تهران- ایرنا- «ساموئل اتوئو» با نام بردن از بهترین سرمربی دوران فوتبالی خود، بار دیگر زخم کینه دیرینه با «پپ گورادیولا» را باز کرد و مرد اسپانیایی را تنها به عنوان یک سرمربی مورد تمجید قرار داد نه به عنوان یک انسان.

اتوئو در جریان ۲۲ سال دوران درخشان فوتبالی خود با تعدادی از سرمربیان برجسته و پرافتخار دنیای مدرن فوتبال کار کرده است که از جمله آنها می‌توان به «خوزه مورینیو» در زمان حضور در اینترمیلان و «پپ گواردیولا» در زمان حضور در بارسلونا اشاره کرد.

بدنبال اعلام بازنشستگی اتوئو در سپتامبر سال جاری، مورینیو توانایی ستاره اسبق تیم ملی کامرون را برای تبدیل شدن به یک مربی موفق مورد حمایت قرار داد.

اتوئو با اشاره به سرمربی اسبق مایورکا و همچنین یادآوری خاطرات خوب اسطوره باشگاه اتلتیکو مادرید اظهار داشت: برای مربی شدن باید مطالعه کنم و برای این منظور شانسی که داشتم ملاقات با مردی خردمند بود که حالا در آغوش خاک است: لوئیس آراگونس.

مربی که زندگی اتوئو را برای همیشه عوض کرد

در حالی که مورینیو و گواردیولا بدون تردید تاثیرات ماندگار و برجسته‌ای را روی فوتبال ستاره اسبق بارسلونا گذاشتند اما اتوئو معتقد است که آراگونس بهترین مربی بوده که در دوران فوتبال با وی کار کرده است؛ کسی که "زندگی وی را تغییر داده است."

اتوئو در ادامه افزود: بهترین سرمربی من؟ تک‌تک آنها خاص بودند و انتخاب کردن کار آسانی نیست اما اگر چاره‌ای جز انتخاب نداشته باشم، گزینه من آراگونس است؛ زمانی که در مایورکا بازی می‌کردم، جلسه‌ای با او در دفترش داشتم، جلسه ای که زندگی مرا تغییر داد؛ لوئیس به من گفت که " تو کارت را در مایورکا انجام داده‌ای و برای آزمودن سطح واقعی خود باید به باشگاه دیگری بروی"؛ در آن لحظه با خودم گفتم این پیرمرد چه می‌گوید؟

ستاره اسبق کامرون ادامه داد: لوئیس چند شخصیت داشت اما من بلد بودم چطور با شخصیت‌های او کنار بیایم؛ او برای من درست مثل یک پدر بود.

گواردیولا و مورینیو

اتوئو در ادامه با یادآوری دوران حضور در بارسلونا با هدایت گواردیولا گفت: به عنوان یک مربی او را دوست دارم اما به عنوان یک انسان نه؛ با او یاد گرفتم چطور فوتبال بازی کنم و بهتر از هر شخص دیگری حرف‌های او را رمزگشایی می‌کردم.

اتوئو با اشاره به مورینیو نیز تاکید کرد: او یک ماه مرا روی نیمکت میخکوب کرد و مجبورم می‌کرد در زمان‌های تلف شده خودم را گرم کنم؛ در ذهنش می‌خواست با این کار مرا به ایده‌آل خودش تبدیل کند؛ یک روز در دفترش با او حرف زدم و این چیزی بود که او می‌خواست که من بهترین خودم باشم و من هم همین کار را کردم؛ با هم همه افتخارات را فتح کردیم؛ یک تیم با ۱۱ جنگجو بودیم و برنده شدن‌های ما متفاوت بود.