تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۹

تهران – ایرنا- ارتش ترکیه در یک هفته گذشته پس از تجمیع نیروهای نظامی خود در مرزهای جنوبی این کشور وارد بخش هایی از شمال شرق سوریه شد و منطقه ای را به وسعت ۳۰۰ کیلومتر مربع را از دست کردهای سوریه خارج و در اختیار گرفت.

این منطقه در عمق ۳۰ کیلومتری مرزهای سوریه با ترکیه با طول یکصد کیلومتر است و ضمن جدا کردن مناطق کردنشین سوریه در شمال به بخش شرقی و غربی مانند مثلث وارونه است که ضلع راس آن تا شمال شهر الرقه سوریه گسترش دارد.

با بروز این تحول جدید در منطقه شمال سوریه که تقریبا بدون هیچ گونه مقاومت و یا درگیری جدی و گسترده بین نیروهای کُرد مستقر در این منطقه انجام شد، کردهای سوری و نیروهای نظامی مردمی در این منطقه مانند نیروهای دمکراتیک سوریه (قسد) به یکباره متوجه دمشق شدند و بسرعت با وساطت روسیه توافق همکاری با دولت مرکزی سوریه را امضا کردند.

به دنبال این توافق نیروهای نظامی سوریه نیز بسرعت خود را به مناطق شمال شرق سوریه رسانده و در برخی مناطق مرزی مانند حسکه، تل تمر و الطبقه مستقر و با استقبال مردمی و پخش نقل و شیرینی مواجه شدند و حتی شماری از نیروهای خارجی مانند آمریکا از آن به مقصد عراق خارج و نیروهای فرانسوی و انگلیسی نیز در صدد خروج از آن هستند.

سرعت تحولات در شمال شرق سوریه تا حدی بود که بسیاری از تحلیلگران، کارشناسان و رسانه ها را غافلگیر کرد و اکنون سوال های زیادی برای افکار عمومی در ارتباط با این موضوع وجود دارد.

یکی از این پرسش ها سرنوشت کردهای منطقه شمال شرق سوریهاست که اکنون در هاله ای از ابهام قرار دارد، چرا که به نظر می رسد تحولات اخیر بهار آنها را بعد از حدود ۶ سال به یکباره خزان کرد و آنان مجبور شدند به سرعت از در توافق با دولت سوریه برآیند.

کردهای سوریه به صورت کلی در سه استان شمالی این کشور مانند حسکه، حلب و الرقه ساکن هستند که در برخی از این مناطق مانند حسکه به صورت پررنگ و در دو استان دیگر پراکنده و کم رنگ حضور دارند و حدود یک ششم از جمعیت ۲۵ میلیونی سوریه را تشکیل می دهند.

تقریبا دو سال بعد از آغاز بحران در سوریه از اسفند ماه ۱۳۹۸ (۲۰۱۱ میلادی) در شهر درعا در جنوب این کشور و گسترده شدن آن به مناطق مرکزی و شمالی، کردهای سوریه از فرصت استفاده کرده و با افزایش تحرکات خود تا مراحلی مانند خودمدیریتی در شمال شرق سوریه و تشکیل به قول خودشان کانتون پیش رفتند و در سایه حمایت ها و حضور آمریکا در این منطقه سرشار از غرور و خودبزرگ بینی شدند.

دولت سوریه که در این زمان بشدت درگیر برخی مناطق جنوبی و مرکزی بود بارها تلاش کرد تا با تاکید بر ضرورت حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی سوریه با کردها از درِ مذاکره و توافق برآید و آخرین مورد از این مذاکرات نیز در سال ۱۳۹۷ در دمشق به صورت سه دوره متوالی انجام شد، ولی با دخالت آمریکا به شکست انجامید.

به نظر می رسد با توجه به حمایت های آمریکا از کردهای سوریه، ارایه کمک های نظامی، آموزش های نظامی و حمایت های دیپلماتیک با استقرار نمایندگی سیاسی در مناطق مزبور که اکنون تعطیل و دیپلمات های آن نیز از شمال شرق سوریه خارج شده اند، کردها چنین می پنداشتند که روزگار همانگونه پیش خواهد رفت و آنان می توانند برای مدت های مدید در سایه این حمایت کانتون خود را اداره کنند و به سوابق بد عهدی های آمریکا نیز توجهی نداشته باشند.به نظر می رسد با توجه به حمایت های آمریکا از کردهای سوریه، ارایه کمک های نظامی، آموزش های نظامی و حمایت های دیپلماتیک با استقرار نمایندگی سیاسی در مناطق مزبور که اکنون تعطیل و دیپلمات های آن نیز از شمال شرق سوریه خارج شده اند، کردها چنین می پنداشتند که روزگار همانگونه پیش خواهد رفت و آنان می توانند برای مدت های مدید در سایه این حمایت کانتون خود را اداره کنند و به سوابق بد عهدی های آمریکا نیز توجهی نداشته باشند.

اکنون که ورق برگشته است و کردهای سوریه، آمریکا را به عنوان طرف بدعهد معرفی می کنند که از پشت به آنان جنجر زده است و حتی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در آخرین موضع گیری خود اعلام کرد که دولت سوریه در برابر ترکیه از مناط خود دفاع کند.

کردهای سوریه از این نگاه نیز غافل بودند که حتی برخی توافق ها بین کشورهای قدرتمند و ابرقدرت جهان نیز چندان پایه و اساس قابل اتکایی ندارد تا چه رسد توافق بین یک قوم کرد با یک کشور قدرتمند که به درست یا غلط در سایه بزرگنمایی های پوشالین خود را اولین قدرت جهانی در همه عرصه ها معرفی می کند.

در چنین وضعیتی کارشناسان سیاسی منطقه معتقدند که باخت اصلی و بازنده نهایی تحولات در شمال سوریه کردهای این کشور هستند که به یکباره همه چیز خود را از دست داده و با آینده پر راز و زمز و ابهامی به علت برخی سیاست های منطقه ای ترکیه در مجاورت خود مواجه هستند که می تواند آنان را در هر زمانی دچار مشکلات غیرقابل پیش بینی کند.

اگر کردهای سوریه مدتی توانستند در سایه برخی ناآرامی ها و ناامنی ها در سوریه دارای حاکمیت محلی، سرزمین، خودمدیریتی و یا خودمختاری و دولت محلی شوند، اما باید این نکته را نیز درک کرده باشند که سرابی را که کاخ سفید بر اساس منافع و امنیت اسرائیل برای آنها ایجاد کرده بود، نیز می تواند در مدت زمان کوتاهی ار بین برود. آنها در یک هفته به یکباره ضمن از دست دادن همه امتیازات خود و ایجاد گسست بین مناطق کردنشین سوریه، و اکنون نیز کسی به دنبال یاری آنان نیست و در این میان بار دیگر به دولت مرکزی سوریه پناه آورده اند.

اکنون باید گفت که کردها به علت شرایط موجود در منطقه مجبور به پذیرش توافق دیرهنگام با دولت مرکزی سوریه شده اند و اگر همین توافق با برخی ملاحظات مورد نظر دمشق و کردها شش ماه پیش از این صورت می گرفت شاید به جرات می توان گفت که شرایط به مراتب بهتر از امروز بود و مردم بسیاری نیز آواره و سرگردان نمی شدند.

اکنون نیز اگر چه دیر هنگام است، ولی همکاری و سرعت عمل کردهای سوریه با دولت مرکزی این کشور و کمک به پیشبرد اهداف مورد نظر دولت سوریه در این منطقه می تواند از بسیاری از تحولات فردا از سوی طرف های مختلف و بدخواهان آنها جلوگیری کرده و آینده را از این بیشتر مبهم و تیره و تار نکند.

ذکر این مطلب نیز لازم است که بر اساس برخی اخبار منتشره تعدادی از اعضای گروه های تروریستی که برخی شمار آنان را تا ۱۲ هزار نفر ذکر کرده اند به دنبال ناآرامی ها در شمال شرق سوریه از زندان های نیروهای محلی و مردمی مناطق کردنشین سوریه فرار کرده که اگر این موضوع صحت داشته باشد،‌ می توان پیش بینی کرد که با توجه به وجود برخی هسته های خفته در این مناطق و پیوستن افراد فراری به آنان در آینده نزدیک باید شاهد شکل گیری دوباره برخی اقدامات تروریستی در آن بود که همه به خاطر بی تدبیری ها و تصمیمات نسجیده صورت می گیرد و حتی می تواند خطر بازگشت دوباره داعش و گروه های تکفیری را در پی داشته باشد.