هشتم بهمن سال گذشته بود که زنده رود پس از ۱۸ ماه خشکی در میان اشک ها و لبخندهای برآمده از شوق، سرانجام برای ۲۰ روز جاری شد تا تبسمی هر چند کوتاه، گره از رخسار چروک خورده نصف جهان بگشاید.
اهالی اصفهان که حالا در جوار سی و سه پل به نظاره دردانه شهر نشسته بودند، طولی نکشید که به دنبال کاهش خروجی این رود بار دیگر در فراق رفیق دیرین خود زانوی غم بغل کردند.
پس از آن زندهرود برای نوبت دوم آبیاری کشت کشاورزان در فروردین امسال دوباره جاری شد و تا روزهای پایانی خرداد مهمان روزمرگی مردمان نصف جهان بود.
۱۳ تیر امسال بود که عباس رضایی، استاندار اصفهان خبر داد زندهرود در تابستان برای مدیریت منابع آب به شکل متناوب جاری خواهد شد. تابستان در بود و نبود زایندهرود گذشت و اکنون جریان این رودخانه در میان برگریزان خزان، بهانهای برای دورهمیها، چای آتشیها و ثبت لحظات خاطرهانگیز است. آب اکنون برای کشت پاییزه کشاورزان شرق و غرب از بامداد ۲۱ آبانماه توزیع شده و نزدیک به ۲۰ روز، تا ۱۲ آذرماه ادامه مییابد و پس از آن معلوم نیست رهگذران تا به کی باید دگر بارجای خالی زاینده رود را به نظاره بنشینند؟
توقف متناوب جریان زایندهرود علاوه بر اینکه مهمترین نمود مدنیت و تمدن دیار اصفهان را به سخره گرفته، مرزبندیهای طبیعی این حوضهآبریز را نابود و کشاورزی را در قسمتهایی از آن بی رونق کرده است. از سوی دیگر خطرات بسیار زیادی از منظر انسانی، زیست محیطی و اقتصادی به دنبال جریان نیمه جان زنده رود در حال رخ نمایی است.
خشکی زایندهرود کاهش ورود گردشگر و به دنبال آن رکود مشاغل مرتبط با این بخش را به دنبال داشته است. بسیاری از آثار تاریخی بر جای مانده از دوران کهن در اثر پدیده فرونشست در معرض ترک خوردگی قرار گرفته و ریزگردها در هوای نصف جهان ریشه دوانده است. پلهای تاریخی اصفهان، این گنجهای برجای مانده از تاریخ، از جنس ساروج (ملات آهک آبی) است که باید بهطور مداوم در آب قرار داشته باشند وگرنه استحکام خود را از دست میدهند. در جوار زایندهرودِ بی رمق، حیات و نشاط شهری به چشم نمیآید. گویی اینها مرثیه آب است که پس از مدارا با حجم انبوه بی مهریها به ستوه آمده و حالا به دنبال گوشهایی برای شنیدن و بغضهایی برای ترکیدن، چشم انتظار تدبیر و چارهاندیشی است.
زایندهرود به طول بیش از ۴۰۰ کیلومتر به عنوان بزرگترین رودخانه منطقه مرکزی ایران از کوههای زاگرس سرچشمه میگیرد و در نهایت به تالاب بینالمللی گاوخونی در شرق اصفهان میریزد، این رودخانه در دهههای اخیر بدلیل خشکسالی، تراکم جمعیت و افزایش برداشت، به یک رودخانه فصلی تبدیل شده و در پایین دست در بیشتر ایام سال بویژه فصول گرم با خشکی مواجه میشود که این موضوع مشکلات بسیاری را برای بخشهای آشامیدنی، صنعت، کشاورزی، گردشگری و محیط زیست استان اصفهان بوجود آورده است.
ناصر حاجیان عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان، نویسنده کتاب "پایگاه دادههای زایندهرود" موقعیت جغرافیایی، کاربری اراضی، اقلیم، میزان برداشتها و سراب تا پایاب این رودخانه را مورد بررسی موشکافانه قرار داده است.
این محقق در این کتاب اشاره کرده که حوضه آبریز رودخانه زایندهرود و استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری که در این حوضه واقع گردیدند در بخشهای مختلف، توسط مدیریت کشور و این استانها، بارگذاری بیش از پتانسیل حوضه شده است. بدیهی است این بارگذاری با توجه به محدودیت منابع آب این حوضه، متناسب با پتانسیل موجود نیست و مدیریت آب برای پاسخگویی به سیاستهایی که برای این حوضه برنامهریزی شده، ناگزیر به تأمین آب بوده، جهت نیل به این هدف، چون به صورت طبیعی، امکان آن وجود نداشته، ناگزیر به جنگ طبیعت رفته به طوری که در غرب حوضه با تخریب کوههای زاگرس (حداث تونلها) ،در مرکز با خشک کردن رودخانه زایندهرود و در شرق با نابود کردن تالاب گاوخونی، باعث نابودی اکوسیستم منطقه و جلوگیری از جریان طبیعی آب رودخانه به سمت تالاب گردیده و از طرفی حقوق حقآبداران قدیمی را نیز دچار مشکل کرده است.
حاجیان در این کتاب هشدار داده است در صورتی که برای معضل به وجود آمده فکری اندیشیده نشود تا افق ۱۴۰۰ بطور قطع مشکلات آبی در حدی خواهد بود که مدیریت آن ناممکن میشود.
وی در ادامه مینویسد: برای حل مشکل به وجود آمده پیشنهاد میشود مدیریت حوضه در بخشهای آب، کشاورزی، محیط زیست و هواشناسی به عنوان متولی در اختیار گذاشتن اطلاعات پایه، برای برنامهریزی در بخشهای بالادستی، باید یکپارچه و تحت مدیریت واحد اداره شود سپس با باز طبیعی کردن رودخانه و تالاب با مدیریت تقاضا به خصوص در یک پروسه زمانی معقول که شاید زمان زیادی را میبرد مشکلات ایجاد شده را مرتفع کند، در همین راستا از دادن تخصیصهای جدید، جلوگیری و با کارهای فرهنگی در سطح دبستان تا دانشگاه، بسترسازی مناسب در جهت حل معضل به صورت ریشهای انجام پذیرد.
نویسنده در بخش دیگری خاطرنشان میکند که برغم اینکه رودخانه زایندهرود مهمترین رودخانه فلات مرکزی ایران دارای ارزش حفاظتی فراوان است ولی متأسفانه تاکنون هیچ بخشی از آن تحت حفاظت رسمی قرار نگرفته و به تبع آن تالاب گاوخونی نیز به دلایل مختلف از جمله قطع پیوند جریان آب رودخانه زاینده رود، عدم اعمال مدیریت و حفاظت و اثرات سوء فعالیتهای انسانی، تخریب شده است.
"برای برخورداری از زایندهرودی دایمی و پایداری سرزمین، باید آن طرف موضوع را هم ببینیم که چه عواملی باعث شده تا در این سال پر بارش که انتظار جریان دایمی یا کاملتر زایندهرود میرفت، در برخی ماههای سال آبی، رودخانه خشک بماند". این را محمد کوشافر عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان میگوید.
وی در گفت و گو با ایرنا افزود: احیا زایندهرود و تالاب بینالمللی گاوخونی با این ساز و کار، دور از دسترس است بنابراین باید فکر اساسی در این زمینه بشود.
به گفته وی رهاسازی متناوب مقدار معینی آب در زایندهرود پیامدهای نامطلوب به دنبال دارد اما با رهاسازی پیوسته آب، این رودخانه به شرایط عادی نزدیکتر شده و خسارات ها کاهش مییابد.
این استاد دانشگاه افزود: اگرچه همواره در گفتار از احیا زاینده رود صحبت می شود اما آنچه در واقعیت اتفاق می افتد رها سازی آب بر اساس ذخایر سد برای مصارف مختلف و تامین نیاز کاربران است.
این در حالی است که پژوهشگر و کارشناس حوزه آب در استان اصفهان سوء مدیریت را عامل اساسی در بروز مشکلات حوزه آب کشور می داند.
حشمت الله انتخابی در گفت و گو با ایرنا، افزود: حراست از این سرمایه مهم زیستی بسیار ارزشمند است که تحقق آن به مدیریت کارآمد و کارشناسی شده و به دور از فعالیتهای سیاسی است.
وی ادامه داد: افزایش بارشها و کاهش بارندگی هر دو به دلیل مشکلات مدیریتی برای کشور چالش ساز بوده و قدرت و توانایی برای مدیریت آن به گونهای که معضلات را رفع کند، نبوده است.
به گفته وی با وجود افزایش بارندگیها اما مشکل کم آبی و مدیریت رودخانهها همچنان وجود دارد که این موضوع نشان از بی تدبیری در برنامه ریزی هاست.
وی برداشت بی رویه در سالهای خشکسالی را عامل بروز فرونشست معرفی کرد و گفت: در زمان خشکسالی برخی رفتارها مثل برداشت زیاد از چاههای آب موجب خشکی سفرههای زیر زمینی و همچنین فرونشست در مناطق مختلف کشور شده است.
انتخابی کوتاهی در تکمیل پروژههای آبرسانی را نیز از دیگر تهدیدهای زیست محیطی بیان کرد و ادامه داد: روند طولانی اجرای پروژههای آبرسانی موجب خسارت به فعالیت و از بین رفتن پیش بینیهای لازم میشود.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهرکرد نیز می گوید نظرات کارشناسان در اجرای طرحهای آبرسانی در حوضه زاینده رود مغفول مانده است.
روح الله فتاحی در گفت و گو با ایرنا، شفاف سازی مصارف و منابع در حوضه زاینده رود را با مشارکت مسؤولان دو استان چهار محال و بختیاری و اصفهان ضروری دانست و افزود: با تحقق این مهم بسیاری از مباحث مطروحه در این حوضه آبریز برطرف میشود.
وی ادامه داد: کشاورزی در زمان حاضر محور توسعه اقتصادی چهارمحال و بختیاری معرفی شده و این برنامهریزی به دلیل کمبود آب صحیح نیست و باید در عرصه دیگر برنامهریزی کرد.
این استاد دانشگاه یادآور شد: مسئولان نظرات کارشناسان را مدنظر قرار نمیدهند و تنها شنونده هستند و هر آنچه تذکر داده میشود را کمتر مورد توجه برنامهریزی خود قرار میدهند که این موضوع خسارتهای زیادی را به زیست بوم و بودجه کشور وارد میکند.
وی که معتقد است بخشی از پروژههای آبرسانی کشور بدون مطالعه کافی طراحی و اجرا شده است، اظهار کرد: تأخیر در تأمین اعتبار و ناقص ماندن پروژهها سبب بروز مشکلاتی در ادامه مسیر فعالیت و اجرای برنامه کامل فعالیت آبرسانی شده است.
فتاحی اضافه کرد: ناتمام ماندن پروژهها و تحقق نیافتن برنامه مدنظر باعث شده که نتیجه واقعی محقق نشود که این موضوع در احداث تونل اول و دوم انتقال آب روشن استت، مانند سد و تونل سوم که بیش از هزار و دویست میلیارد تومان تاکنون هزینه داشته و تا تکمیل هنوز راه طولانی در پیش دارد، راهکار مدیریت آب نیست، بهشت آباد هم سیاه چاله ای بدتر از تونل سوم است که نه تنها هیچ مشکلی از مدیریت آب فلات مرکزی رفع نمی کند بلکه فقط ضایع کردن بیت المال است.
این استاد دانشگاه اجرای پروژهها بدون مطالعه را موجب افزایش مشکلات آبرسانی بیان کرد و ادامه داد: پروژه بهشت آباد یکی از این پروژههاست که ظرفیت برای آن تعریف نشده و موجب خسارت به استان چهارمحال و بختیاری میشود.
به گفته وی برداشتهای بالا دست عامل مشکلات آب اصفهان نیست بلکه بی برنامگی ها و بی توجهی به نظرات کارشناسی در اجرای فعالیتهای آبرسانی موجب چنین مشکلی شده و کنترل برداشتهای کشاورزان مشکل آب این استان را رفع نخواهد کرد.
وی با بیان اینکه پس از قانون اصلاحات اراضی باید قانون اصلاحات آبی اجرا میشد، افزود: حفر چاههای متعدد در زمینهای کشاورزی و غیر کشاورزی موجب خشک شدن قناتها شده و از طرفی توسعه بی برنامه کشاورزی و نبود مدیریت در استفاده از منابع آبی مشکلات را دوچندان کرده است.
گاوخونی، تالاب رنجور و غریب ایران آنسوی دیگر زنده رود نیمه جان است، بهشت بیکرانی که به دنبال خشکسالی و نبود حقآبه می رود تا به کویری خشک و غمبار تبدیل شود. این تالاب در سال ۱۳۵۴ در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده و نام آن در فهرست تالابهای بین المللی قرار گرفته است.
گاوخونی همواره یکی از زیستگاههای حیات وحش و پرندگان در فلات مرکزی ایران بوده اما اکنون خبری از موجودات زنده در آن نیست.
" در زمستان گذشته، حدود یکهزار و ۵۰۰ قطعه پرنده بهدلیل نبود آب در تالاب گاوخونی، از این منطقه مهاجرت کردند و بسیاری از گونههای جانوری آن در معرض خطر قرار گرفتند. این تالاب اکنون به یکی از کانونهای گرد و غبار تبدیل شده است." این ها را منصور شیشه فروش، مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان می گوید.
وی در گفت و گو با ایرنا، افزود: بهدلیل خشکسالی سالهای گذشته، حقابه این تالاب تامین نشده و در ۲۰ سال گذشته، فقط سیلاب، زمین تفتیده این تالاب را تَر کرده است.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان تصریح کرد: یکی از راهکارهای مهم برای جلوگیری از انتشار گرد و غبار در استان تامین حقابه زیست محیطی تالاب گاوخونی است که باید بصورت جدی مورد توجه و پیگیری قرار گیرد.
سرپرست معاونت پایش و نظارت ادارهکل حفاظت محیط زیست اصفهان نیز در این خصوص به ایرنا گفت: نجات اتالاب بینالمللی گاوخونی یک منفعت و مصلحت فرانسلی، فرامنطقهای و ملی است.
حسین اکبری افزود: بر اساس ضوابط، تامین حقابه زیست محیطی پس از آب آشامیدنی اولویت دوم است ولی متاسفانه در طول سالهای گذشته این حق از تالاب بینالمللی گاوخونی دریغ شده است.
به گفته کارشناسان امر تالاب گاوخونی برای سیراب شدن به حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب نیاز دارد یعنی زمانی که ارتفاع آب در این اکوسیستم طبیعی تقریبی یک متر باشد به کارکرد واقعی اش میرسد.
وی اظهارداشت: محیط زیست استان اصفهان در سطوح ملی و استانی پیگیریهای مستمر و جامعی در خصوص تبیین شرایط بحرانی و خشکیدگی تالاب بینالمللی گاوخونی و زایندهرود بویژه در شرق اصفهان داشته است و بر تامین این حقابههای زیست محیطی به عنوان حقوق عامه تاکید دارد.
سرپرست معاونت پایش و نظارت ادارهکل حفاظت محیط زیست اصفهان اضافه کرد: اگر حقابه این تالاب تامین نشود ممکن است به زودی شاهد تبدیل شدن گاوخونی به کانون گرد و غبار سمی باشیم که میتواند محیط زیست و بهداشت ساکنان فلات مرکزی ایران تا شعاع ۵۰۰ کیلومتر را تحت تاثیر قرار دهد.
اکبری بیان کرد: تامین حقابه گاوخونی و نجات آن یک ضرورت برای دور شدن از یک فاجعه زیست محیطی در فلات مرکزی ایران است.
وی با بیان این که تالاب بینالمللی گاوخونی حدود ۱۵ سال حقابهای دریافت نکرده است، گفت: بر اساس مطالعات جامع دانشگاهی ۱۳۷ میلیون متر مکعب در سال حقابه زیست محیطی زایندهرود و ۱۷۶ میلیون متر مکعب در سال حداقل حقابه تالاب بینالمللی گاوخونی تعیین شده است.
سرپرست معاونت پایش و نظارت حفاظت محیط زیست اصفهان افزود: با پیگیری های صورت گرفته از ۱۱ مهر امسال آب زایندهرود از سد رودشتین به سمت تالاب بینالمللی گاوخونی رهاسازی شد و تا ۱۵ آبان بیش از پنج میلیون متر مکعب آب به این تالاب رسید که از نظر حجمی یک سی و پنجم حقابه سالانه آن است.
وی معتقد است رهاسازی همین میزان آب، گامی در جهت نجات تالاب بینالمللی گاوخونی و قابل تقدیر است که باید این روند ادامه یابد.
بابک ابراهیمی، معاون برنامهریزی شرکت آب منطقه ای اصفهان اما بر این باور است که حکمرانی صحیح آب کلید رفع چالش های این بخش است.
وی معتقد است همه بخشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور و استان باید کار خود را در بخش آب به درستی انجام دهند و مشکلات رخ داده را تنها به گردن متولیان آب یعنی وزارت نیرو و شرکت آب منطقهای نیندازند.
ابراهیمی می گوید: نمایندگان مجلس، استانداران، فرمانداران و دیگر مسئولان در مسائل مربوط به آب دخیل هستند و باید این نکته را همواره مد نظر قرار داد که آب مقولهای چند وجهی است.
به گفته وی هر آن کس که در حوزه آب قدرت اعمال نفوذ و تصمیم دارد در چرخه و فرایند حکمرانی آب می گنجد و سوء مدیریتهایی که از آن به وفور یاد می شود متوجه چنین شخصی نیز خواهد بود.
در زمان حاضر به گفته معاون حفاظت و بهرهبرداری شرکت آب منطقهای اصفهان، ذخیره سد زایندهرود به ۳۷۰ میلیون مترمکعب رسیده که برابر با ۲۶.۵ درصد حجم کلی این مخزن است.
حسن ساسانی در گفت و گو با ایرنا افزود: میانگین بلند مدت حجم آب ذخیره شده در این سد (دوره ۴۴ ساله) ۷۵۹ میلیون مترمکعب ثبت شده که نشان میدهد در مقایسههای بلند مدت، وضعیت منابع آبی در این منطقه مناسب نیست.
وی بیان کرد: میزان ورودی آب به سد زایندهرود در زمان حاضر ۱۷ مترمکعب و خروجی آن ۸۲ مترمکعب بر ثانیه است که امید میرود بارشهای موثر پاییزی و زمستانی بتواند حجم قابل قبولی را به مخزن بیافزاید.
معاون حفاظت و بهرهبرداری شرکت آب منطقهای اصفهان یادآور شد: میزان بارش در ایستگاه چلگرد از ابتدای سال آبی جاری ۱۰۸ میلیمتر بوده، در حالی که سال گذشته در چنین روزی میزان بارشها ۲۳۰ میلیمتر و میانگین بلند مدت ۱۸۰ میلیمتر ثبت شده بود.
وی اضافه کرد: بر این اساس میزان بارشهای امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۵۵ درصد و نسبت به میانگین بلند مدت ۴۸ درصد کاهش داشته است.
ساسانی با اشاره به توزیع ۱۲۰ میلیون مترمکعب آب برای کشت پاییزه کشاورزان اصفهانی گفت: بر اساس آمارها، ظرفیت نهایی سد زایندهرود ۱.۴ میلیارد متر مکعب است که در شرایط کنونی تنها هشت درصد ذخیره آب دارد.
به گزارش ایرنا، سالانه حدود ۷۰ تا ۸۵ درصد آب حوزه زایندهرود تبخیر میشود و تنها ۱۵ درصد به عنوان منابع آب تجدیدپذیر در دسترس قرار میگیرد. میزان کاهش آب ذخیره شده در سد زایندهرود در سالهای اخیر بیسابقه بوده و نسبت به میانگین بلندمدت(۴۴ ساله) در ایامی از سال ۸۰ درصد و حتی بیشتر کاهش داشته و حتی در روزهایی، میزان آب ذخیره شده در سد به یک دهم ظرفیت کلی آن رسیده و چالشهای بسیاری را در بخشهای مختلف به وجود آورده است.
تشکیل ستاد احیای زایندهرود، طرح ۹ مادهای احیای حوضه آبریز زایندهرود، احداث سد و تونل سوم کوهرنگ، طرح انتقال آب از بهشت آباد به فلات مرکزی ایران و طرح مدیریت یکپارچه منابع آب زایندهرود به عنوان طرحهای بلندمدت و بازدارنده در قبال استفاده غیرقانونی از منابع آبی و نیز نصب کنتور برای چاههای مجاز و تعمیر و بهسازی تأسیسات سد از جمله طرحهای کوتاه مدت در این زمینه به شمار میرود.
حوضه زایندهرود از 2 استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری تشکیل شده است.
زندهرود، کهن میراث گرانبهای نصف جهان، همواره یکی از مهمترین مقصدهای گردشگری برای مسافران داخلی و خارجی و سرچشمه نعمت و برکت اصفهان و دیگر شهرهای آن بوده است که اکنون چشم انتظار تدبیر آدمها از دردی که سالها در سینه دارد آرام به خود میپیچد.