«محمد حسنی» روز یکشنبه در نشست بررسی مصوبه حذف تنوع مدارس که در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار داشت: عدالت انواع و اقسامی دارد که مهمترین عدالتی که مد نظر ما است عدالت توزیعی است. توزیع خیر بین انسانها که برابری یکسان نیز از آن یاد میشود.
وی افزود: اینکه عدالت توزیعی باید با چه ملاکی صورت گیرد و توزیع عدلانه چه توزیعی است خود مسئلهای است که خیر اجتماعی تعلیم و تربیت رسمی که با تصدی گری دولتها به آحاد مردم ارائه میشود مسئله را پیچیده تر میکند. با این روش نمیتوان تعلیم و تربیت را توزیع کرد. توزیع تعلیم و تربیت کار پیچیدهای است.
حسنی ادامه داد: اصلی که در ابتدا برای توزیع تعلیم و تربیت بین آحاد جامعه وجود دارد اصل برابری فرصتها است. بدین معنی که در گام اول باید به این نتیجه و اصل وفادار باشیم که همه انسانها صرف نظر از ویژگیها فرقی بین آنها قائل نباشیم. باید به تعلیم و تربیت یکسان با سطح کیفی قابل قبول و مشخص دست پیدا کنیم که واقعیت جامعه ما در این اصل برابری نمیگنجد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش گفت: ما مدارسی داریم که با دریافت مبالغ زیاد دانشآموزان را در تعطیلات به کشورهای خارجی میبرند و دانشآموز دیگری داریم که در بعضی مدارس خاکی دارای امکانات بسیار ضعیفی است. بعضی ازافراد از رسیدن به مدرسه محروم هستند و ما نمیدانیم به چه دلیلی به مدرسه نمیآیند.
وی افزود: زمانی که مدارس سمپاد در حال حذف شدن است نمایندگان مجلس چنان واویلایی راه میاندازند اما همنی تعداد نماینده که برای اجرای عدالت در مجلس حضور دارند هیچ زمان به مدارس کپری و دارای امکانات ضعیف واکنشی نشان نداده و رسیدگی نمیکنند. دغدغه عدالت در جامعه ما روز به روز پایین تر میآید که بسیار خطرناک است.
حسنی گفت: در سال ۵۸ زمانی که اصل ۳۰ قانون اساسی که اصل مترقی جامعه گرایانه است در حال تصویب در مجلس بود بسیاری اعتراض کردند که افرادی تمایل دارند تا پول داده و تعلیم و تربیتن را بخرند که نمایندگان مجلس در آن زمان با این طرح موافقت نکردند که تعلیم و تربیت غیر دولتی رسمی داشته باشند. اما در سال ۶۸- ۶۷ ورق برگشت و بر خلاف اصل ۳۰ تصمیم به مدارس غیر دولتی گرفته شد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با بیان این مطلب که دغدغه عدالت رفته رفته کم سو شده است، تصریح کرد: اصل اول برای توزیع عادلانه خیر اجتماعی با حساسیت و تاثیرگذاری بالا اصل استحقاق بدین معنی که عدالت آموزشی مستلزم دو اصل برابری به نحو لازم و اصل استحقاق به نحو کافی است. اگر استحقاق به نحو لازم نباشد عدالت محقق نمیشود. استعدادها و تواناییهای انسان ها در بستر عام و تجربه زندگی مفید و سرشار از مداخلات ارزشمند شکل میگیرد و در این مداخلات است که توانایی ها شکل میگیرد.
وی افزود: باید برای شکل گیری پایههای انسانیت و استعدادهای پایه و مشترک انسانی به همه افراد آموزش و پرورش با کیفیت عرضه کنیم. اما زمانی که پای استعدادها پیش میآید مسئله کمی تغییر کرده و به گونهای میشود که این آموزش برابر شرط لازم میشود. در همین آموزش برابر است که تفاوت ها خودش را نشان می دهد. ما نمیتوانیم استعداد افراد را در فضا کشف کنیم. بهترین کار این است که انسانها را درموقعیت واقعی قرار دهیم. باید افراد را در موقعیت واقعی زندگی و تعلیم وتربیت آموزشی و مدرسهای قرار داده و آنها را رصد کنیم تا در همین موقعیت ها نابرابری ها متمایز شده و پیدا شود.
حسنی افزود: آنگاه که نابرابریها در استحقاق خود را نشان دهد تعلیم و تربیت آنها را شکار کرده و به آنها توجه میکند. با پیشبینی ساز و کارهای مناسب این استعدادها خود را بروز داده و به توسعه و شکوفایی کمک میکند. با این ساختار استدلالی و نظریه عدالت که با دو معیار(برابری به نحو لازم و استحقاق به نحو کافی) می توانیم جامعه و تعلیم و تربیت خود را عادلانه کنیم.
عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش خاطر نشان کرد: به این دلیل با سیاست جداسازی تیزهوشان مخالف بوده و این سیاست را عادلانه نمیدانم. نباید تا زمانی که اصل برابری به عنوان اصل پایه عدالت در کلیت آحاد جامعه محقق نشده به سمت تبعیضی برویم که خداوند و یا طبیعت به آن افراد قدرتی داده است که تبعیضی منفی و غلط است. تا زمانی که مطمئن نشدیم اصل برابری محقق شده نباید مدارس را متنوع کنیم.
وی گفت: از منظر عدالت باید به نخبه کشی و فرار مغزها اشاره کرد: بی عدالتی باعث نخبه کشی و فرار مغزها می شود. اگر به نخبگان توجه کنیم اجازه میدهیم تا ثروتمندان فرزندان خود را بالا بیاورند. زمانی که عموم انسانها خوب رشد نکرده و آمادگی زندگی اجتماعی را ندارند افراد خود را در این فضا نپذیرفته و سر ریزشده و فرار مغزها روز به روزبیشتر تشدید خواهد شد.
در ادامه نشست «رضا گلشن مهرجودی» معاون پرورش سابق مرکز ملی استعدادهای درخشان، گفت: این مصوبه به لحاظ شکلی بسیار پر ایراد بوده و هیچ گردش کاری در دبیرخانه شورای عالی نداشته و به لحاظ مسیر خلاف رویه مجلس آمده است و در کمیسیون آموزش تحقیقات این ماده پیشنهادی مورد بحث قرار نگرفته است.
وی گفت: همچنین در صحن شورای مجلس نیز این پیشنهاد دو بار مطرح شد که بار اول توسط میرزاده مطرح شده و بعد گفت و گو رای لازمه را نمیآورد. مجدد متن صبح با تغییر یکی دو کلمهای در قالب پیشنهاد مطرح می شود که رئیس مجلس مقداری با این طرح مقاومت کرده و میگوید صبح همین طرح مطرح شد و رای نیاورد. اگر گفت و گوی موافقان و مخالفان را گوش دهید تنها چیزی که در مورد آن صحبت نمیشود محتوای این طرح است.
گلشن مهرجودی افزود: شرایط خاصی آن روز در مجلس حاکم بود که همزمان با تصویب این طرح نه رئیس مجلس حضور و نه رئیس کمیسیون آموزش تحقیقات و تعدادی از نمایندگان، د رمجلس حضور داشتند. این طرح بند الحاقی پیشنهادی قانونی است که به این موضوع ارتباطی نداشته است. در مجلس در خصوص اصلاح بندهای مقررات مالی آموزش و پرورش بحث میشد که این مصوبه کاملا بر فرایندهای آموزشی وزارت خانه است و ربطی به مناسبات مالی در وزارتخانه ندارد.
معاون پرورش سابق مرکز ملی استعدادهای درخشان افزود: در میان بحثها بند الحاقی پیشنهاد میشود که باید تنوع مدارس را نیز از بین ببریم. موضوعی فنی و تخصصی میانه یک آیین نامه مالی به تصویب میرسد. که نشان از بالا آمدن غیر عادی این طرح است. حتی نامی بر روی آن گذاشتند که در ذهن خود داشتند.
به گفته گلشن مهرجودی عمده آنچه که در ذهن طراحان بوده حذف مدارس استعداد درخشان است. این افراد نمیخواهند حرف خود را مستقیم بیان کرده و بگویند میخواهیم مدارس استعدادهای درخشان را حذف کنیم. به لحاظ ارتباط اسناد بالا دستی بخش آموزش و پرورش و کلان کشور این نگاه را تایید نمیکند. همچنین مبانی نظری سند تحول وجود تنوع مدارس را الزام میکند.
وی خاطرنشان کرد: کشوری با این مساحت نمیتواند بدون تنوع مدارس اداره شود و این اساسا امری اجتناب ناپذیر است.