«قاسم محبعلی» در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا، با اشاره به سفر چندی پیش رئیسجمهور روسیه به عربستان و انعقاد ۱۰ قرارداد اقتصادی و تجاری میان ریاض و مسکو گفت: عربستان و شوروی سابق هیچ رابطه سیاسی با یکدیگر نداشتند اما پس از فروپاشی شوروی، روابط دیپلماتیک میان ریاض و مسکو برقرار شد اما این روابط تا تحولات چند سال اخیر، گرم نبود و سعودیها علاقهای برای گسترش روابط با روسها از خود نشان نمیدادند.
وی ادامه داد: تحولات چند سال گذشته به ویژه پس از بهار عربی و سقوط قیمت نفت موجب شد تا به تدریج نفوذ روسیه در منطقه غرب آسیا افزایش یابد و در نتیجه، همکاری دو کشور هم گسترش یافته و روابطشان تقویت شود.
این تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه ادامه داد: ریاض و مسکو هماکنون در چند زمینه وارد همکاری مشترک شدهاند که مهمترین آن، همکاری در حوزه انرژی و تلاش برای تثبیت قیمت نفت است به گونهای که روسیه به کمک عربستان به کشور همکار اوپک تبدیل شد و این دو با همکاری هم همدیگر توانستند قیمتها را کنترل و بر بازار فروش نفت تسلط بیشتری پیدا کنند.
مسکو تنها قدرتی است که با تمام طرفها در خاورمیانه رابطه خوب و گستردهای دارد
محبعلی سفر پوتین به عربستان و امارات را پدیدهای جدید در روابط روسیه و اعراب طی دهههای اخیر برشمرد و تصریح کرد: توافقات انجام شده میان ریاض و مسکو نظامی، سرمایهگذاری و همکاریهای اقتصادی است. به نظر می رسد روسیه با فرصتطلبی میخواهد از تحولات خاورمیانه، عدم داشتن استراتژی مشخص از سوی دولت ترامپ نسبت به خاورمیانه و رویکرد او نسبت به کشورهای عربی، حداکثر استفاده را برای بسط نفوذش بکند.
وی با بیان اینکه مسکو تنها قدرتی است که با تمام طرفهای در حال مناقشه در خاورمیانه رابطه خوب و گستردهای دارد، خاطرنشان کرد: روسیه با ایران، ترکیه و اسرائیل رابطه خوبی دارد و از قضا توانسته با آنها در سوریه وارد همکاری شود در حالی که یک نوع تناقض روابط و منافع میان آنها در سوریه وجود. روسها اکنون هم میخواهند روابطشان را با سعودیها افزایش دهند.
این دیپلمات پیشین افزود: این سیاست هرچند جمع کردن نقضین و تضادها است ولی روسها توانستهاند با مناسباتشان را دولتهای متخاصم با یکدیگر رابطه گستردهای را برقرار کرده و این مناسبات را به گونهای مدیریت کند.
نگرانی تغییر رژیم از سوی واشنگتن براساس حمایت از اپوزیسیون در ریاض وجود دارد
محبعلی درباره توسعه روابط با روسیه از سوی عربستان هم ابراز داشت: مناسبات عربستان با آمریکا براساس نیاز واشنگتن به منافع نفت خاورمیانه به ویژه عربستان از یکسو و نیاز ریاض به تامین امنیت و خرید حمایت از سوی دیگر بنا شده است اما چند سالی است که آمریکا دیگر نیازی به منافع نفت عربستان ندارد و نفت چندانی از آنها وارد نمیکند چرا که خود به یکی از تولیدکنندگان و صادرکنندگان بزرگ نفت تبدیل شده است.
وی با بیان اینکه عدم نیاز آمریکا به نفت عربستان و رشد روزافزون قدرت چین موجب کاسته شدن از اهمیت خاورمیانه و متعاقبا عربستان برای ایالات متحده شده است، عنوان کرد: پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، یک نوع کدورت نهادینه شده میان جامعه سیاسی و نخبگان آمریکایی نسبت به عربستان شکل گرفته است. علیرغم آنکه دولتهای آمریکا بنا به دلایل سیاسی و اقتصادی علاقهای برای پر و بال دادن به این مسئله ندارند ولی به نظر میرسد دلسردی و کینه عمیقی از عربستان در آمریکا وجود دارد.
مدیرکل اسبق خاورمیانه وزارت امور خارجه اضافه کرد: در ماجرای خاشقچی هم محمد بن سلمان و نظام سعودی دیدند که بخش بزرگی از اپوزیسیون آنها در آمریکا است و از تریبونهای بزرگ علیه آنها استفاده میکند و احزاب و جریانهای قدرت آمریکا هم از آن حمایت میکنند بنابراین ریاض نگران حمایتآمریکا از اپوزیسیون این کشور و پیگیری تغییر رژیم از سوی واشنگتن است.
سعودیها به دنبال یافتن جایگزینی برای آمریکا هستند
محبعلی با بیان اینکه نگرانی و بیاعتمادی شدیدی نسبت به آمریکا در عربستان شکل گرفته است، یادآور شد: سعودی پس از اشتباهاتی که در بهار عربی مانند مصر، سوریه و یمن داشتند، میخواستند از این وضعیت خارج شوند ولی ترامپ چندین بار به صراحت گفته است که می خواهد از این نقطه ضعف سعودی برای فروش سلاح و سرمایهگذاری آنها در آمریکا استفاده کند که برخلاف رویه دولتهای قبلی آمریکا است که حداقل ظاهر را حفظ میکردند.
وی با یادآوری سیاست خاورمیانهای آمریکا بیان کرد: ریاض احساس میکند کاخ سفید علاقه ندارد براساس دست فرمان آنها به سمت جنگ با تهران حرکت کند. آمریکاییها در سوریه و یمن هم از سیاست عربستان برای حضور مستقیم در جنگ پیروی نکردند. آنها اکنون در یک وضعیت پاردوکسیکالی قرار دارند. از یکسو به رابطه جدی با آمریکا برای تامین امنیت نیاز دارند ولی از سوی دیگر، عزم جدی از سوی طرف مقابل مشاهده نمیکنند.
این تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه ادامه داد: در چنین شرایطی، سعودیها به دنبال یافتن جایگزینی برای آمریکا هستند و دلیل روی آوردن آنها به روسیه، چین و هند به عنوان قدرتهای آتی و رو به رشد هم از این جهت است. بنابراین آنها سعی میکنند مناسباتشان را با مسکو، پکن و دهلینو توسعه دهند.
پوتین به دنبال احیای نفوذ منطقه و بینالمللی شوروی سابق است
محبعلی یکی از دلایل توسعه مناسبات عربستان با روسیه را مقابله و ایجاد توازن با ایران دانست و گفت: عربستان برای حفظ امنیت و توازن قوا از توانمندی لازم برای بازدارندگی و توازن قوا برخوردار نیست بنابراین آنها نیازمند یک معامله امنیتی با قدرتی خارج از منطقه هستند. این نقش را تا به امروز آمریکا ایفا کرده است ولی با توجه به چرخش واشنگتن، ریاض میکوشد با تنوع بخشی در روابط خارجیاش و ایجاد روابط مشابه با دیگر و وارد کردن آنها در منافع اقتصادی و نظامی، آنها وادار به حمایت از خود کند.
وی در تشریح بیشتر اهداف روسیه در سفر به عربستان و امارات هم اظهار داشت: پوتین در حاشیه اجلاس گروه ۲۰ در مصاحبهای میگوید سوریه موجب شد تا ما خودمان بیاییم و به خاورمیانه بازگردیم در حالی که پس از فروپاشی شوروی، از نقش روسیه در خاورمیانه کاسته شده بود و آنها نقششان را به آمریکا و اروپا داده بودند. اکنون به نظر می رسد روسیه پوتین به دنبال احیای نفوذ منطقه و بینالمللی شوروی سابق است و یکی از جاهایی که میتواند این قدرت را احیا کند، حضورشان در خاورمیانه است.
این دیپلمات پیشین افزود: به همین خاطر است که روسها روابطشان طی چند سال اخیر با قدرتهای منطقهای غرب آسیا مانند ایران، ترکیه و اسرائیل گسترش دادهاند و اکنون هم در حال توسعه مناسبات با عربستان هستند و از قضا، تنها بازیگری هم هستند که رابطه گستردهای با همه بازیگران مهم خاورمیانه دارند.
روسیه به ایجاد معادله ترکی - عربی در سوریه برای مهار ترکیه است
محبعلی درباره تاثیر سفر پوتین به عربستان در حل بحران سوریه تصریح کرد: مسئله سوریه هماکنون بسیار پیچیدهتر از سابق شده است. آنچه مشهود است این است که روسها علاقهای ندارند فشار بر ترکها را خودشان وارد کنند تا این گونه روابط دوجانبه مسکو با آنکارا تحت تاثیر قرار نگیرد. یکی از بازیگرانی که میتواند فشار بر ترکیه در سوریه را وارد کند، اتحادیه عرب است که تحت نفوذ عربستان است.
وی اضافه کرد: مسکو درصدد ایجاد یک معادله ترکی – عربی با نقش آفرینی اعراب است تا این گونه مانع توسعهطلبی ترکیه شود و خود هم به عنوان مدیریتکننده بحران ایفای نقش کند. این همان معادلهای است که روسها قبلا در سوریه میان ایران و اسرائیل ایجاد کرده بودند. شاید یکی از لازمههای ایجاد این معادله، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب باشد تا این گونه اهرم فشار علیه ترکیه ایجاد شود.