تهران- ایرنا- زمانی که کتاب «دختر گمشده» نوشته «گیلیان فیلین» در صدر فهرست رمان‌های پرفروش قرار گرفت و مدت‌ها در این مقام ماند؛ این گمان پیش آمد پدیده نوینی از ژانر جنایی، در صحنه ادبیات ظهور کرده است.

البته فیلین تنها نویسنده‌ای نبود که با نوشتن در این ژانر می‌درخشید؛ قبل از اینکه بخوابم، دروغ های کوچک بزرگ، دختری در قطار، زنی پشت پنجره و بیمار خاموش داستان‌هایی بودند که قبل و بعد از رمان او سر زبان‌ها افتادند.

تریلر روانشناختی نوعی داستان جنایی است که از زاویه دید پلیس یا مامور قانون نقل نمی شود؛ بلکه ماجرایی است که بین جانی و قربانی رخ می دهد. پیرنگ بر مبنای کشف و شهود یا مدارک محکمه پسند شکل نمی گیرد بلکه چالشی بین روابط انسانی است. این زیرشاخه ژانر جنایی، ابداً پدیده جدیدی نیست و به اندازه عمر کاغذ قدمت دارد. نمایشنامه مده آ اثر اوریپید به دوهزار و پانصد سال پیش باز می گردد. کاراکتر لیدی مکبث ما را به یاد ماجرای ایمی در رمان دختر گمشده می اندازد و همسر دیوانه آقای راچستر در رمان جین ایر اولین تم داستان هایی با موضوع عدم اعتماد به شوهر را مطرح می کند.

تم ها و موضوعات مکرر در داستان های چارلز دیکنز مانند فریب یا دزدی کودکان، رازهای تاریک خانوادگی، فراموشی، روان گسیختگی و وراثت‌های ژنتیکی، انگار که می خواستند به نوعی، تریلرهای روانشناختی مدرن را القا کنند. ماجرای زن سفیدپوش در رمان ویکی کالینز که می توانست یک بیمار روانی باشد. شاید اگر جنگ های جهانی رخ نمی دادند و آن عصر طلایی داستان های کلاسیک کارآگاهی شکل نمی گرفت، تریلر روانشناختی خیلی زودتر از این عرض اندام می کرد. با این حال اواسط قرن بیستم، موضوع روانشناختی دوباره به داستان ها راه پیدا کرد و حتی آگاتا کریستی در رمانی با عنوان شب بی‌پایان به این موضوع پرداخت.

دوران پساجنگ نوبت ظهور بانویی جنایی نویس با نام پاتریشیا های‌اسمیت و انتشار رمان هایی بود که به زندگی یک قاتل سریالی و جنایتکاری می پرداخت علاقه‌مند به هنر، هر زمان اراده می کرد، تغییر وضعیت می داد و چهره ای شریف به خود می گرفت. این تناقض های شخصیتی که برای مخاطب آن زمان جذابیت داشت، شالوده اصلی تریلرهای روانشناختی را رقم زد. آزادی اجتماعی زنان بعد از جنگ جهانی، پهنه نوینی از خطرها را پیش پای آنها گشود و با توجه به اینکه قهرمان اصلی این گونه ادبی شناخته شده بودند، طبعاً اکثریت خوانندگان را هم از آن خود می کردند. گرچه زنان آزاد بودند تا خودشان در باره ازدواج تصمیم بگیرند اما این معنای استقبال از روابط با مردان شریر بود. رمان های ربه کا از دافنه دوموریه و بوسه ای قبل از مرگ نوشته ایر الوین به این موضوع اشاره می کنند.   

روث رندل نویسنده بریتانیایی بهتر از هرکسی مزه خشونت پشت حصار دیوارها و پرده های خانه را به خواننده چشاند. با نگاهی به رمان های او می توان شیاطینی را دید که روی شانه های آنهایی که تکیه داده ایم، نشسته و به ما زل زده اند. اواخر قرن بیستم، داستان های جنایی بیشتر با مدارک محکمه پسند و آزمایشگاهی شکل می گرفت و قاتلان به وسیله روش های آزمایشگاهی و تکنولوژی های روز به دام می افتادند و موضوعات روانشناختی بیشتر در سیطره تحلیل گران روانشناس اداره پلیس بودند.

اما در دهه اخیر، ورق دوباره برگشت. رمان قبل از اینکه بخوابم اثر واتسون رونقی مجدد به این ژانر بخشید و این کتاب با موضوع فراموشی، تریلرهای روانشناختی را دوباره بر سر زبان ها انداخت و ثابت کرد که ذهن و روان هنوز خطرناک ترین آیتم در ژانر جنایی به حساب می آیند.د در این ده سال اخیر، رمان های زیادی در این زیرژانر نوشته شده و حتی از روی هم تقلید کردند؛ اما اینها اهمیتی ندارد. مهم این است که ژانری از قدیم به میدان آمده که خواننده در آن با انسان هایی عادی روبرو می شود که در موقعیت هایی غیرعادی قرار دارند. همین که مخاطب بداند خطر اصلی نه در خیابان های تاریک بلکه داخل خانه های امن لانه کرده، برای او دلهره آور خواهد بود.       

مهرداد مراد؛ نویسنده رمان‌های پلیسی و جنایی مرا به فردا برسان، قلب های بی تپش، الفبای مرگ و رازهای شبانه من.