به گزارش روز شنبه خبرنگار ایرنا از مسکو، برخی از صاحبنظران معتقدند که این تصمیم بزرگترین دستاورد برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است که به رغم تمام تفاوتهای مدیریت اقتصادی و اختلاف نظرهای سیاسی در مناطق چالش برانگیز جهان، گردهم آمدهاند تا به آمریکا اعلام کنند دوران یک جانبه گرایی به پایان رسیده است و آنان نیز باید در تصمیمات بینالمللی نقشی ویژه داشته باشند.
اعضای بریکس اقدام عملی در راستای رسیدن به هدف را زمانی برداشتند که اعلام شد در حال حاضر به دنبال ایجاد سیستم پرداخت جدید مشترک هستند تا آن را جایگزین پرداختهای دلاری خود کنند.
ماریا مدودوا معاون امور ارتباطات مدیرعامل صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه دراین باره به ایرنا گفته است: قدرت های نوظهور اقتصادی جهان «بریکس» (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) سیستم واحد پرداخت های مالی ایجاد میکنند و بزودی این سیستم ایجاد خواهد شد.
براساس اطلاعات خبرنگار ایرنا در مسکو، سیستم واحد پرداختهای بریکس، «بریکس پی» نامیده میشود و با کمک آن میتوان در کشورهای عضو این گروه شامل روسیه، چین، هند، آفریقای جنوبی و برزیل خرید کرد.
صندوق سرمایه گذاری مستقیم روسیه هماهنگ کننده گروه کاری برای ایجاد این سیستم مالی است و به همراه چندین شرکت در ایجاد آن مشارکت دارند.
گفته شده که پرداختها از طریق این سیستم جدید مالی را میتوان از طریق تلفنهای هوشمند نیز انجام داد؛ بریکسپی در عمل مانند سیستمهای سامسونگپی یا اپلپی کار خواهد کرد.
«کریل دمیتریف» مدیرعامل صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه (آردیآیاف) و عضو انجمن تجاری بریکس درحاشیه این نشست دو روزه که چهارشنبه و پنجشنبه برگزار شد به خبرنگاران گفت: روسیه موفق شده است وابستگی خود به دلار در مبادلات خارجی را به میزان چشمگیری کاهش دهد و آن را از 92 درصد به 50 درصد برساند.
در پایان نشست سران بریکس که با هدف دستیابی به سیاست مشترک در قبال مسائل جهانی اقدام به تشکیل این گروه کردهاند، بیانیه ای منتشر شد که در آن بر ضرورت حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه، تامین کمکهای انسان دوستانه به سوریه و پایبندی همه طرفها به آتشبس، تعهد به تحکیم چندجانبه گرایی و تاکید بر نقش محوری سازمان ملل در موضوعهای بینالمللی و حمایت از اجرای توافق آبوهوایی تاکید شد.
یادآور میشود اگر چه یکی از مهمترین دلایل شکلگیری ائتلاف اقتصادهای نوظهور دغدغههای اقتصادی بوده است اما اعضای بریکس موفق شدهاند در چند سال گذشته به عنوان کشورهای نوپای صنعتی اهمیت خود را به رخ آمریکا و کشورهای اروپایی بکشند و همکاریهای خود را صرفا به توسعه روابط اقتصادی محدود نکرده بلکه در زمینه معادلات سیاسی جهان نیز ایفای نقش کنند.
به عنوان مثال، تلاشهای این گروه در زمینه تحولات مهم جهانی و تنشهای منطقهای مانند بحران سوریه، افغانستان، سودان و تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه آمریکا علیه ایران از جمله مصادیق آن به شمار میآید.
به عبارت دیگر دامنه تاثیرگذاری بریکس در معادلات جهانی بسیاربالاست چرا که بنا براعلام بانک جهانی، گروه بریکس به سبب بهرمندی از 40 درصد از منابع مالی جهان و 15 درصد تجارت جهانی و 25 درصد تولید ناخالص داخلی، میکوشد گوی سبقت را از هفت کشور صنعتی جهان برباید و به طور کلی میتواند یکی از ثروتمندترین اعضای جامعه جهانی باشد.
به باور شماری از تحلیلگران، همچنین میتوان بریکس را به عنوان یک رقیب بزرگ برای غرب و آمریکا به حساب آورد زیرا دو کشور چین و روسیه در شورای امنیت صاحب کرسی هستند و شمار دیگری از این گروه میکوشند نامزد این شورا شوند که در صورت نیل به این هدف میزان قدرت چانه زنی و تاثیرگذاری بریکس از افزایش چشمگیری برخوردار خواهد شد.
از دیگر سو، موقعیت استراتژیک بریکس شمار دیگری از کشورهای در حال توسعه را برآن داشته تا به این ائتلاف بپیوندند که این مسال سبب ارتقای موقعیت بریکس و به چالش کشیدن غرب میشود.
ولی این گروه با چالشهایی نیز دست و پنجه نرم میکند که یکی از مهمترین آنها ناهمگونیها میان اعضا و نداشتن رویکرد اقتصادی واحد است. چرا که این گروه به رغم داشتن نقاط مشترک فراوان، تاکنون موفق نشده اند اختلافات و ناهمگونیهای مابین خود را حل و فصل کنند.
به گفته شماری از تحلیلگران، اعضای گروه بریکس از مدل اقتصادی واحد پیروی نمیکنند. به عنوان مثال الگوی روسیه و چین برای توسعه شبیه الگوی برزیل و هند که شباهتهای فراوانی با نظام سرمایهداری غرب دارد، نیست. از سوی دیگر از لحاظ اقتصادی، آفریقای جنوبی کوچکترین شبهاتی به دیگر اعضای گروه ندارد.
در نهایت تمام موارد مذکور سبب شده است تا اعضای این گروه از خط مشی یکسان در مسایل اقتصادی پیروی نکنند.
از دیگر سو نبود ناهمگونی سیاسی از دیگر موارد مورد اختلاف این گروه به شمار میآید. به عنوان مثال رویکرد چین و روسیه در بحرانهای خاورمیانه با سایر اعضای این گروه متفاوت است.
از طرف دیگر، روسیه، چین و هند در آسیا با وجود افزای سطح همکاری، به شکل ذاتی رقیب یکدیگر هم محسوب میشوند و یا همچنان در برخی نقاط اختلافات مرزی دارند.
این موارد سبب شده است که صاحبنظران غربی مدعی شوند به دلیل همپوشانی نداشتن اهداف اعضای بریکس با یکدیگر، آنها به موفقیت چشمگیری نخواهند رسید حال آنکه میتوان نمونههای متعددی از اختلاف نظر را بین بسیاری از کشورهای هم سطح یا قدرتمند در نقاط مختلف جهان پیدا کرد که مانع گسترش همکاریها میان آنها نشده است.
منتقدین بریکس در غرب همواره این مطلب را تکرار میکنند که اعضای بریکس تاکنون موفق به حلوفصل اختلافات داخلی میان خود نشدهاند، بنابراین نمی توانند برای حل و فصل مسایل بینالمللی راهکار ارایه دهند.
با وجود همه انتقادها، بسیاری معتقدند که بریکس پتانسیل بالایی دارد و در بعد اقتصادی و سیاسی از قابلیتهای بیشماری برخوردار است و میتواند تاثیرگذاری بیشتری در امور جهان داشته باشد به شرط آنکه همکاری سایر اعضا بیشتر شود و راهکارهای عملی برای رفع موانع دیده شود.