چهار سال پیش در چنین روزهایی اصلاح طلبان برای حضور قدرتمند و موثر در انتخابات مجلس دهم در حال برنامهریزی بودند که نتیجه آن تشکیل سازوکاری با نام شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان بود و نتیجه شورها در این شورا، لیست امیدی بود که اعضای آن توانستند بیشترین تعداد کرسیهای بهارستان را از آن خود کنند. این اما پایان داستان نبود و پس از گذشت چهار سال و نزدیکی به انتخابات مجلس یازدهم، عملکرد آنان که با فهرست موسوم به امید وارد مجلس شدند در کانون توجه و زیر ذرهبین اصلاح طلبان و حتی اصولگرایان قرار گرفته است. بیشینه اصلاح طلبان از عملکرد فراکسیونی که به نام امید در مجلس تشکیل شد، راضی نیستند اما در کنار این نارضایتی از یاد نمی برند که تمام داشته و توان این جریان سیاسی همین اندازه بوده است. اعضای فراکسیون امید اما همگی عملکرد یکسانی نداشتند؛ برخی از آنها تکبرگهای به اصطلاح «آس» اصلاح طلبان بودند که طی چهارسال گذشته نطقها، طرح و عملکرد آنها دستکم در رسانهها منتشر و مورد بحث و تحلیل و حتی مخالفت و هجمه هم قرار میگرفت. گروه دیگر اما از همان ابتدا راه خود را از اصلاحطلبان جدا کردند و به نوعی از این جریان فکری اعلام برائت و توبه کردند. این دو گروه در منتها الیه چپ و راست خط فراکسیون امید بودند اما در این میان دو گروه دیگر هم هستند؛ گروهی که اغلب سکوت اختیار کردند و نام برخی از آنها طی چهار سال گذشته به گوش جامعه و حتی اصحاب رسانه و سیاست هم نخورد و در نهایت گروه چهارم هم چندفراکسیونیهایی هستند که به اقتضای شرایط زمانی و مکانی؛ اصلاحطلبی را انتخاب و یا طرد میکردند.
در توصیف توابین از اصلاح طلبی حجت الاسلام «محسن رهامی» عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گفته بود: «۷۰ منتخب لیست امید به محض آنکه از گیت ورودی مجلس عبور کردند و روی صندلی پارلمان نشستند به اصولگرایان پیوستند و یادشان رفت که تعهداتی داشتند، قسمنامه و صورت جلسه امضا کرده بودند. این مسئله را متأثر از عدم دخالت احزاب در بستن لیست امید میدانم.»
اصلاح طلبان ساکت هم از سوی بدنه اصلاحطلبی به شدت مورد انتقاد قرار دارند در همین زمینه «صادق زیباکلام» استاد دانشگاه درباره ساکتین اصلاحطلب مجلس گفته بود؛ باید به این سوال اساسی پاسخ بدهند که در چهارسال چندبار نطق پیش از دستور داشته و در کدام یک از نطقهایشان از مشکلات مردم سخن گفتهاند؟ و کدام موضع تأثیرگذار را داشتهاند که بتوانیم بگوییم اصلاح طلبانهاست؟
میانه این دو طیف کسانی هستند که خود را میانهرو میدانند و هرگاه لازم شد در فراکسیون امید حاضر شده و اصلاح طلب میشوند و هرگاه ضرورتی نبود در فراکسیونهای دیگر حاضر میشوند و شاید بهترین توصیف برای این دسته همان روایتی باشد که «الهه کولایی» استاد دانشگاه و فعال سیاسی گفته است که برخی از اعضای فهرست امید با پول و رانت وارد این فهرست و رقابتهای انتخاباتی و در نهایت مجلس شدهاند. با وجود این گفته کولایی چندان هم تعجبآور نخواهد بود که منافع فردی در این افراد راه یافته به بهارستان مهمتر از منافع جریان اصلاح طلب باشد.
تکبرگهای برنده اصلاح طلبان اما همانهایی هستند که تقریبا همه اصلاح طلبان در موفق بودن عملکرد آنها توافق دارند به طوری که «علی شکوری راد» دبیرکل حزب اتحاد ملت در تازهترین نشست خبری خود در این زمینه گفته است: «در مجلس افراد شاخصی هستند که مطالبات مردم را بیان کردهاند، نام نمیبرم اما حتما بدون ملاحظه نظرمان را اعلام خواهیم کرد. از نظر ما در مورد نمایندگان تهران نیمی از نمایندگان فعلی ملاک لازم برای حضور مجدد در لیست را دارند.» گرچه دبیرکل اتحاد ملت از فرد خاصی نام نبرد و تاکید کرد این افراد از سبد در دسترس اصلاح طلبان انتخاب شدهاند اما میتوان این برگهای برنده را چهره هایی مانند «محمود صادقی» و «پروانه سلحشوری» و «حمیده زرآبادی» و «قاسم میرزایی نکو» دانست که طی چهارسال گذشته پیگیریهای آن ها در امور حقوق شهروندی و رسیدگی به برخی از تخلفات قابل ملاحظه بوده است. چهره هایی مانند «علی مطهری» و «مسعود پزشکیان» هم در عملکرد قابل قبولی داشته اند.
ساکتین یا توابین؟
طی چهار سال گذشته گرچه انتقاد از فراکسیون امید و شورای عالی سیاستگذاری به دلیل ارائه فهرست امید، میان بدنه اصلاح طلب و راس تصمیمگیر، موضعی مشترک بوده است اما سیبل این انتقادات به ویژه در یک سال گذشته، تفاوت کرده است. برخی از اصلاح طلبان به ویژه در سطح تصمیمگیران و راس هرم اصلاحات؛ دلیل ناکامی نسبی فراکسیون امید را عملکرد توابین میدانند در حالی که برخی دیگر و طیفهای نزدیک به بدنه و افکار عمومی اصلاح طلب، طیف ساکتین را مقصر ناکارآمدی فراکسیون امید مطرح میکنند. «بهزاد نبوی» از چهرههای شاخص اصلاح طلب را در همین دسته میتوان قرار داد. او در این زمینه گفته است: «بعضی از دوستان تصورشان این بود که هر کس که نامش در لیست امید است باید یک اصلاح طلب دو آتشه باشد. فکر میکردند مثلا آقای علی لاریجانی که کاندیدای قم شده است، فردا باید بیاید و پرچم اصلاحطلبی را در مجلس به دست بگیرد. آقای جلالی، آقای نعمتی و آقای مطهری که ما آنها را کاندیدا کردیم، فردا بایستی برای اصلاح طلبها سینه بزنند. یعنی هر کس که در لیست امید بود باید در مجلس عضو فراکسیون امید و در تمام تصمیمات با آنها هماهنگ میشد.»
جوانترهای اصلاح طلب هم دلیل عملکرد فراکسیون امید را نه بدعهدی برخی نمایندگان تواب از اصلاحات بلکه، سکوت ساکتین و بهره جویی میانهها می دانند. این طیف از اصلاحطلبان شورای عالی سیاستگذاری را نه به دلیل ائتلاف با جریانهای دیگر بلکه به دلیل سکوت برخی از چهرههای اصلاحطلب در مجلس مورد انتقاد قرار می دهند. اما شورای عالی سیاستگذاری هم درباره شیوه بستن لیست و هم عملکرد فراکسیون امید در مجلس معتقد به سقف توان است و میگوید در هر دو موضوع اعضای شورای عالی و فراکسیون حداکثر توان خود را به کار گرفته اند.
نسخه اصلاحات برای تکرار نشدن
در هر صورت این روزها طیفها و احزاب اصلاحطلب کم یا زیاد همه منتقد عملکرد فراکسیون امید هستند و شاید به همین دلیل است که کارگروه های مختلفی برای پایش عملکرد آن تشکیل شده است و ارزیابی عملکرد تک تک این نمایندگان در هر کدام از احزاب اصلاح طلب انجام میشود. همچنین شاید به همین دلیل است که تئورسینهای این جریان، استراتژی انتخاباتی خود را، خودداری از ائتلاف با دیگر جریانها سیاسی و بسنده کردن به فهرست حداقلی اما اصیل اصلاح طلب تعریف می کنند. از رهگذر چنین تصمیمی اصلاح طلبان شاید بتوانند از وضعیت آونگی در سیاست عبور کنند اما اینکه چنین فهرست حداقلی بتواند و یا بخواهد از استراتژی سکوت به فعالیت حداکثری صعود کند نکته مهمی است که اصلاح طلبان در فهرست بندی آتی خود باید به آن توجه ویژه کنند.