او مانند تمام کسانی که در منطقه شمشک زندگی میکنند اسکی را ورزشی موروثی میداند که از کودکی با آن آشنا میشوند. «محمدحسین کیاشمشکی» روز سهشنبه به خبرنگار ایرنا گفت: از هفت سالگی با رشته اسکی آشنا شدم و تا ۲۲ سالگی در این حوزه فعال بودم، فعالیتی که برای قهرمانی و کسب عنوان نبود بلکه یک تفریح و سرگرمی برای من به شمار میرفت. اما در ۲۲ سالگی اتفاقی در زندگی رخ داد که خانهنشین شدم. این اتفاق موجب شد تا به خاطر ضایعه نخاعی ویلچر نشین شوم و توان راه رفتن بدون کمک گرفتن عصا از من سلب شد. از آن تاریخ به بعد تمام زندگیم تحت تاثیر این اتفاق قرار گرفت و کارم را نیز از دست دادم.
شمشکی جوان ۲۹ ساله اهل شمشک هفت سال پیش به دلیل سرعت زیاد و هم چنین نبود محافظ و تشک به دکل پیست اسکی برخورد کرد و دچار ضایعه نخاعی شد.
هنوز خاطرات تلخ روزهای مصدومیت و ساعت مصدومیتش را به خوبی به یاد دارد. عنوان میکند: اوایل شناختی از مشکلات معلولان ضایعه نخاعی نداشتم اما پس از ۲ سال خوابیدن بر روی تخت به این باور رسیدم که پاهایم دیگر آن توان سابق را ندارد و بیشتر بافت و ماهیچههای آن از بین رفته است. احساس ناتوانی در حرکت موجب شده بود تا هفتهها با این مشکل کلنجار بروم اما در نهایت پذیرفتم که دیگر مثل سابق نمیتوانم باشم. اما این به معنای ناامیدیم از زندگی نبود بلکه با مشاهده برخی دیگر از معلولان نخاعی به این باور رسیدم که باید از تخت بیماری جدا شوم.
چند جلسه فیزیوترابی و مشاوره درگیری ذهنی شمشکی را کم می کند. روزها سخت است و این اسکی باز دیگر مانند گذشته نمیتواند راحت نشست و برخواست داشته باشد، اما یکباره جرقهای در ذهن او شکل خواهد گرفت که وی را تشویق به برخواستن میکند. گذشتههایی را در ذهن مجسم میکند که در پیست اسکی مشغول بود و در کنار این رشته کوهنوردی را به صورت هفتگی دنبال میکرد. سخت بود از جا بلند شدن اما او عصا را در دست گرفت و بلند شد. برایش سخت بود که اطرافیان او را معلول خطاب کنند لذا سودای فتح قلل مرتفع را دوباره در سر پروراند. این تلاش پس از ماهها جواب داد هر چند که روزهای نخست بسیار سخت سپری میشد.
هر چند که پس از سه سال از مصدومیت به محل کار برمیگردد اما توان جسمی و برخی از شرایط کاری موجب شد تا وی به خاطر معلولیت نتواند به کار خود ادامه دهد. وی هم اکنون تحت مستمری بیمه از کارافتادگی قرار دارد.
در یک سال گذشته پنج قله مهم کشور را فتح کرده که قله سبلان سومین قله مرتفع ایران یکی از آنان است. در بین این پنج قله چهار تا از آنها بالای چهار هزار متر بود و یکی هم سه هزار متری. اراده آهنین محمدحسین بر معلولیت غلبه کرده است و او دیگر آن ویلچرنشین سابق نیست بلکه معلولی است که در تلاش است تا با ابزار ورزش محدودیتها را دور بزند محدودیتی که ناخواسته بود و موجب شد تا وی وداع تلخ با پیست اسکی شمشک داشته باشد. پیستی که دیگر نمیتواند میزبان این اسکیباز باشد، زیرا ضایعه نخاعی موجب ضعیف شدن پاهای شمشکی شده است.
پس از هفت سال پذیرش معلولیت هنوز برای او مانند دیماه سال ۱۳۹۲ است. دوست ندارد جامعه او را به چشم یک معلول نگاه کند بلکه به دنبال آن است تا با فتح قلههای مرتفع نشان دهد که هنوز تواناییهای گذشته در او وجود دارد.
وقتی با این سوال مواجه شد که چرا در ورزشهای پارالمپیکی شرکت نمیکند؟ عنوان کرد: نمیخواهم معلول باشم و به چشم یک معلول مرا نگاه کنند. میگویم بسیاری از نامداران ورزش ایران مانند سیامند رحمان، زهرا نعمتی و سایر ورزشکاران، شرایط بدتر از شما دارند اما اکنون در سطح جهان نامی شناخته شده هستند اذعان میکند: تمام این مسائل را میپذیرم و کسی منکر افتخارآفرینی این بزرگان ورزش نیست اما واژه معلولیت برایم سنگین است.
کوهنوردی را با شرایطش سخت و طاقت فرسا میداند اما باور دارد اگر این رویه را ادامه دهد بدون شک دیگر معلولان ضایعه نخاعی از کنج خانهها بیرون خواهند آمد و فعالیت ورزشی را دنبال میکنند. از مسوولان کمک میخواهد، کمکی که کمتر مادی است. میگوید هزاران معلول ضایعه نخایی در ایران وجود دارد که اگر شرایط برای آنان فراهم شود بدون شک به فعالیتهای ورزشی روی خواهند آورد.
«محمدحسین شمشکی» بر آینده برنامه دارد، برنامهای که مرتفعترین قله ایران را نشانه رفته است. قرار است در سال ۱۳۹۹ قله دماوند را فتح کند. عنوان میکند که کوهنوردی با ضایعه نخاعی یکی از سختترین کارهای ممکن است. سراغ ندارم کسی در ایران یا جهان این کار ار انجام داده باشد. او برای فتح یک قله سه هزار متری ۱۲ ساعت سخت را پشتسر میگذارد.
مشکلات شمشکی تنها به ضایعه نخاعی منتهی نمیشود بلکه با شکلگیری این مشکل، کوهی از مشکلات پیش روی او قرار گرفته است. ابتدا فیزیوتراپی که برای بهبودی او تلاش زیادی کرد چشم از جهان فرو بست و در ادامه با توجه به شرایط جسمی که داشت کارش را از دست داد. با دست دادن کار تمام درآمد او به حقوق از کارافتادگی منتهی شد و در کوتاه مدت پدر که یاور و پشتیبانش بود چشم از دنیا فرو بست مجموع این چند مشکل شمشکی را به دیماه ۹۲ برمیگرداند.
این اسکی باز معلول تصریح کرد: مشکل من فقط ضایعه نخاعی نیست بلکه این مشکل آغازی بر تمام مشکلاتی بود که با آن دست و پنجه نرم کردم و در ادامه نیز وجود خواهد داشت. اگر پدرم نبود نمیتوانستم بر این همه مشکل غلبه کنم اما اکنون دیگر او نیست و باید خودم بر تمام مشکلات غلبه کنم.
عاشق مسافرت است و می گوید: با این شرایط جسمی بیش از ۸۰ درصد از استانها و مناطق تفریحی کشور رفته است.