تهران- ایرنا- هر زمان فیلترهای نظارتی کمتر بوده یا لااقل فیلترها به شکلی عاقلانه استفاده شده و نه باندی و گروهی نتیجه و خروجی بهتری را شاهد بودیم. هر زمان این فیلتر را سفت نگرفتیم و نبستیم که فقط آنهایی که ما می‌خواهیم از صندوق بیرون بیایند، مجلس رشیدتر و رشدیافته‌تری داشته‌ایم.

در گزیده ای از گفت و گوی روزنامه اعتماد با حجت‌الاسلام هادی غفاری، نماینده مجلس اول، ‌ آمده است: بار دیگر حسن روحانی با موضعی اصلاح‌طلبانه در معرض هجمه‌ و حمله جریان مخالف دولت قرار گرفت. او که چهارشنبه هفته گذشته از تعبیر «بهترین» برای «مجلس اول» استفاده و از فیلترهای تنگ نظارتی گلایه کرد بی‌آنکه حتی اندک اشاره‌ای به «نظارت استصوابی» کند، از سویی متهم شد که به عنوان رییس‌جمهوری حقوقدان قانون را زیرپا گذاشته و دوقطبی‌سازی کرده است. این خط هجمه که از توییتر تا تریبون نماز جمعه را تحت تاثیر قرار داده ‌بود تا روز شنبه نیز ادامه داشت تا آنجا که روزنامه «کیهان» اظهارات حسن روحانی را «علیه نظارت استصوابی» توصیف و تیتر زد «حمله به شورای نگهبان حاشیه می‌سازد، کارنامه نمی‌سازد». این روزنامه نوشت: «در فرضی خوش‌بینانه، جناب رییس‌جمهور با حمله به شورای نگهبان، در حال خط دادن به اتاق فکر اصلاح‌طلبان، رادیکالیزه کردن فضای سیاسی کشور و تقویت طرح‌هایی مانند «انتخابات مشروط» است؛ مگر نه چه ‌کسی است که نداند این قبیل اظهارات از سوی حقوقدانی که همین ساختار را پذیرفته و در همین ساختار رییس‌جمهور شده، برای او کارنامه نمی‌سازد!»

این روزنامه که از ایجاد دوقطبی گلایه کرد اما در عکس یک خود و دقیقا ذیل همین تیتر با انتشار عکسی از گروه زنانی که در راهپیمایی اربعین شرکت کردند، کنار زنانی که به ورزشگاه آزادی رفتند، دوقطبی «قربانیان آزادی، راهیان آزادگی» را ساخت.

حسن روحانی روز چهارشنبه طی سخنرانی در هیات دولت به مساله انتخابات پرداخت. او در خلال این سخنرانی اذعان کرد که مجلس اول بهترین مجلس بوده و تلویحا تاکید داشت که کارکرد مثبت این مجلس به دلیل باز بودن فضای سیاسی و نبود نظارت‌ها و فیلترهایی همچون امروز بوده است. باتوجه به اینکه شما نماینده مجلس اول بودید، تجربه‌تان از فضایی که از ملی-مذهبی تا چهره‌هایی با گرایش چپ یا روحانیون در مجلس قدیم کنار هم می‌نشستند و به کار قانونگذاری مشغول بودند، چیست؟

مجلس اول بحق و به‌طور کامل عصاره یک ملت بود. پس از سال ۱۳۳۲ نهادهای مختلف حزبی و چهره‌های حزبی و سیاسی با وجود فشار شدید محمدرضاشاه و ساواک همچنان فعالیت می‌کردند، اندیشه و اندیشمند و ایدئولوگ داشتند و دست از فعالیت و کنشگری سیاسی نکشیدند. افرادی که از آن زمان تا زمان مجلس اول فعالیت داشتند، کاملا سیاسی بودند.

این‌گونه نبود که به خاطر نان و نام سیاسی و سیاستمدار باشند بلکه کسانی بودند که به ایران نجات‌یافته می‌اندیشیدند البته با رگه‌های مختلف صددرصد اسلامی، نیمه اسلامی، نیمه ملی و کاملا ملی. این مجموعه یک ویژگی مهم داشت. وقتی جمعی تشکیل شود که نگاه‌ها و اندیشه‌های متفاوتی در آن حضور داشته ‌باشد افراد در جریان تضارب آرا و افکار قرار گرفته و رشد و نمو پیدا می‌کنند. از گوش دادن‌ها به اختلافات است که بهترین راه پیدا می‌شود. مجلس اول، مجلسی بود که آرای مختلف و متعددی در آن حضور داشت از ملی‌ها، مذهبی‌ها، ملی- مذهبی‌ها تا کسانی که تیپ روشنفکری داشتند و فقط به کشورشان و نجات مردم کشورشان و حکومت دموکراتیک فکر می‌کردند. در این جمع طبیعی بود که تفکرات تندرو و افراطی‌ هم بود. مجموعه‌ این تفکرات مجلس اول را تشکیل داد که از آن نخست‌وزیر و سپس رییس‌جمهوری چون محمدعلی رجایی بیرون آمد.

برخی ناظران معتقدند که نباید تنها به این ویژگی برای قضاوت اکتفا کرد که مجلس اول مجموعه‌ای از تفکرات مختلف را در خود جای داده، بلکه باید عملکرد آن را مورد بررسی قرار داد و دید باوجود تضارب‌ آرا و تفکرات چقدر در امر تقنین تاثیر مثبت داشته است. به نظر شما مجلس اول در امر قانونگذاری چه خروجی‌هایی داشته‌ که حسن روحانی از آن با عنوان «بهترین مجلس» یاد می‌کند؟

بهترین طرح‌ها و لوایح متعلق به مجلس اول است. مجلس اول بسیار پرکار و پر از اندیشه‌ بود. نمی‌خواهم بگویم مجلس امروز مجلس خوبی نیست اما اصلا قابل قیاس با مجلس اول نیست. مجلس اول بنا بر اقتضای زمانه به دنبال این بود که قوانین گذشته را اصلاح کند. اصلاح قوانین از دو بعد بود. بخشی از قوانین از ریشه خراب بود و باید آن را دور می‌انداختیم و به جای آن قانونگذاری می‌کردند. بخش دیگر قوانینی بود که دارای ابهام بود و باید ابهام آن برطرف می‌شد. برای مثال قانون سربازی قانون خوبی بود اما نیاز به اصلاحاتی داشت که همان زمان انجام شد اما معافیت‌های سربازی تغییر چندانی نداشت چون تقریبا اصول بین‌المللی و جهانی در مورد آن وجود داشت. همچنین مسائلی چون انواع مالیات‌ یا مالکیت زمین قوانینی بود که برخی مختص انقلاب و برخی اصلاح قوانین گذشته ‌بود.

با وجود تنوع آرا و اندیشه‌هایی که در مجلس اول وجود داشت که منجر به تنش و برخوردهای زیادی هم شد. در چنین شرایطی مجلس اول در مباحث سیاسی چگونه عمل می‌کرد؟

یکی از مهم‌ترین خروجی‌های مجلس اول نخست‌وزیری رجایی و سپس ریاست‌جمهوری آن بود. کابینه رجایی از مجلس اول رای بالایی گرفت و چنین فرد اندیشمندی به این مقام رسید. در مجلس اول ائتلافی نانوشته شکل گرفته ‌بود، ائتلافی که می‌خواست ملت و کشور ایران مستقل، آباد و آزاد باشد، نه امریکایی باشد نه شوروی و چین. در واقع همه گروه‌های سیاسی که در مجلس اول حضور داشتند روی مساله‌ای به نام «ایران» ائتلاف داشتند. البته گروه‌های خالص‌تر و ناب‌تر به دنبال ایران اسلامی بودند اما آنهایی که به دنبال ایران اسلامی هم نبودند، ضد ایرانی نبودند و همه‌شان به دنبال عزت ایران بودند. حتی بعضا کسانی که نتوانستند پا به پای انقلاب بیایند، کسانی بودند که به دنبال ایران مستقل و آباد و آزاد بودند. همه می‌خواستند گفت‌وگو و تضارب آرا و فعالیت‌های حزبی و تشکیلاتی آزاد باشد و خبری از خفقان نباشد. همچنین وزرا و دولت پاسخگو باشند.

در مجلس اول و دوم و سوم نمایندگان جرات کردند و به امام نامه نوشتند و این از افتخارات مجلس اول و دوم و سوم است. بعد از آن کسی جرات نکرد نامه‌ای بنویسد و از فلان کار فراقانونی بگوید. تعدادی از نمایندگان نزدیک به ۴۰ تا ۴۵ نماینده به امام نامه نوشتند و نزدیک به ۶ یا ۷ اقدام امام را نمایندگان نه غیرقانونی بلکه فراقانونی می‌دانستند. در همین راستا هم به امام نامه نوشتند. مثلا یکی از این اقدامات دادن بودجه بیشتر به وزارت اطلاعات یا کمیته امداد بود؛ نهادهایی که مجلس نمی‌خواست بودجه بیشتری برای آنها در نظر بگیرد چون هم پول نداشتیم و هم معتقد نبودیم که باید پول بیشتری در نظر گرفته شود. بنابراین نمایندگان در نامه‌ای به امام نوشتند که این اقدام شما برخلاف قوانین است. برخی می‌گفتند این کار را نکنید و ممکن است امام ناراحت شوند اما من معتقد بودم امام آنقدر دموکرات و آزادی‌خواه هستند که از این موضوع ناراحت نشوند. اتفاقا تیتر نامه هم تند بود. امام پاسخ دادند که «بسم‌الله الرحمن الرحیم. خدمت برادران و خواهرانم سلام عرض می‌کنم آنکه انجام شد، ضرورت جنگ بود. متعهدم تکرار نخواهد شد.» امام مثل یک سرباز در مقابل یک فرمانده صحبت می‌کرد چون خود را سرباز و مردم را فرمانده می‌دانست.

وقتی حسن روحانی در مورد مجلس اول صحبت کرد و اذعان داشت که فضای بازتر می‌تواند به تشکیل مجلس بهتر بینجامد با حمله برخی جریان‌های سیاسی مواجه شد. صبح شنبه هم کیهان نسبت به اظهارات رییس‌جمهوری واکنش نشان داد و مدعی شد این اظهارات به حاشیه‌سازی می‌انجامد. به هر حال مجلس اول هم در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده چرا باید تعریف و تمجید از این مجلس را حمله به شورای نگهبان و عملکرد نظارتی این نهاد تلقی کرد؟

قوانین آیه قرآن و وحی منزل نیستند. همان قانونی که در مجلس وضع می‌شود را می‌توان با طی فرآیندی تغییر داد حتی قانون اساسی وحی منزل نیست. منظور این نیست که ما حق داریم بر خلاف قانون اساسی عمل کنیم اما می‌توانیم به صورت جمعی و با صدایی ملی اصلاح‌ قانون اساسی را مطالبه و رفراندوم برگزار کنیم. وقتی ملتی یک تفکر را نمی‌خواهند یا تفکر و قوانینی وجود دارد که دهان نماینده مجلس را می‌بندد، چرا نباید برای تغییر آن تلاش کرد. چندی پیش یکی از نمایندگان مجلس گفت چون در دور بعدی نماینده نمی‌شوم و ترسی از رد صلاحیت ندارم، صحبت می‌کنم. این برای نظام اسلامی عیب و عار است که یک نماینده بخواهد ولو مخالف جو موجود حرفی بزند اما ترس از رد صلاحیت داشته ‌باشد. آن هم در حالی که قوانین به او حق اظهارنظر داده است.

قانون را ما نوشتیم و می‌توانیم خودمان اصلاحش کنیم. کما اینکه قوانین قبلی که وجود داشت و در حکومت دیگری نوشته‌ شده ‌بود را اصلاح کردیم. عده‌ای هم می‌توانند قوانینی که ما ۴۰ سال قبل نوشته‌ایم را اصلاح‌ کنند. اصلاح قوانین در هیچ جامعه‌ای عیب و زشت نیست. امام یک بار در یک مصاحبه‌ای فرمودند گیرم شاه خوب بود. این جور بود و آن جور بود اما ملت این شاه خوب را نمی‌خواهند.

به نظر شما بین عملکرد مجلس و فضای نظارتی ارتباط مستقیم وجود دارد؟ یعنی در ۱۰ دوره مجلسی که پس از پیروزی انقلاب تشکیل شده، هر دوره‌ای که نظارت معتدل و متعادل نه تنگ‌نظرانه بوده، خروجی بهتری را در مجلس شاهد بودیم؟

بله قطعا، ما شاهد بودیم که چه در مجلس ششم که همواره روی سیبل حملات و هجمه‌ها قرار داشته چه در دوم خرداد که روز پیروزی اصلاحات است و بسیاری امروز تلاش می‌کنند این واقعه را مقابل سوم خرداد یعنی روز فتح خرمشهر قرار داده و دوگانگی ایجاد کنند، خروجی دستاوردها چگونه بود، چراکه همه اصلاح‌طلبان خواهان ایران سربلند و اسلام حاکم هستند منتها نه اسلام ارتجاعی و داعشی. ما هم قطعا از اسلام داعشی و وابستگی حمایت نمی‌کنیم. نه وابستگی به شرق نه به غرب. همان ‌اندازه که ضد امریکایی هستیم، نمی‌خواهیم کشورهای دیگری هم بر ما امر و نهی کنند. در مجموع باید تاکید کنم هر زمان فیلترهای نظارتی کمتر بوده یا لااقل فیلترها به شکلی عاقلانه استفاده شده و نه باندی و گروهی نتیجه و خروجی بهتری را شاهد بودیم. هر زمان این فیلتر را سفت نگرفتیم و نبستیم که فقط آنهایی که ما می‌خواهیم از صندوق بیرون بیایند، مجلس رشیدتر و رشدیافته‌تری داشته‌ایم. از سویی باید تلاش کنیم تا شکل نظارتی را تغییر دهیم. نه اینکه ضد قانون عمل کنیم، بلکه باید قانون را تغییر داده تا آرای مردم به صورت دقیق‌تری از صندوق بیرون بیاید. چطور وقتی صندوق‌ها از رای مردم پر می‌شود به آنها افتخار می‌کنیم اما وقتی همین مردم می‌خواهند «تشخیص» بدهند و «انتخاب» کنند، می‌گوییم اینها نمی‌فهمند و فقط ما می‌فهمیم!؟

خاطره‌ای از زمان مجلس اول دارید از اینکه صندلی کناری شما در پارلمان یک ملی‌گرا یا ملی-مذهبی یا حتی چهره‌ای با گرایش‌های چپ نشسته و توانستید همه با هم امر قانونگذاری را انجام دهید؟ خود شما چقدر از این تضارب آرا در آن زمان رضایت داشتید؟

اولا ما در مجلس اول اصلا کمونیست یا مارکسیست نداشتیم. این تهمت را کسانی که امروز به‌ شدت به نظارت استصوابی معتقدند در مورد مجلس اول مطرح کردند. شاید لیبرال‌هایی به تعبیر امروزی حضور داشتند یا ملی‌گرا بودند اما همگی درد ملت و کشور را داشتند و این‌گونه نبود که آنها دل‌شان کمتر از من برای این کشور و مردم می‌سوخت. منتها به لحاظ تاکتیکی با هم تفاوت داشتیم. ما در مجلس اول و دوم و سوم مزدور نداشتیم. برخی بودند که کم فکر می‌کردند و زیاد حرف می‌زدند، یا به تعبیری تندروی‌هایی صورت می‌گرفت.

شما به عنوان یکی از نمایندگان تفکر روحانیت در مجلس اول بیشترین اختلاف‌نظر را با چه کسی یا کسانی یا چه تفکر و گروهی داشتید؟

در مجلس اول جریانی به نام حزب‌الله داشتیم که این جریان بعدها علیه جریان اصلاحات شد. در واقع ما شدیم چپ و آنها شدند راست. راستی‌ها مسائلی را مطرح می‌کردند که ما به آنها اعتقاد نداشتیم. برای نمونه آقایانی که امروز به جناح راست معروف هستند، معتقد بودند اگر کسی در خانه چاه نفت پیدا کرد، چاه نفت برای خودش است. نمایندگان چندین‌بار در زمینه مالکیت به امام نامه نوشتیم و امام هم استدلالی همه را پاسخ دادند. ما با ریشه‌های‌ همین دوستانی که امروز خود را اصولگرا می‌نامند، در مجلس اول بیشترین مشکل را داشتیم حتی بیش از ملی-‌مذهبی‌ها یا ملی‌گراها، تفکرات‌شان ارتجاعی بود.

اسم نمی‌برم اما یک‌بار در همین مجلس اول با یکی از نمایندگان که انسان وارسته‌ و مبارزی بود، وارد بحث شدم. از نهج‌البلاغه استدلال آوردم و ایشان گفت که نهج‌البلاغه حجت شرعی نیست. من هم به شوخی گفتم من از اعلی‌حضرت همایون شاهنشاه پهلوی عذر می‌خواهم که ما با همین نهج‌البلاغه محمدرضا پهلوی را از مملکت بیرون کردیم. او هم حرف تندی به من زد و گفت بخشی از شما روحانیون هر جا منافع‌تان تهدید شود قرآن هم برای شما حجت شرعی نیست.

در واقع این اختلاف‌نظرها وجود داشت و ما در مجلس اول مشکل جدی در زمینه نوع درک از اسلام هم داشتیم اما همه آزاد بودند و حرف می‌زدند البته تندروی‌هایی هم وجود داشت که در همه جریان‌ها گاهی وجود داشت. البته همین تعدد نگاه‌ها و تضارب آرا و افکار و شنیده شدن همه نظرات سبب می‌شد که گویی همه تفکرات در دیگ جوشانی بجوشند و آنکه سالم‌تر بود، جان می‌گرفت. اتفاقا این تضارب آرا افراطی‌ها و تفریطی‌ها و میانه‌روها همدیگر را تعدیل می‌کردند و به نقطه مشترکی می‌رسیدند.

منبع: روزنامه اعتماد