تهران-ایرنا- نشست تخصصی دولت عشق، بررسی آراء و اندیشه‌های لسان‌الغیب حافظ شیرازی به مناسبت ۲۰ مهرماه و روز بزرگداشت حافظ در تالار شهید مطهری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، در آغاز نشست تخصصی دولت عشق، بررسی آراء و اندیشه‌های لسان‌الغیب حافظ شیرازی، با اشاره به نسبت عطار و حافظ، گفت: این ارتباط جدی است و برخی معتقدند که مراد بی‌نظیر و قله عرفا و اولیا، در ذهن حافظ شیخ صنعان بوده که البته قابل نقد و بررسی است و  به نظر برخی، بسیاری از ویژگی‌هایی که حافظ درباره آن مراد بر می‌شمرد را از شخصیت شیخ صنعان دریافته است.

حسن بلخاری اضافه کرد: چند دلیل بر تثبیت نسبت عطار و حافظ وجود دارد؛ نکته اول براساس مطلبی است که محمد بلندا در اولین مقدمه‌ که بر دیوان جامع حافظ، بیان کرده: اما حافظ به واسطه محافظت درس قرآن و ملازمت بر عرفان و تحصیل قوانین ادب و تجسس در دوانین عرب...به تبیین ابیات مشغول نشد...در این میان عطاری که مولانا را به جان پروراند، محال ازلی است که در تیررس نگاه تیزبین حضرت حافظ قرار نگرفته باشد، قطعا حافظ آثار مختلف عطار به‌خصوص منطق الطیر را خوانده و همه می‌دانیم که شیخ صنعان در این کتاب بسیار مورد توجه است.

این استاد دانشگاه تهران افزود: برخی غزل‌های حافظ اشارات جدی و مستقیم به شیخ صنعان دارد و این  نشان از ارادت او به عطار نیشابوری است. حافظ در تمامی ابیات خود هرگز به دنبال ایمان زاهدانه نیست. او به دنبال ایمان عاشقانه است و گریزان از ایمان زاهدانه که گاهی بوی ریا از آن برمی‌آید، بنابراین بیشتر گرایش به ایمان عاشقانه دارد که راهبر او در این مسیر شیخ صنعان است.

بلخاری ادامه داد: تاثیرپذیری حافظ از عطار با عنایت به شیخ صنعان است و در بیان عشق، شیخ صنعان را مثال می‌آورد، این‌که به واسطه عشق است که فقط رو به حضرت دوست می‌کنیم و به مقام قرب نائل می‌شویم و شاهد مثال را شیخ صنعان قرار می‌دهد. خیلی‌ها نظر موافقی نسبت به شیخ صنعان ندارند، اگرچه در نهایت شیخ عاقبت به خیر می‌شود اما نکته مهم این است که در مسیر عشق باید از هر چیزی، حتی از ایمان صوری خود عبور کرد و جز عاشقان کسی در این ساحت جای ندارند. در حقیقت توجه حافظ به شیخ صنعان برای این است که به جای ایمان ظاهری، ایمان عاشقانه را انتخاب می‌کند و این حاکی از جایگاه والای حضرت عشق در نزد اوست.

شعر حافظ دریای دانش است

مهدی محقق، رییس هیات مدیره انجمن مفاخر ایران، به تشریح لقب حافظ پرداخت و بیان کرد: همه می‌دانیم دلیل آن، حفظ قرآن بوده است اما حافظ نه تنها حافظ قرآن بود، روایت‌های مختلف آن را هم می‌دانست و آنچه دانشمندان علم نحو در بصره و کوفه بر سر آن اختلاف داشتند را متوجه می‌شد. این ۱۴ روایت که در شعر او هم آمده، ۷ روایت معتبر و پذیرفته شده بود و ۷ روایت، ناپذیرفتنی، که هر ۱۴ روایت را حافظ، از بر بود.

وی افزود: او از آیات قرآن استفاده می‌کرد، مثلا بیت آسمان بار امانت نتوانست کشید. حافظ از علوم زمان خود مطلع بود، احادیث را هم می‌دانست و در توصیفاتش از آنها استفاده می‌کرد. حافظ دریایی است که از هر طرف بروید، به ساحلی برمی‌خورید.

زبان حافظ کلید خزانه غیب است

مهدی ماحوزی، با معراج نامه خواندن غزلیات حافظ گفت: به نظر من این اصطلاح برازنده اوست، عالمان شناخت حقایق منبسط هستی، محال است، اما حافظ آن را توصیف می‌کند و کلام او به قدری واضح است که نیازی به شرح ندارد و بر همه آشکار است.

این مدرس دانشگاه غیرقابل تعریف بودن ذات حضرت حق را اساس الهیات و فلسفه دانست و ادامه داد: زبان حافظ کلید خزانه غیب و پیامی از آسمان است. زبان این نادره ادب، برخاسته از موج های روح و کلید در گنج صاحب هنر است. زبان خواجه خون زندگی‌بخشی است که از جان شعر برخاسته است و جهانی از حیرت آدمی را فرامی‌گیرد که حقیقت و مجاز را چگونه در ابیات می‌گنجاند. همه می‌دانیم که می‌گساری تکیه کلام او در پیکار با ناراستی است.

وی با خواندن ابیاتی از حافظ افزود: در بسیاری غزل‌های او مقصود از باده انگوری، آب حیات است که تجلی صفات الهی است، او مسجد را در دوره خودش ملعبه ریاکاران می‌داند و می‌گوید حاضرم به می نوشی متهم باشم اما به ریاکاری دیده نشوم. ورد زبان او تفسیر و کلام مقدس قرآن است اما خود را تعزیر می‌کند که مبادا قرآن در دست خود ملعبه نام و نان کند.

ماحوزی با خواندن تضمینی از حافظ کلام خود را به پایان برد.

شعر حافظ، ادبیات آزادی است

حبیب‌اله عباسی، با نقل کردن روایتی از ابوسعید، گفت: حافظ شاعر خلوت است، بر خلاف سعدی که شاعر جلوت است، او بنای باشکوهی ساخته که دالان‌های متعددی دارد و فکر نمی‌کنم، کسی بتواند وارد آن شود و در راه گم نشود. کسی می‌تواند سراغ حافظ برود که همه چیز را بداند و به قول او بحرآشنا باشد.

این مدرس دانشگاه خوارزمی، افزود: ما به دلیل حجم اطلاعاتی که به دست‌مان می‌رسد، فرصت معرفت را از دست داده‌ایم، او می‌گوید اگر با معرفت نباشید به هیچ کجا نمی‎رسید. نسبی سخن گفتن حافظ به خاطر نشانه‌ها و اشارات زیرمتن است، برای فهم نشانه‌ها باید معرفت داشته باشیم و خطوط بین متن را سفیدخوانی کنیم.

او اشعار حافظ را دارای متن پنهان دانست و گفت: نظربازی در شعر خافظ به معنی خرد است، او گفتمان شریعت و طریقت را در شعرش به هم نزدیک می‌کند و افق‌ها را با هم درآمیخته است. او افق معرفت و توحید را بازگو می‌کند و ابزار آن را عشق می‌داند. حافظ با نهادهای قدرت از جمله خانقاه، مدرسه و حکومت در دوره خود مشکل دارد و غزل او عصیان علیه این نهادهاست.

عباسی بیان کرد: ادبیات شعر حافظ، ادبیات آزادی است، حافظ تجربه از نزدیک و حضور مدام دارد که در تقابل با تجربه از دور و غیبت است که بر نبوغ او دلالت دارد. مرجع ضمیر زندگی، غزل حافظ است.

در بخشی از این نشست، از تصویر حافظ اثر مرحوم ابوالحسن صدیقی رونمایی شد. این اثر در آرشیو انجمن آثار و مفاخر فرهنگی جای داشت که اکنون در معرض دید عموم قرار گرفته است.