منتقدان دولت در روزهای اخیر، شیوه اطلاعرسانی دولت در زمینه سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین را مورد انتقاد قرار دادند. این انتقادات در چند دسته قابل بررسی است:
۱. بخشی از منتقدان به دولت خرده میگیرند که چرا هیچ زمینهسازی مناسبی برای این موضوع در میان مردم انجام نداده بود. این انتقاد از این نظر وارد نیست که زمینهسازی در این مورد به طور مثال با اقداماتی نظیر ثبتنام مجدد برای کارت سوخت و نیز الزام به استفاده از کارت برای سوختگیری انجام شده بود. در عین حال از ابتدای امسال، در سخنان مسئولان دولتی، اشارههای صریحی به این موضوع صورت گرفته بود. مثلا به این مصاحبه واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور در ۲۸ فروردین امسال دقت کنید:
«رئیس دفتر رئیس جمهور در پاسخ به سوالی درخصوص خبر تصمیم گیری درمورد دو نرخی شدن بنزین در جلسه هماهنگی اقتصادی سران قوا، با بیان اینکه این موضوع درحال بحث و بررسی است و تصمیمی اتخاذ نشده گفت: قاچاق سوخت و افزایش مصرف از جمله موضوعات مهمی است که باید برای آن فکری کرد. دکتر واعظی با بیان اینکه ۴ سال است قیمت سوخت افزایش پیدا نکرده است، گفت: متاسفانه مصرف سوخت در کشور بسیار بالاست و به ۹۰ میلیون لیتر در روز رسیده که این رقم در روزهای آخر هفته بالای ۱۰۰ میلیون لیتر است و باید برای مدیریت این مصرف بالا کاری بکنیم. رئیس دفتر رئیس جمهور افزود: البته در این رابطه بحث ها به گونهای است که فشار روی خانوادهها نباشد و از طرف دیگر آنچه از این راه حاصل میشود مستقیم صرف بخشی از مردم بشود که بیشتر نیازمند هستند.»
۲. در این شرایط برخی از منتقدان میگویند چرا مسئولان دولتی حتی در روزهای مانده به اجرای طرح، این اقدامات را انکار میکردند و ضمنا چرا تصمیمی این چنینی، به صورت ناگهانی در شامگاه پنج شنبه بیان شده است. برای پاسخ به این موضوع بیایید به ابتدای امسال و به طور دقیق به دهم اردیبهشت بازگردیم. در آن زمان یک خبرگزاری منتقد دولت با اطلاعاتی که از یک مدیر وزارت نفت که پیش از این خبرنگار همین خبرگزاری بود، به دست آورده بود، خبری مبنی بر آغاز سهمیهبندی بنزین را منتشر کرد. در آن روزها، دیدیم که چه صفهای طویلی در جایگاهها ایجاد شد و به گفته معاون اول رئیس جمهور، مصرف بنزین تا ۱۶۰ میلیون لیتر هم افزایش پیدا کرد و مشخص نبود که اگر دولت نمیتوانست سوخت را به موقع، به جایگاهها برساند چه اتفاقی میافتاد. حال با چنین سابقهای جای این سوال وجود دارد که آیا دولت به عنوان مجری مصوبه شورای هماهنگی میتوانست به صورت شفاف، تصمیم شورا و نیز زمان آن را مشخص کند.
۳. اما یکی از نکات جالب در این زمینه این است که صداوسیما، مدعی عدم اطلاعرسانی در این زمینه است. به طور مثال برنامه عصر در شامگاه سه شنبه، با اجرای نادر طالبزاده و حضور علی مطهری و محمدحسین صفارهرندی به عنوان میهمان، این انتقاد را مطرح کرده است. این در حالی است که به گفته رئیس دفتر رئیس جمهور، صداوسیما توسط وزیر کشور به عنوان رئیس ستاد اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی کشور به عنوان رئیس کمیته اطلاعرسانی در این زمینه تعیین شده بود. حال باید از صداوسیما پرسید که از روز جمعه تا به امروز یعنی در این یک هفته، چه اقداماتی از نظر رسانهای برای تبیین این اقدام که در سطح ملی و توسط شورای هماهنگی سران قوا تصمیمگیری شده بود و مورد حمایت رهبر انقلاب نیز قرار داشت، انجام دادند؟
۴. باید توجه داشت که طبق آمار مرکز آمار در سال ۱۳۹۵، از کل خانوارهای کشور، ۲۴.۱ میلیون خانوار (۹۹.۳ درصد) در محل سکونت به تلویزیون دسترسی داشتهاند. اندازه این سهمها برای خانوارهای شهری ۹۹.۶ درصد و برای خانوارهای روستایی و ۹۸.۶ درصد بوده است. از سوی دیگر، معاون سیما اخیرا مدعی آمار ۸۰ درصدی مخاطبان صداوسیما شده بود. حال سوال را میتوان بهتر پرسید و از صداوسیما خواست بگوید که با وجود این میزان ضریب نفوذ بالا و البته با توجه به قطع بودن اینترنت در یک هفته اخیر و نداشتن هیچ گونه رقیب جدی، برای اقناع مردم در این زمینه چه اقدامی صورت داده است؟