تهران-ایرنا- «شارلوت کلایمر» کهنه سرباز آمریکایی و فعال حقوق بشر با اشاره به چراغ سبز ترامپ برای حمله آنکارا به شمال سوریه در ایندیپندنت نوشت: جهان هرگز ما را نخواهد بخشید. نباید ببخشد.

تارنمای روزنامه ایندیپندنت جمعه شب گزارش داد:  در نوامبر ۲۰۰۳، پیتر شوماکر، رئیس ستاد ارتش آمریکا نسخه نهایی «مرامنامه سربازان» را تصویب کرد؛ سوگندی که در طی آموزش‌های اولیه، هر سرباز ارتش آمریکا آن را ادا می‌کند و به خاطر می‌سپارد. به‌عنوان یک حرفه‌ای و پیشگام، این امر برای پیشرفت یک سرباز بسیار ضروری است که هنگام برگزاری آن تشریفات، به آنچه که ادا می‌کند توجه داشته باشد. در این مرامنامه، از جمله آمده است که یک سرباز هرگز همکار زخمی‌اش را ترک نخواهد کرد ـ یک اصل پایه‌ای در ارتش ایالات متحده که به جنگ انقلابی باز می‌گردد؛ هنگامی که کشور ما کمی بیش از ائتلاف دولت‌هایی بود که به دنبال سرنگونی یک مستبد آزارگر بودند.  

این هفته، دونالد ترامپ، بزدلی که هرگز یک روز هم در ارتش خدمت نکرده است، اعلام کرد که ارتش ما را از سوریه بیرون می آید. به نظر می‌رسد این تصمیم در پی مذاکرات پشت پرده با رئیس جمهور ترکیه اردوغان و در تقابل با رهنمودهای مصرانه کارشناسان نظامی و امنیتی ملی ما، اعلام شده است. این اساساً بی پناه گذاشتن شورشیان کرد، غیرنظامیان و خانواده های آنها است که برای آزادی خود می‌جنگند و مدت‌های طولانی متحد ایالات متحده بوده‌اند، حتی زمانی که دیگران با ما متحد نبودند. این‌ها مردمی مقاوم هستند که علیه داعش جنگیدند و در مبارزه علیه تروریست‌ها و افراط گرایان مذهبی، آمریکایی‌ها را خانواده خود قلمداد کردند.

این به قتل عام بی گناهانی منجر می‌شود که در خوشی و ناخوشی از کشور ما حمایت کرده‌اند.

هشت ماه قبل از اینکه ژنرال شوماکر، مرامنامه‌ی سربازان را نهایی کند، ایالات متحده پس از دروغ گفتن به جهان در مورد وجود سلاح‌های کشتار جمعی و استفاده نامربوط از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، به طور غیرقانونی به عراق حمله کرد. تصمیم حمله به عراق آن‌قدر منفور بود که قدرت‌های بزرگ جهانی از جمله فرانسه، آلمان و روسیه از تأیید آن امتناع کردند، چه رسد به مشارکت در آن. در میان لیست اعلام شده شرکای ائتلاف ـ که به دلیل اینکه به جای درنظر گرفتن وسعت و قدرت نظامی کشورها، بر تعداد کشورها تأکید می‌شود، بسیار مورد انتقاد قرار گرفت ـ شورشیان کرد در منطقه بودند که آزادی و حق زندگی آن‌ها اساساً با اهداف ایالات متحده آمریکا گره خورده بود. حتی اگر آن‌ها در خلوت به آن اعتراض کرده بودند، مهم نبود. آمریکا تنها چیزی بود که بین آن‌ها و تداوم مرگ و سرکوب ایستاد. ما در ازای هم‌پیمانی‌شان به آنها وعده همکاری مداوم و پایدار و محافظت دادیم.

کردها که به طور مداوم تحت ستم و وحشیگری قرار داشته‌اند به ایالات متحده چسبیدند، زیرا ما اساساً به آنها قول بقا دادیم. قول ما به‌عنوان کشوری بود که فرض می‌شود بر اساس اصول بنیاد خود مفتخر است. اصولی که می‌گوید: همه مردم باید در شکل دادن به سرنوشت خود آزاد باشند. و به‌رغم ریاکاری آمریکا در مورد این و بسیاری موارد دیگر، کردها اتحادشان را با ما کنار نگذاشتند. آیا آنها واقعاً انتخابی داشتند؟

مردمی که در کنار ما ایستادند، حتی آن زمان که برحق نبودیم، می‌بینند که خانه‌هایشان ویران می‌شود، عزیزانشان به قتل می‌رسند و آینده آنها توسط یک مستبد آزارگر له شده و به فراموشی سپرده می‌شود. هزینه‌های بشردوستانه غیر قابل محاسبه خواهد بود.

بعدها در دولت بوش لحظاتی وجود داشت که ظلم و ستم هایی که دولت ما مرتکب شده بود چنان آشکار بود که کاری از دست من برنمی‌آمد جز اینکه به روزهای بعد از یازده سپتامبر فکر کنم که به نظر می‌رسید تقریباً تمام جهان گذشته را کنار گذاشته تا در پشت سر کشورمان متحد بایستد. لوموند در صفحه اول خود به سادگی نوشت «همه ما آمریکایی هستیم» که منعکس کننده احساسات مردم فرانسه بود. در تهران، هزاران ایرانی در یک مراسم شمع افروزی جمع شدند تا به ۳۰۰۰ آمریکایی که در این حملات از بین رفتند، ادای احترام کنند. کشورهایی در سراسر جهان که بسیاری از آنها ما را دوست نمی‌پنداشتند، در مواجهه با ظلمت و شر، عمیق‌ترین عشق و پشتیبانی را ابراز داشتند.

برای مدت زمانی کوتاه، دولت ما این فرصت را داشت که از یکی از تاریک‌ترین فصل‌های تاریخ ما به‌عنوان راهی برای جمع کردن مردم در سراسر جهان استفاده کند تا با صدایی بلند نفرت خشونت بار را رد کند. ما این شانس را داشتیم که آینده‌ای روشن‌تر برای همه مردم ایجاد کنیم، نه فقط برای بعضی‌ها و هرگز دیگر فرصتی مانند آن نخواهیم داشت.

دوران بوش ایالات متحده را با میدان وسیعی برای ترمیم روابط دیپلماتیک باقی گذاشت. ما نه تنها به بسیاری از متحدان خود دروغ گفتیم تا از عملیات نظامی که منجر به کشته شدن صدها هزار غیرنظامی عراقی شد، چشم پوشی کنند، بلکه کسانی را که تلاش داشتند دوست ما باشند و رهنمودهای صادقانه می‌دادند را هم مسخره کردیم. پس از اینکه بوش دفتر ریاست جمهوری را ترک کرد، روشن شد که یکی از بزرگترین چالش‌های دیپلماتیک بازسازی این اعتماد و بازگرداندن حس شایستگی و ثبات به نقش ما در امور جهان است.

دونالد ترامپ در یک توئیت، آن اندک ایمانی را که در کشور ما برای انجام کار درست باقی مانده، نابود کرده است. ما متحد کوچک و ضعیف خودمان را برای دلجویی از یک دیکتاتور بی‌رحم رها کردیم و خلاصه کلام اینکه بیشتر از همه منافع تجاری یک خانواده است که همچنان به فروش ارزش‌های کشورمان برای شرکت‌هایشان ادامه می‌دهند.

جهان هرگز ما را نخواهد بخشید. نباید ببخشد.