آنچه امروز مردم از رسانه ملی می شنوند، صحبت مکرر از گم شدن پولها، فسادهای میلیارد تومانی و میلیارد دلاری است که ظاهرا نادیده گرفته شده و کسی برای رسیدگی به آن کاری انجام نداده است!
چنین پیامهای منفی و دلسرد کنندهای در حالی از سوی سران قوای کشور مطرح می شود که ایران در حساس ترین موقعیت خود در عرصه سیاست خارجی قرار دارد؛ آغاز گام چهارم ایران در راستای کاهش یک مرحله دیگر از تعهدات برجامی خود، کشورهای مختلف را به واکنش وا داشته و همه آنها را که تا به حال از اجرای یکجانبه برجام توسط ایران خوشنود بودند عصبانی ساخته است. دولت آمریکا که مسبب اصلی مسأله دار شدن برجام است، برداشتن گام چهارم کاهش تعهدات برجامی و افزایش غنیسازی توسط ایران را گامی بزرگ در مسیری اشتباه دانسته و اعلام کرده که منتظر گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص تحولات برنامه هستهای ایران میماند.
کشورهای اروپایی نیز که ضعف و انفعال آنها در حفاظت از توافق بین المللی برجام سبب دلسردی دولت و وارد شدن فشارهای اقتصادی بسیار به مردم ایران شده است، به ابراز نگرانی از آغاز مجدد غنی سازی در کشورمان پرداختند و در اظهاراتی بی پایه و توخالی مجددا اعلام کردند همچنان به توافق هستهای متعهد هستند و از ایران نیز میخواهند که به تعهدات خود پایبند باشد و بهطور کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در زمینه تعهداتش ذیل برجام و سایر تعهدات هستهای خود همکاری کند. «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان نیز اعلام کرد کشورهای اروپایی هنوز برای اعلام موضعی واحد در قبال ایران به جمعبندی نرسیدهاند و در حال مذاکره برای رسیدن به یک موضع واحد هستند.
اما جدیدترین واکنشها به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تعلق دارد؛ «انور قرقاش» وزیر مشاور دولت امارات در امور خارجه روز یکشنبه ۱۰ نوامبر/۱۹ آبان در نشست سالانه گفتوگوی استراتژیک در ابوظبی اعلام کرد ایران باید برای حصول توافق جدیدی در جهت کاهش تنش در منطقه و احیای اقتصاد خود، به میز مذاکره با قدرتهای جهانی و کشورهای خلیج باز گردد. قرقاش در مورد «انتخاب اشتباه» بین جنگ و توافق هستهای «معیوب» هشدار داد و گفت: «مذاکرات جدید باید علاوه بر مسائل هستهای، نگرانیها در مورد برنامه موشکی ایران و مداخلههای منطقهای از طریق گروههای شبهنظامی را نیز پوشش دهد و طرح این موضوعات به این معنی خواهد بود که کشورهای منطقه نیز باید در این گفت و گوها حضور داشته باشند»
مروری بر این واکنشها نشان می دهد که احتمال شکل گیری جبهه واحد غربی- عربی علیه ایران برای مجبور کردن کشورمان به پذیرفتن توافقی جدید به جای برجام جدی است و با توجه به انفعال روسیه و چین و مشکلات داخلی و منطقهای دوستان ایران همچون عراق، لبنان، سوریه و ترکیه، جمهوری اسلامی ایران نمی تواند چندان روی حمایت متحدان و دوستان خارجی خود حساب باز کند. از این رو تنها راه نجات در مقطع فعلی حفظ انسجام داخلی و جلب حمایت مردم است؛ راهکاری که با رویکرد انتخاباتی حاکم بر نهادهای کشور در تناقض کامل است.
بر اساس قانون اساسی ایران وظایف مجلس، دولت و قوه قضائیه به طور شفاف و روشن مشخص شده و مردم از این نهادها انتظار قانونگذاری، اجرای قانون و برخورد با متخلفان را دارند، اما در فضای کنونی کشور شاهد آن هستیم که برخی مسئولان کشوری به جای انجام وظایف خویش به منتقد وضع موجود تبدیل شده اند و هر یک دیگری را به عنوان مسبب مشکلات معرفی کرده و به سوء انجام وظیفه متهم می کند. هر چند در این مارتن انتخاباتی، آنها که حمایت رسانه ملی را با خود دارند موفقتر عمل میکنند و گامهای بلندتری برای انتخابات آتی برمی دارند. مردم نیز در این میان تماشاگران نجیبی هستند که صبورانه مشکلات را تحمل می کنند و چشم دوخته اند تا ببینند در گرماگرم این هیاهوها و شعارهای تبلیغاتی بالاخره کسی کاری در جهت منافع آنها انجام می دهد یا خیر؟!
در چنین شرایطی لازم است به همه مسئولان و رسانه های حامی آنها یادآور شویم که همه در یک کشتی نشسته ایم؛ کشتی که در مقطع کنونی در اوج طوفانهای سهمگین و خطرناک بحرانهای خارجی گرفتار شده و نیازمند تدبیر و عقلانیت سکانداران خویش است؛ سوراخ های متعددی که جناحهای مختلف در سمت حریف ایجاد می کنند، کیان و هستی کشتی را تهدید می کند و قدرت دشمنان را برای دست درازی به آن افزایش می دهد.