تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۶

تهران- ایرنا- برخی بازیگران منطقه، در پس ناکامی های ۷ ساله در سوریه، عراق و لبنان، حالا راسا و آشکارا میدان دار دو صحنه عراق و لبنان شده و در قامت حامی معترضانی ظاهر شده‌اند که تا دیروز برای قطع سرهایشان تروریست اعزام می‌کردند؛ روزنامه رسمی سعودی عکاظ روز یکشنبه تیتر زد: "لبنان و عراق ... انقلاب های برحق".

دولت های ثروتمند عرب همچنین سایر دولت های منطقه را نیز تهدید می کنند که اگر از اعتراض های خیابانی در بیروت و بغداد حمایت نکنند، طوفان عراق و لبنان گریبان آنها را هم خواهد گرفت (الشرق). این روزنامه سپس فریاد بر می آورد که "عراق برای کرامتش به خونخواهی برخاسته است، فریاد رسی نیست؟" این شعارهایی آشناست ، آنها که سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ اخبار و رویدادهای عراق را دنبال کرده اند، خوب می دانند همین شعارها برای چادرهایی سر داده می شد که داخل آن را گروه تکفیری و تروریستی داعش پر کرده بود.

هرکس فراموش کرده باشد، قطعا اهالی مرکز و جنوب شیعه عراق یادشان هست که در سال ۲۰۱۵ زمانی که قرار بود نیروهای امنیتی و ارتش عراق عملیات آزادسازی فلوجه را شروع کنند، دولت های منطقه ای حامی داعش چقدر کارشکنی کرده و عملیات را عقب انداختند.

در چارچوب همین سیاست ،‌رسانه های عرب زبان الشرق (قطر)، عکاظ (عربستان) ، الرای(کویت) ، الشرق الاوسط (انگلستان)، ایندپیندنت عربی (انگلستان)، ۱۸۰ درجه (لبنان)، العرب آنلاین(انگلستان)، العربی الجدید(انگلستان) و القدس العربی (انگلستان) از شنبه این هفته، توپخانه خود را به سوی بغداد و بیروت نشانه رفتند.

آنها طی هفته ها و ماه های اخیر بی وقفه افکار عمومی در عراق و لبنان را بمباران اطلاعاتی کرده اند، تا شاید عراقی ها، نقش و سهم دولت های ثروتمند خود را در تسلیح نیروهای القاعده و داعش از ۲۰۰۳ به این سو از یاد ببرند و شاید لبنانی ها فراموش کنند که چگونه سعودی ها خواستند در سال ۱۳۹۶ با دستگیری و استعفای اجباری نخست وزیرشان در سفر به ریاض، تحقیرشان کنند.

در میان هیاهوی التهابات خیابانی ، برخی حرف ها و واقعیت ها را می توان در لابلای یادداشت ها و تحلیل و تفسیرهای رسانه ای جبهه تکفیری ها ردیابی کرد، بطور مثال ایندیپندنت عربی از انگلستان به قلم یک عرب خلیج فارسی به نام سعد بن طفله العجمی نوشت : انقلاب عراق از بغداد آغاز شد، ولی در جنوب این کشور که عمدتا شیعه نشین است زبانه کشید، از این رو انقلاب عراق را می توان انقلاب شیعیان ملی گرای عراقی علیه تشیع ایرانی توصیف کرد.

طی هفته های گذشته از این دست مطالب به وفور در رسانه های عرب منطقه به چاپ رسیده است. آنها وحدت و یکپارچگی عراق و شیعیان منطقه را که برغم میلیاردها دلار سرمایه گذاری در جنگ های القاعده و داعش و حتی جنگ تحمیلی ۸ ساله صدام علیه ایران، نه تنها تکان نخورد بلکه محکمتر و عمیق تر هم شد،‌ نشانه رفته اند و حالا اصطلاح شیعه وطنی (ملی)  (اشاره به وطن عربی) در برابر شیعه سیاسی (شیعه ایرانی) را به عنوان یک کلید واژه تفرقه و تشتت ایجاد کرده اند.

جریان ضد شیعی منطقه که ریشه در وهابیت تکفیری دارد، همچنین تمام زور خود را زد تا مرجعیت را از جامعه شیعی جدا و  با تحریک جوانان پر شور و خروش، نمادهای عراق نوین تحت رهبری معنوی آیت الله سیستانی یعنی الحشدالشعبی را تخریب کند.

طی روزهای گذشته اخبار جعلی و دروغ زیادی به خورد ملت های منطقه داده اند؛ ادعا کردند معترضان توسط الحشدالشعبی هدف گرفته شدند و حتی پا را فراتر گذاشته و مدعی شدند که نیروهای ویژه ایرانی تظاهرکنندگان را در بغداد هدف قرار داده اند.

ادعای سفر و حضور قاسم سلیمانی در بغداد و بیروت نیز بطور روزانه در رسانه های غربی و عربی در خدمت همین جریان رسانه ای قرار داشته است، تا جایی که مدعی شدند همه امورات این کشورها در دست اوست، حال آنکه آنها نادانسته، نیت خود را فاش ساخته اند و مقاصد خود را نسبت به مردم عراق و لبنان عیان کرده اند.

اول اینکه با چنین ادعاهایی، عملا ملت های عراق و لبنان را تحقیر می کنند و دوم، هدف اصلی خود را که همانا ایجاد شکاف و انشقاق در جامعه شیعی است، نمایان کرده اند و کاملا حساب شده در حال زدن نمادهای شیعه در این کشورها هستند.

ثامر السبهان ، سفیر سعودی در طول سال ۲۰۱۵ در عراق ، آنقدر نمادهای شیعه و نیز مقدسات عراقی ها را از همه طیف ها و رنگ ها به سخره گرفت و مورد توهین قرار داد که سرانجام وزیر خارجه وقت عراق مجبور شد او را به عنوان عنصر نامطلوب و تفرقه افکن اخراج کند.

السبهان در روزهایی نمادهای عراق را می زد و با انجام عملیات برای آزادسازی فلوجه از دست داعش کارشکنی می کرد که هنوز بوی خون های گرم فرزندان عراق که در اسپایکر (پایگاهی آموزشی که آنجا ۱۷۰۰ پسر بچه عراقی را کشتار کردند) به زمین ریخته شده بود، در فضای عراق به مشام می رسید.

عراقی ها هنوز به یاد دارند آن خیمه های تحصن در فلوجه و الرمادی را که جریان های وابسته به دولت های ثروتمند آن را حرکت و جنبش اصیل مردمی توصیف می کردند و حتی مقتدا صدر هم آنقدر احساساتی شد که در سال ۱۳۹۲ بیانیه صادر کرد و گفت به آن چادرهای تحصن خواهد پیوست و از آنان حمایت خواهد کرد. اما زمانی زیادی نگذشت تا ملت عراق دندان های گرگ را که از منافذ آن چادرها بیرون زده بود، ببینند؛ البته اگر چه کمی دیر شده بود!

حالا هم عراقی ها توانستند تصاویر زیادی از عناصر بعثی و وابسته به سعودی ها و اماراتی ها را در شبکه های اجتماعی فاش سازند، همانها که طی هفته های گذشته بطور مستمر بر آتش خشم مردمی بنزین پاشیدند و اجازه نداده اند، دولت برای وعده هایی که داده اقدام کند؛ دولتی که سنش تازه به یک سالگی نرسیده است.

قطعا مردم عراق و لبنان مواضع و نیات ایران را با عربستان و متحدانش مقایسه خواهند کرد؛ اینکه چه کسی همه طرف ها را به خویشتنداری فراخواند؛ اعتراض را حق طبیعی معترضان دانست و رسیدگی به مطالبات آنان را در چارچوب قانون مورد تاکید قرارداد و توصیه به همه طرف ها برای برگزاری اعتراضاتی آرام کرد؟ و چه کسی بنزین بر این آتش برافروخته می پاشد؟ /