به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا، فرهنگ هر کشوری به کمک آثار باستانشناسی، سنگنبشتهها و تحقیقات علمی جدید معرفی میشود. با مشاهده و مطالعه در تاریخ تمدنهای کهن جهان، می توان به وضوح دریافت که ایران برجستهترین و مهمترین سهم را در درخشش مردم دنیا داشته است. به طوری که فرهنگ و تمدن آن در برابر حوادث گوناگون روزگار برای هزاران سال، پایداری کرده و همچنان استوار برجای مانده است. نخستین طلیعههای ایرانشناسی را باید در سده ۱۷ میلادی در هلند جستجو کرد زیرا در آن زمان، زبان فارسی مورد علاقه اعضای شرکت هند شرقی در هلند و هم دانشمندان و دانشگاهیان بود. از این رو باید گفت که ایران شناسی و درک فرهنگ ایرانیان در پی دستاوردهای ایران شناسان خارجی شکل گرفت و ایرانشناسان داخل کشور با هوشیاری و آگاهی به صیانت از دستاوردهای آنان پرداختند. ابراهیم پورداود یکی از ایرانشناسان برجسته به شمار می رود که به خاطر آگاهی و شناخت زیاد نسبت به زبان فارسی و از نظر گذراندن بخش عظیمی از آثار و منابع مربوط به تاریخ، اقتصاد، زندگی اجتماعی، مناسبات ارضی، اسناد دولتی و... در مسایل ایران صاحبنظر است. در واقع پورداود را به عنوان نخستین اوستاشناس و ایرانشناس می شناسند که پس از گذشت نزدیک به یک سده، هنوز کتابهای او درباره ایران باستان و ترجمه فارسی اوستا استفاده می شود. او همچنین نخستین استاد مطالعات ایران باستان و زبان های باستانی ایران در دانشگاه تهران بود.
پژوهشگر گروه اطلاعرسانی ایرنا در این جُستار سعی دارد تا به مناسبت سالروز درگذشت ابراهیم پورداود ایرانشناس و محقق برجسته ایرانی به بررسی زندگی و پژوهشهای او بپردازد و در این میان چند تَن از شاگردان و همراهان برجسته او را معرفی کند.
پورداود، باستانشناسی ملیگرا و میهن دوست
ابراهیم پورداود فردی ملیگرا و میهنپرست بود. او گرایشی ضدپادشاهی داشت و همین مشی سیاسی وی سبب شد تا به همراه محمد قزوینی و اشراف زادهتبریزی روزنامه ایرانشهر را در پاریس انتشار دهد و مطالب ارزنده ای همچون فجایع استبداد و سیاست قاجاریه را در آن بنویسد. در همین برهه از زمان پارسان هند(رییس دانشگاه دهلی) که به شخصیت علمی و ادبی پورداود پی برده بودند، او را به هندوستان دعوت کردند. پورداود در آنجا بود که تصمیم گرفت تا به ترجمه و انتشار بخشی از مزدیسنا و گزارش اوستا بپردازد. در واقع ترجمه اوستا به فارسی از مهم ترین آثار پورداود به شمار میرود.
او خدمات علمی و برجستهای به زبان و ادبیات ایران ارایه داد تاجایی که دانشگاه تهران به مناسبت شصتمین سالروز تولد پورداود در ۱۳۲۵ خورشیدی نشان ادبی را به او اهدا کرد و بزرگانی چون بدیعالزمان فروزانفر، پرویز ناتلخانلری، لطفعلی صورتگر و محمد معین در آن مراسم سخنرانی کردند. همچنین در این مراسم بود که علی شایگان وزیر فرهنگ وقت، نشان نخست دانش را برای نخستین بار از طرف وزارت فرهنگ به استاد پورداود اهدا کرد که متن آن چنین بود: نظر به خدمات علمی و زحماتی که استاد ارجمند ابراهیم پورداود در راه احیای فرهنگ و زبان باستان و اوستا متحمل شده رنجی که در سالیان دراز در این راه بر خود هموار داشته اند و نیز به پاس کتب متعددی که در تفسیر اوستا در نهایت استادی و تتبع، تدوین و تألیف کرده اند. اینک به مناسبت شصتمین سال تولدشان شورای دانشگاه، مراتب قدرشناسی خود را به واسطه این منشور رسما به ایشان ابلاغ میکند.
پورداود مدت چهارسال ریاست انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان را برعهده داشت و از اعضای شورای فرهنگی سلطنتی ایران و نیز از اعضای هیات امنای کتابخانه بزرگ پهلوی بود. تأسیس انجمن ایرانشناسی از دیگر خدمات ارزنده ای به شمار می رود که از پورداود به یادگار مانده است.
پورداود در ۱۹۶۴ میلادی از طرف دولت هند به ریاست شعبه ایرانشناسی بیست و ششمین کنگره خاورشناسان انتخاب و همزمان نیز در تشریفات خاصی دکتری افتخاری ادبیات دانشگاه دهلی به او اهدا شد. در آن جلسه رییس دانشگاه دهلی درباره میهنپرستی پورداود و شدت علاقه ایشان به ایران باستان چنین گفت: روزی دانشجوی هندی از استاد پورداوود پرسید که در ایران از کدام آتشکده میتوان دیدن کرد، استاد پاسخ داد دل هر ایرانی یک آتشکده است.
پورداود در ۱۳۴۲ خورشیدی از دانشگاه تهران بازنشسته شد و از آن زمان به بعد، اوقات خود را به مطالعه و پژوهش گذراند و کمتر در مجامع دیده شد. پورداود با بیش از نیم سده پژوهش و تألیف که از عشق سودایاش به ایران باستان، تاریخ و تمدن و زبان دیرینه این سرزمین نشأت میگرفت به جاودانگی دست یافت و قدم به فضای تاریخ گذاشت. پورداود در زمینه شعر نیز آثاری را از خود به یادگار نهاد. دیوان شعر او شامل قصیده غزل، مسمط، ترجیعبند و به طور کلی اشعاری است که در جنگ جهانی اول سروده و دارای موضوعات و مضامین وطنی است. چند شعر نیز مربوط به دوران جوانی و پیری او در این دیوان دیده میشود. پورداود دیوان خود را به نام یگانه دخترش پوراندختنامه نامید. افزون بر دیوان، منظومهای به نام یزدگرد شهریار نیز از آثار شعری او به شمار می رود که ۱۹۷ بیت و درباره کشته شدن یزدگردسوم، آخرین پادشاه ساسانی، است.
ابراهیم پورداود سرانجام پس از سال ها خدمت و فعالیت در راه اعتلای فرهنگ ایران زمین و آفریدن شاهکارهای فراوان در ۲۶ آبان ۱۳۴۷ چشم از دنیا فروبست.
احسان یارشاطر، دانشمندی ایرانشناس
احسان یارشاطر از دانشمندان مطالعات ایرانشناسی ایران است که در این حوزه نمونهای شاخص به شمار می رود. او در ۱۲ فروردین ۱۲۹۹ خورشیدی در همدان چشم به جهان گشود. احسان پس از گذراندن دوره دبیرستان در دانشسرای مقدماتی برای تحصیل در رشته ادبیات فارسی به دانشگاه تهران رفت و دوره دکتری خود را با دفاع از رساله ای با عنوان «شعر فارسی در نیمه دوم قرن نهم» به اتمام رساند. از استادان مشوق یارشاطر میتوان به ابراهیم پورداود اشاره کرد. احسان یارشاطر که از شاگردان ابراهیم پورداود بود درباره استاد خود چنین میگوید: روز نخستین که شروع به تدریس کرد، عیسی صدیق رییس دانشکده، برای معرفیاش همراه او به کلاس آمد. در کلاس بیش از حد معمول جمعیت بود. بهار و دکتر شفق و یکی ۲ تن استادان دیگر نیز برای شنیدن گفتار او حضور یافته بود. با آغاز کار او، دفتر تازهای در برنامه دانشگاه گشوده میشد... پورداود بنیانگذار تحصیلات ایران باستان در ایران بود، شوقی که خود داشت در دیگران نیز اثر میکرد. در سالهایی که به تدریس اشتغال داشت، علاقه به تحصیل زبانها و ادبیات باستان ایران را در بسیاری دلها بیدار کرد. کمتر فردی مانند پورداود با موضوع درس و تحقیق خود همرنگ و هم آواز بود.
یارشاطر با دریافت بورسی از شورای فرهنگی بریتانیا در ایران به لندن می رود. او در لندن نزد والتر هنینگ و مری بویس زبان پهلوی میآموزد. یارشاطر پس از بازگشت به ایران به تدریس زبانهای باستانی ایران پرداخت. در کارنامه فرهنگی احسان یارشاطر میتوان تاسیس بنگاه ترجمه و نشر کتاب برای ترجمه آثار معتبر ادبی جهانی و انتشار فصلنامه راهنمای کتاب را برشمرد. افزون بر این، مجلههای ایراننامه و ایرانشناسی به همت و پایمردی او ایجاد شد. درباره دایرهالمعارف بزرگ اسلامی با اشتیاق تمام نوشت: دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و مرکزی که آن را به طبع میرساند به نظر من مهمترین تاسیسی است که در جمهوری اسلامی در رشته علوم انسانی به وجود آمده است، تاسیسی که میتواند موجب مباهات هر ایرانی باشد. تاثیر آن در اشاعه اطلاعات درباره ایران و تاریخ و فرهنگ آن و پیشبرد ایرانشناسی بیش از هر موسسه خصوصی دیگری بوده است.
ایرج افشار، تاریخ پژوه نامدار ایرانی
ایرج افشار ایرانشناس، نسخهشناس و جهانگرد ایرانی در ۱۳۰۴ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود. این ایرانشناس برجسته که در ۱۳۲۸ خورشیدی با ارایه رساله اقلیت ها در ایران از دانشکده حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده بود، نزدیک به ۳۰۰ کتاب تألیف، تصحیح و ترجمه کرده است. از جمله آثار وی در زمینه تألیف میتوان به گلبدن نامه، دفتر تاریخ، پژوهشهای ایرانشناسی، پرونده صالح، گلگشت در وطن و اسکندر نامه اشاره کرد. وی همچنین کتابهای بسیاری از جمله نامههای تهران، ریاض الفردوس خانی، گاهشماری در ایران قدیم، خاطرات ابوالقاسمی کسمایی و نامههای پاریس را گردآوری و تصحیح کرده است.
از میان کارنامه کاری بلند بالای ایرج افشار میتوان به بنیانگذاری مجله فرهنگ ایران زمین، تدریس در دانشگاههای ایران و همچنین دانشگاه برن سوییس اشاره کرد. افشار درباره پورداود و آثار مهم او میگوید: چون دانشآموز سالهای دبیرستان بودم به سخنرانیهای او میرفتم و سعادتی نصیب شد که با او آشنایی نزدیک پیدا کردم. آشنا شدن با پورداود بسیار ساده بود و همه را آسان به خانهاش میپذیرفت و مهربانی میکرد. چون کلامش آمیخته به طنز و شوخی هم بود هم صحبتیاش دلنشین بود. گزارش اوستا برجستهترین کار و یادگار پورداود است. تا کنون تفسیر و ترجمه گاتها، خرده اوستا، یسنا و یشتها در ۶ مجلد نشر شده است و از گاتها ۲ گزارش انتشار یافته، یکی در ۲۵ سال پیش و یکی در همین امسال و این تفسیر دوم با آن دگرگونیهای بسیار دارد و از سر نو فراهم شده است.
منوچهر ستوده، از مفاخر ملی ایران
منوچهر ستوده از مفاخر ملی ایران، ایرانشناس، جغرافیدان و پژوهشگر در ۱۲۹۲ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. او نخستین مقاله خود را در ۱۳۱۵ خورشیدی درباره مطالعات تاریخی و جغرافیایی در مسافرت به قلعه الموت نوشت. فهرست کتابهای منوچهر ستوده بیش از ۵۰ جلد است و کتابها و مقالات او نشانه دلبستگی ژرف و عمیقش به تاریخ و پیشینه فرهنگ ایرانی است. از مهمترین کتابها و مقالات ستوده می توان به فرهنگ گیلکی با مقدمه ابراهیم پورداود، فرهنگ کرمانی، فرهنگ بهدینان با مقدمه ابراهیم پورداود، فرهنگ کرمانی، فرهنگ بهدینان، حدود العالم من المشرق الی المغرب، دیوان امیر پازواری، مهماننامه بخارا، جغرافیای اصفهان، فرهنگ سمنانی، سرخهای، لاسگردی، سنگسری، شهمیرزادی، عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، قلاع اسماعیلیه در رشتهکوههای البرز، فرهنگ نائینی، تاریخ بدخشان، تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس، سفرنامه گیلان ناصرالدین شاه قاجار، جغرافیای تاریخی شمیران، اسناد خاندان خلعتبری، تاریخ گیلان و دیلمستان، از آستارا تا استرآباد در ۱۰ جلد، شامل آثار و بناهای تاریخی گیلان و مازندران و گلستان را که هر کدام حدود ۸۰۰ صفحه است، اشاره کرد. ستوده همچنین در برهه ای به عضویت انجمن ایرانشناسی به ریاست ابراهیم پورداود در آمد.
یحیی ماهیارنوابی فرهیخته علمی و فرهنگی معاصر
یحیی ماهیار نوابی از چهرههای سرشناس و فرهیخته علمی و فرهنگی معاصر ایران است. او پس از دریافت درجه دوم لیسانس از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و گذراندن خدمت نظام، جهت تحصیل در مقطع دکتری به دانشگاه تهران رفت و پس از به پایان رساندن آن در ۱۳۲۷ خورشیدی با درجه دانشیاری در دانشگاه تبریز مشغول به کار شد. نوابی پس از ۲سال برای فراگرفتن زبانهای کهن ایرانی به مدرسه زبانهای شرقی دانشگاه لندن (SOAS) رفت و در سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۱ میلادی نزد پرفسور هنینگ به فراگیری زبانهای قدیمی ایران مانند پهلوی، اوستایی و پارسی باستان پرداخت و چندسال نیز در دانشگاه گوتینگی آلمان زبانهای ترکی کهن را فراگرفت. در همین سال ها بود که با ابراهیم پورداود آشنا شد. او پس از بازگشت با درجه استادی زبانهای باستانی ایران در دانشگاه تهران به کار تدریس ادامه داد و پس از چندی به ریاست گروه زبان شناسی در زبانهای کهن ایران در دانشگاه تهران انتخاب شد.
نوابی افزون بر فعالیتهای مطالعاتی و پژوهشی، به امر آموزش اهتمام ویژه داشته و علاوه بر فراخوانی اساتید ایرانی و خارجی با تاسیس ۲ رشته کارشناسی ارشد تاریخ و فرهنگ ایران و فرهنگ زبانهای باستانی ایران به موسسه شانی در خور بخشید. ماهیار نوابی افزون بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی همواره حضوری فعال و در خور در مجامع علمی گوناگون داخلی و خارجی داشت و در مراکز و انجمنهای متعددی از قبیل انجمن فرهنگ ارتش، فرهنگستان زبان ایران (عضویت پیوسته تا انقلاب اسلامی) انجمن مجموعه سنگ نبشتههای ایرانی، انجمن پژوهشهای مهری، کنگره تحقیقات ایرانی، (عضو موسس)، انجمن پژوهش های درسی، مشارکتی فعال و ثمربخش داشت. منظومه درخت آسوریک، کتابشناسی ایران، فهرستی ۱۰ جلدی از مقالات و کتابهایی که به زبانهای اروپایی درباره ایران چاپ شده است، دیوان و قارشیرازی (چاپ و تصحیح)، بندهش ایرانی(چاپ عکسی از نسخه تهمورس دینشاه)، متن های پهلوی(چاپ عکسی) گنجینه دستنویسهای پهلوی( ۵۷ جلد)، مجموعه مقالات پرفسور بیلی و یادگار زریران (از آثار کهن فارسی میانه) از جمله کتاب های منتشر شده ماهیار نوابی به شمار می روند.
جلیل دوستخواه استاد بزرگ اوستاشناس و شاهنامه پژوه
جلیل دوستخواه در ١٣١٢ خورشیدی در اصفهان دیده به گیتی گشود. او زندگی خود را با شغل آموزگاری در یک روستا سپری کرد و در آستانه آغاز دومین سال آموزگاریاش به سبب درگیری در مبارزه سیاسی، بازداشت و بیکار شد و عنوان منتظر خدمت و سپس آماده به خدمت یافت. او در سال های بعد با تحصیل در رشته ادبیات به دانشگاه تهران رفت و همزمان با گذراندن درسهای دوره دکتری، بر پایه فراخوانِ استاد محمد معین به کار در سازمانهای لغتنامه دهخدا و فرهنگ فارسی پرداخت و در ١٣٤٧ خورشیدی از پایاننامه دکتریش با عنوان آیین پهلوانی در ایران باستان در برابر گروه استادان دفاع کرد و آن را از تصویب گذراند.
کتاب هیمالیا در ۱۳۴۲ خورشیدی ترجمه برگزیده شعر ۱۵ تن از شاعران اردو زبان شبه قاره هندوستان و پاکستان را منتشر کرد و کتاب اوستا، نامه مینوی آیین زرتشت، بازنوشت گزینهای از گزارش اوستای ابراهیم پورداود را در ۱۳۴۳ خورشیدی با نظر استاد تدوین کرد و به ناشر سپرد که تا ۱۳۶۶ خورشیدی ۶بار به چاپ رسید.
او بیشتر وقت خود را به پژوهش در فرهنگ و ادب کهن ایرانی گذراند. در ۱۳۶۳ خورشیدی ترجمه کتاب آفرینش و رستاخیز، پژوهشی معنیشناختی در ساخت جهان بینی قرآنی، اثر پژوهشگر ژاپنی «شینیا ماکینو» را منتشر کرد. دوستخواه از خرداد ۱۳۸۴ خورشیدی با ایجاد وبنوشتی به نامِ ایرانشناخت در اینترنت با نشانی www.iranshenakht.blogspot.com به نشرِ دستْآوردهای پژوهشی خود و دیگران پرداخت.