تهران- ایرنا- نامه اخیر رئیس‌جمهوری خطاب به رهبران کشورهای همسایه ادامه راهبرد همیشگی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس جهت تحقق امنیت جمعی با حضور بازیگران منطقه‌ به دور از مداخله قدرت‌های فرامنطقه‌ای است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، «علی ربیعی» سخنگوی دولت در نشست خبری روز دوشنبه ۱۳ آبان گفت: «حسن روحانی» رئیس جمهوری برای سران کشورهای حوزه خلیج فارس نامه‌هایی ارسال کرده است. وی با بیان اینکه این نامه‌ها خطاب به سران عربستان سعودی و بحرین نگاشته شده، اظهار داشت: دولت همواره تاکید داشته که به دنبال صلح و ثبات در منطقه است. همین رویکرد جان مایه نگارش نامه به پادشاهان دو کشور عربستان و بحرین بود.

ربیعی، با اشاره به ظرفیت‌های ایران در منطقه خاورمیانه، تاکید کرد: ایران دارای منافع زیادی در منطقه است و بازار کشورهای منطقه، بازاری است که می‌تواند اقتصاد مردم منطقه را پویا و فعال کند. «سیدعباس موسوی» سخنگوی وزارت امور خارجه نیز روز شنبه یازدهم آبان‌ماه ضمن تایید ارسال متن کامل نامه طرح «پویش صلح هرمز» رئیس جمهوری اسلامی ایران به سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و عراق اظهار داشت: این امر نشان دهنده جدیت جمهوری اسلامی ایران و اهمیت دادن به کشورهای منطقه در تامین ثبات و امنیت در منطقه خلیج فارس است.

پژوهشگر ایرنا با «کامران‌کرمی» کارشناس مسایل خاورمیانه در مورد نامه رئیس جمهوری به سران کشورهای منطقه گفت و گویی را صورت داد که شرح آن در ادامه آمده است.

نیاز اساسی منطقه به ثبات و کارشکنی بازیگران مداخله‌جو

کرمی در ابتدای این مصاحبه بیان داشت: نامه روحانی در چارچوب استراتژی پایدار ایران برای خلیج فارس و در ادامه سیاستی است که ایران در  خلیج فارس دنبال می‌کند؛ یعنی تحقق امنیت دست جمعی با حضور بازیگران شورای همکاری خلیج فارس به همراه عراق و به دور از مداخله قدرت های فرامنطقه ای. بنابراین «ابتکار صلح هرمز» در چارچوب سیاست و نگاهی است که ایران به امنیت این منطقه و بازیگران آن دارد.

همچنین باید گفت که این نامه در شرایطی ارسال شده که منطقه یک سطح بی سابقه ای از افزایش تنش را تجربه کرد و سعودی ها و اماراتی ها پیش بینی نمی کردند که ایران بتواند با کمک متحدین منطقه ای خود این دو کشور را تا این میزان تحت فشار قرار دهد، آن هم به دلیل نقشی که ریاض و ابوظبی در چارچوب راهبرد فشار حداکثری «دونالد ترامپ» علیه ایران ایفا می کنند. در واقع بعد از فروکش کردن بحرانی که این دو کشور را  به شدت نگران کرده بود و هزینه‌های اقدام متقابل را برای این دو بازیگر به شدت بالا برده بود، ایران این ابتکار را پیشنهاد داد و به نوعی از دوگانه یا صلح و ثبات یا تنش و درگیری برای نایبان منطقه ای آمریکا سخن گفت.

 نکته حائز اهمیت دیگر به ناکامی عربستان در منطقه و بخصوص  درجنگ یمن بر می گردد. در این نامه تاکید شده که بازیگران منطقه ای قادرند از طریق ابتکار صلح، بحران های منطقه ای را حل و فصل کنند. این پیام اشاره ای است به این موضوع که عربستان بتواند خروج آبرومندانه ای از جنگ یمن داشته باشد. در شرایطی که عربستان و امارات با توجه به افزایش سطح تنش در منطقه و همزمان بی میلی «دونالد ترامپ» برای حمایت از این کشورها دچار نگرانی و تردید شده اند، این نامه می تواند مورد توجه بازیگران منطقه ای قرار گیرد.

کرمی در بخش دیگری از این گفت وگو در خصوص تحولات عراق و لبنان و عملگرایی دولت ایران در طرح ابتکار صلح هرمز  اظهار داشت: طبیعی است که ایران  نمی خواهد حوزه های نفوذ خود در منطقه را از دست دهد یا در این کانون‌ها شاهد تنش و بحران باشد، بنابراین طبیعتا در چارچوب یک گفت وگوی منطقه ای بهتر می تواند منافع خود را تامین کند. در واقع بحرانی شدن سطح تنش بین تهران و ریاض می تواند سایر بازیگران را تحت تاثیر قرار دهد.

اگر  تنشی در منطقه به وجود آید همه بازیگران منطقه از جمله ایران را تحت تاثیر قرار می دهد و بر منافع  ایران در منطقه تاثیرگذار خواهد بود. از این رو بخشی از اتفاقاتی که در عراق و لبنان در حال اتفاق است تلاش بازیگران و گروه هایی است که  چندان تمایلی ندارند منطقه در شرایط ثبات قرار گیرد و در این فضا ایران و عربستان به سمت گفت و گوی منطقه ای متمایل شوند. در واقع بازیگران مداخله‌گر از جمله آمریکا و اسراییل و برخی بازیگران عربی چندان علاقه ای ندارند که ثبات و صلح با طرح ابتکار هرمز پیش رود.

برآورد ریاض از شرایط منطقه چیست و واشنگتن چه رویکردی در قبال مذاکرات ایران و عربستان دارد؟

این کارشناس مسائل خلیج فارس با اشاره به وضعیت عربستان در منطقه اظهار داشت: نگرانی سعودی ها این است که برداشت سایر بازیگران از جمله ایران این باشد که عربستان در موضع ضعف به ابتکار ایران پاسخ می دهد و این عملا به این معنی است که ایران دست برتر را در منطقه دارد و شرایط ضعف عربستان را  وادار به گفت وگو کرده است. بنابراین بخشی از حلقه‌های تصمیم گیری در عربستان به این مسئله معتقدند که باید با بالا بردن افزایش هزینه های ایران در عراق و لبنان، زمینه را برای بازگرداندن همزمان موازنه قدرت، موازنه تهدید و موازنه منافع در روابط با تهران ایجاد کرد و آنگاه وارد فرآیند تنش زدایی شد.

در خصوص نقش آمریکا در مناسبات ایران و عربستان باید گفت که دولت واشنگتن تمایل ندارد که پروژه فشار حداکثری علیه ایران با نزدیک شدن ریاض به تهران دچار فروپاشی شود؛ یعنی عربستان و امارات بعنوان بازوان منطقه ای راهبرد با ناامیدی که از حمایت ترامپ پیدا کرده اند، به سمت کاهش تنش با ایران حرکت کنند. بنابراین در شرایط کنونی آمریکا به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار خواهان از سرگیری روابط ایران و عربستان نیست. موفقیت مذاکرات احتمالی بین ایران و عربستان هم منوط به این است که عربستان چه تلقی از این ابتکار داشته باشد و همزمان تا چه حد بتواند استقلال عمل سیاسی خود را از آمریکایی ها نشان دهد. از این رو موفقیت ابتکار صلح هرمز منوط به برداشت عربستان از این مسئله مهم است که چه منافعی نصیبش خواهد شد و چه تاثیری در روابطش با ایالات متحده به وجود می آورد.

نقش کشورهای میانجی در روابط تهران-ریاض 

کامران کرمی با توجه به نقش کشورهای میانجی در روابط ایران و عربستان گفت: کشورهای میانجی در از سرگیری روابط ایران و عربستان پتانسیل لازم را نداشتند. از ابتدا تا حد زیادی مشخص بود که نقش بازیگران واسطه در روابط دو کشور ضعیف است. حتی پاکستان که روابط دوستانه و راهبردی‌تری با عربستان دارد تلاش کرد تا نقش میانجی را ایفا کند اما سعودی ها چندان تمایل نداشتند که این نقش را به پاکستان واگذار کنند. در واقع نگاه عربستان به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای که خود را صاحب نفوذ بالا در سطح منطقه می بینید این است که دولتی توانمند با ملاحظات خاص به شمار می آید و اگر زمانی به این نتیجه برسد که بتواند روابطی را برقرار یا قطع کند، نیازی به وساطت بازیگر ثالث ندارد؛ آن هم دولت هایی که به لحاظ اقتصادی وابسته به عربستانند.

در جمع بندی نهایی باید گفت که تلقی سعودی‌ها از ابتکار صلح هرمز این است که فرصتی است برای کاهش دادن سطح تنش و پرهیز از اقداماتی که می تواند حیات اقتصادی عربستان را در شرایط آسیب پذیری قرار دهد. اما به دلیل حاکم بودن این نگاه در عربستان که رفتار ایران در منطقه تغییر نکرده و همچنان نفوذ قابل توجهی در پایتخت های عربی دارد، مذاکره و تنش زدایی بر مبنای ابتکار صلح هرمز با چالش هایی روبرو است. همچنین تا زمانی که راهبرد فشار حداکثری برقرار است و سعودی ها علی رغم تردیدهایی که نسبت به موفقیت ترامپ دارند، با او همراهی نشان می دهند ایجاد دگرگونی اساسی در مناسبات تهران و ریاض آسان نخواهد بود.