سید هاشم صفیالدین در گفتگو با خبرنگار ایرنا، اظهار داشت: تظاهرات مردمی در عراق و لبنان از نظر بحران موجود و عوامل فشار بر مردم به یکدیگر شبیه است، به این معنی که این تظاهرات حاصل انباشت بحران ها و مشکلات زیاد اقتصادی، اجتماعی و معیشتی است که مردم را سخت تحت فشار قرار داده و به مرحله انفجار رساند.
وی تصریح کرد: در این میان برخی طرف های داخلی، منطقه ای و بین المللی و در صدر آنان آمریکا به دنبال موج سواری بر خواسته های برحق مردم هستند و این چیزی است که سید "حسن نصرالله" دبیر کل حزب الله در سه سخنرانی که از آغاز بحران در لبنان تاکنون داشته است، به وضوح و شجاعت به آن اشاره کرد و در صدد آگاهی بخشی به مردم برآمد.
رئیس شورای اجرایی حزب الله با اشاره به شکست آمریکا در جنگ های نظامی چه در عراق و سوریه وچه در یمن و نیز در موضوع معامله قرن گفت: تحریم های اقتصادی گزینه دیگری است که آمریکا به آن متوسل شد اما دیدیم که چگونه در مورد ایران این گزینه نیز بی حاصل ماند زیرا ایران با وجود چند دهه تحریم، اکنون یک کشور مقتدر و با ثبات و متکی به مردمی آگاه و رهبری مدبر است.
وی ادامه داد: در این شرایط تنها گزینه ای که برای آمریکا باقی مانده است، جنگ نرم با استفاده از سلطه بر امپراتوری های رسانه ای در دنیا است و شاهدیم که با استفاده از آن سودای ضربه زدن به لبنان، ایران، عراق و محور مقاومت را در سر دارد.
به گفته صفی الدین مردم لبنان از سر درد و مشکلات معیشتی و اقتصادی و نیز فساد گسترده و افزایش بیکاری به خیابان ها آمدند؛ فساد در لبنان به بیش از سی سال پیش باز می گردد، به این معنی که سیاست دولت های قبلی از نظر تامین معاش مردم و زیرساخت ها و تامین احتیاجات اولیه مانند تامین آب و برق و جمع آوری زباله، سیاست های شکست خورده ای است.
علاوه بر این مشکلاتی مانند بیکاری به میزان زیادی افزایش یافته است و این مشکلات چه در عراق وچه در لبنان موجب شد مردم به سر حد انفجار برسند در نتیجه تظاهرات مردمی در هر دو کشور از این نظر با یکدیگر شباهت دارد.
اما این همه ماجرا نیست بلکه آمریکا برنامه های خاصی برای تشکیل گروههای مدنی دارد و ضمن آموزش و تجهیز این گروهها از آنان حمایت مالی بعمل می آورد تا در پروژه های خاص خود از آنان استفاده کند.
شباهت تظاهرات در عراق و لبنان
آنچه در عراق و لبنان جریان دارد از دو نظر بسیار به یکدیگر شبیه است اول نیازهای معیشتی و فشارهای موجود بر مردم که آنان را به سمت انفجار برد و دوم ورود آمریکا به اعتراضات مردمی به منظور تحریک تظاهرات و سمت و سوی دادن به آن در جهت مورد نظر خود؛ بنابراین ورود آمریکا به اعتراضات مردمی در عراق و لبنان برنامه ریزی شده و هدفمند است و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارسی نیز آماده تامین مالی برنامه ها و پروژه های آمریکا در این خصوص هستند.
این صحبت ها به مذاق برخی از مردم خوش نمی آید و تصور می کنند منظور ما وجود یک توطئه در تظاهرات مردمی است حال آنکه ما دلیل اصلی تظاهرات مردم در لبنان را ریشه دواندن فساد در کشور و عملکرد ضعیف دولت های پی در پی می بینیم اما در عین حال معتقدیم آمریکا از این فساد و فشار موجود بر مردم، بهره برداری می کند تا حرکت آنان را سمت و سو دهد و این چیزی است که برای تشخیص آن باید آگاهی داشت و بین درد مردم و اهداف سیاسی تمایز قائل شد در آن صورت می توان به برون رفتی برای این بحرانها رسید.
اما درخصوص احتمال بروز خطر صف بندی یک گروه از مردم در برابر گروهی دیگر در جریان اعتراضات باید گفت، در لبنان چنین تفکری وجود ندارد، به عنوان مثال حزب الله و متحدان سیاسی آن حامیان خود را به خیابان ها نیاوردند و از این گذشته ما در خصوص صف بندی خیابان در برابر خیابان هشدار دادیم؛ اگر حزب الله به دنبال چنین اقدامی بود اوضاع بی شک متفاوت می شد حال آنکه ما ضمن تاکید بر خواسته های بر حق مردم در عین حال در مورد خطر سیاسی کردن آن هشدار دادیم و حامیان خود را از میدان های تظاهرات بیرون بردیم.
به عبارت دیگر مرحله کنونی مرحله عرض اندام و قدرت نمایی در خیابان ها نیست، زیرا اکنون به هیچ وجه زمان مناسبی برای این کار به شمار نمی آید و نباید اجازه داد دیگران از مردم برای اجرای دستور کار سیاسی آمریکا و یا طرف های داخلی شناخته شده در لبنان سوء استفاده کنند، خدا را شکر آگاهی و قدرت تشخیص مردم نیز در حال افزایش است.
حزب الله در لبنان مسئولیت بزرگی دارد
سید هاشم صفیالدین در ادامه این گفتگو اظهار داشت: ما در لبنان مسئولیت بزرگی داریم و به خوبی به آن واقف هستیم و می دانیم، مردم به میزان زیادی به حزب الله و به عبارت بهتر سید "حسن نصرالله" دبیر کل آن اطمینان دارند.
ما با آگاهی از ارزشمند بودن اعتماد مردم باید از آن به نفع ملت لبنان استفاده کنیم از همین رو در سخنرانی های سید حسن نصرالله از روز نخست بر خواسته های مردم تاکید شد و معتقدم تمام لبنانی ها می دانند بیشترین طرفی که دغدغه مردم و درد آنان را داشته است و در برابر تمام دولت های سابق ایستاد حزب الله بود و در دولت و یا پارلمان و هر مناسبت سیاسی دیگر از فقرا حمایت کرده است.
سید حسن نصرالله در نخستین سخنرانی خود بعد از آغاز اعتراضات مردمی خطاب به مردم گفت، آنچه انجام داده اید خوب است اما باید هوشیار باشید.
در دومین سخنرانی نیز هشدار ایشان کاملا روشن و واضح بود و لبنانی ها نیز خود شاهد بودند که چگونه این تکاپوی صادقانه به سمت تحقق اهداف سیاسی داخلی و منطقه ای و در راستای تحقق منافع آمریکا در حرکت است، از همین رو سید حسن نصرالله با آگاهی بخشی بیشتر در صدد حل این مشکل برآمد زیرا آگاهی و هوشیاری مردم در این مرحله حائز اهمیت زیادی است تا مسائل با یکدیگر در هم آمیخته نشود.
سید هاشم صفی الدین در توضیح این مطلب گفت: در روزهای نخست تشخیص مسائل اندکی سخت است اما با گذشت زمان بهتر می توان روند امور را تشخیص و توضیح داد، زیرا نسبت به مرحله اول برخی مسائل روشن تر می شود و بر این اساس حاصل سخنرانی دوم سید حسن نصرالله این بود که مردم دو رویکرد مختلف در تظاهرات یعنی طرح خواسته های صادقانه و برحق از یک سو و تلاش برخی برای بهره برداری سیاسی از تظاهرات مردمی از سوی دیگر را تشخیص دادند.
تیر کینه آمریکا مقاومت را نشانه رفته است
با در نظر گرفتن اینکه بحران در لبنان هنوز تمام نشده است، مهم ترین موضوع در شرایط کنونی رسیدن به یک برون رفت صحیح است و اینکه چهره زشت برخی طرف ها به ویژه آمریکا که به دنبال سوء استفاده از درد مردم هستند، برملا شود و بر این اساس در سخنرانی سوم دبیر کل حزب الله، راه حل بحران ارائه شد. رئیس شواری اجرایی حزب الله یادآور شد: آمریکا در ۱۰ سال گذشته در منطقه ما چه در عراق و سوریه و یمن و چه در لبنان و فلسطین بحران های زیادی را تجربه کرده و زیان های سنگینی را متحمل شده و اکنون به دنبال جبران این شکست ها و سرمایه گذاری بر درد مردم در لبنان است، تا تیر کینه توزی خود را به سمت مقاومت و متحدان سیاسی آن نشانه رود، اما بسیاری از افراد در تکاپوی مردمی به دلیل آگاهی و منطق به این نکته واقف هستند و ما از این آگاهی و پاسخگویی آنان به سخنرانی سید حسن نصرالله قدردانی می کنیم.
اینکه نصرالله در سخنرانی خود بر اقتدار مقاومت تاکید کرد، حامل این پیام است که اگر کسی تصور می کند در شرایط کنونی می تواند مقاومت و قدرت آن را نشانه رود، در اشتباه است.
به عبارت بهتر کسی که نه با جنگ نظامی و نه تحریم و محاصره اقتصادی نتوانست در مقاومت خللی وارد کرده و وجهه آن را خدشه دار سازد، اکنون سودای این را در سر دارد که با استفاده از درد مردم، برخی لبنانی ها را علیه مقاومت سوق دهد و ما با علم به این موضوع به آنان اعلام می کنیم که در اشتباه هستند.
سیاست آمریکا در عین اینکه سیاستی اشتباه و غیرانسانی و غیر اخلاقی و درخدمت منافع خود و اسرائیل است، سیاستی احمقانه است؛ این از حماقت آمریکا است که تصور می کند می تواند با تکیه بر درد و رنج مردم اهداف بزرگی را محقق سازد و قدرت راهبردی حزب الله و نیز محور مقاومت در منطقه را سلب کند و بر این اساس بود که سید حسن نصرالله در سخنرانی اخیر خود اعلام کرد: " شما توهم دارید و به خطا رفته اید" زیرا مردم از سر درد و مشکلات معیشتی و اقتصادی به خیابان ها آمده اند اما بیشتر آنان حامی مقاومت بوده و به آن افتخار می کنند.
سید هاشم صفی الدین تصریح کرد: هرچند در تظاهرات مردم شاهد مواردی از توهین و ناسزاگویی علیه مقاومت بودیم اما این افراد در برابر پول این کار را کردند، به این معنی که به آنان پول داده شده بود که علیه مقاومت شعار داده و به آن ناسزا بگویند، این موارد همه از کارهای آمریکا و برخی کشورهای احمق منطقه است زیرا در برخی نظام های حاکم جهان عرب اگر به پادشاه توهین و ناسزایی شود، از نظر آنان یعنی دنیا زیرورو شده است و بر این اساس تصور می کنند اگر به مقاومت ناسزا بگویند یعنی مقاومت را به لرزه در آورده اند و اهداف خود را محقق ساخته اند حال آنکه این اقدامات مقاومت را منسجم تر می سازد.
رئیس شورای اجرایی حزب الله در خصوص بستن راهها در جریان تظاهرات لبنانی ها اظهار داشت: باید گفت برخی طرف ها زمانی که احساس کردند در میادین و خیابان ها ضعیف هستند، به این گزینه متوسل شدند.
البته در روزهای نخست تظاهرات چیزی غیر از آن بود که در روزهای بعدی شاهد بوده ایم و برخی به موج سواری بر تظاهرات متوسل شدند اما صبر دولت لبنان و رئیس جمهور و نیز طیف گسترده ای از گروههای سیاسی و سخنرانی های سید حسن نصرالله و شجاعت ایشان موجب شد، این افراد احساس کنند روند امور در حال برملا شدن نقشه های آنان است از همین رو به اقداماتی نظیر بستن راهها متوسل شدند؛ اقدامی غیر اخلاقی که در جریان آن به شکل توهین آمیز با مردم رفتار شد.
به هر حال با گذشت زمان آنچه حزب الله در مورد آن هشدار داده بود، روشن تر شد و دیدیم که برخی رسانه ها و شخصیت ها و برخی رهبران جنبش مدنی از وضعیت موجود احساس نارضایتی و تنفر کردند، زیرا کسانی که راهها را مسدود می کردند با رویکرد کاملا سیاسی به این اقدام متوسل شدند و با این کار خود را رسواتر کردند و در تنگنای واقعی قرار دادند چرا که این افراد در لبنان سابقه بدی دارند و مردم آنان را می شناسند و ازسابقه بد آنان می ترسند.
سید هاشم صفی الدین در خصوص تشکیل دولت در لبنان گفت: باید شکل دولت آینده را به نتیجه رایزنی هایی که در این خصوص جریان دارد، واگذار کرد و دلیلی ندارد لبنانی ها بر سر این موضوع اختلاف داشته باشند زیرا رایزنی هایی که در جریان است، شکل دولت را تعیین خواهد کرد.
اکنون طرف های سیاسی مختلف لبنان رایزنی های جدی را با یکدیگر آغاز کرده اند و تلاش دارند به نتیجه ای برسند که پاسخگوی خواسته های مردم باشد و مانع از دخالت سیاسی آشکار برخی طرف ها در اعتراضات مردمی شوند.
درک اشتباه آمریکا از واقعیت های لبنان
نکته قابل توجه اینکه هدف آمریکا در لبنان معروف و شناخته شده است به این معنی که آمریکا در نظر دارد لبنان صحنه آرامی برای دشمن اسرائیلی باشد تا در تمام مسائل از ترسیم مرزها گرفته و منابع نفت و گاز دست اسرائیل باز باشد، اما همه این نقشه ها تا کنون به شکست منتهی شده است و اکنون آمریکا در سطح سیاسی به دنبال ایجاد تشکیلاتی در بدنه دولت لبنان است که در خدمت منافع آن باشد و این موضوع جدیدی نیست زیرا دخالت آمریکا در تحمیل شکل و شیوه و برنامه های دولت لبنان بر همه روشن است و متاسفانه برخی طرف های لبنانی در داخل کشور در راستای منافع آمریکا قدم بر میدارند.
آمریکا ارزیابی درستی از لبنان ندارد و از زمانی که مقاومت اقتدار خود را به نمایش گذاشته است، واشنگتن برداشت های ناردستی از واقعیت سیاسی لبنان داشته است که برگرفته از اظهارات برخی عوامل آمریکایی در لبنان و گزارش های اشتباه و سپس برداشت های ناردست از همین گزارش ها است.
اگر اکنون کسی تصور می کند، اوضاع جاری لبنان برای تحقق اهداف سیاسی مهیا شده است در اشتباه است، زیرا واقعیت موجود در لبنان چه در سطح مقاومت و چه در سطح سیاسی و از این فراتر در سطح منطقه ای به نفع آمریکا پیش نمی رود.
اکنون آمریکا از یک شسکت به شکست دیگر در حرکت است و سیاست آن در قبال ایران در طول چهل سال گذشته تا امروز همواره با شکست روبه رو شده است تا جایی که باید پرسید اکنون برای آمریکا چه کاری باقی مانده است که انجام دهد؟
در پاسخ باید گفت آمریکایی ها فقط دو راه دارند:
اول تحریم ها به این معنی که آمریکا بر اقتصاد و بانک های دنیا سلطه دارد و دلار نیز بر اقتصاد دنیا حاکم است و واشنگتن پس از یکصد سال سلطه جویی و استکبار و اقدامات نظامی اکنون به اقدامات و فشارهای اقتصادی متوسل شده است و قدرت اقتصادی را به کار گرفته است.
دوم: جنگ نرم یا همان استفاده از فیسبوک و توئیر و وسایل ارتباط جمعی و سمت و سو دادن افکار عمومی جهان به سمت مورد نظر خود؛ امروز امپراتوری های رسانه ای در دنیا تحت سلطه آمریکا قرار دارند.
در این خصوص باید گفت، آمریکا در سیاست تحریم ها شکست خورد و در مورد ایران تحریم ها موجب نشد حتی ذره از مواضع خود عقب گرد داشته باشد، بلکه ایران کشوری مقتدر، با ثبات و بزرگ و متکی به ملتی آگاه و رهبری و اصولی ثابت و خلل ناپذیر است در نتیجه آنچه امروز برای آمریکا باقی مانده است جنگ نرم است.
در لبنان نیز آمریکا به دلیل شکست در گزینه نظامی به گزینه تشدید تحریم ها متوسل شد به این معنی که شکست های آمریکا در جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ شکست کمی نیست.
همچنین شکست آمریکا در سوریه، عراق و یمن و نیز معامله قرن را نیابد دست کم گرفت و باید در نظر داشت که برای آمریکا پس از شکست در این جنگ ها اکنون یک گزینه باقی مانده است و آن جنگ نرم است که آن را علیه جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت به کار گرفته است.
سید هاشم صفی الدین تاکید کرد: آگاهی، تدبیر و شجاعت، تنها ابزار مقابله با جنگ نرم است؛ ما باید با مردم و جزئی از آنان باشیم و درد آنان، درد ما باشد و به زبان آنان و صادقانه و خالصانه سخن بگوییم. تجربه نشان داده است مردم هنگامی که مسئولان را در کنار خود ببینند تحمل بیشتر ی خواهند داشت زیرا ملت های ما ملت هایی مخلص و از خود گذشته هستند و آنچه را که امروز به آن رسیده ایم و محقق ساخته ایم به برکت همین ملت بوده است.