تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۲۰:۱۱

تهران- ایرنا- تظاهرات و به دنبال آن ناآرامی های چند روزه اخیر لبنان، در حالی که منطقه در تب و تاب اربعین حسینی قرار داشت،‌ اگرچه حاصل عملکرد ضعیف و پر انتقاد دولت این کشور است، اما آنانی که بر موج آن سوار شده اند، رد پاهایی از خود بجا گذاشته اند که خیلی هم قابل لاپوشانی نیست و حتی چه بسا قصدی هم برای پنهان کاری نداشته باشند.

اول بغداد

پیش از شروع موسم اربعین یکباره در بغداد و شهرهای مرکزی و جنوبی عراق یک موجی از معترضان با شعار مبارزه با فساد به خیابان ها ریختند، اما یکباره خواستار اسقاط حکومت عراق شدندچه شد که بدون زمینه قبلی بروند سراغ حاکمیت؟، مشخص نیست؛ هیچ حزب و جریان سیاسی هم خود را پشت آن قرار نداد. این جریان به سرعت به خشونت کشیده شد، چه کسانی اولین گلوله ها را شلیک کردند؟، هنوز مشخص نیست، اما جریان های رسانه ای عربی و برخی دولت های منطقه گروه های الحشدالشعبی را زیر اتهام قرار دادند، همان کشورها و گروه هایی که در طول جنگ علیه داعش از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ در دو جبهه نظامی و سیاسی بدون وقفه از سوی حاکمان عربستان و امارات زیر ضربات سخت سیاسی قرار داشتند؛ همانها که در جریان نبرد با داعش و در سطح رسانه های منطقه ای و بین المللی -که برخی هاشان علنی از گروه تروریستی داعش حمایت می کردند و آنان را عشایر انقلابی معرفی می کردند- بی وقفه الحشدالشعبی را کوبیدند.

به هرحال عراقی ها بخصوص اهالی مرکز و جنوب این کشور که میزبانان اصلی اربعین حسینی هستند، در کنترل آشوب ها به دولت عراق کمک کردند؛ اما حالا که التهابات فروکش کرده همه در بغداد دنبال چرایی و پشت پرده های اتفاقی هستند که به شکل بسیار مشکوکی کلید زده شد و اثرات خود را بر جامعه تروریسم زده و خسارت دیده از جنگ عراق برجا گذاشت. برخی ها از همان ابتدا انگشت های نشانه را به سمت عربستان و امارات گرفتند؛ دو کشوری که از سال ۲۰۰۳ و بعد از سقوط صدام همواره از سوی عراقی ها متهم بوده اند که گروه های تروریستی مانند القاعده، بعثی ها و داعش را حمایت می کنند.

حالا بیروت

آخرین روزهای ایام زیارت اربعین، نوبت بیروت شد؛ اینجا هم بدون سازماندهی درست مانند بغداد؛ از اعتراض به مصوبه پارلمان لبنان و تصمیم دولت برای افزایش مالیات شروع شد و سپس شعارها به اسقاط دولت منحرف شد. گروه های سیاسی هم پشت آن نرفتند، اگرچه بعضاً تلاش کردند همانند عراق از آن بهره گیری کنند. عده ای ریشه این آشوب ها را تسویه حساب های شخصی عنوان کردند، برخی به ضعف دولت و ناکارآمدی کابینه ربط دادند و در این میان، جریانی که دنبال تنش آفرینی در منطقه است، سراغ حزب الله را گرفت؛ حزب اللهی که ضمن مبارزه جدی با گروه های تروریستی در لبنان و سوریه، اما شاید کمترین نقش را در بی تدبیری های دولت لبنان دارد.

یکی از شعارهای سرداده شده، همانند شعارهایی که در بغداد و سایر شهرهای عراق شنیده شد، درخواست برای تشکیل دولتی تکنوکرات است؛ همان شعارهایی که طی سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ عراق را در ایام زیادی به تعطیلی کشاند و فعالیت های روزمره اقتصادی این کشور را تحت تاثیر قرار داد و سرانجام هم نتیجه ای نداد.

در التهابات اجتماعی لبنان و عراق، رد پاها شبیه به هم است و نشان از آن دارد که از یک اتاق عملیات مشترک تغذیه می شود. در جریان التهابات اخیر لبنان، سعودی ها و بحرینی ها شتابزده از حربه خارج کردن اتباع خود از لبنان استفاده کردند تا به گفته لبنانی ها دولت را به سمت سقوط هدایت کنند. جالب آنکه احزاب و شخصیت های لبنانی نزدیک به سعودی ها نیز در چارچوب همین گرایش به میدان آمدند؛ سمیر جعجع رئیس حزب "نیروهای لبنانی" و ولید جنبلاط رئیس حزب سوسیال ترقی خواه از سعد الحریری خواستند کناره گیری کند. لبنانی ها حتی حمایت ۳ نخست وزیر دوره های قبل یعنی نجیب میقاتی، فواد سنیوره و تمام سلام از دولت الحریری را ظاهر سازی عنوان کردند و معتقدند آنها نیز دنبال طراحی خارجی ها در این ماجرا هستند.

جونی منیر از کارشناسان لبنانی در این ارتباط معتقد است که حمایت ۳ نخست وزیر سابق، ظاهری است و چه بسا هر یک از این سه به دنبال نخست وزیری مجدد هستند، این سه نفر بیشتر به گزینه عربستان مبنی بر استعفای حریری تمایل دارند و استعفا را فرصتی برای خود می دانند.

وی همچنین اقدام بحرین و عربستان در بیرون بردن اتباع خود از لبنان را حاوی برخی معانی و پیام هایی با مضمون نارضایتی از سعد حریری و نیز اعمال فشار بر حزب الله و ایران دانست که به گفته وی مفهومش این است که عربستان، سعد حریری را به طرفداری و تمایل یافتن به حزب الله متهم کرده است و اکنون روابط خوبی بین حریری و ریاض وجود ندارد؛ هرچند این موضوع علنی نشده، اما کاملاً ملموس است.

افراطی و رادیکال شدن شعارها

تظاهرات و تحرکات خیابانی اخیر لبنانی ها، ابتدا اوضاع اقتصادی و معیشتی کشور را هدف گرفته بود. این حرکت اجتماعی در مراحل اولیه، از نظر بسیاری از کارشناسان طبیعی و واکنش به وضع موجود به نظر می رسید. ازیک سو حق شهروندان هر جامعه ای است که به شرایط سخت معیشت خود اعتراض کنند و حق اعتراض هم در چارچوب های قانونی باید محترم شمرده شود و از طرفی دولت هم موظف است به مطالبات عمومی رسیدگی کند، اما از مراحل بعد دیگر شعارها از حالت عادی خود خارج شده بود. همانطور که در بغداد شعارها به سمت اسقاط حکومت منحرف شد، در بیروت هم شعارهای صنفی و عمومی به یکباره به درخواست انحلال دولت تغییر یافت و سوالی که طراحان این شعار جوابی برای آن تدارک ندیده بودند، این بود که جایگزین آنان چیست؟

این درحالی است که مشکل اصلی و اساسی در دل روند سیاسی و ساختار نظام طایفی است

مشکل اصلی کجاست؟

لبنانی ها در طول سال گذشته به مدت ۹ ماه دولت نداشتند. درگیری های سیاسی و جدل های جریان ها و احزاب این کشور به حدی شدید بوده که توان اقتصادی این کشور را به خود صرف کرد. دولت لبنان هم به کنفرانس بین المللی اقتصادی "سیدر" در سال ۹۷ دل بسته بود که براساس آن قرار بود بانک جهانی و برخی دولت های اروپایی کمک های بلاعوض و یا در قالب وام به مبلغ ۱۱ میلیارد دلار در حمایت از اصلاح ساختار اقتصادی لبنان اختصاص دهند. این درحالی بود که بدهی های خارجی و داخلی لبنان در آغاز سال ۹۸ از مرز ۸۶ میلیارد دلار هم عبور کرده بود.

لبنان همچنین از تحرکات برخی بازیگران منطقه ای رنج می برد؛ مهمترین این بازیگران دولت سعودی است که سال ۹۶ آشکارا دخالت خود را در امور داخلی لبنان به نمایش گذاشت و سعد الحریری نخست وزیر این کشور را در ریاض بازداشت و وادار به استعفا کرد که سرانجام با ورود فرانسه و فشار برخی کشورها موضوع حل و فصل شد. دیگر بازیگر منطقه ای که بطور مستمر لبنان را رنج می دهد و درگیر کرده، رژیم صهیونیستی است. این رژیم بعد از دهه ها تجاوز زمینی، دریایی و هوایی و مداخلات سیاسی در امور داخلی لبنان، حالا بر سر وجود ذخائر انرژی در آبها سرزمینی این کشور بازی جدیدی براه انداخته است و تاکنون هم اجازه نداده تا با ورود سازمان ملل بطور مستقل مساله تعیین حدود دریایی این رژیم با کشور لبنان حل شود و لبنانی ها بتوانند بهره برداری از منابع انرژی را سرزمین خود شروع کنند. در کنار این، فساد گسترده در دستگاه های اجرایی هم هست که این کشور را آزار می دهد و این هم ریشه در نظام طایفی لبنان دارد.

آیا با انحلال دولت مساله حل می شود؟

در حال حاضر تشکیل دولت تکنوکرات (فن سالار)، همان شعار آشنایی که طرفداران مقتدا صدر در سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ در خیابان های بغداد سر می دادند، از جمله مطالباتی است که تظاهرکنندگان مطرح کرده اند، رادیکال ترها شعار انحلال دولت را سر داده اند و برخی نیز خواستار تغییرات اصلاحی شده اند.

در این میان طرح شعار تشکیل دولت تکنوکرات در جامعه لبنانی جالب است که گویا طراحان آن، طرح را چندان چکش کاری نکرده اند، چرا که مشخص نیست در نظام طایفی و سهمیه بندی، آنها چگونه قرار است چنین ایده ای را اجرا کنند؟

در همین چارچوب شعارهای اعتراضی که به خیابان های بیروت کشیده شده، سوالاتی با خود همراه داشته است؛ "آیا با انحلال دولت، احزاب و جریان های سیاسی هم از صحنه خارج می شوند؟ "، "آیا در صورت برگزاری انتخابات دوباره، جریان های سیاسی حاضر مشارکت نخواهند کرد؟ " و دیگر اینکه آیا جریان های دیگری در لبنان هست که به جای جریان های فعلی وارد رقابت شود؟، به علاوه در صورتی که پاسخ همه سوالات مثبت باشد، آیا جریان جدید می تواند خارج از چارچوب و ساختار نظام طایفی عمل کند؟ در کنار اینها، بحث این است که تاکنون چه کسانی در روند سیاسی مساله بوده اند؟، آن هم در جایی که هر جریان وابسته به یک حزب یا قوم یا گروه مذهبی دارای سهمی از قدرت در لبنان است؛ بنابراین با تغییر دولت قرار است چه چیزی تغییر کند؟

راه حل عقلانی

در یک جمع بندی، می توان تاکید کرد که مطالبات لبنانی ها به حق است؛ چرا که آنها منابع درآمدی متنوع و قابل ملاحظه ای ندارند. برخی نقاط قوت این کشور در حوزه اقتصادی یکی بحث توریسم و دیگری مرکزیت منطقه خاورمیانه از دیر باز بود که با شروع جنگ های داخلی در دهه ۷۰ قرن گذشته میلادی لبنانی ها آن را از دست دادند. حالا هم افزایش ضرائب مالیاتی استخوان های مردم را خواهد شکست، به همین دلیل حق اعتراض لبنانی ها را باید محفوظ دانست و در عین حال دولت لبنان نیز باید پاسخگوی مطالبات باشد و این منطقی نیست که هربار که درتنگنای سیاسی قرار گرفت، راه را در برهم زدن قواعد بازی جست وجو کند. دولت سعد الحریری، به جای آنکه حواسش را به بیرون از مرزهای لبنان معطوف کند، بهتر است با رایزنی و تعامل با گروه های داخلی، راه های حل خروج از بحران را بیابد.

بی شک ادامه این وضعیت ملتهب، خواست جریان های داخلی و خارجی است که یک لبنان آشوب زده و سوریزه شده را می پسندند. برای اینان تفاوتی ندارد که چه تعداد کشته می شوند؛ فقط باید منافعشان تامین شود؛ همان ها که دیروز تظاهرات مردم بغداد را به خشونت کشیدند، امروز سرگرم به آشوب کشیدن تظاهرات لبنانی ها هستند؛ رد پاها مشخص است.