ترویج علم فرایندی است که ضمن آن اصول و قوانین علمی به قلمرو مختلف زندگی انسانها راه مییابد و تلاش است تا ابزاری توانمند در جهت ارتقای کیفیت زندگی بشر باشد.
هم چنین به مفهوم انتقال علم از لایههای بالاتر و تخصصی جامعه به لایههای پایینتر و به نوعی عموم مردم است؛ در واقع ترویج علم در سلامت پایدار با طرح «چرایی ها» در فرایند یادگیری، زمینه های دستیابی به «چگونگی ها» را هموار میسازد.
از طرفی شتابزدگی و هیجان میتواند اثری نامطلوب بر روی آن گذارده و از مسیر اصلی منحرف سازد.
تولید و ترویج علم دو ابزار کاربردی در حکمرانی هر جامعه محسوب شده و هر کدام دارای قلمروها و فرایند خاص خود بوده و شناخت درست عناصر در هر یک از این فرایندها نیازمند به کارگیری مدیریتی علمی است. این شناخت به ما کمک می کند تا بتوانیم برای این فرایندها، راهکاری مدون با اهداف مشخص طراحی کنیم. سپس عناصر اصلی هر مورد را مشخص و نقش آنان را در مسیر دستیابی به اهداف اصلی مان تعریف کنیم.
بیان این نکته حائز اهمیت است که در حوزه سلامت بایستی مشخص شود قلمروهای تولید علم کدامند و چه افرادی با چه ویژگی میتوانند با برخورداری از نوآوری و مهارت های شان به انجامش بپردارند.
آموزش و ارتقای سلامت، نیازمند تقویت و تغییر باور و البته اعتماد عمومی است. این همگانی کردن حضور علم در زندگی روزانه به دنبال تغییر باور و آموزش مداوم است. رویکرد «اندیشه و رفتار جایگزین» در تغییر عادات مرتبط با سلامتی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
هم چنین توانایی دستیابی به «زبان مشترک» با مخاطبان از الزامات ترویج علم در سلامت بوده و این انتقال و به نوعی ترجمان دانش به صورت فعال و پویا صورت خواهد پذیرفت.
در طی این مسیر، خاصه حوزه سلامت به دلیل شیوه های معرفی و بازاریابی محصولات و خدمات کسب و کارها تلاش میشود تا لایههای جدی علم را پنهان نموده و جنبههای مثبت سود آورتر برجسته شده تا فروش افزایش یابد.
بنابراین، وظیفه آگاه سازی و توانمندسازی عموم رسانهها، نخبگان حاضر در مراکز تحقیقاتی، انجمنهای علمی و به طور ویژه جوامع مدنی میباشد.
نوع آگاه سازی و آموزش سلامت بایستی مبتنی بر سن، شرایط اقتصادی - فرهنگی و محیط باشد.
نتیجه مطالعات نشان میدهد ترویج علم در سلامت توسط سازمانهای مردم نهاد و توانمندسازی جوامع مدنی، از طرفی سرمایه اجتماعی را تقویت نموده و از طرف دیگر به دلیل ضریب نفوذ بالای آن تاثیر ماندگاری را در پی خواهد داشت.
همان گونه که مستحضرید، ابعاد سلامت انسان شامل ابعاد پنج گانه سلامت جسمی و روانی که بیشتر مورد اعتنا قرار داشته و نیز سلامت معنوی، فرهنگی - اقتصادی و البته اجتماعی است که بایستی مورد توجه بیشتری در محیط های دانشگاهی و رسانهها قرار گیرد.
ما نیازمند فرهنگ سازی پایدار در راستای ارتقای سواد سلامت و با حمایت انجمنهای مردمی و سازمانهای مردم نهادیم تا بتوانیم ارتباطی پایدار با نسل جوان و با هدف بازاریابی اجتماعی برقرار نماییم.
هم چنین نقش رسانه در توسعه پایدار به عنوان هستهای جهت همکاریهای بین بخشی با تشکیل کارگروههای تخصصی و پیگیری مداوم و ارائه بازخورد بسیار موثر و چشم گیر خواهد بود.
پیشنهاد میشود با بهرهگیری از اماکن فرهنگی و اجتماعی مانند خانههای سلامت جهت جلسات آموزشی برنامهریزی با کمک و توسط اقشار مردم صورت گیرد.
به نظر میرسد اولویت توسعه علم در سلامت کشورمان در حوزههای پیشگیری، سلامت سالمندی و تجاری سازی استارتاپ ها و محصولات دانش بنیان بوده و نیازمند حمایتهای سیستمی است.