آنچه امروز در استادیوم آزادی رخ داد، این بود که لنزهای دوربینها به جای مستطیل سبز، روی همان چند جایگاه اختصاص داده شده به بانوان متمرکز شد. جایگاههای اندکی که ورزشگاه را روی سرشان گذاشته بودند و در طول بازی فریاد زدند، اما لنزهای صداوسیما یا ندید یا از زاویهای دور نشان داد.
آنچه امروز در استادیوم آزادی رخ داد، قرار گرفتن دولت در کنار مردم برای خواستهای اجتماعی بود. هرچند در این مسیر اتفاقات زیادی رخ داد، اما سرانجام این بانوان ایرانی بودند که با پافشاری بر یک خواست اجتماعی توانستند به شکل قانونی درهای آزادی را به روی خود باز کنند.
آنچه امروز در استادیوم آزادی رخ داد، سلامت روان بانوان حاضر در ورزشگاه و البته سلامت روان زنانی بود که سالها به دنبال این عاشقی کردن با فوتبال بودند. حال خوب و عشقی که چیزی فراتر از صفحههای نمایش تلویزیونها و نمایشگرهای پارکها است و باید در آن فضا نفس کشید و از اعماق وجود فریاد زد تا این حال خوب را درک کرد.
بخشهای مختلف دولت که در ماجرای حضور زنان در استادیوم نقش داشتند، قطعا حاصل این اهمیت دادن به خواستهای اجتماعی را خواهند دید. شادی و شوق بانوان برای گرفتن حق حضور در استادیوم قطعا به ایجاد شعف منجر میشود و چه چیزی از این بهتر که نیمی از جامعه با این شادی خود، حال جامعه را بهتر کنند. به هر حال امروز ایرانیها از شادی بانوان این سرزمین برای حضور در ورزشگاه شاد شدند و این مسیر شاد کردن جامعه باید ادامه پیدا کند تا پیامدهای اجتماعی موثر آن آشکار شود.
با این حال باید امیدوار بود که این حضور به بازیهای باشگاهی هم تعمیم داده شود؛ زیرا سکوهای خالی از تماشاگر آزادی در بخش آقایان به شدت توی ذوق میزد، اما این زنان بودند که امروز حال آزادی را خوش کردند.
*خبرنگار اجتماعی ایرنا