در قسمتی از سرمقاله امروز روزنامه شرق به قلم سیدمصطفی هاشمیطبا، آمده است: آقای رئیسجمهور هم سرانجام لب به سخن گشود و گفت که برای کمک به خانوارهای کمبضاعت یا باید مالیات را افزایش بدهیم یا نفت بفروشیم (که گفتند محدودیت داریم و درست هم نیست) یا با افزایش قیمت بنزین به خانوارهای ضعیف کمک کنیم و چون با افزایش مصرف مواجه هستیم، سیستم سهمیهبندی را انتخاب کردهایم که در سال ۱۴۰۰ مجبور به واردات بنزین نشویم. صرفنظر از اینکه این اقدام را خوب یا بد بدانیم و بحث خود را در ضعف یا توانایی ریاستجمهور متمرکز کنیم، میخواهیم بگوییم که همه دولتمردان ایران باید بدانند دوران تظاهر به پولداربودن و به قول معروف پز «بچه حاجیبودن» دولت گذشته است و همه دولتمردان ایران واقعیت را برای مردم بازگو کنند که جامعه ایران در چه شرایطی است و همه مردم چه باید کنند. البته خروج آمریکا از برجام میتواند یکی از عوامل این بیداری محسوب شود؛ زیرا اگر آمریکا از برجام خارج نمیشد، با سیستم مالهکشی همچنان در خواب میماندیم؛ هرچند اینک نیز بعید است به بیداری دست پیدا کنیم و اصرار باید داشت که به بیداری دست بیابیم. چگونه باید بیدار شد؟ دولت روحانی که با سیستم سهمیهبندی بنزین از ابتدا مخالف بود و میخواست هرچه بیشتر بنزین وارد کند و مردم مصرف کنند، پس از شش سال به سهمیهبندی روی آورده و این نتیجه نبود روشنبینی و پیشبینینکردن آینده است و نیز نتیجه الگوگرفتن از جوامعی است که مصرف را جایگزین زندگی بهینه کردهاند. اگر در حکمرانی به استقبال مشکلات نرویم و برای آنها تدبیر نکنیم، مشکلات ما را از پا درخواهد آورد. مثال بسیار کوچک، انباشت زبالهها در مناطق شمالی کشور و آلودگی ناشی از آن است که سلامت زیستگاهی را به خطر انداخته؛ زیرا از ابتدا آیندهنگری درباره زبالهها وجود نداشته است. اگر دولت آقای روحانی همان سهمیهبندی قبلی را با منطق روز و اصلاحات لازم ادامه میداد، علاوه بر آنکه مبالغ معتنابهی ارز را صرف واردات بنزین نمیکردیم، میتوانستیم با آن سیستم حملونقل عمومی را بهبود ببخشیم و نیز مردم با مدیریت مصرف میتوانستند خود را تنظیم کنند. مصرف بیرویه بنزین و استفاده بیحدوحصر موجب آن شده است که در تعطیلات مسیر سهساعته تهران شمال گاه تا ۱۵ ساعت زمان ببرد و همین اتوبان شهید همت تهران هر روز شاهد راهبندانهای طولانی چندکیلومتری و اتلاف وقت شهروندان و بنزین گرانبها باشد.
دولت روحانی با دیدگاه شبه اقتصاد آزاد و فراهمکردن امکانات مصرف آزاد امیدوار بود با امضای موافقتنامه برجام و رفع همه موانع و تحریمها در شکوفایی اقتصاد جامعه (هرچند ظاهری) توفیق یابد و در ابتدا و در اواخر دوران اوباما نیز طلیعه این امر خود را نشان داد؛ اما این خوشباوری با وجود تأکید ترامپ به خارجشدن از برجام، همچنان باقی ماند و هیچ تمهیدی برای تطبیق جامعه با شرایط تحریم آمریکا در نظر گرفته نشد. حتی با پایداری برجام (که البته تأکید میشود که امضای برجام موفقیت بسیار شایانی برای جمهوری اسلامی ایران بود) با توجه به شرایط زیستی، اقتصادی و اجتماعی ایران، دیدگاههای تداوم زندگی گذشته شبه غرب و تشویق به الگوی زندگی غربی، بحرانهای جامعه تداوم مییافت و شاید فقط اندکی به تأخیر انداخته میشد.