بحران جاری در شمال شرق سوریه از بسیاری جهات از جمله ۳ جهت زیر حائز اهمیت است:
۱- این بحران روزنه دیگری است بر دنیای ذهنی ترامپ که می تواند حاوی درسهایی برای همه از جمله ما در مورد چگونگی مواجهه با او باشد. تصمیم ترامپ دایر بر خارج کردن سربازان آمریکایی از سر راه ارتش ترکیه که تایید ضمنی حمله ترکیه تلقی شده، نمایانگر ویژگی نحوه تصمیمگیری ترامپ در حوزه سیاست خارجی است. بحران جاری در شمال شرقی سوریه در واقع از یک مکالمه تلفنی بین اردوغان و ترامپ شروع شد و ترامپ صرفا بر اساسا توافقی که در آن مکالمه صورت گرفت، بر طرح اردغان برای حمله به سوریه صحه گذاشت و بلافاصله دستور کنار کشیدن حدود صد سرباز آمریکایی از سر راه سربازان ترکیه را صادر کرد؛ تحولی که همه مشاوران او را شگفت زده کرد. او یکبار دیگر در دسامبر گذشته تصمیم به خارج کردن همه ۲۰۰۰ سرباز آمریکایی از سوریه گرفته بود. در آن مقطع شماری از همکاران او، از جمله جیم ماتیس وزیر وقت دفاع، به عنوان اعتراض استعفا دادند. البته ترامپ اندکی بعد نظر خود را تغییر داد و تنها ۱۰۰۰ سرباز را از سوریه خارج کرد. این گونه تصمیم گیری بویژه توسط یک رئیس جمهور آمریکا، آن هم رئیس جمهوری که اطلاعاتش از روابط بین الملل تقریبا در حد اطلاعات یک گاوچران در یکی از ایالات جنوبی آن کشور است، کاملا بیسابقه و عجیب است. تاکنون به دفعات اتفاق افتاده که اعضای تیم امنیتی او فاش گفته اند که از طریق رسانهها در جریان تصمیمات مهم او در حوزه سیاست خارجی قرار گرفته اند. ماکرون اخیرا در حاشیه مذاکرات در مقر سازمان ملل در مورد ترامپ گفت: "ترامپ خیلی سریع قادر به تغییر چیزها است. او کاری به دولتش ندارد و به تنهایی و بسیار سریع تصمیم میگیرد." این ویژگی مهمی است که همه کشورها بویژه آنها که مایل به دور زدن نهادهای مسئول سیاست خارجی در آمریکا هستند، تلاش دارند از آن حداکثر استفاده را بکنند.
۲- موافقت ناگهانی و دفعتی ترامپ با برنامه اردوغان برای حمله به شمال شرقی سوریه موجب تکانههای شدیدی در خاورمیانه شده است. این واقعیت که ابرقدرت جهانی نمیداند در خاورمیانه چه میخواهد و فاقد هر گونه استراتژی منطقهای روشنی است، منطقه را وارد دوره بیسابقهای از بیثباتی کرده که ۱۵ ماه دیگر یا احتمالا بیش از ۵ سال دیگر نیز ادامه خواهد یافت. درست است که ترامپ از ابتدای شروع مبارزات انتخاباتی در ۲۰۱۶ بر خارج کردن سربازان آمریکایی از مناطق دوردست و عدم ورود به جنگهای جدید تاکید کرده و اقدامات او در چنین جهتی را نمیتوان غیرمترقبه دانست، اما هر گامی که او در چنین جهتی برمی دارد، به لحاظ استراتژیک برای مناطق ذی ربط تکان دهنده است. بعلاوه، این واقعیت که او اسیر غرایض متناقض است و تصمیماتش ریشه در اجماعی در درون دولت او ندارد، موجب عدم ثبات و استمرار در تصمیمات او شده است. روند تصمیم گیری این چنینی در کاخ سفید به عامل اغتشاش جدیدی در معادلات خاورمیانه تبدیل شده و متحدان آمریکا در منطقه را در وضعیت خوف و رجاء دائم قرار داده است. این امر شیوه کار دیپلماتیک در رابطه با آمریکا، شامل کار با سفرای آن کشور و کار با اعضای وزارت خارجه آمریکا و ...، را نیز به شدت مختل کرده است. اکنون مشخص نیست که نظر یک سفیر یا یک مقام وزارت خارجه آمریکا یا حتی وزیر خارجه آمریکا تا چه حد منعکس کننده سیاست واقعی آمریکا است. بعلاوه، ویژگی سیاستهای ترامپ در مقایسه با سیاستهای تقریبا همه پیشینانش این است که بر هیچ مبنای استراتژیک و فکر شدهای استوار نیست. طنز کار ترامپ این است که همزمان خود را به خارج کردن نیروی نظامی از خاورمیانه و تقابل با دشمنان منطقهای متعهد کرده است. هوش زیادی برای درک آنکه این دو هدف با هم تضاد اند، لازم نیست. مهمترین اولویت او با فاصله زیاد از دیگر اولویتها منافع سیاسی شخصی او در سیاست داخلی آمریکا است. به عبارت دیگر او دست به اقدامی میزند که تصور می کند در تقابل هیستریک با رقبای سیاسی به سود او خواهد بود. همین وجه از سیاست خارجی ترامپ در رابطه با اوکراین مبنای اقدام برای استیضاح او قرار گرفته است.
۳- حمله ترکیه به سوریه و نحوه واکنش آمریکا میتواند سرآغاز بحران و درگیریهای بیشتری در منطقه باشد. علاوه بر جنگ بین کردها و ترکها، اکنون امکان احیای داعش بیش از هر زمان دیگر مطرح است. این تحولات در شرایطی روی میدهد که طی چند ماه اخیر گزارشهای متعددی حاکی از تلاش داعش برای سازماندهی و فعال شدن مجدد بوده است.
در این دوره اردوگاه الحول در شمال شرقی سوریه که ۷۰ هزار داعشی به شمول خانواده های آنها در آن زندگی می کنند، عملا به یکی از عرصههای فعالیت داعش برای بسط ایدئولوژی و فعالیتهای تشکیلاتی تبدیل شده است. حدود ۱۰ هزار تروریست داعشی، از جمله ۲ هزار تروریست خارجی از کشورهای مختلف، در زندانهای موقت بدون امکانات امنیتی کافی به سر می برند که ظاهرا تاکنون صدها تن از آنها گریختهاند. شماری از هستههای خفته داعش در بین غیرنظامیان نیز اخیرا فعال شده و شماری قتل و انفجارهای انتحاری توسط آنها انجام شده است.
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۸
این واقعیت که ابرقدرت جهانی نمیداند در خاورمیانه چه میخواهد و فاقد هر گونه استراتژی منطقهای روشنی است، منطقه را وارد دوره بیسابقهای از بیثباتی کرده که ۱۵ ماه دیگر یا احتمالا بیش از ۵ سال دیگر نیز ادامه خواهد یافت.
منبع: روزنامه شرق