روزنامه شرق در گفت وگویی با جواد یارجانی مدیر کل پیشین امور اوپک وزارت نفت، آورده است: برنامهریزی علیه ایران برای حذف از آینده اقتصاد جهانی در راه است، سؤال اینجاست که چه برنامهای در کشور برای آن وجود دارد؟ در شرایطی که ایران در تحریم است و نمیتواند از سرمایهگذاری کشورها در صنعت نفت بهعنوان یک صنعت ملی بهرهمند شود، این کارشناس بینالمللی انرژی تأکید میکند میتوان از طریق ایجاد پروژههای امانی (نفت در برابر پروژه)، از این تحریمها عبور کرد و مسیر توسعه ایران را متوقف نکرد. به گفته او، یکی از محلهای سرمایهگذاری در ایران بهویژه در این صنعت میتواند استفاده از سرمایه ایرانیان خارج از کشور باشد و بر این اساس نیز میگوید: «ایرانیهای خارج از کشور را هم نباید فراموش کنیم چون میتوانند با منابع عظیمی کمک کنند.
مطمئنا افرادی در داخل و بهویژه خارج، سعی میکنند ایران از این منبع که میتواند از نفت هم مهمتر باشد، محروم بماند و ایرانیها نتوانند نقش مهمتری بازی کنند».
یارجانی تأکید دارد: «باید با چنگ و دندان به صنعت نفت بهعنوان یک پروژه ملی نگاه کنیم.» که «اگر از این نظر به حاشیه رانده شویم، به هدفشان رسیدهاند».
اتفاقات سیاسی اخیر از جمله حمله به نفتکش ایرانی، پیشتر حمله به آرامکو و... از بعد ژئوپلیتیکی چه اثری روی بازار نفت میگذارد و قیمت را چقدر متأثر میکند؟
سطح قیمت نفت را در بازارهای بینالمللی، بورسهای نفت شناختهشده دنیا بهویژه در نیویورک و لندن تعیین میکنند و تحولات ژئوپلیتیکی از عوامل تأثیرگذار در آن است؛ بهویژه وقتی این تحولات، مستقیما عرضه نفت را تحت تأثیر قرار دهند. در نتیجه دو موردی که اشاره کردید، خصوصا حمله موشکی به تأسیسات نفتی آرامکو از اتفاقات نادری بود که اگر شرایط بازار نفت به گونه دیگری بود و توازن فعلی را برای عرضه و تقاضا نداشت، این اتفاق بهتنهایی میتوانست قیمتهای نفت را با شوک بزرگی روبهرو کند که البته شاهد این اتفاق برای چند روز اول بودیم که قیمتها تا ۱۵ درصد افزایش داشت که در چهار ماهه قبل از آن بالاترین رقم بود، چراکه حدود پنج درصد از عرضه جهانی را که ۵.۷ میلیون بشکه در روز است، یکباره از بازار حذف کرد.
در ماجرای جنگ ایران و عراق، با حمله عراق به کویت و آتشسوزی گسترده در چاههای نفتی کویت، قیمت نفت بهشدت افزایش یافت. چر این بار افزایش قیمت متوقف شد؟
دلایل مختلف دارد؛ اول اینکه کمبود عرضه در دنیا نبود و عرضه حتی از تقاضا بالاتر بود. کشورهای مصرفکننده توانستهاند منابع تأمین نفت خودشان را تنوع ببخشند، صحبت استفاده از ذخایر استراتژیک آمریکا از طرف مقامات آن کشور و امکان دستیابی عربستان به ذخایر خودش، نگرانی کشورهای مصرفکننده را کاهش داد و افزایش قیمتی که اشاره شد، تداوم نداشت. در حال حاضر، عرضهکنندگان متنوع شدهاند، نقش اوپک بهویژه عربستان بهعنوان تولیدکننده و متوازنکننده بازار کمرنگ شده است، آمریکا بهعنوان بزرگترین تولیدکننده جای عربستان را گرفته، ذخایر عظیم استراتژیک نفتی دارد و بهعنوان یکی از بزرگترین مصرفکنندگان دنیا از مصرف نفت خاورمیانه بینیاز است. در سالهای اخیر نقش گاز هم خیلی نسبت به گذشته در تأمین انرژی کشورهای مصرفکننده افزایش پیدا کرده است؛ بهویژه LNG بسیار اهمیت یافته و تولید LNG در خیلی از پتروشیمیهای دنیا جایگزین فراوردههای نفتی شده است. برای مثال، از سال ۲۰۱۵ به بعد، گاز بهعنوان مهمترین منبع اصلی تولید برق آمریکا شناخته میشود. نقش سایر منابع تولید انرژی مثل تجدیدپذیرها و تنوع آنها هم نباید فراموش شود. مثلا در اتحادیه اروپا، سهم انرژی اتمی، انرژیهای غیرفسیلی تجدیدپذیر به رقم صد درصد نزدیک شده است و گفته میشود اگر آلمان مجبور به استفاده از نیروگاههای اتمی برای رسیدن به اهداف مبارزه با گرمایش زمین شود، این سهم بالاتر خواهد رفت. حتی مصرفکنندگانی که جزء کلوپ کشورهای توسعهیافته نیستند مثل چین، نزدیک به صد میلیارد دلار در سال برای تولید انرژیهای پاک سرمایهگذاری میکنند که نیمی از رقم این سرمایهگذاری در سطح جهان است.
هند هم در حال حرکت در این مسیر است. این عوامل مشخص میکند چرا افزایش قیمت ادامه پیدا نکرده است. عامل مهم دیگری هم وجود دارد. از عوامل تأثیرگذار در بورسهای نفتی که عمدتا WTI در نیویورک و برنت در لندن است، نحوه انعکاس خبر یا واقعهای که اتفاق افتاده در رسانههای تخصصی نفتی است. در بازارهای لندن و نیویورک، بازیگران متفاوتی وجود دارند. تولیدکنندگان و برخی از مصرفکنندگان بزرگ مثل ایرلاینها هم در این بازار وجود دارند. یکی از فواید بازارهای بورس آینده این است که سهامداران میتوانند در برابر بالا و پایینشدن قیمتها، خودشان را بیمه کنند که به آن هجینگ (Hedging به معنای بیمه قیمت در مقابل خطرات احتمالی ناشی از نوسانات قیمت در بازار است) میگویند. عدهای هم هستند که نقش عمدهای دارند مثل شرکتهای سرمایهگذاری مالی خیلی بزرگ میلیاردی که بهخصوص در اروپا و آمریکا هستند که فقط برای بورسبازی وارد میشوند، یعنی سهام میخرند و در صورت افزایش قیمت آن را میفروشند و وقتی قیمت پایین میآید، از بازار خارج میشوند. کاملا مشخص است بازیگران متفاوتی در آنجا هستند. اتفاقی مثل حمله به تأسیسات نفتی آرامکو وقتی رخ میدهد، بستگی به این دارد که اخبار چطور منعکس میشوند. آیا میتوانند بگویند اتفاق خیلی عمیق بوده است یا آرامش به بازار برمیگردد.