غلامرضا ظریفیان در یادداشتی برای روزنامه اعتماد می نویسد: این موضوع آنقدر از اهمیت برخوردار است که پیامبر اسلام نیز روایتی در این زمینه دارند. بنابر این روایت آنچه باعث میشود جوامع دچار هلاکت شوند، کسانی هستند که از پشتوانههایی برخوردارند و به تعبیر امروزی دانهدرشت هستند و خطاها و آلودگیهای آنان مورد اغماض قرار میگیرد و در عوض کسانی که از پشتوانه کمتری برخوردار و فسادشان اندک است، مجازات میشوند.
در واقع پیامبر اسلام این عدم توازن را زمینهساز هلاکت جوامع میدانند که البته تجربه جوامع بشری نیز این موضوع را تایید میکند. اما فارغ از اینکه برخورد با دانهدرشتهای فساد میتواند حس اعتماد را به جامعه بازگرداند اما مساله مهم پیدا کردن سرچشمهها و کانونهای اصلی تولید فساد است.
در واقع باید عزم ملی و حاکمیتی برای برخورد با سرچشمهها و کانونهای اصلی تولید فساد و ساختار فسادزا وجود داشته باشد. در این مسیر نیز همه از قوه قضاییه تا قوه مجریه و مقننه باید اهتمام لازم را داشته باشند. از زمانی که قوه قضاییه و همچنین قوای مقننه و مجریه پا به عرصه مبارزه با فساد به صورتی جدیتر گذاشتند و البته برخورد با دانهدرشتها در طول همین توجه قرار گرفت با وجود اهتمام برای مبارزه با فساد باز هم شاهد وقوع و کشف فساد هستیم و به بیانی دیگر گویی به پایان آن نمیرسیم و همچنان شاهد بازتولید فساد هستیم.
بنابراین حتی اگر برخورد با فساد هم صورت گیرد اما سازوکارها به گونهای باشد که به بازتولید دانهدرشتها منجر شود، در واقع ما در چرخهای معیوب قرار گرفتهایم که نشان میدهد، ساختار فسادزا است و باید ترمیم شود. آنچه در فرآیند اصلاح ساختار فسادزا اهمیت دارد، شفافسازی است. باید بپذیریم که به سمت شفافسازی برویم و حیاط خلوتهای اقتصادی را تعطیل کنیم.
اگر به سمت شفافسازی و حل تعارض قواعد و قوانین رفتیم، تولید فساد نیز کاهش مییابد. به جای افزایش دستگاههای نظارتی باید توانمندیشان را افزایش دهیم. همچنین رفتن به سمت دولت الکترونیک میتواند به کاهش فساد کمک کند و اساسا فرصت بروز و ظهور دانهدرشتهای فساد را کاهش دهد. در این شرایط هم هیچ دستگاه و قوهای نمیتواند دیگری را به تسامح با مفسدان اقتصادی متهم کند.