در گزارش روزنامه آرمان ملی، می خوانیم: به همین دلیل این جریان سیاسی کینهای عمیق از دولت و اصلاحطلبان به دل گرفته و تلاش میکند به هر نحو ممکن ضربهای به دولت بزند. دولت به هرکاری دست میزند، هر لایحهای ارائه میکند و هر سیاست جدیدی در عرصه بینالملل به کارمیبندد، عدهای تلاش میکنند با دو قطبیسازی در برابر آن بایستند. با این وجود اصولگرایان این خصلت همیشگی خود یعنی دو قطبیسازی را به دولت نسبت داده و فضای دو قطبی امروز جامعه را نتیجه خواست دولت میدانند.
روز یکشنبه عزت ا... ضرغامی عضو شورای عالی فضای مجازی و عضو شورای انقلاب فرهنگی در صفحه شخصی خود در توئیتر با انتقاد از سیاست «دوقطبیسازی روحانی» نوشت: «سلاح کارآمد روحانی در رقابتهای سیاسی، دوقطبیسازی است و اصولگرایان بیشتر از اصلاحطلبان جاده صاف کن این سیاست بوده و هستند». وی تاکید کرد: «هرچند که این سیاست نخنما در انتهای دوره تماشاگر زیادی ندارد اما آنچه که از روحانی به یاد میماند کارنامه او در رسیدگی به نیازهای اساسی و اولیه مردم است». پیشتر نیز علیرضا پناهیان، این موضوع را گفته و روی آن مانور داده بود. اظهارات این واعظ اصولگرا چه در پیش از خطبههای نمازجمعه و چه پس از آن، به گونهای بود که عملا جامعه را به دو بخش تقسیم میکرد؛ یک بخش حامی شفافیت آرای نمایندگان و به زعم آقای سخنران، انقلابی و بخش دیگر مخالف این موضوع. این تقسیم جامعه به دو قطب مقابل هم دقیقا همان چیزی است که رهبر انقلاب بر لزوم پرهیز کارگزاران و واعظان از آن تاکید کرده و خواستار اتحاد عموم جامعه شدهاند؛ با این حال همانهایی که برخلاف نظر رهبری بر سنگ دو قطبی میکوبند، علیه دوقطبیسازان سخن میگویند و آنها را لعن میکنند. «دوقطبیسازی موجب دیکتاتوری روانی میشود. خدا لعنت کند کسانی را که به دوقطبیسازی دامن میزنند و همه را متهم و منتسب به یک جناح میدانند. این لعنتیها اجازه نمیدهند جامعه پیش برود. صهیونیستها این دوقطبی را در اکثر کشورها ایجاد کردند. البته در کشور ما موفق نشدند اما همیشه دعوا را راه میاندازند. در این دوقطبیسازی برخی بدون شایستگی رشد میکنند و برخی با تبعیت از بیبیسی خبیث به دنبال این مساله هستند.» اینها بخشی از گفتههای پناهیان بود. گفتاری که مخالفان رسانهای خود را تابع یک رسانه خارج از کشور میدانست و همزمان از دوقطبیسازی انتقاد میکرد.
یکی از دلایلی که باعث شده دلواپسان هرروز بیش از روز قبل به دروغسازی علیه دولت مشغول شوند، ضعف رسانهای دولت در پاسخگویی به این دروغ پردازیهاست. مشخص نیست به چه دلیل دولت تصمیم گرفته تا با مدارا و مماشات با این تخریبها برخورد کند اما مشخص است نتیجه این برخورد همانگونه که در ۶ سال گذشته متوجه شدهایم دستاوردی جز هیچ برای دولت در پی ندارد. احمد زیدآبادی، روزنامهنگار در این ارتباط مینویسد: «میدانیم که هر دولتی به هر اندازه قوی یا ضعیف، برای اتخاذ تصمیمی یا پیشبرد سیاستی بهویژه در حوزه اقتصادی نیاز به اقناع اجتماعی دارد. در حقیقت بدون اقناع اجتماعی، علمیترین و مفیدترین برنامهها نیز با واکنش منفی مردم روبهرو میشود و به شکست میانجامد. در ایران اما دولتها - منظور دستگاه اجرایی - هیچ ابزار مؤثری برای اقناعسازی اجتماعی در اختیار ندارند و تمام ابزارها عملا در اختیار مخالفان راست یا چپ آنهاست! در واقع راز بیجراتی و ناتوانی دولتها برای اصلاح عمدتا به همین مسأله بازمیگردد».