به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ فنیقیه قدیمیترین نامی است که به لبنان امروزی اطلاق می شد. فنیقیها به عنوان دریانوردان بیباک و بازرگانان فعال شهرت داشـتند. در واقع نـام فـنیقیه به حاشیه باریک ساحلی سوریه که از صور در جنوب تا اوگاریت در شمال کـشیده شـده اسـت، گفته می شود. آنها قومی دریانورد و تجارتپیشه بودند که حدود سه هزار و ۵۰۰ سال پیش به سواحل لبنان کنونی مهاجرت کردند. مهمترین فعالیت اقتصادی فنیقیها تهیه رنگ قرمز ارغوانی بود که از نوعی صدف دریایی تهیه می شد. نام فنیقیه را یونانیها به این مردم داده بودند که هم به معنای رنگ ارغوانی و هم نام صدفی است که از آن رنگ ارغوانی به دست میآمد. در همان دوران باستان کلمه لبنان نیز رایج شد. لبنان به معنای سرزمین سپید است و احتمالاً به خاطر سفیدپوش شدن کوه های این کشور نام لبنان به این سرزمین اطلاق می شد. در زبان لاتینی، لبنان را به صورت لیبانوس در فرانسوی لیبان و در زبان انگلیسی به صورتهای لبنان و لبانن مینویسند. اکنون جمهوری لبنان با حدود ۳۵میلیون جمعیت در کنار دریای مدیترانه و در همسایگی سوریه و فلسطین اشغالی واقع شده است. مردم این کشور عرب و بیشترین جمعیت آن را مسلمانان و مسیحیان تشکیل می دهند.
این کشور به مدت چهار سده بخشی از امپراتوری عثمانی به شمار می رفت اما نسبتاً خودمختار بود. تا اینکه در سپتامبر ۱۹۲۰میلادی فرانسه، لبنان را به عنوان یکی از سرزمینهای محصور سوریه تشکیل داد و لبنان از این پس به مدت ۲۳ سال تحت الحمایه فرانسه قرار گرفت. این کشور در جنگ جهانی دوم توانست استقلال خود را بدست آورد. باید اذعان کرد اکنون لبنان از لحاظ جغرافیایی، سنگر نخست کشورهای اسلامی و عربی در برابر رژیم صهیونیستی به شمار می رود و در طول نیم سده پس از استقلال، بارها مورد تجاوز زمینی و هوایی نیروهای این رژیم واقع شده است.
۲۲ نوامبر سالروز استقلال لبنان به عنوان روز ملی لبنان نام گرفته است به همین دلیل پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به بررسی چگونگی استقلال و مبارزه با استعمار در این کشور پرداخته است.
چرایی اهمیت لبنان برای استعمارگران
لبنان از روزگاران باستان مورد توجه جهانگردان، پادشـاهان و به ویژه بازرگانان بوده است. این کشور از نظر ارتباطات در یک منطقه حساس و مهم واقع شده و قـارهها را از طریق دریای مدیترانه به هم متصل میسازد. این منطقه از نظر اقتصادی محل دادوستد شـرقیان و غـربیان بود. غربیها نیازهای خود را به ویژه در زمینه مواد اولیه و خام از این منطقه تـأمین مـیکردند و کـالاهای اروپایی نیز از این طریق به طرف شرق روانه میشدند. اروپاییان متوجه شدند که تنها بـا تـوجه به برتری تکنیکی، بر شرق تسلط خواهند یافت و برای دستیابی به ایـن هدف، کـشورهای اروپایی استعمارگر در قالب گروههای مختلف شامل تجار، نظامیان، مبلغان مذهبی و...با اهداف گوناگون استعماری بـه سمت شرق آمدند. به تدریج همه این گروهها بر شرق مسلط شدند و شرقیان به اجـبار تـَن بـه پیروی از اروپاییان و سیاستهای استعماری آنان دادند.
لبنان و سلطه امپراتوری عثمانی
لبنان به مدت چهار سده بخشی از امپراتوری عثمانی بود تا اینکه در سال های آغازین جنگ جهانی اول جنبش های استقلالطلبانه در این کشور علیه سلطه امپراتوری عثمانی شکل گرفت. این جنبش ها با موفقیت همراه بود و آنها توانستند پس از چهار سده خود را از یوغ امپراطوری عثمانی رها سازند اما لبنانی ها در این راه به جای تکیه بر قدرت خود به انگلیسی ها وابسته بودند و برای شکست دادن عثمانیها به نفع انگلیسیها وارد جنگ شدند. این اقدام گرچه به شکست عثمانیها کمک کرد اما نتیجهای برای لبنانیها در بر نداشت و پس از مدتی این کشور به اشغال فرانسه درآمد.
سیاست های فرانسه در لبنان
با توجه به موقعیت اقتصادی و استراتژیک لبنان، این کشور از طمع استعمارگران دور نماند. کشورهای استعمارگر با سیاست های تفرقه انگیز خود در میان مردم لبنان نگذاشتند، مردم ایـن مـنطقه از نظر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و صنعتی مستقل باشند. مهمترین سیاست فرانسه در لبنان، ایجاد تفرقه میان ادیان و مذاهب و بزرگ جلوه دادن اختلافات میان آنـها، ایجاد مدارس و مراکز آموزشی و دانشگاهی و هـمچنین حـمایت از برخی گـروههای مـذهبی بـرای اجرای سیاستهای سـلطهگرانه خود در این منطقه، تحریف عقاید دینی، ترویج فرهنگ غربی و بیگانه کردن ملتها از فرهنگ و تاریخ خـویش، سـوء استفاده از زنان برای رسیدن به اهـداف اسـتعماری، نـاعادلانه خـواندن احـکام اسلام درباره زنـان و تـحریک آنان علیه اسلام بود و بسیاری از برنامههای دیگر در جهت اجرای سیاستهای استعماری و نفوذ مستقیم و غیر مستقیم و زیر سـلطه نـگهداشتن مـلتی که همه امکانات برای زندگی مستقل و پیـشرفته را دارا بـودند، از جـمله اقدامات آنها برای رسیدن به هدف خود بود.
همچنین استعمارگران فرانسه تلاش میکردند که کودکان لبنان را از لحاظ فکری، اخلاقی و اجتماعی مانند فرزندان فرانسه و علاقهمند به فرانسه پرورش دهند. بنابراین برنامههای مدارس و دانشگاهها در جهت اهداف اسـتعماری تـنظیم شده بودند، به طـوری کـه دانش آموزان و دانشجویان از تاریخ و جغرافیایی فرانسه بیشتر از تاریخ و جغرافیای کشور خود آگاهی داشتند. بنابراین کودکان و دانش آموزان بـیش از همه مورد توجه و تهاجم مبشرین بودند و آنها تلاش میکردند که روح اطفال را از اسلام به دور نگه دارند. کـتابهایی نیز در جهت تحریف حقایق تاریخ، جغرافیا و مذهب و همچنین عوام فریبی و ایجاد کینه در میان مـردم منطقه نوشته شد. همچنین مـؤسسات زیادی در جهت سلطه فرانسه بر تعلیم و تربیت و مراکز آموزشی در لبنان تأسیس شدند.
تلاش برای استقلال لبنان
در پایان جنگ جهانی اول نیروهای متحدین، لبنان را در اشغال نظامی فرانسه قرار دادند اما بسیاری از افراد مقیم این کشور نمیخواستند، تحت قیمومیت فرانسه باشند بلکه بیشتر تمایل داشتند که بخشی از کشور سوریه بزرگ یا یک کشور عربی باشند. در حقیقت، زمانی که لبنان تحت قیمومیت فرانسه بود، آموزش، صنایع و ارتباطات پیشرفت کرد و بیروت به مرکز تجاری مهمی تبدیل شد. بنابراین دخالت فرانسه در امور اقتصادی لبنان موجب رشد و گسترش اقتصاد و همچنین سبب بـهبود وضعیت حمل و نقل و جادههایی که فرانسویان به خاطر تسهیل در کار اقتصادی و به دست آوردن مواد اولیه فراهم کرده بود، شد اما با توجه به حضور سیاسی و اقتصادی فرانسه و تحت سلطه قرار گرفتن لبنان کشورهای صنعتی اصرار داشتند که تولیدات تمام شده خود را بـه ایـن کـشور صادر و در مقابل مواد خام از جـمله ابـریشم تـولیدی این کشور را وارد کنند. از طرف دیگر بروز تحولات اقتصادی منجر به رشد جـامعه شـهری و گـسترش بازار اقتصادی شد. بنابراین همچنان که طبقه متوسط رشد میکرد، حس عمومی و علاقهمندی ملی برای کسب استقلال پدیدار شد و در نتیجه به وجود آمدن احـزاب و گـروههای زیـاد که بیشتر آنها هم مخالف نفوذ بیگانه در کشورشان بودند، فـکر اسـتقلال خواهی و خود کفایی در لبنان به وجود آمد.
بدین ترتیب آزادی خواهان لبنان که برای جدا شدن از عثمانی جنبش های استقلال طلبانه زیادی انجام داده بودند بار دیگر و از همان نخستین روزهای اشغال به وسیله فرانسه، برای کسب استقلال به مبارزه مسلحانه خود و جنبش های استقلال طلبانه ادامه دادند. مرکز اصلی نبردهای مسلحانه آزادی خواهان این کشور کوهستان دروز بود که در اواسط دهه ۱۹۲۰میلادی این نبردها به اوج خود رسید اما پس از مدتی این نبردهای مسلحانه به شدت سرکوب شد. بنابراین مبارزات ضداستعماری مردم لبنان در فاصله ۲ جنگ جهانی از فراز و نشیبهای بسیاری برخوردار بود. آزادی خواهان لبنان به دلیل سرکوب شدید توسط فرانسه از ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۵میلادی شیوه مسالمتجویانهتری را برای مقابله با استعمار در پیش گرفتند آنها با برگزاری اعتصابهای گسترده نارضایتی خود را از استعمار فرانسه به نمایش گذاشتند. برای نمونه کشاورزان با شرکت در مبارزات مسلحانه و کارگران با برپایی اعتصابها نقش بیشتری را در این جنبش ایفا کردند، همچنین مسلمانان به جهت تضاد عقاید دینیشان با سلطه خارجی به مبارزه با آنها برخاستند.
بنابراین در ۱۹۴۳میلادی با موافقت فرانسویها، انتخابات ریاست جمهوری لبنان برگزار شد. دولت منتخب قانون اساسی جدیدی را به مورد اجرا گذاشت که نفوذ فرانسه در لبنان را نفی میکرد. در ۱۱ نوامبر ۱۹۴۳میلادی اقدام فرانسویها در توقیف بیشتر اعضای دولت لبنان به شورش و جنگ منجر شد که این جنگ با مداخله انگلیس پایان یافت و فرانسویان، دولت را آزاد و قدرت را به آن واگذار کردند. بنابراین در ۱۹۴۶میلادی لبنان به طور کامل از نیروهای فرانسه تخلیه شد و لبنان به طور رسمی استقلال یافت.