این کتاب ۱۷۸ صفحهای با شمارگان ۲۰۰۰ نسخه و قیمت هر جلد هفت هزار و ۵۰۰ تومان از سوی نشر چکه به چاپ رسیده و برای خوانندگان عرضه شده است.
لولو شبها گریه میکند رمانی جذاب و خواندنی برای گروه سنی نوجوانان است که با قلمی شیوا نگارش شده است.
نویسنده این اثر با برداشت عمیق از روحیات و نیازهای گروه سنی نوجوانان روایت داستانی خود را به پیش برده و بهکارگیری صحیح اصطلاحات و واژگان و ارایه قصهوار متن با کلامی عامیانه از نقاط قوت این اثر است.
نگارنده این رمان با استفاده مناسب از عبارات توانسته تصویرسازی قوی در بستر روایی اثرش ایجاد کند و این مهم جاذبه کتاب را دچندان میکند.
کلیاتی از روایت داستانی این رمان جذاب را میتوان بدینگونه شرح داد: غریبهای بهنام آقای خالخالی همراه با سگ لاغر و مریضش به شهر ساکتی قدم میگذارد و خود را گیاهشناس معرفی میکند.
غریبه به زودی متوجه میشود که بیشتر بچههای شهر هر شب کابوسهای وحشتناکی میبینند و در این زمینه با مسئولان شهر حرف میزند.
ادعای آقای خالخالی این است که سگش یک حیوان معمولی نیست و میتواند کابوسهای بچهها را بخورد.
بزرگترها به بچهها گفتهاند که هرگز نباید از شهر خارج شوند چون لولویی ترسناک در کمینشان نشسته و معلوم نیست چه بلاهایی در انتظارشان است.
بعد از کارهای عجیبی که آقای خال خالی به کمک سگش انجام میدهد کمکم اوضاع به هم میریزد و رازهایی ترسناک و عجیب درباره شهر، لولو و اتفاقات گذشته رخ مینمایاند.
این کتاب از افتتاحیه به نسبت پر کششی برخوردار است و در ابتدای آن آمده است:« یک لحطظه فکرش را بکیند. دارید توی خیابان دراز خلوت و پرت افتاده ای پرسه می زنید و دنبال کشف راز سوراخ سنبه به خصوصی در جهان هستید که یکهو یکی عینهو جن سبز می شود سر راهتان.طرف سر گپ و گفت را مثلا با این سئوال که خیابان سیزدهم کجاست؟ باز می کند......»
در بخش دیگری از این کتاب می خوانیم: « مرد دوباره پُک زد و گفت: من بایدچه کارکنم تا بتوانم مثل بقیه آدمها بخوابم..... آقای خال خالی ابروهایش را بالا انداخت و گفت: من حاضرم کاری کنم که بتوانید بخوابید ، فقط یک شرط دارد......»
نگارنده در بخش دیگری از رمان خود آروده است: « مرد پلک چرمی گفت: نادیا مرده آقای خال خالی. اما زنده هم که شده باشد، باید بکشیمش، آقای خال خالی گفت: آن وقت تا لحظه مرگتان کابوس کشتن او را خواهید دید......»
نویسنده در قسمت دیگری از اثر خود نوشته است: «آقای خال خالی گفت: خواهش دارم دوست عزیز!خیال کرده اید من قاتلم.مرد صورت موزی چشمهایش را تنگ کرد و پرسید:شما چی؟ خیال کرده ایدمن قاتلم؟....»
این رمان در ۳۹ قسمت برای خواننده ارایه شده که کشش داستانی قوی آن، استفاده از تخیل و تمثیل و شیوه گفتمانی موثر در جایجایش توانسته از آن را به اثری پرطرفدار تبدیل کند به طوریکه چاپ دوم آن با استقبال زیادی از سوی علاقهمندان نوجوان به مطالعه مواجه شده است.
«مهدی رجبی» نویسنده خوش ذوق اهل خمین متولد سال ۱۳۵۹ است که در رشته سینما و ادبیات نمایشی دانش اندوخته است.
وی در مورد خود میگوید: زندگی پر شور و نشاطی را پشت سرگذاشتهام و علاقههایم را در حوزه سینما و ادبیات پی گرفتهام، فیلم ساختم، فیلمنامه نوشتم اما هرگز و هرگز فکرش را نمیکردم که کتاب بنویسم آن هم در حوزه کودک و نوجوان که سراسر لذت و اشتیاق به خلق کردن است، تجربهای که با رمان به بار مینشیند و نویسنده و خواننده را به سفری زیبا فرا میخواند تا تجربهای مشترک و متفاوت با هم داشته باشند.
از کودکی عاشق طبیعت، لمس خرافههای روستایی و قصههای رازآلود فولکلوریک بودهام و تخیلم به هرآنچه که در پیرامون میگذشت سرک میکشید و در کنار این بازیگوشیها با وجود اینکه زیاد وقتی برای مطالعه درسی نمیگذاشتم شاگر اول کلاس میشدم، در رویاهایم همیشه آرزوی کارگرانی داشتم و تجربه یک آپارات ابتدایی را نیز درهمان سنین کم داشتن اما فکر نمیکردم روزی نویسنده بودن آن هم برای نوجوانان را تجربه کنم هرچند همواره میخواندم و کتاب همیشه دوست ساعات تنهایم بود.
۶۰۱۳/۶۰۱۲