فرشید ملکی متعلق به نسلی از هنرمندان است که در دههی ۴۰ و ۵۰ گالری قندریز (تالار ایران) را بستری برای گذار به مقصد شکل گیری هویت هنری ایران در جهان معاصر انتخاب کردند.
می توان به قطعیت مدعی شد که این تالار به گذرگاهی برای دگرگون کردن هنر ایران بدل شد و اعتبار هنر مدرن ایران پس از حدود نیم قرن وام دار آن است.
ملکی همچون دیگر هنرمندان این دوره تلاش های بسیاری در دوره جوانی خود برای پیوند هنر ایرانی با هنر مدرن کرد و ماحصل این دوره نقاشی های انتزاعی بود که توتِم و بافت عنصر اصلی تعریف می شدند.
آثاری که ملکی در دوره تالار قندیز خلق می کند تلاشی برای شناخت هویت ایرانی است درحالی که امروز تلاشی برای اتصال به ریشه های بومی ندارد و به عبارتی نقاشی های فیگوراتیو آنقدر شخصی می شود که برای فهم کاراکترهای این آثار باید جستوجو در ذهن نقاش پرداخت.
ملکی خود را اکسپرسیونیستسوررئالیست معرفی می کند؛ هنرمندی که رویکرد سیاسی و اجتماعی در آثارش به وضوح هویدا است.
علیرضا احمدی ساعی منتقد هنری، درباره آثار ملکی معتقد است که طراحیهای این هنرمند حاصل دیدی است به غایت انسانی و حاکی از وضعیتی به غایت غیرانسانی. غیرانسانی هم به معنای غیراخلاقی (آنچه بر جهان ما میگذرد) و هم در مقام واقعیت هستیشناختی حاکم بر وجود ما، همان بیمعنایی ذاتی وجود. انسان در جهان ملکی جایی در همان سلسله مراتب اسطورههای یونانی دارد. جایی فرعی در شجره خدایان و موجودات، موجودیتی مطلقاً غیرضروری، تصادفی، که رنج و لذتش مایه تفریح خدایان است.
این امر خودبهخود اتفاق افتاد. یک روز راپید را برداشتم و شروع کردم به کارکردن، روی یک تکه کاغذپاره و دیدم دارد شکلهایی به وجود میآید. مثل وقتهایی که مثلاً با تلفن صحبت میکنیم و حواسمان نیست، خط خطی میکنیم و یکدفعه یک چیزهایی اتفاق میافتد که به شدت مال ما است و از ناخوداگاهمان سرچشمه گرفتهاند و در عین حال برای ما عجیباند.
مجموع آثار به نمایش در آمده از ملکی نقاشی هستند و تنها دو طراحی در میان آنها به چشم می خورد که با راپید خلق شدهاند.
محسن محمودی زاده، هنرمند نقاش، درباره این نمایشگاه نوشته است: فرشید ملکی نقاشی پر کار و طراح مقتدری است در نقاشیهای ملکی استفاده از اصطلاحات عوام و پرداختن به مسائل مردم عادی در فرمی تثبیت شده به پیش میرود.
فرمی که در هنرمندان معاصر ایران تنها نمونهاش خود ملکی است. فضا در این آثار موقعیتهای مختلفی را نمودار میکند، این موقعیت از زبان بصری ملکی سرچشمه میگیرد که در آن مخاطب با جنونی از تصویر روبرو میشود. جنونی که مانع از ورود مخاطب به اثر میشود و قدرت تحلیل و داوری موقعیت را از مخاطب میگیرد.
ملکی از بیان و تجسم زشتی بیمی ندارد، ترس اینکه مبادا نتیجه کار چیز مشمئز کنندهای از آب درآید؛ از تلاش او برای وحشتناک جلوه دادن واقعیت کم نمیکند. شخصیتهای تصویری او تحت تاثیر موقعیت میتوانند بی تفاوت باشند و یا احساس ترس را با خود به همراه بیاورند. این نمود را در آثاری که فیگورهای او با سگها یا گرگها همجوار شدهاند میتوان مشاهده کرد.
واقعیت و زیبایی به عنوان دو مشخصهای که همواره در کنار هم بررسی میشوند در آثار ملکی شکلی تلخ را به همراه دارد. این تلخی هرچه باشد، شخصیت کاری هنرمند را نشان میدهد. شباهت کار ملکی به نمونههایی در تاریخ نقاشی غرب را نمیشود انکار کرد ولی یک هنرمند برای آنکه هنرش از اصالتی برخوردار باشد باید همیشه به اصطلاح دست بالا را بگیرد و سطح توقعات خود از هنر خویش را ارتقا دهد.
فرشید ملکی متولد ۱۳۲۲ در تهران است. لیسانس گرافیک خود را از دانشکده هنرهای تزئینی در سال ۱۳۴۸ اخذ کرد و سپس به انگلستان رفت و فوق لیسانس نقاشیاش را از دانشگاه ردینگ انگلستان گرفت و پس از بازگشت به ایران در کنار خلق آثار هنری ۲۴ سال به عنوان استادیار در دانشگاه هنر (هنرهای تزئینی سابق)، دانشگاه آزاد و دانشگاه الزهرا به تدریس پرداخته است.
این هنرمند تاکنون نمایشگاههای انفرادی متعددی را در تالار قندریز، تهران گالری، انستیتو گوته، گالری شیخ، گالری گلستان، گالری آریا، هور و امکان برپا کرده است. همچنین در بیش از ۳۰ نمایشگاه گروهی در کشورهای ایران، انگلستان، ارمنستان و عربستان شرکت کرده است.
نمایشگاه طراحیهای رنگی فرشید ملکی ۲۶ مهر در گالری هور آغاز به کار کرد و تا ۲۰ آبان در این گالری به نشانی خیابان مطهری، خیابان میرزای شیرازی شمالی، کوچه نعیمی، شماره ۱۲ برپاست.