تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۷

تهران- ایرنا- مدیرعامل شرکت بورس می‌گوید از ابتدای سال تا به امروز حدوداً 400 هزار نفر وارد بورس تهران شده‌اند.یعنی مطابق با روزهای کاری بورس تهران روزی بیش از 2 هزار و 200  نفر کد بورسی گرفته‌اند.به این ترتیب شمار دارندگان کد بورس در کشور به سطح13 میلیون نفر رسیده است.

به گزارش روزنامه ایران؛ این روزها شمار زیادی از مردم به‌ کارگزاری‌های بورسی می‌روند تا با دریافت کد سهامداری وارد بازار سرمایه شوند. بعضی به‌خاطر کسب سودهای افسانه‌ای، برخی برای کسب تجربه جدید و برخی هم از سرکنجکاوی کد بورسی می‌گیرند تا وارد این بازارهمراه با ریسک(زیاندهی یا سوددهی) شوند تا شعف مالی‌شان فروکش کند؛ بی‌آنکه «دقیق» بدانند بورس چیست یا این‌که شعبه بانک سر خیابان‌شان نیست که همیشه در انتهای ماه، بدون پرداخت مالیات و فارغ از مخاطره کاهش ارزش اسمی؛سود پس‌اندازشان را به حساب‌شان واریز کند. برخی از بانوان طلا می‌فروشند تا وارد بازار شوند، برخی دلار و یورو؛ شماری از افراد هم پول‌شان را از حساب بیرون می‌کشند و بعضی هم ماشین می‌فروشند تا به سود مورد انتظارشان برسند.

ورودیه‌های جدید

این‌که از ناحیه افرادی(کدهای حقیقی) که به‌تازگی وارد بازار سهام شده‌اند، چه مقدار پول وارد چرخه معاملات بورس می‌شود، دقیقاً مشخص نیست. برخی از ارزیابی‌ها نشان می‌دهد که تازه واردان به بورس براساس تجربه‌های تاریخی تلخ از گذشته یا فقدان منابع کافی، حجم زیادی پول وارد بازار نکرده‌اند و صرفاً برای کسب تجربه و کسب سواد مالی به بازار سهام می‌آیند. سرانه سرمایه ورودی 400 هزار نفری که از ابتدای سال وارد بازار شده‌اند، حدود 7.5 میلیون تومان بوده که نشان دهنده حجم اندک سرمایه‌گذاری یا آورده نقدی تازه واردان به بورس تهران است. نشانه دیگر، رفتار هجومی ارتش 800 و 900 هزار نفری برای خرید اندک سهم در عرضه اولیه نماد بچهرم و کویر بود، موضوعی که زمینه خروج کارگزاری‌ها از ارائه سرویس‌های روزانه به جهت ثبت سفارشات، تخصیص‌ها به کدهای جدید ، پاسخگویی به سهامداران جدید و ارائه خدمات به مشتریان قدیمی را فراهم ساخته است.

شمار زیادی از تازه واردان به بورس(افراد حقیقی) صرفاً برای خرید سهم‌های عرضه اولیه - که به‌طور معمول بازدهی(سود حاصل از نوسانات قیمت سهم) کم ریسکی را در روزهای ابتدایی پس از عرضه می‌دهند - به‌صورت هدایت شده وارد بازار می‌شوند.

از سوی دیگر، هنگام عرضه اولیه سهم یک شرکت جدید، سایر سهم‌های حاضر در بازار ثانویه تحت تأثیر قرار می‌گیرند و سهامداران برای خرید سهم جدید یا همان عرضه اولیه، اقدام به فروش سهم‌های حاضر در پرتفوی‌شان می‌کنند تا سهم عرضه اولیه را خریداری کنند. به این ترتیب، بخشی از سرمایه دربازار از مبدأ سهم‌های حاضر در بازار (ثانویه) به‌ سمت بازار اولیه یا عرضه اولیه می‌رود تا از آن بازدهی بگیرند. هرچه هست این‌که شاخص بورس تهران از ابتدای سال‌جاری تاکنون از سطح 179 هزار واحد به عدد 313هزار واحد رسیده و رقابت تحلیلگران و پیشگویان بر سر پیش‌بینی رشد شاخص کل بورس تا پایان سال بالا گرفته است.

شاخص کل بورس تهران به‌عنوان دماسنج عمومی این بازار طی روزهای اخیر روند سینوسی پیش گرفته است. با وجود این‌که روند کلی آن مثبت است، اما رشد آن، همراه فراز و فرود است.

رکوردهای کیفی

بورس تهران در موقعیت تاریخی خاصی قرار دارد و چنین روزهایی را کمتر تجربه کرده است.این بازار رکوردهای کیفی(غیر کمی) را برای اولین بار به انحای مختلف زده که لابه لای رشد شاخص‌ها و قیمت‌ها گم شده است.به‌عنوان نمونه، برای نخستین مرتبه است که این بازار بدون اعتنا به فشار تحریم‌ها آن هم  به شکل و محتوای حداکثری، به مسیر کلی صعودی‌اش ادامه می‌دهد. فشار تحریم‌گذاران برای جلوگیری صدور و فروش نفت، تحریم بانک مرکزی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیاری از شرکت‌های دولتی و خصوصی کشور از سال 1358 تاکنون بی‌سابقه است. سابق رابطه تحریم و بورس نشان می‌دهد که این بازار در برابر اخبار منفی از جمله اعلام تحریم‌ها، واکنش مثبت از خود نشان نمی‌داد. رکورد کیفی دیگری که بورس تهران زده و آن را رویین تن کرده است، بی‌حسی قیمت‌ها و معاملات در برابر نوسانات یا تثبیت دلار است.بورس تهران رابطه‌اش را فعلاً با بازار ارز قطع کرده است، در حالی که دوسال گذشته موتور یا پیشرانه افزایش قیمت سهم‌ها و رشد فروش شرکت‌ها، همین نرخ ارز بود.

بورس تهران در موقعیت خاصی قرار دارد. رشد نقدینگی در اقتصاد از سطح 2 هزار میلیارد تومان فراتر رفته است، نرخ تورم در سطح بالایی قرار دارد و نرخ رشد اقتصادی(تولید ناخالص داخلی) به‌تازگی به‌سطح 4/0 درصد مثبت رسیده و این بازار از رشد بالایی برخوردار شده است.اما این درحالی است که بازدهی بورس تهران با رشد نرخ نقدینگی، نرخ تورم و رشد ارزش افزوده بخش‌های مختلف اقتصاد و رشد اقتصادی همخوانی ندارد.یعنی فاصله‌ها خیلی زیاد است. تقریباً در اقتصاد ایران نادر است که به‌دلیل حالت رکود-تورمی؛ بازار مسکن، ارز، طلا، خودرو یا به عبارتی بازدهی تمام بازارهای متشکل و غیرمتشکل(غیررسمی) منفی باشد و فاصله سوددهی بازار پول(بانک‌ها)حدود 100 درصد کمتر از نرخ تورم باشد.(نسبت 20 درصد به 42 درصد نرخ تورم). حال بازارهای بدیل بورس از میدان خارج شده‌اند و تنها بازار سرمایه است که از بازدهی مثبت حدود 80 درصد برخوردار است.این موضوع باعث هدایت سرمایه‌های سیال به سمت بورس تهران شده است.

سیاستگذار اقتصادی به این نتیجه رسیده است که حس سودآوری و تمایلات سفته بازی ناشی از رشد فزاینده نقدینگی را به سمت بورس تهران هدایت کند. این بازار اکنون به مثابه یک ضربه گیر(بافر)تورمی عمل می‌کند.بازده منفی اکثر بازارهای سرمایه پذیر و نبود شرایط نوسان‌گیری و سفته بازی باعث شده است که سرمایه‌های سیال وارد شوند.

بورس تهران در شرایط ویژه‌ای قرار دارد. معمولاً رشد شاخص کل بورس تهران بر دوش قیمت جهانی شرکت‌های بنیادی بازار و متأثر ازعواملی همچون افزایش یا کاهش قیمت جهانی محصولات معدنی، پالایشی و پتروشیمی است که این بار روند قیمت بازارهای کالایی نظیر سرب، روی، مس و آلومینیوم (کامودیتی‌ها) آنچنان تغییرات شگرفی نداشته و برخی افت داشته، اما غالباً نوسان(رِنج) داشتند.

افزون براین، تصمیمات دولت همیشه یکی از دلایل بنیادی تغییر در قیمت سهم هاست.اما رشد بازار در شرایط کنونی متأثر از تصمیماتی نظیر تجدید ارزیابی دارایی شرکت‌ها، اعلام معافیت مالیاتی، تغییر بهره مالکانه، تغییر قیمت خوراک و نهاده‌های تولید، افزایش نرخ مصوب برای فروش محصولات و حذف ارز ترجیحی است که می‌تواند قیمت سهم‌ها را در بازار سرمایه کاهشی یا افزایشی کند.اما این بار تمام موارد فوق دلایل رشد شتابان بورس نیست یا اگر در چند ماه گذشته بوده است، اثر آن روی قیمت سهم‌ها ته نشین و پیش خور شده یا بازار از آن عبور کرده است. با وجود این‌که آمار معاملات نشان می‌دهد، حجم سرمایه ورودی به بازار سرمایه روند مثبتی دارد، (البته حجم معاملات در برابر رشد نرخ نقدینگی اندک است) اما بروز نوسانات روزانه در حجم معاملات آنچنان نیست که عنوان شود و بگوییم عمق بازار براساس نسبت کل ارزش بازار افزایش یافته است چرا که افت وخیز ارزش معاملات روزانه بسیار بالاست اما هرچه هست روند صعودی است.

این‌که شاخص کل تا چه اندازه افزایش خواهد یافت، یک پیش‌بینی به رقابت گذاشته شده در بورس تهران است. هرفردی برآوردی ارائه می‌کند، یکی مبتنی بر داده‌های تکنیکال(چارت ها) وشخص دیگری متأثر عوامل بنیادی.

تحلیلگران در دو جبهه

بورس تهران در شرایط خاصی قرار دارد. اقوال و روایت‌های مختلفی از وضعیت سودآوری شرکت‌های بورسی(ناشران) شنیده می‌شود.اینک دو جبهه تحلیلگران در برابر هم قرار دارند، گروهی براین باورند که بورس تهران به سمت حبابی شدن پیش می‌رود و گروه دوم براین باورند که قیمت سهم‌ها در بورس حبابی نیست و قیمت‌ها از نظر بنیادی و ارزش ذاتی قابل دفاع است.

استدلال گروه اول این است که برخی سهم‌ها بیش از ارزش واقعی رشد کرده‌اند و برخی از شرکت‌ها با توجه به گزارش‌های شهریور ماه مبنای سودسازی‌شان مبتنی بر رشد قیمت‌ها بوده تا افزایش شمارگان تولید و فعلاً جای سودسازی ندارند و باید دید نیمه دوم چه می‌شود. البته شماری از شرکت‌ها هم به رشد فروش از محل تعداد و تیراژ رسیده‌اند.

البته در این میان، براساس گزارش شهریور ماه شماری از شرکت‌ها از برآورد و پیش‌بینی فروش شش ماهه و یکساله‌شان عبور کرده و رکورد زده‌اند.

بنابراین استدلال گروه اول این است که شمار قابل توجهی از سهم‌ها از ارزش ذاتی و بنیادی‌شان فاصله گرفته‌اند، یا این‌که گفته می‌شود بازار به سمت حباب(یک برداشت رایج از رشد بیش از اندازه ارزش واقعی بازار) پیش می‌رود.

با توجه با استدلال این گروه، می‌توان نتیجه گرفت که در برابر تحلیل رئیس کل بانک مرکزی درخصوص نرخ رشد صنعتی بیش از 200 شرکت بورسی، مطابق با گزارش‌های ماهیانه شرکت‌های بورسی؛رشد فروش بسیاری از شرکت‌ها متأثر از افزایش قیمت بوده است و نه شمارگان تولید.

اما در جبهه مقابل، گروهی از تحلیلگران و معامله‌گران معتقدند که بازار دچار روند بیش ارزشی نشده است. استدلال این گروه این است که با توجه به رشد 160 درصدی شاخص موزون که مبین رشد متعادل سهم‌ها، توزیع منابع و جریان سرمایه است، وضعیت بازار نرمال است . یا این‌که برخی می‌گویند، نسبت قیمت سهم برعایدی کل بازار(پی بر ائی) حدود عدد 7.5 است وهنوز نشان دهنده وجود ریسک یا ریزخوفناک نیست. برخی هم عنوان می‌کنند باید گزارش‌های شش ماهه عملکرد شرکت‌ها منتشر شود تا بتوان دقیق عنوان کرد که چقدر بازار بیش از ارزش واقعی، رشد قیمتی داشته است.

منبع: روزنامه ایران