۲۰ مهرماه هر سال در تقویم رسمی کشور به نام یادروز حافظ نام دارد و ویژهبرنامههایی به این مناسبت در این روز در شیراز و دیگر شهرهای ایران و جهان برگزار میشود که برپایی نشستهای علمی یکی از این آیینها به میزبانی شهر حافظ و سعدی است.
مدیر مرکز حافظ شناسی در ابتدای این نشست علمی گفت: مرکز حافظشناسی، موضوع علمی یادروز حافظ در سال ۱۳۹۸ را ʼحافظ و انسان امروز و دیروزʻ اعلام کرد و ما حافظپژوهان عزیز را در ایران و هر جای دیگر جهان، دعوت کردیم تا این موضوع را در کانون توجه قرار دهند.
کاووس حسن لی افزود: موضوعِ ʼحافظ و انسانʻ را از زاویههای گوناگون میتوان نگاه کرد؛ اما شاید بتوان همه این زاویهها را در دو دسته کلی جای داد که بررسی مفهوم انسان در اندیشه حافظ، در مقایسه با دیگران و دیگری، نگاه انسان معاصر به شعر حافظ و کارکرد این شعر برای انسان امروز است.
مدیر کرسیپژوهی حافظ در ادامه اظهارکرد: پرسشهای گوناگونی در اینجا میتواند مطرح باشد؛ مثلاً اینکه حافظ در سده هشتم به انسان چگونه مینگرد؟ رفتارهای شایسته انسان معتدل و متعادل چیست؟ انسان متعالی از نظر او کیست؟ وقتی میگویدʼمکن به فسق مباهات و زهد هم مفروشʻ دنبال چگونه انسانی است؟ آیا انسانی را که حافظ به دنبال اوست، باید در آسمان جست یا روی زمین است؟
حسن لی ادامه داد: سوال دیگری نیز مطرح است که از دیدگاه حافظ، رابطه انسان با اجتماع و رابطه انسان با خداوند، چگونه بازتعریف شده است؟ انسان آرمانی حافظ کیست و چه تفاوتی با انسان آرمانی اندیشمندان دیگر دارد؟ و در سطحی دیگر، انسان امروز، با شعر حافظ چه رابطهای میتواند داشته باشد؟ به سخنی دیگر، شعر حافظ چه نیازی از انسان معاصر را پاسخ میدهد؟ و دهها پرسش دیگر که میتوانند پرسشهای تحقیق، برای بسیاری از پژوهشها باشند.
انسان در نگاه حافظ و ملاصدرا
محمدعلی نعمتالهی استاد دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در این نشست علمی با موضوع «انسان در نگاه حافظ و ملاصدرا» سخنرانی کرد.
نعمتالهی، خداشناسی، انسانشناسی، هستیشناسی، معرفتشناسی و ارزششناسی را اصلیترین مؤلفههای مشترک در اندیشه حافظ و ملاصدرا دانست و مفاهیم کلیدی انسانشناسی آنها را، در ۲ قلمرو واقعگرایی و کمالگرایی برشمرد.
وی ادامه داد: امور وجودی، طبیعت و فطرت انسان، ابعاد اصلی هویت انسان، ارتباطات انسان، نیازهای انسان، ارزشها و ضدارزشها و عوامل سعادت و شقاوت انسان در قلمرو واقع گرایی و کمال گرایی قرار دارد.
به گفته وی شاخصهای اصلی نگاه حافظ و ملاصدرا در انسانشناسی (هستها و بایدها)، عبارتاز واقعبینی، جامعنگری، خوشبینی، امید و مثبتاندیشی، آسیبشناسی و آفتزدایی، کمالطلبی و آرمانگرایی (نجات و رستگاری) است و در انسانشناسی صدرا، نفس و عقل (اسفار اربعه عقلیه) و در نگاه حافظ، وجود و عشق، هویت اصلی انسان و خود واقعی اوست.
تاریخ خلقت، مفهوم انسان و انسان بودن نزد حافظ و گوته
علی رجایی استاد بخش زبانهای خارجی دانشگاه اراک نیز در این نشست از «تاریخ خلقت، مفهوم انسان و انسانبودن، نزد حافظ و گوته» سخن گفت.
رجایی با اشاره به تاریخ خلقت انسان در ادیان الهی و بازتاب آن در آثار ادبا و شعرا، دیدگاه این ۲ شاعر را درباره مفاهیم و موضوعات یادشده، با هم مقایسه کرد.
وی ادامه داد: حافظ و گوته، با مهارت، هنرمندی و خلاقیت تمام، به توصیف ادبی و شاعرانه موضوع خلقت آدم و سرنوشت او در زمین پرداختهاند و دیدگاهی، نسبتاً مشابه در این باره دارند. نزدیکی و مشابهت دیدگاه این شاعران، در موضوعات و مفاهیمی مانند خلاقیت، همت، آزادی، حیرت، عدالت، عشق، سرنوشت، مقام خلیفةاللهی انسان، تفاوت انسان و فرشته، خیر و شر و بهویژه، خصوصیات انسان برتر و فطرت کمالگرایی او، دیده میشود.
وی اضافه کرد: این شباهتها افزون بر آنکه بیانگر اثرپذیری گوته از حافظ و پیوند روحی نوابغ انسانی و شیفتگان انسانیت است، بر مشابهتهای ذاتی و ریشه مشترک انسانها، بهواسطه آدم(ع) و حوا، تأکید و اهمیت تحقیقات و گفتوگوهای میانفرهنگی را یادآوری میکند.
حافظ و روانشناسی ترس
امیر حسین ماحوزی استاد دانشگاه پیام نور واحد دماوند نیز در این نشست در درباره حافظ و روانشناسی ترس سخنرانی کرد.
وی با درنگ بر ترسها و شیوههای مقابله با آن (از فرار تا مبارزه) در دیوان حافظ، این موضوع را از منظری روانکاوانه و با تکیه بر نگاه «یونگ» و «دوران» بررسی کرده بود.
وی گفت: از نخستین غزل حافظ، آنچه درخور توجه است، احساس بیم است؛ ترس از شب تاریک، بیم موج و وحشت از گردابی هولناک و فروکشنده مشاهده می شود؛ با نگاهی پدیدارشناسانه، این ترسها را میتوان به سه دسته ʼترس از جهانʻ، ʼترس از دیگریʻ و ʼترس از منʻ تقسیم کرد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: ترس از جهان، ترس از ناپایداری، فریب و بیوفایی آن و بهویژه، ترس از ناشناختگی جهان، یعنی ناتوانی در فهم راز آن، است؛ این ترس در شعر حافظ، بیشتر، با تاریکی توصیف میشود.
ماحوزی افزود: در شعر این شاعر، میتواند دیگری عام، معشوق یا ممدوح باشد. در همهی این موارد، ترس از خشم، حسد یا غیرت و بیاعتنایی، ترس از ملامت و بدنامی و ترس از ناشناختهبودن دیگری، بهویژه در جامعهی ریاکار، از ترسهای اصلی دیوان حافظ است. این ترس با احساس رهاشدگی، طرد و هبوط یا سقوط همراه است.
وی ادامه داد: ترس از ʼمنʻ نیز، ترس از قلمروهای ناشناخته درون را در بر میگیرد. اصلیترین ترسهای دیوان حافظ در این عرصه، عبارت از ترس از گناه و وسوسهها؛ ترس از ناتوانی و ضعف، بهویژه در پیکار عشق؛ ترس از فقر و مرگ؛ بیم روبهروشدن با تناقضهای درونی و از همه مهمتر، ترس از راهنبردن به راز درونیِ است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه واکنش شخصیتهای اصلی دیوان حافظ، رند و زاهد، به این ترسها متفاوت است، گفت: رند، این جهان و سختیهای آن را میپذیرد و رها از نام و ننگ، با دمغنیمتشمردن، مستی، موسیقی و عشقورزی، اکنون را جاودانه میسازد؛ اما زاهد، اسیر نام و ننگ است و گریزان از اکنون و ناشناختگی و ناپایداری جهان، چشم به پاداش اخروی و جهان دیگر دارد.
حافظ و انسان امروز
اصغر دادبه، استاد دانشگاه علامهطباطبایی در بخش دوم این نشست علمی درباره حافظ و انسانِ امروز سخنرانی داشت.
دادبه در پاسخ به این پرسش که حافظ برای انسان امروز چه حرفی دارد؟ گفت: حضور این تعداد از حافظپژوهان و حافظدوستان در جلسه امروز و شهرت حافظ در طول تاریخ، نشان میدهد که حافظ، حتماً، سخنی برای انسان همه اعصار داشته که همواره، در کانون توجه بوده است.
وی افزود: انسان امروز، به بازگشت به جهان معانی و شهود که مرحله عالی تعقل است، نیاز دارد. روح انسان امروز، آزرده آزمندی و کینهجویی است و حافظ، با طرح گسترده رذایل و فضایل اخلاقی در شعرش و تأکید بر پرهیز از آزار دیگران و عشقورزی، درمان این درد را در اختیار انسان دردمند امروز، قرار میدهد.
وی ادامه داد: یکی از مفاهیم کلیدی دیوان حافظ، آزادگیست. انسان امروز نیز، در پی دستیابی به آزادیست؛ ازاینرو، حافظ برای انسان روزگار ما، حرفهای بسیاری دارد.
حافظ و جامعه انسانی پیرامونش
نصرالله امامی، استاد دانشگاه اهواز نیز با موضوعِ حافظ و جامعه انسانی پیرامونش سخنرانی داشت.
این استاد دانشگاه گفت: یکی از محورهای اصلی جهانبینی حافظ را نگاه ژرف و واقعنگرانه او به انسان و دنیای انسانی پیرامونش شکل داده است. حافظ بهمدد تجربهمندی تاریخی و اجتماعی و سرشت چالشگرانهاش، در مقابل طبقات و لایههای اجتماعی و جریانهای ارزشی و ضدارزشی روزگار خود ساکت نمانده و آنها را در بوتهی نقد خود نشانده است.
وی افزود: روح نقادانه حافظ و پیامهای شاعرانهاش، با گریز از جزئینگری و پرداختن به مسائل و دغدغههای کلان انسانی، سخن و پیام او را از ظرفیت زمانی و مکانیاش خارج کرده و به نسلهای بعد، تعمیم داده است؛ بهگونهای که شعر و سخن حافظ، در هر عصر و زمانی، قابلیت بازتولید پیدا میکند و با دریافتهای مردم هر روزگاری، براساس شرایط و مسائل روزگارشان، نو میشود وعلت پذیرش پایا و ماندگاری حافظ در کنار جادوی کلام و هنر شاعری او نیز، همین است.
وی ادامه داد: حافظ با وجود گرایش عرفانی و معنوی، پیوند خود را با زندگی دنیایی انسان نگسسته و بر آن چشم نبسته است. انسانی که در جغرافیای ذهنی حافظ جاگرفته، انسانی است با همه ویژگیهایی (فضیلتها و کاستیها) که انسان، ماهیتاً، میتواند داشته باشد و مخاطب پیامهای حافظ هم، چنین انسانی است.
نقد رهیافت فلسفی به شعر حافظ
علیرضا نیکویی، استاد دانشگاه گیلان نیز در این نشست در سخنرانی با موضوع نقد رهیافت فلسفی به شعر حافظ (معطوف به پرسشهای انسان)، گفت: رابطه فلسفه و ادبیات، بهطور عام و فلسفه و شعر، بهطور خاص، عمیقتر و پیچیدهتر از آن است که در آغاز به چشم میآید. بازتاب اندیشههای فلسفی در شعر شاعران چنان بوده است که حتی برخی از شاعران بزرگ را «فیلسوفشاعر» مینامند.
وی افزود: یکی از شاعرانی که اهل فلسفه، توجهی ویژه به شعر او داشتهاند و دارند، حافظ است. این توجه، گاه، به اعتبار وجوه فلسفی شعر حافظ است و گاه، به اعتبار نحوه مواجهه مفسران و نوع رهیافت آنها به این شعر است اما بسیاری از نوشتههایی که داعیه شرح و نقد فلسفی را دارند، عملاً، وجه و اعتبار فلسفی ندارند یا در حد استخدام واژگان فلسفی، متوقف شدهاند.
حافظ، دیگری و دگرپذیری
کاوه بهبهانی، مترجم، مدرس و پژوهشگر فلسفه نیز در این نشست با موضوعِ حافظ، دیگری و دگرپذیری سخنرانی کرد.
بهبهانی، با بهرهگیری از مفهوم «هتروگلوسیا» از منظومه فکری باختین و آوردن نمونههایی از دیوان حافظ، از «دیگری» و «دگرپذیری» در این اثر سخن گفت.
وی گفت: از رهگذر خواندن موشکافانه ابیات حافظ، میتوان ایرادهای جدی او را به خودمداری دریافت کرد. رهایی از خودمداری، راه را برای حضور دیگری و پذیرش غیر، باز میکند و یکی از اساسیترین ارکان فکری شعر حافظ، دگرپذیرکردن گفتمانهای متعارض و کنارهمنشاندن و همآمیزی آنهاست.
۹۲۵۴ / ۲۰۲۷