خبر عملیات دستگیری «روح الله زم» سرشبکه سایت ضد انقلاب موسوم به «آمد نیوز» خبر نخست و فوری بسیاری از رسانه های داخلی روز دوشنبه 22 مهرماه بود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیه ای ضمن تایید خبر دستگیری زم تاکید کرد: «نامبرده به رغم اینکه تحت هدایت سرویس اطلاعاتی فرانسه و حمایت و پشتیبانی سرویس های اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی و مرتبط با سایر سرویس های اطلاعاتی قرار داشت و به صورت شبانه روزی با روش های پیدا و پنهان و در پوشش های گوناگون و چند لایه ای مورد حفاظت قرار میگرفت، در دام فرزندان ملت ایران در سازمان اطلاعات سپاه افتاد.» این خبر طی دو روز گذشته با واکنش های زیادی هم از سوی مردم و هم مسئولان روبرو شد. واکنش هایی که عمده آن ها استقبال از تمام شدن بمباران دروغ و افشاگری های بی سند علیه مردم ایران بود و برخی از آن ها هم مانند واکنش امروز «علی ربیعی» سخنگوی دولت از پنجره ای دیگر به این موضوع نگریسته و از ضرورت پایان بخشی به کار فیک نیوز ها در سایه حمایت از آزادی رسانه ها بود.
افشاگری یا تروریسم آبرو
سخنگوی دولت در حاشیه جلسه امروز دولت تعبیر جالبی در توصیف نوع فعالیت آمدنیوز داشت و از اصطلاح تروریست های آبرو استفاده کرد و شاید اگر نگاهی آماری به پست ها و مطالب منتشر شده در کانال آمدنیوز با کلیدواژه افشاگری داشته باشیم؛ این اصطلاح ربیعی بهتر درک شود. افشاگری هایی که تنها با انگیزه بردن آبروی اشخاص بدون هیچ سندی و صرفا با دسترسی به تعدادی عکس یا فیلم روی می داد.
آنچه روح الله زم و تیم اداره کننده آمدنیوز با نام افشاگری منتشر می کنند؛ با آنچه در رسانه های حرفه ای جهان از این کار انجام می شود تفاوت های ماهوی بسیاری دارد اما مهم ترین آن شاید این باشد که رسانه های جهان برای اصلاح آنچه نادرست می پندارند اقدام به افشاگری می کنند که در بسیاری از موارد هم موضوع مورد توجه جهانی قرار گرفته و اصلاح می شود؛ مانند اسنادی که خبرنگاران یکی از روزنامه های آمریکایی منتشر کردند و مردم را نسبت به فجایع روی داده در ویتنام و اهداف و انگیزه های آغاز جنگ آگاه کردند.
زم اما اشتباهات فردی مردم و برخی از مسئولان رده چندم ایران را دستاویز به اصطلاح افشاگری های خود کرده و بسیاری از موضوعات قبح دار در جامعه ایران را به عمد از بین می برد. از مدارک افشاگری های آمدنیوز جز چند فیلم از دوربین های مداربسته برخی ساختمان ها و خانه ها و تصاویر نامه های جعل شده با فتوشاپ چیزی دیگری به دست نخواهد آمد اما نابودی زندگی و آینده افرادی که ممکن بود به حکم انسان بودن خطایی هم مرتکب شده باشند؛ هدف محقق شده این کانال بود که می توان آن را همان تروریسم آبرو تحلیل کرد.
افشاگری نه به دموکراسی و نه رسانه کمک نمی کند
رسانه به عنوان رکن چهارم دموکراسی گرچه باید عرصه انتقاد همیشگی از قدرت باشد اما آنچه در آمدنیوز پی گرفته شد به اعتقاد بسیاری از اهالی جامعه و رسانه مانند ربیعی، افشاگری دروغ و بازی با آبروی مردم بود. آمدنیوز مصداق بارز این جمله «یوزف گوبلز» وزیر تبلیغات هیتلر است که دروغ هراندازه بزرگتر باشد؛ باور آن آسان تر خواهد بود که چنین رویکردی بزرگترین خیانت به اصل رسانه و کلماتی چون دموکراسی، آزادی و مبارزه است.
هتک آبرو امتداد آمدنیوز است
بخش دیگری از سخنان امروز ربیعی هشداری بود که به رسانه های داخلی داد و گفت: اتهامزنی و گمانه زنی که به نوعی امتداد آمدنیوز است باعث بردن آبروی افراد می شود و از اینکه اصحاب رسانه ساحت شان پاک شد قطعاً همه خوشحال هستند و ما هم حمایت می کنیم و تبریک می گوییم.» هشدار ربیعی را زمانی بهتر می توان درک کرد که به چند هفته قبل برگشت و از مطالب منتشر شده در رسانه های رسمی درباره خانواده یکی از نمایندگان مجلس را مرور کرد. یا می توان به مطالب منتشر شده علیه «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه در همان سال های ابتدایی او در مقام وزرات اشاره کرد، یا می توان فهرستی از تهمت های کوچک و بزرگی را تهیه کرد که از ابتدای دولت تدبیر و امید علیه هریک از وزرا، معاونان و مسئولان منتشر شد.
این فهرست ها و خبرهای منتشر شده حاوی این هشدار است که «آمدنیوز» ها از رگ گردن به رسانه های داخلی و گاهی حتی رسمی هم نزدیک تر است و انتشار به اصطلاح افشاگری شمشیر دو لبه ای است که هم می تواند آبروی افراد و حتی کشور را بریده و نابود کند و هم می تواند ابزار اصلاح امور شود. رسانه یا شخصی که چنین شمشمیری در دست دارد دستکم باید گام های ابتدایی چرخاندن آن را آموزش دیده و پایبند به اصول دموکراسی و از آن مهم تر اخلاق باشد.
بسترهایی که باید برچیده شوند
فیک نیوزهایی مانند آمد دروغ می گویند و این را بیشینه افرادی که در کانال هایی از این دست حضور دارند می دانند؛ اینکه اما راضی به دیدن و خواندن چنین دروغ هایی می شوند نیازمند مطالعه جامعه شناختی عمیق است. ساخت روانی و ناخودآگاه جمعی، جامعه باید مورد واکاوی قرار گیرد تا دلیل اقبال نسبی افکار عمومی به این موضوع روشن شود. اما این یک روی سکه است روی دیگر در دستان مسئولان است تا با تضمین آزادی های قانونی و در چارچوب منافع ملی برای رسانه های خبری و خبرنگارانی که پای قلم خود می ایستند، بستر گسترش فیک نیوزها را برچینند. اگر مردم به صحت و سقم خبرها و تحلیل ها و حتی افشاگری های منتشر شده در رسانه های داخلی اعتماد کنند؛ نیازی به پر کردن خلا خبری خود با دروغ و تهمت نخواهند داشت و بر اساس قانون بازار با کاستن از میزان تقاضا؛ عرضه هم کاسته خواهد شد.