شاگردانی بوده که امروز به یادگار مانده است. ایرج افشار ایرانشناس، کتابشناس، نسخه پژوه و پژوهشگر فرهنگ، تاریخ و تمدن ایران بود که از نیمه های دهه ۲۰ تا اواخر دهه ۸۰ خورشیدی با نوشته ها و اقداماتی که انجام داد، به جامعه ایرانی خدمت کرد. وی در ایرانشناسی صاحب جایگاهی بلندمرتبه است و تاثیر فراوانی در این حوزه گذاشت.
او از جمله ایرانشناسان ایرانگردی است که تمام خاک ایران و بخشهای مهمی از نواحی فارسی زبان خارج از ایران را در قلمروی مرزهای ایران فرهنگی سواره و پیاده با مطالعات قبلی و آگاهی از ارزشهای آنها درنوردیده است و از برخی جهات آثارش از منابع دست اول مطالعات ایرانگردی به شمار می آمد. آیت الله مصطفی محقق داماد در همین خصوص می گوید: ایرج افشار یکی از ایرانشناسان بهمعنی واقعی کلمه بود. امروز ایرانشناسی یک علم است که بهنظر میرسد هنوز تعریف دقیقی از آن ارائه نشده است و شامل تاریخ، ادبیات، هنر، فرهنگ ایران کهن و ایران نو میشود. این رشته را اولین بار غربیها به وجود آوردند اما مهمترین نکته در نگاه آنها این است که هر مسئله را از اهلش بپرسند. گوبینو یکی از این ایرانشناسان است که وزیرمختار فرانسه بود که به ایران آمد. ادوارد براون یکی دیگر از آنهاست. من نمیگویم که اینها هیچ اشتباهی ندارند اما جای تشکر و سپاس است که شخصیتهای بزرگی از جمله ایرج افشار ایرانشناسی را در کشور به یک علم بومی تبدیل کردند.
تاثیر افشار در ایرانشناسی باعث شده تا افراد مختلف هر کدام به نوبه خود به تاسی از او به تحقیق و پژوهش در این حوزه فرهنگی و تمدنی بپردازند؛ افرادی که به اقتدا از افشار نقش مهمی در شناساندن فرهنگ و تمدن ایرانی برعهده گرفته اند. یکی از این افراد هاشم رجب زاده بوده که سال ها در جهت معرفی فرهنگ و تمدن ایران به ژاپن و شناساندن فرهنگ و ادب ژاپن به ایرانیان تلاش کرده است. از این رو پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز تولد ایرج افشار به بررسی کارنامه علمی هاشم رجب زاده پرداخته است.
از تولد در تهران تا ژاپن
هاشم رجب زاده در ۱۳۲۰ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در سال های ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۳ خورشیید در مدارس ایران، شریعت و رازی و دوره متوسطه را در سال های ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۹ خورشیدی در دبیرستان های اسدآبادی و دارالفنون گذراند و دکتری تاریخ خود را با عنوان پایان نامه آئین کشورداری در وزارت رشیدالدین فضل الله همدانی در دانشگاه تهران به پایان رساند.
رجب زاده در سال های ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۱ خورشیدی عضو وزارت امور خارجه بود و در همین سال ها به ژاپن می رود و این آغاز یک ارتباط پیوسته با تاریخ و فرهنگ ژاپن می شود. خود وی می گوید: بار اول در سال ۱۳۵۲ بود که به ژاپن رفتم و مدت چهار سال در مأموریت بودم. به عنوان وابسته سفارت و نماینده فرهنگی ایران فعالیت داشتم. بعد از آن ۲ سال را در ایران گذراندم؛ یعنی از ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۸ در ایران بودم که مصادف با انقلاب اسلامی بود. بعد از انقلاب هم از طرف وزارت امورخارجه به مأموریت استرالیا رفتم و حدود ۲ سال در کانبرا بودم. در همین هنگام تدریس در دانشگاه ژاپن را پذیرفتم و دوباره به آن کشور بازگشتم. در مجموع ۲۴ سال در ژاپن زندگی کردم.
وی در سال های ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ خورشیدی استادی زبان و ادب فارسی در دانشگاه مطالعات خارجی اوساکارا را برعهده داشت و تاکنون نیز کرسی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مطالعات خارجی اوساکا را برعهده دارد و ایرانشناسی هم درس می دهد.
رجب زاده و ایرانشناسی
رجب زاده از جمله افرادی محسوب می شود که نقش بی بدیلی در ایرانشناسی برعهده داشته و به نوعی راهی که افرادی همچون ایرج افشار قدم در آن گذاشتند، رجب زاده آن را تداوم داده و در جهت شناساندن فرهنگ و تمدن ایرانی تلاش ارزنده ای از خود نشان داده است.
این استاد زبان فارسی علاوه بر اینکه کتاب های ارزنده ای در زمینه فرهنگ و تمدن و زبان فارسی تالیف کرده است که خود گویای نقش تاثیرگذارش در ایرانشناسی بوده، در زمینه فرهنگ، تمدن و سیاست ژاپن نیز فعالیت های پژوهشی ارزنده ای انجام داده است که این پژوهش ها توانسته در زمینه شناخت فرهنگ ژاپن به ایرانیان کمک شایانی کند تا آنجا که در این سال ها او از مهمترین منابع شناخت فرهنگ و تمدن ژاپن بوده و تألیفات و ترجمه هایش نیز در راستای این مرجعیت شکل گرفته است. بسیاری از ایرانیان در سال های اخیر اگر شناختی از فرهنگ و تاریخ ژاپن به دست آورده اند یا به ادبیات ژاپنی و نیز شعر آن دیار دلبستگی یافته اند که این شناخت و دلبستگی را مدیون آثار رجب زاده نیز هستند. و او در مورد معرفی ادبیات و فرهنگ ایران به ژاپن می گوید: ادبیات کلاسیک ایران چون در سال های گذشته در ژاپن شناخته شده و مطرح بود، همچنان مطرح است. اما من ابتدا به رباعیات خیام پرداختم. سابقه صدساله ادبیات معاصرایران را در مقالاتی درآنجا معرفی کردم. به غیر از این موارد مطالبی درباره خیام شناسی، سعدی شناسی و فردوسی شناسی نوشته ام. در ژاپن بیش از همه خیام محبوب است که تاکنون ۱۴ ترجمه از رباعیات او درآ نجا منتشرشده و بعد از خیام، حکیم نظامی بیشترین محبوبیت را دارد. به دلیل گیرایی منظومه های عاشقانه اش، علاقه عجیبی به آثارش دیده می شود.
وی بیش از سه ده مطالعات تاریخی و فرهنگی اش را معطوف ژاپن کرده و گرچه در آن کشور نیز ساکن شد اما مراودات فرهنگی و نقش واسطه گرانه اش را در آشنایی ایرانیان با تاریخ و تمدن ژاپن همچنان حفظ کرده است.
رجب زاده همچنین ردپای حضور ایرانیان در ژاپن را نیز دنبال می کند و به ویژه در شناسایی قبیله ای تاریخی از ژاپن که به نظر می رسد از دربار ساسانیان به آن دیار عزیمت کرده اند، نقش مهمی داشته است. از بازماندگان این قبیله ژاپنی خانمی به نام هیروکو نیشی زاوا است. او به گواهی اسناد خانوادگی، خود را نسل پنجاه و سوم از تبار شاهزادگان ساسانی که در سده هفتم میلادی و در پی ویران شدن تیسفون به خاور دور آمدند، می داند و کتابی هم، داستان گونه، با نام از تبار ایرانی منتشر کرد که جلد یکم از چند دفتری است که درباره خاندان خود در دست نگارش دارد. او گفته است: از نشان خانوادگی ام و آثاری که بازمانده، می توانم تاریخ خاندانم را تا سال ۳۲۰۰ پیش از میلاد یا بیشتر از آن دنبال کنم. رجب زاده در همین خصوص در نوشته ای سوابقی را می آورد که نشان می دهد بنا به مدارک تاریخی در ژاپن در نیمه قرن هفتم میلادی ایرانیانی به آن کشور رفته و در آنجا ساکن شده اند. از جمله به نقل از نیهون شهوکی تاریخ نامه باستانی ژاپن در ضبط رویدادهای سال ۶۵۴ میلادی آورده است: تابستان. ماه چهار (آوریل) ۲ مرد و ۲ زن از سرزمین تخارا (ایران) و یک زن از سراواستی را توفان به هیو گو آورد. ۶۴۵ میلادی برابر با سال ۲۴ هـ است. با توجه به اینکه اعراب در سال ۱۲ هـ ۶۳۳ م به ایران یورش کردند، می توان حدس زد که سفر نیاکان خانم نیشی زاوا، یعنی آن شاهزادگان ساسانی که توفان آنها را به سواحل ژاپن رسانده از ایران به ژاپن چند سالی طول کشیده است. معلوم نیست که آن توفان زدگان، اجداد خانم نیشی زاوا بوده باشند اما گویا اجداد این زن ساسانی هم سرنوشتی مشابه آنان داشته اند.
تالیف و ترجمه هادر مورد ایران و ژاپن
رجب زاده حوزه تألیف و ترجمه کتاب را نیز با جدیت دنبال کرده و آثار ویژه ای از زبان ژاپنی به فارسی برگردانده و آثار ارزشمندی در مورد ایران نوشته است که به لحاظ ایرانشناسی قابل تامل هستند. از جمله آثار با ارزش وی در حوزه شناخت تاریخی ایران و ژاپن باید از مجموعه ترجمه های او از سفرنامه های ژاپنی به ویژه سفرنامه هایی درارتباط با ایران یاد کرد. رجب زاده بیش از ۱۰ سفرنامه مستشرقان و ژاپنی هایی که به ایران سفر کرده اند، منتشر کرده است. وی از این مجموعه، سفرنامه فوکو شیما یاسوماسا سردار ژاپنی را که در ۱۸۹۶ میلادی و اوایل سلطنت مظفرالدین شاه به ایران سفر کرده، به همراه سفرنامه اینووه ماساجی که در ۱۹۰۰ میلادی به ایران آمد را ترجمه کرده است. برخی از آثار او عبارتند از:
اندیشه و احساس در شعر معاصرژاپن: این کتاب را رجب زاده از ژاپنی به فارسی ترجمه کرده است که ما را به خوبی با تاریخچه شعر ژاپنی، پیشینه و شاعران امروز آن آشنا می کند؛ ضمن این که اطلاعات آن در این زمینه دست اول و موثق است چون از زبان ژاپنی ترجمه شده، نه از زبان های دیگر.
گیلان در سفرنامهها و پژوهشنامههای ژاپنی: عنوان کتابی است که چاپ نخست آن در ۱۳۹۲ خورشیدی با همکاری شماری از ایرانپژوهان ژاپنی و دانشجویان ممتاز رشته زبان فارسی و ایرانشناسی دانشگاه مطالعات خارجی اوساکا و تحت نظارت رجب زاده به فارسی منتشر شده است.
اغلب این نوشته ها که توسط رجب زاده در این کتاب فراهم شده، پارهای از کتابهای مستقل سفرنامههایی است که در گذشته توسط او و با همکاری کنجی ئه آوارا و در کتاب ایران و من که خاطرهها و یادداشتهای ئیجی اینووه است با همکاری توشیمی ایتو به فارسی برگردانده شده و به چاپ رسیده اند.
ایران و ماوراءالنهر: کتابی از امیلی برتشنایدر که رجب زاده ترجمه کرده و بنیاد موقوفات افشار به بازار عرضه کرده است. رجب زاده درباره این کتاب می گوید: برتشنایدر اعتقاد دارد که کتاب «جوامع التواریخ» رشیدالدین فضل الله بزرگترین تاریخ عالم است. این حرف را البته اروپاییان دیگری به مناسبت های مختلف مطرح کرده اند. پس این حرف که می گویند، ایرانیان عادت به نوشتن تاریخ نداشتند، درست نیست. چون اگر به شرق دور برویم می بینیم چینی ها از ۲ هزار و ۵۰۰ سال پیش تاریخ مکتوب دارند و ژاپنی ها از یک هزارو ۵۰۰ سال پیش یادداشت روزانه یا تاریخ نامه به صورت روزنگار می نوشتند و از میان ایرانیان هم رشید الدین فضل الله بزرگترین مورخ عصر خود و قرون بعد بود.
کتاب های تاریخ ژاپن از آغاز تا معاصر: نگاهی به زمینه ها و مایه های فرهنگ و تمدن امروز سرزمین آفتاب، نامه نگاری ساده به فارسی، گزیده امثال و حکم فارسی، برخی از مثَلها و تعبیرات فارسی، خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی، ترسل در فارسی امروز، کاربرد واژگان در سخن فارسی و ... آثار ارزشمندی هستند که این ایرانشناس به رشته تحریر درآورده است. از رجب زاده همچنین مقاله های متعددی در زمینه ایرانشناسی چاپ شده است.