کربلا- ایرنا- با پایان مراسم اربعین حسینی(ع) بیشتر زائران ایرانی به کشور برگشته اند اما گمشده‌های بسیاری از آنان هنوز در کربلا هستند؛ از پدران و مادران پیر گرفته تا هزاران کوله پشتی، گذرنامه و کارت شناسایی.

شارژ ویلچر برقی‌اش تمام شده و یکی از اعضای "ستاد راهنمای زائر" ویلچر او را می راند.بی بی سکینه اصفهانی حدود ۷۰ سال سن دارد اما می گوید: خودش تنهایی به کربلا آمده و هیچ همراهی ندارد. کُل هفت روز گذشته را هم مهمان یک خانواده عراقی بوده اما ۲ روز است که راه آن خانه را گم‌کرده و سرگردان شده است.
تند، تند و مثل بلبل حرف می زند اما حافظه خوبی ندارد و هیچ آدرسی را بخاطر نمی آورد. مدام می گوید مرا به خانه آن عراقی ببرید تا وسایلم را بردارم.
آقای طاهری همزمان که ویلچر بی بی را در گوشه خیابان "اسکان" می راند، از ۲۱ نفر دیگری که پشت سرش هستند، می خواهد سریعتر راه بیایند.
۱۹ نفرشان زن هستند، یک پیرمرد آلزایمری و یک دختر سندرم دان. همه آنها گم شده‌اند و به سوی کنسولگری ایران در کربلا می روند. نه شماره همراهی دارند و نه مشخصات همسفران خود را بلدند.
آقای حیدری، عضو "ستاد مردمی خادمان راهنمای زائر" می گوید: این زائران از دو روز پیش در ستاد بوده‌اند اما چون تلاش‌های ما برای پیدا کردن همراهان آنان به جایی نرسیده، برای تحویل به کنسولگری می بریم.
او گفت: در ایام اربعین من و همکارانم روزی چند کاروان از زائران گمشده را تحویل کنسولگری داده ایم.
بیشتر گمشده‌هایی که او به آنها اشاره کرد، پیرزن، پیرمرد، افراد بیمار، کودک و یا زائران بی سواد بوده‌اند اما اربعین گمشده‌های عجیب دیگری هم داشته است. از جمله کودک ۶ ماهه‌ای که با تلاش همکاران آقای طاهری همان روز به آغوش مادرش برگشته است.
ستاد مردمی راهنمای زائر از پنج سال پیش کارش را شروع کرده و تنها تشکل خصوصی است که پیگیر بازگرداندن زائران گمشده اربعین است.

ایستگاه دوم
زائران گمشده حدود ۲۴ ساعته هم در ایستگاه کنسولگری کربلا منتظر می مانند تا شاید پیگیری کارکنان اینجا به ثمر بنشیند یا اینکه همراهانشان به سراغشان بیایند.
اگر این انتظار بی فایده باشد، نوبت به "قرارگاه امام رضایی‌ها" می‌رسد؛ قرارگاهی که به گفته سرکنسول ایران در کربلا، خودش پای کار آمده و زائران گمشده را به صورت رایگان به مرز منتقل و تحویل مقامات داخلی می کند.
میر مسعود حسینیان به ایرنا گفت: تاکنون بیش از هزار گمشده به مرزهای کشور بازگشت داده شده‌اند.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4

دنیایی از گمشده ها
کنسولگری ایران اما فقط قبله امید زائران گمشده نیست؛ آنجا پر از کسانی است که به امید یافتن وسایل و مدارک خود نشسته‌اند یا پولشان تَه کشیده و کرایه بازگشت به ایران را ندارند.
سمانه خانم زائر اهل سمنان از دسته دوم است. می گوید با مادر شوهرش آمده اما او بی خبر برگشته و او و دخترش را بدون پول جا گذاشته است. می پرسم مگر می شود.
- به خدا راست می گویم. بعد از مرگ پسرش دوست نداشت من دوباره شوهر کنم و به همین دلیل با من لج افتاده است‌.
او و دختر حدود ۱۴ ساله اش پشت در اصلی منتظرند که شاید با کمک کنسولگری به ایران برگردند. مثل چندین زائر بی پول دیگر.
داخل کنسولگری دنیای دیگری از گمشده‌ها هم تلمبار است. هزاران گذرنامه، کارت‌های شناسایی، کوله پشتی، کیف، چمدان، ویلچر، سوئیچ خودرو و هر چیزی که فکرش را بکنید.
سرکنسول ایران در کربلا انبوه کوله‌هایی را نشان ما می دهد که پیدا کردن صاحب آنها کار حضرت فیل است؛ بر روی برگه ای که به آنها چسبانده شده، نوشته است: فاقد مدرک شناسایی.
به گفته حسینیان، فعلاً اولویت با مدارک و وسایلی است که صاحب آنها مشخص است بویژه صدها گذرنامه و برگه ترددی که بدون آنها خارج شدن از عراق ممکن نیست. اگر این مشکل حل شود، یک کانال تلگرامی هم برای گمشده‌های بی هویت راه می اندازیم.

گم شدن سه هزار گذرنامه
او وقتی درباره مدارک گمشده حرف می زند، به کارتون‌هایی اشاره می کند که پر از گذرنامه و کارت شناسایی است.
البته آنچنانکه حسینیان گفت: تعداد گذرنامه های گم شده بسیار بیشتر از این است زیرا از ابتدای پیاده روی اربعین تاکنون برای بیش از سه هزار زائر برگه عبور صادر کرده ایم؛ این یعنی سه هزار گذرنامه فقط در کربلا گم شده است.
کارکنان کنسولگری حسابی مشغول  جداسازی و شماره گذاری مدارک هستند تا اگر صاحب آن مراجعه کرد، پیدا کردن گمشده اش خیلی زمانبر نباشد.
یکی از کارکنان هر چند دقیقه یکبار اسم یک زائر را صدا می کند و گمشده او را مقابلش می گذارد.
بیشترشان از خوشحالی سر از پا نمی شناسند؛ مثل سمانه ۳۰ ساله که از دو روز پیش در انتظار پیدا شدن چمدان و مدارک شناسایی خود بوده است.
می گوید: کیفم را در موکب جا گذاشتم، فکر کردم دزد آن را برده. برایش پیامک هم دادم که تو را خدا مدارکم را پس بده. کنسولگری که با من تماس گرفت فهمیدم به اینجا تحویل داده است.
کیفش را که می گیرد، سریع زیپ آن را باز و داخلش را بررسی می کند؛ لبخند زنان تشکر می کند و می رود، احتمالا مستقیم به سمت ایران.

گزارش از عبدالله الماسی