انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر در نامهای با مطلع «تئاتر ایران به مرحلهای بحرانی وارد شده است»، مطالب این نامه را «نه سیاهنمایی که هشداری بیواسطه و از سر دلسوزی» خواند.
در این نامه عنوان شده است: «فارغ از آن که این بحران در سالهای گذشته یا شرایط عمومی کشور ریشه دارد یا پدیدهای متاخر و حاصل تحولات چند سال اخیر» باشد، این بحران در سالهای اخیر اوج گرفته است».
در بخشی از این نامه که به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته شده، آمده است: از زخمهای کهنهای چون خیل هنرمندان و منتقدان و رسانهنگاران بیکار و بیبهرگیشان از حقوقی چون بیمه بیکاری و عدم توسعه متناسب زیرساختها و فرصتهای اندک شغلی و... بگذریم. قطعاً بحران اقتصادی برای هنرمندان تئاتر امری جدید نبوده و نیست؛ اما متاسفانه امروز به اوج تازهای نزدیک میشود که میتوان آن را «خطر ورشکستگی اقتصادی و فرهنگی تئاتر» نامید.
کوتاه سخن آن که تورم دو سال اخیر از یک سو «هزینه تولید تئاتر» را برای هنرمندان تا نزدیک به ۸۰ درصد افزایش داده و از سوی دیگر، بهواسطه کاهش قدرت خرید طبقه متوسط، افزایش «بهای بلیت تئاتر» برای آثار اندیشمند و فرهنگی را ناممکن کرده و بسیاری از نمایشها - حتی آنها که در جلب مخاطب کاملا موفق بودهاند یا آنها که سالنهای دولتی از کمکهای اندک «اداره کل هنرهای نمایشی» بهرهای بردهاند - از تامین هزینهها و پرداخت دستمزدی متناسب با شان هنرمندان و ماهها زحمات عوامل اجرا ناتوان میمانند.
در این نامه با ابراز نگرانی از این که «تئاتر اندیشهورز و هنرمندانه ایران که - زمانی نهچندان دور و کمتر از دو دهه قبل- با ایجاد گشایش در حوزه فرهنگ و هنر و همراهی دولتمردان و هنرمندان، مایه افتخار فرهنگ و هنر و در جهان نمونهای شاخص از تئاتر آسیا و منطقه خاورمیانه شده بود، روز به روز ضعیفتر میشود» به مسائلی چون «کاهش مداوم کمکهای مالی بخش دولتی و نبود ساز و کاری مناسب و متناسب با نیازهای روز جهت حمایت از هنر تئاتر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کاهش درآمدهای حاصل از گیشه و افزایش تورم و هزینهها» اشاره شده است که «اثرات نخستین خود را آشکارا در شتابزدگی و تغییر فرایند تولید تئاتر، تغییر رابطه هنرمند و جامعه و نزول کیفیت هنری نمایشهای تولید شده عیان کرده است». نخستین شواهد این بحران را بهسادگی میتوان در رواج نمایشهای «لاکچری» از یکسو، سرخوردگی و زیان مالی بسیاری از پروژههای ارزشمند هنری از سوی دیگر و نیز افزایش تعداد شکایات و اختلافهای مالی در پشت صحنه نمایشهای اجرا شده بازدید.
نویسندگان این نامه میافزایند: گسترش «تئاتر خصوصی» که زمانی به عنوان مفر یا راهکاری برای «توسعه تئاتر»، «افزایش اشتغال هنرمندان» و «نهادینه شدن تئاتر در کشور» مطرح شده بود، امروز در عمل به سوی بنبست اقتصادی حرکت میکند و روند ارزشمندی که با نگاهی به «اقتصاد خلاق»، «آموزش مدیران فرهنگی»، تلاش برای «ساماندهی گروه های تئاتر در قالب موسسات فرهنگی و هنری»، اصلاح «شیوه های تقسیم منابع مالی» و «حمایت از توسعه سالنهای خصوصی تئاتر» و غیره آغاز شده بود، امروز اموری متروک شدهاند.
در این نامه همچنین با ابراز تاسف از این که « در شرایطی که هنر تئاتر، آشکارا و بیش از هر زمان دیگر، نیازمند افزایش حمایت مالی دولت از هنرمندان، تماشاگران طبقه متوسط و دانشجویان و همچنین تماشاخانهها (اعم دولتی و خصوصی) است»، به لغو معافیت مالیاتی گذشته اشاره و آمده است: ۹ درصد از گیشه نمایشها هم به عنوان «مالیات بر ارزش افزوده» کسر میشود تا سنگ دیگری بر شانههای نحیف هنرمندان تئاتر باشد.
در این نامه آمده است که هنرمندان تئاتر همواره با متانتی کمنظیر و برای سالیان متمادی، بر بسیاری مشکلات مالی و شغلی چشم بستهاند و با کمترین توقع، به عشق فرهنگ و هنر و آفرینش، چراغ صحنه را روشن نگاه داشتهاند و در این میان همواره تنها بر یک خواسته مصر بودهاند؛ حفظ شان و حرمت هنرمندان از سوی دستگاههای مربوطه و حمایت معنوی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» برای بهرهمندی از حداقل امنیت خاطر در کار هنریشان.
در این نامه همچنین به مورادی چون «هجمههای جریانهای فرامتنی به هنرمندان تئاتر و «اداره کل هنرهای نمایشی» و نمایشهای مجوزدار، انتشار انواع اخبار و گزارشهای مغرضانه و حتی ورود به حریم خصوصی هنرمندان، سلب امنیت خاطر هنرمندان و تضعیف «اداره کل هنرهای نمایشی» و افزایش خزنده و مداوم محدودیتها، ممنوعیتها و سختگیریهای خارج از عرف» علیه تئاتر و هنرمندان آن اشاره و نتیجه آن «ایجاد جو ناامیدی و سرگشتگی و احساس عدم اطمینان در هنرمندان - از پیشکسوتان گرفته تا هنرمندان نسل جوان» عنوان شده است.
در این نامه همچنین از مسئولان فرهنگی خواسته شده است «..با بازنگری در سیاستهای جاری یا تغییر کادرهای سازمانی و مشاوران مربوطه، نسبت به یافتن علل شکلگیری بحران پیش رو و راهکارهای عاجل برای کاهش صدمات بیشتر... و در یک کلام، برای بازگرداندن حس آرامش و امید به هنرمندان تئاتر» اقدام کنند.