به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، چادر کردیم رفتیم تماشا، یکی از تازههای ادبیات است که اواخر سال ۹۷، از سوی نشر «اطراف» به ویراستاری «زهره ترابی» منتشر شده و تاکنون نظرات بسیاری را به خود جلب کرده است. این کتاب که سفرنامه «عالیه خانم شیرازی» یکی از آشنایان دور دربار ناصری است و در دوره ناصرالدین شاه نگاشته شده، از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول نویسنده در مورد شروع سفرش از کرمان، رفتن به بمبئی و سختیها و ماجراهای سفر حج و عتبات مینویسد. در بخش دوم با پایان سفر حج و رسیدن به تهران نویسنده که مدتی طولانی در دربار ناصری اقامت می گزیند به نگارش روزنگاریهای دقیق از دربار ناصری می پردازد؛ روزنگاریهایی که وضعیت حاکمیت در آن دوره را برای خواننده به تصویر می کشد.
چادر کردیم رفتیم تماشا، اولین کتابی است که از مجموعه سفرنامههای قدیمی زنان به چاپ رسیده و متن آن از مجموعه ده جلدی سفرنامههای حج قاجاری استخراج شده که هشتاد سفرنامه از زنان و مردان این دوره را شامل می شود.
سفرنامه ای لحظه به لحظه و جزیی نگر
در بخش نخست سفرنامه عالیه خانم که به سفر حج اختصاص دارد به جزییات سفر و ریزهکاریهایی که در مسیر کاروان اتفاق می افتد، با نگاهی دقیق پرداخته شده است. در این بخش، سفرنامهنویس یعنی همان عالیه خانم شیرازی کمتر به مناسک و اجرای مراسمات مذهبی در جریان حج پرداخته و بیشتر نگاهی موشکافانه به اطراف خود دارد. مثلا رفتار افراد کاروان با یکدیگر و با خارجیها و پیروان دیگر مذاهب را زیر نظر دارد و به توصیف جزییاتی چون نوع خوراک، قیمت اقلام مصرفی و اساسی مردم در جریان سفر حج می پردازد که می تواند به لحاظ بررسی وضعیت اقتصادی و معیشتی افراد در دوران ناصری، از اهمیت بسیاری برخوردار باشد. مسیر سخت سفر حج عالیه خانم هم که از مسیر بندرعباس آغاز و از راه دریا به بمبئی و سپس عربستان است نیز پر از حاشیههایی است که نویسنده آنها را بسیار قابل لمس روایت کرده است. چالشهای همسفر بودن با مسلمانان بمبئی که به لحاظ خورد و خوراک و بهداشت از استانداردهای مورد نظر عالیه خانم فاصله دارند و دیگر مشکلات سفر دریایی از جمله دریازدگی مسافران از جمله نکاتی است که در این سفرنامه راوی به خوبی به آنها پرداخته است.
سفر عالیه خانم به حج از روز بیست و پنجم رمضان سال ۱۳۰۹ به همراه فردی به نام «ولی خان» که همسر بیماری دارد، یک دختر به نام فاطمه و یک خدمتکار از کرمان آغاز میشود.
در این سفرنامه عالیه خانم می نویسد که قرار بر این بوده که ولی خان سفرنامه را تنظیم کند اما به دلایلی چون تنبلی و مسایلی چون مرگ همسر ولی خان در طول سفر او از این کار سر باز میزند و مسوولیت روایت سفر به دوش عالیه خانم میافتد و او هم مو به مو و لحظه به لحظه به نگاشتن اتفاقات میپردازد. او در بخشی از سفرنامهاش در همینباره می آورد: «مجبور شدم لابد با این خط نحس نجس خودم شرح حالی بنویسم که یادگار بماند. آیا بنده زنده برگردم یا بمیرم، به امید خداوند آنچه مقدر گردد، خوب است.»
عالیه خانم که بود؟
عالیه خانم از بستگان دور دربار ناصری بوده و از آنجا که در کرمان زندگی می کرده مراودات چندانی با دربار نداشته، اما از گفتههایش در سفرنامهای که از او به جا مانده اینطور بر میآید که او فرد متمول و اشرافزادهای بوده و با افراد مهم و شناخته شدهای سروکار داشته است. به عنوان مثال، عالیه خانم در طول سفر حج مهمان افراد مشهوری می شود. مثلا در سامرا شام را منزل «میرزای شیرازی» میماند و در کربلا به خانه شاهزادهی شاه سلطان حسین صفوی، همسر میرزا زکی وزیر، دعوت می شود.
بازگشت از حج و اقامت در دربار ناصری
عالیه خانم پس از بازگشت به ایران یک سال و نیم در دربار ناصری اقامت گزید، موضوعی که نشان میدهد او رابطه نزدیکی با درباریان داشته و نزد ناصرالدین شاه از تقرب برخوردار بوده است. دوران اقامت عالیه خانم در دربار ناصری دربرگیرنده نکات جالبی برای علاقه مندان به تاریخ ناصری است.
کوتاه سخن آنکه، عالیه خانم بی شک نسبت به زنان دوران خود از شجاعت، سواد و دانش بالاتری برخوردار بوده است، ضمن اینکه او در حسابوکتاب نیز سررشته داشته است. سفرنامه او جذاب و خواندنی است و برای دوستداران تاریخ و به خصوص علاقه مندان به تاریخ ناصری حاوی نکات جالبی است. ازاینرو خواندن این سفرنامه به همگان پیشنهاد می شود.