گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی منتشر شده در طول ۴۸ ساعت گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و با عنوان «برجسته های تارنماها» منعکس کرده است.
چشم انداز بازار مسکن؛ آیا ورق به نفع خریداران مسکن برگشته است؟
پایگاه خبری تحلیلی تابناک در گفت و گو با مهدی سلطان محمدی، کارشناس بازار مسکن آورده است: مثل سایر بازارها از جمله بازار سهام و ارز این نوسانات در بازار مسکن نیز دیده می شود و طبیعی است؛ اما اگر بخواهیم روند کلی بازار مسکن را بررسی کنیم، باید دست کم دورههای سه ماههای را در نظر بگیریم. آنچه مسلم است، این که از ابتدای تیرماه سال جاری، روند صعودی قیمت در بازار مسکن متوقف شده و اندکی هم قیمتها به سمت پایین تمایل پیدا کرده اند. حالا پرسش اساسی این است که چقدر میتوان با آمار ارائه شده پیرامون وضعیت بازار مسکن در مهرماه سال جاری، به ادامه روند مثبت این بازار و افزایش سطح معاملات امیدوار بود؟ روند قیمت مسکن در ادامه سال و سالهای آینده چگونه خواهد بود؟
مهدی سلطان محمدی گفت: در تحلیل بازار مسکن نمیتوان به آمارهای ماهانهای که منتشر میشود اتکا کرد. معمولاً ما شاهد نوسانات جزئی در ماههای مختلف هستیم و حتی در یک دوره روند افزایش قیمت مسکن، میتوان ماههایی را مشاهده نمود که این روند قیمتی اندکی تغییر پیدا کرده باشد. مثل سایر بازارها از جمله بازار سهام و ارز این نوسانات در بازار مسکن نیز دیده می شود و طبیعی است؛ اما اگر بخواهیم روند کلی بازار مسکن را بررسی کنیم، باید دست کم دورههای سه ماههای را در نظر بگیریم. آنچه مسلم است، این که از ابتدای تیرماه سال جاری، روند صعودی قیمت در بازار مسکن متوقف شده و اندکی هم قیمتها به سمت پایین تمایل پیدا کرده اند.
وی گفت: آمارگیریهایی که ما برای بررسی وضعیت بازار مسکن انجام میدهیم این گونه است که میآیم و تمام مسکنهای فروخته شده در آن ماه را بررسی میکنیم. این آمارگیری فارغ از این است که مسکنهای مورد معامله مثلا دارای چه کیفیتی هستند و آیا نوساز بوده اند یا قدیمی؟ این روش آمارگیری روشی غلط است. روش درست که در خیلی از کشورهای توسعه یافته برای آمارگیری بخش مسکن مورد استفاده قرار میگیرد، این است که هر واحد مسکن را در واقع با تعدیلاتی تبدیل به یک واحد متعارف میکنند. متأسفانه این تعدیلات در آمارهای ما انجام نمیشود و این آمارها به صورت خام با یکدیگر جمع و متوسط قیمت مسکن کشف میشود؛ بنابراین یک خطایی هم در محاسبات به این طریق ایجاد میشود و این خطا به این شکل است که ممکن است در ماههایی از سال واحدهای مرغوب تری مورد معامله قرار گرفته باشند و در ماههایی از سال واحدهای ضعیف تری مورد معامله واقع شده باشند و ما همه این واحدها را با یک چشم نگاه میکنیم و آمارگیری را انجام میدهیم که این اشتباه است.
این کارشناس بازار مسکن افزود: در مجموع آن چیزی که میتوان در مورد بازار مسکن گفت، این است که ما هنوز بر این باوریم که روند صعودی قیمت متوقف و بازار مسکن به یک دوره رکودی نسبتاً شدیدی وارد شده است، احتمال رشد قیمت مسکن بسیار اندک است و اگر هم قیمت مسکن رشد پیدا کند این رشد بسیار محدود خواهد بود و بازار نوسانات اندکی خواهد داشت و بیشتر با تعادل رو به روست. سلطان محمدی گفت: برای یک دوره دو تا سه ساله، چشم انداز رشد شدید قیمت در بازار مسکن دیده نمیشود، مگر اینکه اتفاقاتی خارج از تبادلات بازار مسکن رخ دهد؛ از جمله اینکه اتفاقاتی در بازار ارز بیفتد. در دو تا سه سال آینده بازار مسکن به نفع خریداران خواهد بود و خریداران دارای قدرت چانه زنی بیشتری هستند. این بر خلاف دو سال گذشته است که فروشندگان قدرت چانه زنی در بازار مسکن را داشتند و هر قیمتی که میخواستند تعیین میکردند و ملکهای مرغوب خود را روانه بازار مسکن نمیکردند.
باهنر: آقایان مهدوی کنی و عسگراولادی، مردان آشتی و صلح بودند
وبگاه خبری خبرآنلاین در این گزارش آورده است: ۱۴ آبان که از راه برسد شش سال از درگذشت «حبیب الله» اصولگرایان گذشته است، سیاستمداری انقلابی که به تعبیر امام (ره) شخص صالح و کارآمد و به تعبیر مقام معظم رهبری چهره ای انقلابی و مجاهدی صادق بود. حبیب الله عسگراولادی که سال های سال در کنار آیت الله مهدوی کنی محوریت وحدت و تحرکات جریان اصولگرا را عهده دار بودند به فاصله ای یک ساله از هم دار فانی را وداع گفتند تا اصولگرایان یکباره با خلاء رهبری و لیدری روبرو شوند، آنهم در روزهایی که جوانترها و نوآمدگان اصولگرا ساز طغیان و سرکشی علیه پدران و قدیمی ترهای این جریان را کوک کرده بودند.
محمدرضا باهنر که بعد از مرحوم عسگراولادی بر صندلی دبیر کلی جبهه پیروان تکیه زد، به خبرآنلاین می گوید «حتما نشستن بر صندلی دبیرکلی جبهه پیروان برایش بار سنگینی بوده است» اما این را هم تاکید دارد که «دوران رهبری شخصی و کاریزمای شخصی گذشته است و باید به دنبال سازوکارهای تاثیرگذار حرکت کرد» او به جد معتقد است جای خالی مرحوم عسگراولادی که یک «عالم عامل» بود نه تنها در این سال ها پر نشده که بعید به نظر می رسد در آینده نیز پر شود.
به دوستان اصولگرا گفتم انتظار نداشته باشید من جای مرحوم عسگراولادی را پُر کنم
باهنر در پاسخ به این سوال که چقدر تکیه زدن بر صندلی دبیرکلی جبهه پیروان خط امام و رهبری آن هم بعد از مرحوم عسگراولادی مسئولیتی سنگین و سخت برایش بوده است، گفت: روز اولی که دوستان جبهه پیروان خط امام و رهبری بعد از رحلت آقای عسگراولای این مسئولیت را با اتفاق آرا به من محول کردند من دو جمله به آنها گفتم، گفتم اولا هیچکدام شماها انتظار نداشته باشید در این مسئولیت جای آقای عسگراولادی پُر شود، نه الان این انتظار راداشته باشید نه در آینده.
وی ادامه داد: به دوستان جبهه پیروان گفتم اما اگر بخواهید در آن جهت و طرف حرکت کنیم نیاز به کمک، همدلی و همراهی همه شما دارم. بازهم تاکید می کنم همه این اتفاقات هم بیفتد حتما جای اقای عسگراولادی پر نخواهد شد، این را بارها و بارها هم در جلسات جبهه پیروان گفته ام. الان هم تکرار می کنم که نه تنها در میان اصولگرایان بلکه در میان نیروهای متعهد و متعصب به نظام و انقلاب کسی مانند اقای عسگراولادی را پیدا نمی کنیم و معلوم هم نیست در آینده پیدا شود.
دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری اظهار داشت: از زمانیکه دبیرکلی جبهه را پذیرفتم حتما حس می کردم و می دانستم که توانایی حمل این بار را ندارم اما بالاخره اتفاق نظر این بود. از طرف دیگر وقتی خودم نیز در ذهنم مرور می کردم نتوانستم کسی را پیدا کنم که جانشین واقعی ایشان باشد بنابراین هرکدام ازماها می پذیرفتیم طبیعی بود که جای آقای عسگراولادی پر نمی شد و نخواهد شد.
تلاش مرحوم آیت الله مهدوی کنی و عسگراولادی برقراری صلح و آشتی بود
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، درباره اینکه بسیاری مرحوم عسگراولادی را در کنار مرحوم آیت الله مهدوی کنی مردان پشت پرده نظام و اهل آشتی و صلح برقرار کردن می دانند نیز به خبرآنلاین گفت: کسانیکه بدنبال خیر و صلاح جامعه و به دنبال صلح هستند لازم نیست حتما پشت پرده باشند. آقای مرحوم مهدوی کنی که همین روزها ساگشت رحلت ایشان هم بود و آقای عسگراولادی مردان پشت پرده نبودند بلکه حرف هایشان را صریح و رک بیان می کردند و تلاش خود را برای برقراری آشتی و صلح انجام می دادند. +
دوران چهره های حقیقی کاریزما گذشته است
وی ادامه داد: اما یک نکته کلی تر که باید به آن اشاره کنم آن است که الان دیگر دوره چهره های حقیقی کاریزما در کشور به سر آمده است. به غیر از مقام معظم رهبری که قانونا و شرعا باید محور وحدت جامعه باشند و مقام عظما را داشته باشند، دیگر نباید دنبال چهره های کاریزما بگردیم بلکه باید دنبال ساختار و سازمان های کاریزما باشیم که بتوانند این مشکلات را حل کنند. برای مثال مجلس اول پر بود از چهره های کاریزما اما الان در مجلس شاید یک چهره کاریزما هم پیدا نشود چون این دوران به سر آمده است.
چگونه بدون افزایش تورم کسری بودجه را جبران کنیم؟
تارنمای خبری مشرق گزارش داد: اعمال تحریمهای جدید علیه ایران باعث شد فروش نفت کشور بطور قابل ملاحظهای کاهش و طبق برخی برآوردها در بودجه سال ۹۸ نیز به فروش روزی ۳۰۰ هزار بشکه برسد که بیانگر کاهش میزان درآمدهای کشور از محل فروش نفت بوده و لزوم ترمیم ساختاری بودجه کشور را نمایان میکند. در این راستا شورای عالی سران سه قوه برای تامین کسری بودجه سال جاری، ۴ راهکار به شرح زیر تصویب کردند:
۱- واگذاری و مولدسازی ۱۰ هزار میلیارد تومان داراییهای دولت
۲- فروش ۳۸ هزار میلیارد تومان اوراق مالی اسلامی مازاد قانون بودجه ۹۸
۳- برداشت ۴۵ هزار میلیارد تومان از حساب مخصوص نزد صندوق توسعه ملی
۴- مجوز استفاده از ۲۰ هزار میلیارد تومان تنخواه که بخشی از آن مربوط به درآمدهای نفتی است که هنوز اعلام وصول نشده است.
جمعبندی صاحبنظران اقتصادی، گویای این است که این مصوبه، بدون توجه به اندوخته تجربیات گذشته، سبب تکرار اشتباهات پیشین شده و زمینه ساز تشدید بحرانها در آینده خواهد بود. به عنوان نمونه ۲۰ هزار میلیارد تومان تنخواه، هیچ تفاوتی با گسترش پایه پولی و افزایش نقدینگی ندارد و فشار تورمی مضاعفی به بار خواهد آورد. به علاوه، هیچ یک از این راهکارها در راستای قطع وابستگی کشور به درآمدهای نفتی نیست و با نگاه اصلاح ساختاری بودجه، ارائه نشدهاند. اما راههای سادهتری نیز برای رسیدن به این مقصود و جبران میزان کاهش بودجه وجود دارد.
مالیات ابزاری مؤثر برای تامین هزینه های دولت
تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد تنظیم چارچوب بودجهریزی بر پایه درآمدهای مالیاتی، میتواند درآمد پایداری را برای دولت تامین کند. بر این اساس، سعی میشود در بدترین حالت، بخش اعظمِ هزینههای دولت (بیش از ۸۰ درصد)، از محل «خانوادهی مالیاتها» تامینگردد. وزن کم مالیات در پوشش دادن مخارج بودجه که در نمودار ترسیم شده است به خوبی نشانگر کسری بودجه پنهان و آسیب پذیری اقتصاد ایران است. زیرا مابقی هزینه ها از طریق وابستگی به «پول نفت» و یا استقراض از نظام بانکی انجام میشود که هر دو روش منجر به افزایش نقدینگی و تورم شده و کشور را دچار بحران های دورهای میکنند. در این راستا، شاخصی که در تحلیل دقیقتر کارایی نظام مالیاتی، در مدیریت بودجه بررسی میشود، «تلاش مالیاتی» است و «نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی» تعریف میگردد. این شاخص میزان اتکای بودجه دولت به حرکت چرخ های اقتصاد را بیان میکند. میزان تلاش مالیاتی در ایران برابر ۱۰.۵ درصد و متوسط جهانی آن، ۱۵.۲درصد است. این نسبت در برخی کشورهای اروپا و آسیایی به ۲۰ درصد هم میرسد.
اعظم طالقانی؛ زنی یادآور حس و حال سال ۵۸
وب سایت خبری عصر ایران در این گزارش آورده است: خبر سکتۀ مغزی خانم اعظم طالقانی و بستری شدن در بیمارستان و مناسب نبودن حال ایشان برای هر که او را دیده یا نام او را شنیده یا از فعالیتهای او آگاه است یا به پدر او علاقه دارد، یادآور نکته و خاطره ای خاص است. در وهلۀ نخست، تداعی کنندۀ سال های ۵۷ و ۵۸ و حال و هوایی استثنایی و سرشار از تنوع سیاسی و فکری است که از دهۀ ۶۰ به این سو و به دلایلی که خارج از موضوع این یادداشت است، ادامه نیافت. البته که بیش و پیش از هر موضوع دیگر، یادآور نام بلند سید محمود طالقانی است. نامی که ۴۰ سال پس از مرگ هم فرونکاسته است. اعظم طالقانی همچنین اولین زن مبارز و مسلمان است که در رژیم پهلوی به حبس ابد محکوم شد. فَوَران قیمت نفت و اعلام حزب واحد رستاخیز و تصور ضعف و فتور مخالفان، رژیم را سرمست کرده و به سرکوب گسترده تر سوق داده بود.
این حکم در سال ۱۳۵۴ صادر شد و او طبعا به خاطر درگرفتن و سپس پیروزی انقلاب آزاد شد. اما شایعات مختلفی بر سر زبان ها بود که بر اعظم طالقانی سخت می گیرند شاید تا شکنجۀ پدر باشد. این در حالی بود که آقای طالقانی در زندان قصر بسیار مورد احترام بود و شخص رییس زندان (تیمسار کورنگی) ملاحظه او و دیگر زندانیان سیاسی را داشت (و به همین خاطر بعد از انقلاب نه تنها مجازات نشد که معاون شهربانی کل کشور شد و به گمانم هنوز در قید حیات باشد) و رفتارهای تند از ۵۴ به بعد شدت گرفت. محکومیت اعظم طالقانی هر چند به خاطر فعالیت های خود او هم بود اما مجازات آیت الله طالقانی هم به حساب می آمد چندان که او را سخت آزرده خاطر ساخت.
در پی پیروزی انقلاب و اندک زمانی پس از درگذشت آیت الله طالقانی، اعظم خانم نامزد دورۀ اول مجلس شورای اسلامی و با رأی بالا نمایندۀ مردم تهران شد. در فهرستی که آیتالله خامنهای، هاشمی رفسنجانی، مهندس بازرگان، حسن حبیبی، دکتر یزدی، دکتر چمران، محمد علی رجایی و سحابی ها دیگر منتخبان آن بودند. با پایان دورۀ اول مجلس شورای اسلامی و خروج نیروهای ملی مذهبی از حاکمیت، او بیشتر به فعالیت های خیریه و اجتماعی روی آورد و در طول ۴ دهۀ گذشته این فعالیت ها را گسترش داده و بیشترین توجه و تمرکز او بر زنان سرپرست خانوار بوده و گروهی که در این فاصله با خانم طالقانی کار کرده اند به قاعده اکنون چشم های نگران تری دارند.
در سال ۱۳۷۱ و با گشایش نسبی فضای سیاسی، اعظم طالقانی «جامعۀ زنان انقلاب اسلامی» را پایه گذاشت و در طول این سال ها همواره دبیر کل آن بوده است. او همچنین پایه گذار نشریۀ «پیام هاجر» است و هر چند از توقیف گسترده مطبوعات در پایان دهۀ ۷۰ در امان نماند اما در سال های اخیر با نام تازۀ «پیام ابراهیم» به صحنه بازگشته اگرچه به خاطر رکود کلی حاکم بر مطبوعات چاپی جایگاه گذشته را ندارد.
خانم طالقانی اما در ۲۲ سال اخیر به یک دلیل دیگر نیز هر چهار سال یک بار خبرساز می شود و این جدای سالگردهای آیت الله طالقانی یا فعالیت های خیریه یا دبیرکلی جامعه زنان یا مدیریت نشریه یا اظهار نظرهای محدود و معدود سیاسی و به این خاطر است که از سال ۱۳۷۶ با هدف تعیین تکلیف واژۀ «رجال» در قانون اساسی کاندیدای ریاست جمهوری می شود.
جبهه پایداری هنوز در جلسات «شورای ائتلاف» شرکت نکرده است؛ بنای تعامل با دوستان اصولگرا را داریم
تارنمای خبری تابناک در گفتوگو با حجتالاسلام ناصر سقای بیریا، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، آورده است: در روزهای پایانی هفته گذشته خبر آمد که اصولگرایان بعد از برگزاری جلسات متعدد، توانسته اند سازوکار انتخاباتی خود را برای ائتلاف همه گروه های ذیل این جریان سیاسی به منظور حضور هرچه قدرتمندانه تر در انتخابات مجلس یازدهم نهایی کرده و با کنار گذاشتن جبهه مردمی نیروهای انقلاب (جمنا)، شورای ائتلاف اصولگرایان را جایگزین این سیستم انتخاباتی کنند. آنها هدفشان این است که با اقدامات شورای ائتلاف علاوه بر هماهنگی و به وحدت رساندن همه جریانات ذیل اصولگرایی، برنده انتخابات اسفند ماه هم لقب بگیرند.
حجتالاسلام «ناصر سقای بیریا» عضو شورای مرکزی جبهه پایداری درباره رویکرد این جبهه برای ورود به انتخابات مجلس یازدهم و نحوه تعامل این تشکل با سایر گروههای اصولگرا گفت: جبهه پایداری در حال حاضر با سایر تشکلهای اصولگرا تعامل دارد، ولی این تعامل و همکاری رسمی نیست. تعامل ما با دوستان اصولگرا به معنای اینکه ما عضو و جزئی از شورای ائتلاف اصولگرایان یا هر تشکل دیگری باشیم، نیست و هیچ روندی فعلا از سوی ما (جبهه پایداری) به عنوان رویکرد مجموعه اصولگرایی تأیید نشده است.
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری افزود: ما با گروههای مختلف اصولگرا تعامل داریم و جلساتمان با آنها مستمر تشکیل شده و در حال برگزاری است و این موضوع هم تنها به شرکت ما در نشستهای جامعه روحانیت مبارز منوط و مربوط نمیشود. بدون شک تعامل ما به نحوی که اهداف و معیارهای ما ایجاب کند با دوستان در سایر مجموعه اصولگرایی شکل خواهد گرفت و به حدی خواهد بود که میسر باشد. اعضای جبهه پایداری و حامیان آنها همه جریانات سیاسی و گروههای انقلابی را که وفادار به انقلاب، نظام و رهبری هستند به عنوان دوایر متحدالمرکز میدانند و بر همین اساس ما در حد امکان مایل به تعامل با آنها در امر انتخابات و همه امور دیگر هستیم. باید اشاره کنم، هم اکنون ما در این سطح با یکدیگر رایزنی میکنیم و جلساتی برگزار شده و ادامه هم خواهد داشت.
وی درباره اینکه آیا نمایندهای از جبهه پایداری در جلسات شورای ائتلاف اصولگرایان که حدادعادل ریاست آن را بر عهده دارد، شرکت کرده است یا خیر، تأکید کرد: هیچ نمایندهای از جبهه پایداری در این نشستها رسما حضور نداشته است، ولی باید اشاره کنم که ما بنای تعامل با دوستان اصولگرا داریم.
بازگشت چراغ خاموش گیتهای ورودی «باستی هیلز»!
به گزارش وب سایت خبری «تابناک»؛ چند ماه پس از آنکه گزارشهایی از ساخت و سازهای غیرقانونی در لواسان مخابره میشد و حکایت از نفوذ برخی ژنهای خوب به مجاری قانونی صدور مجوز ساخت و ساز در مناطق خوش نشین داشت، یکباره نام شهرکی توجه ایرانیان را به خود جلب کرد؛ شهرکی با نام باستی هیلز که ظاهرا نامش را وامدار بورلی هیلز آمریکاست. همان شهرک اعیان نشینی که مشاهیر سینما و موسیقی در آن دیار در آن ساکنند و شهرت جهانی دارد، با این تفاوت که ظاهرا باستی هیلزیها تمایلی به دیده شدن و رسیدن به شهرت نداشتند.
موضوعی که از دیوارکشی پیرامون این شهرک ویژه در محدوده لواسان و نصب گیت ورودی در مسیر ورودی آن برای ممانعت از ورود اغیار پیدا بود و برای سالهای طولانی این شهرک را به منطقهای مرموز برای همسایگان تبدیل کرد؛ چیزی شبیه منطقه خودمختاری که توصیفهای متفاوتی از آن در دنیای بیرون ارائه میشود. در توصیف ماجرا همین بس که این مجموعه سال ۸۰ شکل گرفته و از چندسال بعد تنها معدودی به آن پا گذارده اند، اما سال ۹۸ در کانون توجهها قرار گرفته است. توجهی که مقدمه آن تقاضای جمعی از نمازگزاران و امام جمعه برای ورود سرزده به این شهرک بوده و واکنش مقام قضایی، دستور به رفع موانع.
موانعی که مهمترین هایشان، گیت ورودی این شهرک و نگهبانان مستقر در آن بود که با دستور قضایی رفع شدند تا باستی هیلز مرموز و پرابهام قابل کشف برای عموم شود. شهرکی که گفته میشود حدود پنجاه، شصت ویلا در آن واقع شده که اواخر هفته مراجعانی دارند و در باقی ایام تنها شماری مستخدم و سرایدار در آن سکونت دارند. مجموعهای که گفته میشد ارزش برخی ویلاهای واقع در آن به چندصد میلیارد میرسد و زندگی مخفی که در برخی ایام تعطیل در آن جاری است، معادل زندگیهای لاکچری در بسیاری از نقاط گران قیمت جهان است و حالا مهمترین سپر حفاظتی اش فروریخته بود. البته این تنها بخشی از ماجرا بود، چون خبر میرسید باستی هیلزهای زیادی در کشورمان وجود دارد که بسیاری شان سن و سالی دارند و طی سالهای متمادی، از دسترس عموم دور نگه داشته شده اند؛ درست مثل شهرک مشهور این روزهای لواسان که یکی از شهرکهای خاص این شهر در شمال پایتخت است.
پوشش جنیدی در ژاپن چگونه جنجالی شد؟
پایگاه خبری تحلیلی فرارو در این گزارش آورده است: آبه شینزو نخست وزیر ژاپن روز پنج شنبه تصویری از دیدار با لعیا جنیدی معاون حقوقی رییس جمهور ایران منتشر کرد که بازتاب وسیعی در رسانهها یافت و مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. نکته جالب توجه در این تصویر پوشش متفاوت معاون رییس جمهور در جایگاه نماینده رسمی ایران در این دیدار بود. لعیا جنیدی به نمایندگی از ایران به منظور شرکت در مراسم تاجگذاری و آغاز به کار رسمی امپراطور جدید ژاپن به توکیو سفر کرده بود. او در جریان این سفر با آبه شینزو نخست وزیر و وزیر دادگستری ژاپن نیز ملاقات داشت.
در همین راستا آبه تصویری از دیدار خود با جنیدی را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد. این تصویر به خاطر پوشش جنیدی مورد توجه قرار گرفت. جنیدی برخلاف آنکه در ایران بیشتر با پوشش چادر در مجامع رسمی حضور مییابد در سفر ژاپن چادر را کنار گذاشته بود و پوشش مانتو و روسری را دیدارهای رسمی و دیپلماتیک خود داشت. این موضوع با واکنشها فراوانی در شبکههای اجتماعی روبه رو شد. البته جنیدی پیشتر در برخی سفرهای خارجی خود نیز از همین پوشش استفاده کرده بود از جمله سفر به شیلی حدود دو سال پیش. البته در آن زمان بحث و جنجال به گستردگی امروز نبود.
برخی کاربران به تمجید از اقدام جنیدی پرداختند. کاربری در این باره نوشته است: «دیدار لعیا جنیدی با نخست وزیر ژاپن یکی از قشنگ ترین تصویرهای امروز جامعه زنان ایران که با تمام محدودیتها و سنگ اندازیها به راه خودشون ادامه میدن.» یا کاربر دیگری نوشته است: «لعیا جنیدی نشان میدهد که مفهوم رجل سیاسی، بیمعناترین واژه برای تعیینصلاحیت رییسجمهور است. او در مقام یک دیپلمات قدرتمنددر عرصه سیاست حضوریافته است. امثال لعیاجنیدی برای مجلس لازم هستند؛ حتی برای حضور درجایگاه وزارت خارجه یا ریاستجمهوری بایدفرصت رقابت بامردان داشته باشند.» حتی برخی کاربران معتقد بودند که او میتواند به مقامهای بالاتری در دولت برسد. در این بین عدهای نیز معتقدند که پوشش لعیا جنیدی هیچ اهمیتی ندارد و نباید اینگونه مورد توجه قرار گیرد و به عنوان یک «دستاورد» معرفی شود. برخی کاربران نیز از منظری دیگر می گویند که این کار جنیدی خلاف عرف بوده و او باید با پوشش چادر در این رخداد رسمی حضور مییافت.
این اولین بار نیست که پوشش لعیا جنیدی بحث برانگیز شده است. تابستان سال ۹۶ هنگامی که او از سوی حسن روحانی به عنوان معاون حقوقی رییس جمهور منصوب شد، پوشش او حرف و حدیثهای فراوانی را برانگیخت. او پیش از حضور در کابینه به عنوان اولین زنی معرفی شد که با پوششی غیر از چادر در دولت حاضر میشود، اما او در دولت برخلاف پوشش همیشگی اش با چادر حاضر شد. تغییر پوشش جنیدی در شبکههای اجتماعی بحثبرانگیز شد. جنیدی در مصاحبهای گفت که دلیل این تغییر پوشش خواهش حسن روحانی برای رعایت «پروتکل کابینه» بوده است.
طلسمی که باید شکسته شود
وب سایت خبری خبرآنلاین، گزارش داد: از ابتدای دهه ۹۰ و با اوج گیری فوق العاده تیم ملی والیبال، این رشته به یکی از پرطرفدارترین رشته های ورزشی در کشورمان تبدیل شد. افتخارآفرینی های تیم ملی با مربی بزرگی چون ولاسکو همه نگاه ها را به سمت این رشته ورزشی برد. نتایج خوب تیم ملی والیبال با جدایی ولاسکو به پایان نرسید و پس از او هم تیم ملی با وجود فراز و نشیب هایی که داشته، همواره قدرت اول آسیا و یک رقیب سرسخت در جهان بوده است. کسب نخستین قهرمانی در آسیا و بازیهای آسیایی، کسب مدال برنز قهرمانی بین قارهای، دستیابی به عنوان چهارمی لیگ جهانی و ششمی قهرمانی جهان از جمله افتخارات والیبال ایران در دهه ۹۰ بوده است.
از دو سال پیش اما فدراسیون والیبال وضعیت جالبی را ندارد و در بلاتکلیفی به سر می برد. این موضوع از زمان حضور محمدرضا داورزنی به عنوان معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای وزارت ورزش آغاز شد و تاکنون ادامه دارد. در ۲۴ ماه گذشته چهار مسئول وظیفه اداره فدراسیون والیبال را بر عهده داشته اند که این موضوع برای رشته ای که تا کمتر از سه ماه دیگر باید در آخرین مسابقه انتخابی المپیک ۲۰۲۰ حاضر شود، اتفاق خوبی نیست. آخرین کسی که به عنوان سرپرست فدراسیون والیبال انتخاب شد علی فتاحی بود که با حکم وزارت ورزش این عنوان به او رسید. دلیل این موضوع هم رد استعفای داوری از طرف وزارت ورزش بود چرا که داوری قصد حضور در انتخابات ریاست فدراسیون را داشت که با مخالفت وزیر این اتفاق رخ نداد.
مهلت ثبت نام در انتخابات ریاست این فدراسیون در حالی ۲۴ شهریور به پایان رسید که نام افشین داوری سرپرست فدراسیون در بین ثبتنام کنندگان دیده میشد. این اقدام و استعفای داوری از سمتش با مخالفت وزارت ورزش و جوانان روبهرو شد و وی در صحبتهایش به سایت وزارت ورزش گفت: «با توجه به قبول نشدن استعفا از سوی وزیر محترم، از نامزدی انتخابات ریاست فدراسیون والیبال کناره گیری کردم. کارمند وزارتخانه هستم و تا زمان برگزاری مجمع انتخاباتی و مشخص شدن رئیس جدید فدراسیون والیبال به کار خود ادامه میدهم.»
نکته مهم، رقم خوردن این اتفاقات در جریان برگزاری مسابقات قهرمانی آسیا به میزبانی تهران بود. جالب اینکه انتصاب سرپرست جدید هم پس از برگزاری نخستین دیدار تیم ملی مقابل روسیه در جام جهانی ۲۰۱۹ ژاپن صورت گرفت. از همه جالبتر اینکه ثبتنام از نامزدهای انتخابات فدراسیون والیبال یک بار به تعویق افتاد و دلیل آن هم برگزاری مسابقات بود! چگونه است که ثبت نام از نامزدها در کار فدراسیون و تیمهای ملی خلل ایجاد میکند اما انتخاب سرپرست در هنگام برگزاری رقابتهای جام جهانی مشکل ساز نیست و از نظر وزارت ورزش اقدامی به موقع محسوب میشود!؟
نقشی را که به داریوش ارجمند نرسید، بهروز شعیبی به ارث برد
پایگاه خبری خبرآنلاین در این گزارش با نگاهی به فیلمها و سریالهایی که درباره کوچک جنگلی ساخته شد، آورده است: در میان تمامی اتفاقات پرهیاهو و پیچیدهای که در تاریخ معاصر رخ داده است، همیشه برخی از وقایع و شخصیتها بیشتر در کانون توجهات قرار گرفته و نقش محوری سریالها و فیلمهای بسیاری بودهاند، یونس استادسرایی، معروف به میرزا کوچک خان یکی از همین شخصیتهاست که با پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از سوژههای مورد علاقه فیلمسازان برای روایت برگی از تاریخ ایران بدل شد؛ علاقهای که پس از گذشت بیش از ۴۰ سال هنوز هم در کارگردانان ایرانی، رد و نشانش به جا مانده است.
ولیالله مومنی، اولین میرزا کوچک خان سینما: اولین فیلمسازی که به داستان زندگی کوچک جنگلی به عنوان سوژه یک فیلم سینمایی نگریست، امیر قویدل، کارگردان فقید سینمای ایران است که در قالب دو فیلم «میرزا کوچک خان» و «سردار جنگل» به روایت مبارزات نهضت جنگل پرداخت. این دو فیلم در سال ۶۲ ساخته شد و زندگی این مبارز را تا زمان مرگ به تصویر کشید. اما نکته جالب توجه این دو فیلم را در کارگردانی نباید جستوجو کرد بلکه باید از پشت دوربین به جلوی دوربین آمد، جایی که ولیالله مومنی به عنوان نخستین بازیگر سینمای ایران در قامت کوچک جنگلی به ایفای نقش پرداخت. مومنی به واسطه فیزیک و چهره مناسبش برای ایفای نقشهای تاریخی، توسط قویدل برای این نقش انتخاب شد و با بازی خوب خود توانست خاطره خوشی را در ذهن مخاطبان به یادگار بگذارد.
نقشی که به ارجمند نرسید و علیرضا مجلل بازی کرد: در همان ایام، تلویزیون هم تصمیم به ساخت سریالی درباره مبارزات کوچک جنگلی گرفته بود که پروداکشن تاریخی و جنگی این سوژه نیازمند حضور عواملی کاربلد و باتجربه بود و به همین دلیل نام سه کارگردان پیش از انقلاب برای ساخت این اثر به میان آمد؛ علی حاتمی سازنده «سلطان صاحبقران»، ناصر تقوایی کارگردان «دایی جان ناپلئون» و همایون شهنواز خالق «دلیران تنگستان». در نهایت اما به دلیل مشغله حاتمی برای ساخت «هزار دستان»، قرعه به نام تقوایی افتاد و او فیلمنامه را با نگاهی به داستان «مردی از جنگل» نوشته احمد احرار، به رشته تحریر درآورد. اما این پروژه هرگز با تقوایی به پایان نرسید، درباره این اتفاق نظرات مختلفی مطرح شده است، از طولانی شدن سریال به دلیل وسواس این کارگردان گرفته تا شایعه فیلمبرداری حدود ۴۰ تا ۵۰ دقیقه از پروژه. با تمام این تفاسیر، بهروز افخمی به عنوان گزینه جدید جایگزین تقوایی شد و با بازنویسی فیلمنامه براساس کتاب «سردار جنگل» نوشته ابراهیم فخرایی، مجموعه را تولید کرد. اتفاق ویژه این سریال هم به بازیگر نقش میرزا کوچک خان مربوط میشود، چرا که بازیگر مدنظر تقوایی برای ایفای این نقش، داریوش ارجمند بود که آمادگیهای ابتدایی را هم برای ایفای این نقش کسب کرده بود اما با روی کار آمدن افخمی، این شانس برای همیشه از او گرفته و بلیت علیرضا مجلل برای بازی در نقش این سردار گیلانی، برنده شد.
محمد صادقی، میرزا کوچک خانی که ماندگار نشد: پس از گذشت حدود ۲۰ سال از ساخت سریال «کوچک جنگلی»، این بار محمد ورزی تصمیم گرفت در بخشی از سریالی به نام «عمارت فرنگی» که در سال ۸۸ ساخته شد، به زندگی این مبارز گیلانی بپردازد. داستان این سریال بر اتفاقات دوران سلطنت رضاخان از سال ۱۲۹۶ تا ۱۳۲۰ متمرکز است که با امضای قرارداد ۱۹۱۹ آغاز میشود که وثوقالدوله آن را به سرانجام رساند، اما مدرس به شدت با آن مخالفت کرد و این مخالفت باعث به وجود آمدن موجی از اعتراضهایی شد، اعتراضاتی که وثوقالدوله را وادار به لغو قرارداد کرد.
بهروز شعیبی، میرزا کوچک خان دهه ۹۰: در نهایت آخرین بازیگری که قرعه به نامش خورد تا نقش میرزا کوچک خان جنگلی را در سریال «گیلهوا» ایفا کند، «گلیهوا» اثری به کارگردانی اردلان عاشوری است که به زیست مردم خطه گیلان در سال ۱۲۹۷ میپردازد، عاشوری در این سریال نگاهی هم به زندگی و مبارزات میرزا کوچک خان داشته است. این سریال بهزودی با پایان سریال «ستایش۳» از شبکه سه پخش خواهد شد.
فدراسیون فوتبال ایران نگران بازی تیم ملی در عراق نیست؟
به گزارش وب سایت خبری پارسینه؛ بیست و سوم آبان ماه تیم ملی فوتبال ایران در دیداری حساس باید به مصاف تیم ملی عراق در شهر بصره برود؛ ورزشگاهی پنج ستاره و مدرن که سال گذشته در بصره افتتاح شد برای همه فوتبالدوستان هیجان زیادی دارد تا تیم ملی را در این استادیوم شیک ببینند، اما این روزها شرایط سیاسی عراق طوری است که همه فوتبالیها را نسبت به برگزاری این مسابقه در شهر بصره نگران کرده است.
تیم ملی ایران بعد از شکست یک بر صفر مقابل تیم ملی بحرین با شش امتیاز در جایگاه سوم قرار گرفته و باید حتما از عراق سه امتیاز را بگیرد وگرنه شرایط صعود به دور بعد مرحله انتخابی جام جهانی سخت خواهد شد. با این شرایط، اما فدراسیون فوتبال ایران هنوز درخواستی مبنی بر بازی در کشور ثالث به میزبانی عراق را نداده است.
فصل گذشته تیم فوتبال ذوب آهن در لیگ قهرمانان اسیا در کشور عراق به میدان رفت که چند تماشاگر به داخل زمین پریده و بازیکن ذوب را کتک زدند و عدم امنیت عجیب در این کشور را به رخ کشیدند! فدراسیون فوتبال ایران میتواند با استفاده از این مستندات و البته عدم امنیت در این کشور به دلیل تظاهراتهای اخیر درخواست بازی در کشور ثالث را بدهد.
فدراسیون فوتبال عراق رسما اعلام کرد بازی تیم ملی این کشور برابر ایران در چارچوب انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ بدون هیچگونه تاخیری برگزار خواهد شد. حسین الخرسانی، یکی از اعضای فدراسیون فوتبال عراق درباره اخبار منتشر شده مبنی بر تعویق بازی تیم ملی فوتبال این کشور برابر ایران با توجه به حوادث اخیر عراق به شبکه تلویزیونی السومریه نیوز گفت: «بازی تیمهای ملی فوتبال عراق و ایران در مرحله انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ در زمان مقرر برگزار خواهد شد. ورزشگاه بصره هم از هر نظر آماده میزبانی از این بازی است. بازیهای هفته پنجم لیگ برتر فوتبال عراق نیز با توجه به ثبات شرایط این کشور ظرف روزهای آینده برگزار میشوند.» تیمهای ملی فوتبال عراق و ایران روز ۲۳ ماه آبان در چارچوب بازی هفته چهارم گروه C. انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ در ورزشگاه بصره به مصاف هم میروند.
لاسجردی: با عربستان فعلی به مفاهمه ای بزرگ نخواهیم رسید
وب سایت خبری شفقنا در گفت و گو با حسن لاسجردی، کارشناس امور بین الملل، آورده است: این کارشناس مسائل بین الملل معتقد است: پیش بینی من این است که ما با عربستان فعلی نمی توانیم گفتگویی فراگیر و همه جانبه که کشورهای منطقه بتوانند از منافع آن استفاده کنند، داشته باشیم. چنین گفتگوهایی در شرایط فعلی به نظر بسیار بعید می رسد.
حسن لاسجردی اظهار داشت: بحران ایران و عربستان با توجه به تجربه ای که در یکی دو سال اخیر از هیات حاکمه عربستان داشتیم نشان می دهد که شاید نشود با این عربستان به مفاهمه ای بزرگ رسید. به این معنا که اگر به یاد داشته باشید در زمان امیر عبدالله گفتگو و روابطی که بین او و آقای هاشمی بود توانست دوره ای مناسب در مدیریت بحث نفت و مسائل جهان اسلام و روابط فی مابین را فراهم کند و ایران و عربستان در آن دوره بحث های خوبی را مدیریت کردند. با توجه به نوع نگاه بن سلمان ولیعهد به تحولات منطقه و خریدهای تسلیحاتی اش از آمریکا و نگاه های داخلی عربستان به نظر نمی رسد بتوان با این تیم به قرارداد بلند مدتی رسید.
لاسجردی تصریح کرد: در تحلیل های مختلف گفته می شود که عربستان در این زمان ناچار به مذاکره است و از سر اضطرار مذاکره می کند تا بتواند کمی خود را پیدا کند، در این شرایط فکر می کنم ما باید در مذاکرات به دنبال قرارداد بزرگ باشیم و شروط بزرگی تعیین کنیم و تلاش کنیم تا امتیازات بزرگی بگیریم و نگاهی داشته باشیم که آن نگاه بتواند تحولات منطقه را مدیریت و ساماندهی کند و بتوان شرایط عربستان را بروز کرد. اگر آنها بخواهند زمانی برای تنفس بگیرند و مشکلات خود را حل کنند و دوباره به همین رویکرد برگردند که بی نظمی و بی ثباتی و برهم زدن منطقه و شلوغ کردن است ما به نتیجه نخواهیم رسید.
این کارشناس بین الملل گفت: پیش بینی من این است که ما با عربستان فعلی نمی توانیم گفت و گویی فراگیر و همه جانبه که کشورهای منطقه بتوانند از منافع آن استفاده کنند، داشته باشیم. چنین گفت وگوهایی در شرایط فعلی به نظر بسیار بعید می رسد.