تفاوتی نمی کند از چه سخن بگوید از فسادها و اهمال کاریهای دولت گذشته که گریبان دولتش را گرفته یا بدعهدیهای دولتی در ینگه دنیا که فرجام برجام را تلخ کرده است. فرقی ندارد از دخالتهای ناتمام در حریم خصوصی مردم شکایت کند یا درباره سختیهای اداره کشور در دوران تروریسم اقتصادی سخن بگوید. در هر صورت و حالتی منتقدان بیآنکه گوش دهند و بشنوند، ببینند و تحلیل کنند و اندکی تامل و تفکر چاشنی، انتقادات زهرآگین خود کنند؛ شمشیر انتقادهای سیاسی و جناحی خود را برمیکشند و علیه او یا تیتر میزنند یا توییتهای گران.
فصل تازه حمله به روحانی
روز گذشته رئیس جمهوری مهمان مردم یزد بود و مجموعه ای چالشهای دولتش را برشمرد و در بخشی از آن هم به یکی از اهمالکاری های متنوع گذشته اشاره کرد. اشارهای که برای روشن کردن آتش توپخانه منتقدان کافی بود و مخالفانی که از روزها قبل نگران این سفر بودند تیترها و توییتهای بسیاری علیه روحانی زدند.
حجت الاسلام «حسن روحانی» در سخنرانی خود با تاکید بر اینکه متولیان برخورد با فساد، از فسادهای میلیارد دلاری بگویند، خاطرنشان کرد: «با وجود مصوبه شورای عالی امنیت ملی در دولت قبل برای بازپس گیری ۲ میلیارد دلار پول ملت ایران، به دلیل تعلل آن دولت، پول ملت ایران به حلقوم آمریکا رفت اما قوه قضاییه در این زمینه هنوزی کار نکرده است.
روحانی افزود: یک نهاد ۹۴۷ میلیون دلار دریافت کرده و در این زمینه هیچ گونه حسابی پس نداده و برخی نهادها ۷۰۰ میلیون دلار بدهکار هستند که این موارد باید به اطلاع مردم برسد و از نهادهای نظارتی میخواهم که این موارد را پیگیری و به اطلاع مردم برسانند.
همین دو پاراگراف سینه چاکان دولت قبل را برای تخریب رئیس جمهوری ترغیب کرد تا برخلاف رویههای مورد ادعای خود حتی به لباس روحانیت روحانی هم احترام نگذارند. کار با تیتر و توییت توهین آمیز تمام نمیشود و به جلسه علنی مجلس هم کشیده شده و در اقدامی عجیب و حتی بی سابقه، شب نامهای با امضای رئیس کمیسیون امنیت ملی در مجلس علیه رئیس جمهوری توزیع میشود.
این فصل امروز توهین به رئیس جمهوری است اما این رشته سر دراز دارد؛ کافی است برای فهمیدن فصول پیشین، نگاهی به شعارهای راهپیمایی روز قدس علیه مقامی بیندازیم که به صراحت عالیترین مقام عالی کشور پس از رهبری را نه انتقاد و حتی هجمههای کلامی که تهدید به قتل می کنند. «ای که برجامت شده در گور و گیر/ کار پاکان را قیاس از خود مگیر»، «این که میگه رفراندوم، دروغ میگه به مردم»، «ای مدعیِ بهشتِ برجام استخر فرح تو را سرانجام» نمونه ای از نوشته های پلاکاردهای بالا رفته در ۱۳ آبان است.
آنچه روحانی میگوید، آنچه مخالفان میشوند
از همان ابتدای دولت تدبیر و امید موضوع مبارزه با فساد از سوی رئیس جمهوری با جدیت تمام پیگیری شد و حتی رسانههای مخالف درباره لایحه شفافیت ارائه شده از سوی دولت نوشتند. پرونده پرداختهای خارج از عرف به مدیران دولتی موسوم به فیشهای نجومی در همین دولت افشا شد اما نه تنها بایکوت نشد بلکه با رسیدگی به آن نجومیهای دیگر هم مورد پیگیری قرار گرفتند. شاید یکی از مهمترین دلایل هجمه های خارج از چارچوب به روحانی هم همین شفافسازیها باشد، دولتی که برای نخستین بار در تاریخ بودجه نویسی، بودجه را در اتاق شیشه ای رسانهها نوشت و رئیسش از اصحاب قلم خواست هرچه میتوانند درباره بودجه بنویسند.
مجموع رویکرد دولت نشان میدهد که به مبارزه به فساد در حد توان اولویت و اهمیت داده و برخلاف برخی برای آن خط قرمزی نداشته و نخواهد داشت. محاکمه و مجازات برادرش و حتی فرزند وزیر سابقش هم سند غیرقابل انکار این موضوع است. سندی که گرچه مسند کنایههایی علیه اوست اما همانطور که علی ربیعی سخنگوی دولت گفته رئیس جمهور هیچ خط قرمزی در مبارزه با فساد ندارد، اگر رئیس جمهور در مورد فساد تلفنی به کسی زده اعلام کنید.
با مجموع توصیفهای فوق از اهتمام دولت به مبارزه با فساد و ایجاد شفافیت، اینکه رئیس جمهوری از فساد بگوید و رسانههای مخالفش آن را به انتخابات تحلیل کنند؛ خود گواه روشن جناحی، سیاسی و رقابتی بودن انتقادهای آنان است که پشت کلیشه به ظاهر موجه «حقوق مردم» علیه رئیس جمهوری منتخب همان مردم به کار می برند. رئیس جمهوری از فساد میگوید و ضرورت مبارزه با آن، رسانه ها آن را کلاهی بر سر مردم توصیف میکنند. روحانی از ضرورت مبارزه با فساد میگوید و تیترها از تمایل او برای گرم کردن تنور انتخابات.
گروههایی که همه را به کیش خود پنداشته و تصور می کنند تکاپوی دولت برای مبارزه با فساد هم مانند تیترهای تازه بازگشته به دکهها؛ انتخاباتی است.
جرم روحانی نداشتن خط قرمز در مبارزه با فساد است
نمونههای این حملات علیه روحانی در رسانهها کم نیست و با یک جستجوی ساده میتوان تندتر از اشاره شده ها را هم یافت اما چرا گفتن از فساد برخی را چنین به آشوب میکشاند که به عمامه روحانی هم میتازند؟ شاید پاسخ این پرسش ریشه در تفکری داشته باشد که دولت پیشین را تا مرز قدیس بالا میبرد و آن را از هرگونه اشتباهی مبرا دانست و همین تقدیس سبب شد که روزی بررسی عملکرد قضایی کابینه خط قرمز شود و روز دیگر بررسی کارنامه معاونان. حال که روحانی در برخی از سخنان خود تنها بخشی از اشتباهات را برای مردم علنی میکند این چنین مورد هجمه قرار گیرد.
پذیرفتن اشتباه به قدری برای بخشی از کنشگران عرصه سیاست دشوار است که حاضرند در تیترهای خود حرمت شکنی کنند اما پذیرش اشتباه نه. این در حالی است که پذیرفتن اشتباه تنها گام نخست بود و برای اصلاح آن باید تلاش و کمک می کردند و مسئولیت میپذیرفتند، طی سالهای مسئولیت دولت تدبیر و امید نه تنها یار نبودند بلکه با هر تیتر و تحلیلی بار دوش قوه اجرایی کشور شدند.
فرار از مسئولیت با شعار وطن و مردم
اشاره رئیس جمهوری به موضوع فساد در دولت گذشته برخلاف تلاش برخی در شب نامهها مطلبق و در راستای بیانات متعدد رهبر معظم انقلاب در این زمینه است. «با دستمال کثیف نمی شود شیشه را تمیز کرد» مهمترین تعبیر رهبری از مبارزه با فساد است که در دیدار با نمایندگان مجلس هفتم در سال ۸۴ بیان کردند و رئیس جمهور دولت یازدهم و دوازدهم کوشیده است با تمام سختی ها دستمال پاک کردن فساد را حتی اگر از سوی نزدیکان خود آلوده شده باشد، تمیز نگه دارد.
هم رهبری و رئیس جمهوری آگاهند که فسادهای اقتصادی و اهمال کاری ها و لجبازی های سیاسی تا چه میزان می تواند اعتماد مردم به مسئولان را تهدید و تحدید کند و چشم اسفندیار تمام تلاش های چهل ساله برای سربلندی انقلاب باشند. هر دو آگاهند که چنین فسادهایی تا چه میزان می تواند خوراک خبری برای پروپاگاندای رسانه ای بیگانگان باشد و دقیقا به همین دلیل است که برخورد با مفسدان اهم اولویت های مقامات عالی نظام است.
اینکه اما با چنین گزاره ای که شواهد بسیاری برای اثبات آن وجود دارد؛ رئیس جمهوری را به دلیل اشاره به آنها مورد توهین قرار دهیم شاید بازی کودکانه جناحی و انتخاباتی باشد اما به یقین ارتباطی با وطن، مردم و منافع ملی نخواهد داشت. وطن این روزها زیر بار تروریسم اقتصادی دونالد ترامپ قرار دارد و خط مقدم مبارزه با آن برعهده روحانی و تیمش است، تضعیف این سرباز و توهین به او نسبتی با دلسوزی برای وطن ندارد. مردمی که رسانههای منتقد دولت سنگ آنها را به سینه می زنند همان مردمی هستند که اردیبهشت ۹۶ بار دیگر به تدبیر روحانی امید بستند و منصفتر از تحلیلگران، می توانند راه پر چالش رئیس جمهوری را در اداره کشور ببیند و بهتر میدانند که کج فهمیهای خارجی او را در تنگنای اقتصادی قرار داده است، پس پنهان کردن ناراحتی های ناتمام ناشی از باختهای انتخاباتی پشت مردم، جفا به آنهاست.