به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ علم و دانش آیت الله سیستانی حاصل ۵۰ سال درس آموزی از محضر آیت الله ابوالقاسم خویی که از جمله از تأثیرگذارترین مراجع تقلید شیعه به شمار میرود، است. ضمن اینکه ایشان از محضر استادان دیگری چون آیات عظام حاج شیخ حسین حلی، محسن حکیم و محمود شاهرودی نیز بهره جست اما بیشترین خمیرمایه وجود ایشان در حوزه مرجعیت و فقاهت آیتالله خویی رقم خورد. تنها ۲ شخصیت توانستند از آیت الله خوبی اجازه اجتهاد بگیرند، یکی آیت الله سیستانی و دیگری آیت الله میرزا علی آقای فلسفی تنکابنی بود. ضمن اینکه اجازه اجتهاد مطلق را استاد دیگر ایشان، آیت الله حلی به وی داد و از دیگر بزرگان و مجتهدان معاصر خودشان هم اجازه های لازم را دریافت کرد.
بدیهی است فردی که استادان بی شمار و فرهیخته ای را تجربه کرده، قادر است در روشهای مختلف از جمله روشهای تدریسی، اجتهادی، تربیتی، مدیریتی و فقاهتی در حوزههای علمیه یک شخصیت همه جانبه داشته باشد به همین دلیل وقتی به نجف برگشت و به عنوان سکاندار فقاهت مطرح شد، توانست یکی از غنی ترین حوزههای درسی را شکل دهد و از همه راه و روشهایی که از اساتیدش آموخته بود به اشکال مختلف بهره ببرد به عنوان نمونه در ارتباط با مباحث اصولی پرداختن به پیشینه یک موضوع و یک بحث ماجرای اختلاف احادیث در گذشته و کمشکشهای عقیدتی و فکری که بر عالمان زمان و موقعیتهای اجتماعی آن روز حاکم بود، نقش داشت تا بتواند یک چنین عنوان علمی را شکل دهد از این رو ایشان وقتی وارد بحث میشود به طور انتزاعی فقط تعادل و ترجیح را مطرح نمیکند، بلکه تمام جوانب قضیه را که به ولادت چنین عنوانی کمک کرده، مورد توجه قرار میدهد.
آیت الله العظمی سیستانی از فقها و مراجع است که به موضوع وحدت میان مذاهب اسلامی، اهتمام ویژه ای دارد به طوری که وی حتی در تدریس خارج فقه و اصول نیز روش مقایسه تطبیقی میان فقه شیعه و فقه دیگر مذاهب اسلامی را در اولویت کارهای تحقیقی خویش قرار داده است؛ زیرا به نظر وی، آگاهی از تفکرات فقهی اهل سنت در زمان صدور فتوا، همانند اطلاع از آرای دیگر فقها، اهداف ائمه (ع) و دیدگاه های پیشوایان شیعه از صدور احکام را نمایان می سازد.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا همزمان با هفته وحدت به بررسی اندیشه ها و رهنمودهای آیت الله علی سیستانی به عنوان یکی از چهره های موثر در وحدت شیعه و سنی پرداخته است؛
استفاده آیتالله سیستانی از منابع اهل سنت
یکی از نمودهای فکری و نظری آیت الله سیستانی در ایجاد وحدت میان شیعه و سنی استفاده ایشان از منابع اهل سنت است. در ارتباط با توجه جدی داشتن به فقه اهل سنت، ایشان در حوزههای علمی خود سعی میکرد که حتی مباحث فقهی شیعی را حول محور مباحث فقهی اهل سنت مطرح کند که در واقع هم اذهان مخاطبان را با فقه فرق اهل سنت آشنا کند و هم اگر باید مباحث انتقادی در یک حوزه درس مطرح شود، برای آن یک فضای مناسبتری باز شود تا مخاطبان بیشتر و بهتر بتوانند در اطراف موضوع مطرح شده، بیاندیشند و فکر کنند؛ در دیگر موضوعات جهان هم همینطور؛ به عنوان مثال در ارتباط با مباحث فقهی و حقوقی در بسیاری از موارد یک تلاقی و حتی یک نوع پیوند وجود دارد که آیت الله سیستانی به سراغ قانون اساسی عراق، مصر و فرانسه رفت و نه تنها در یک موضوع سیاسی بلکه در مباحث بیع و خیارات و امثال اینها بررسی کرد که دیگر کشورها در این مسایل چه قانونی دارند.
ایشان با استفاده از همه این بررسی و یافته ها و در پرتو یک چنین نگاه محققانهای سعی کرد یک بحث تحقیقی و تطبیقی مقبولی را به مخاطبان ارایه دهد. ضمن اینکه وی یک نوپردازیهایی در مباحث خود داشت که بعضی از استادانی که از محضر درسی او بهره برده بودند می گفتند که از کلاس دیگر استادان این حجم از بهرههای علمی را به ویژه در مباحث و مسایل مستحدثه نبرده اند به عنوان مثال در خصوص قاعده تزاحم که فقها آن را به عنوان یک قاعده عقلی و عقلایی صرف مطرح میکنند، ایشان با عنوان اضطرار، این قاعده را مطرح میکند که هم شرعی و هم عقلی است؛ آنچنان که میتواند در ابعاد مختلفی جوابگوی اهل علم و اندیشمندان فقهی و اصولی باشد و این تعبیر یعنی تعبیر تزاحم به اضطرار مستندات خاص خود را در مباحث ایشان دارد.
منش و سیره آیت الله سیستانی برای حفظ تمامیت ارضی شیعه و سنی در عراق
کشور عراق از جمله مناطق مهم خاورمیانه از نظر سکونت شیعه و سنی به شمار می آید که حدود ۶۰ درصد شیعه و ۳۵ درصد سنی در آن حضور دارند از این رو ایجاد وحدت میان این ۲ فرقه و جلوگیری از فتنه و اختلافات از جمله مهمترین راهبردهای رهبران سیاسی و مذهبی در آن عنوان می شود. حجت الاسلام و المسلمین حمیدزاده استاد حوزه و دانشگاه درباره نقش آیت الله سیستانی در حفظ تمامیت ارضی و امنیت کشور عراق می گوید: اگر مرجع دیگری به جای آیتالله سیستانی در عراق بود و اقدامات و حرکتهای افراطیون، سلفیها، وهابیها، داعشیها و امثال اینها را به عنوان اهل سنت مورد بررسی اجمالی قرار میداد و یک فتوای احساساتی در این رابطه صادر میکرد، نه تنها تمام عراق بلکه همه دنیای اسلام آتش و خون می شد یعنی جنگ فرقهای و مذهبی که خواست استکبار جهانی و امپرالیسم بین المللی است، دنیای اسلام را در مینوردید، نه از اسلام چیزی میماند و نه از شیعه و سنی... همان صبر و سکوتی که امام علی(ع) در نهج البلاغه دارد؛ صبر کسی که انگار خار در چشمش افتاده و استخوان در گلویش گیر کرده است. درحالی که می بیند در روز روشن حقشان پامال می گردد.
وی همچنین می افزاید: به اعتقاد من امروز آیت الله العظمی سیستانی با یک جامع نگری، اتمام حجتی بر دیگران است. راه صیانت از اسلام و تشیع و راه حفاظت از حوزههای شیعی و جوامع شیعی در دنیای امروز در پرتو دعوت به همدلی و وحدت بین فرق اسلامی امکان پذیر است و غیر از آن همان چیزی است که شیاطین سیاسی دنیا می خواهند. امام باقر(ع) می فرمود با ۱۰۰ نفر دوستی کن اما با یک نفره دشمنی مکن! دشمن تراشی هم کار ساده ایست و هم هنر نیست، هنر در جذب و ایجاد فضای رویش بیشتر است.
سخنان آیت الله سیستانی در مورد وحدت
آیت الله سیستانی در محافل مختلف و به بهانه های متعدد بر وحدت میان شیعه و سنی تاکید فراوان داشت، برای نمونه در پیامی که برای نخستین گردهمایی سنی و شیعه عراق در نجف اشرف فرستاد، چنین مرقوم می کند: هیچ اختلاف واقعی میان شیعیان و سنی ها وجود ندارد و بنده خادم همه عراقی ها هستم. بنده همه مردم را دوست دارم. دین اسلام، دین محبت است و از این که دشمنان توانستند میان مذاهب اسلامی تفرقه بیندازند، شگفت زده ام. برگزاری چنین مراسم و نشست هایی بسیار مهم و مفید است و همگان به این نکته پی می برند که اختلاف واقعی میان مسلمانان وجود ندارد. اختلاف میان شیعه و سنی تنها در مسایل فقهی منحصر است. شیعیان باید پیش از اهل تسنن به دفاع از حقوق اجتماعی و سیاسی سنی ها بپردازند. گفتمان ما بر دعوت به وحدت استوار است و بنده بارها گفته و باز هم می گویم که نگویید سنی ها برادرانمان هستند؛ بلکه آنها نفس و جان ما هستند. من به خطبه های نماز جمعه اهل سنت بیشتر از خطبه های شیعیان گوش می دهم.
آیت الله سیستانی با اشاره به این که هیچ تفاوتی میان شهروند عرب و کرد وجود ندارد، اظهار داشت: بنده در پژوهش های فقهی از فتوای اهل سنت یاد می کنم. ما در کعبه و نماز و روزه متحد، هستیم. زمانی که سنی ها در دوران دیکتاتوری به من می گفتند که شیعه شده اند، وقتی علت تشیع را از آنان می پرسیدم که تاکید می کردند ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفته اند، من به آنها می گفتم که علمای سنی از ولایت اهل بیت (ع) دفاع کرده اند.
همچنین ایشان در بخشی از بیانیه ای که از طرف دفتر ایشان منتشر شد ابراز داشت: امت اسلامی در حال حاضر، در شرایطی دشوار به سر می برد و بحران های بزرگ و چالش های مهم، امروز و آینده اش را تهدید می کند و همگان در این شرایط، نیاز به توحید صفوف، نابودی فرقه گرایی و دوری از اختلافات مذهبی را درک کرده اند؛ اختلافاتی که قرن ها از آن می گذرد و به نظر می رسد راه حلی که همگان را راضی کند برای آن وجود ندارد، بنابراین، شایسته نیست به بحث و جدل پیرامون آن خارج از چارچوب بحث های علمی معتبر بپردازیم؛ به ویژه این که اینها به اصول دین و ارکان عقیده مربوط نمی شود؛ زیرا همگان به خدای احد واحد، رسالت پیامبر (ص)، قرآن کریم ایمان دارند و سنت نبوی را به عنوان منبع احکام شرعی و نیز مودت اهل بیت (ع)، نماز، روزه، حج و مانند اینها را پذیرفته اند.