مسکو - ایرنا - روابط روسیه و انگلیس در سال‌های اخیر به دلیل اختلاف نظرهای متعدد در طیف وسیعی از موضوعات هر روز بدتر از دیروز بوده است و دو کشور نه تنها یکدیگر را اولویتی برای خود به حساب نمی‌آورند بلکه گویا یکدیگر را تهدید می‌بینند.

به گزارش روز سه‌شنبه خبرنگار ایرنا از مسکو، اگر چه بازی بزرگ دیرزمانی است به پایان رسیده است اما به نظر می‌رسد سایه حوادث تاریخی حاکم برآن همچنان بر روابط روسیه و انگلیس سنگینی می‌کند.

گویا دو کشور با وجود همکاری‌های گسترده در دو قرن گذشته در موضوعات پیچیده جهانی همچون جنگ با لاپنئون،  هیتلر و حتی شرکت در ائتلاف‌های بین‌المللی و عضویت در شورای امنیت سازمان ملل، هنوز نتوانسته‌اند نگاهی نو به یکدیگر داشته باشند.

به تصویر کشیدن چهره‌ای خطرناک از روس‌ها به صورت مستمر در رسانه‌های انگلیسی خود گواهی بر نگرانی فزاینده لندن از تأثیر روسیه بر این کشور از گذشته تاکنون است.

روس ستیزی سیستماتیک در انگلیس را حتی می‌توان در سریال‌های روز این کشور به نظاره نشست، در قسمتی از سریال پرطرفدار «پیکی بلاندرز» نماد یک کولی انگلیسی که با فدا کردن همه چیز به یک سیاستمدار بزرگ در اوایل قرن بیستم تبدیل شده است گواهی بر این مدعا است آنجا که قهرمان سریال که رئیس یک باند جنایتکار است از ترس و خط قرمز خود برای کار با روس‌ها میگوید و به اعضای خود توصیه می‌کند هیچگاه با روس‌ها کار نکنند چرا که پایان خوشی نخواهد داشت.

جالب اینجاست که موارد مورد اختلاف در یک دهه اخیر میان لندن و مسکو نه تنها کم نبوده بلکه فراتر از حد انتظار افزایش یافته و هر روز نیز بر تعداد آن افزوده می‌شود به شکلی که در دکترین سیاست خارجه انگلیس نیز مقابله با نفوذ روزافزون روسیه به یک اصل تبدیل شده است.

اختلافات دو کشور در یک دهه گذشته از جنگ روسیه و گرجستان آغاز شد و الحاق کریمه اوکراین و ترور بیولوژیک جاسوس روس در انگلیس ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد.

امروز خیلی‌ها در انگلیس بر این باورند که حتی بحران برگزیت برای طلاق از اروپا نیز به دلیل دخالت روسیه در رفراندوم انگلیس بوجود آمده است.

اختلافات ریز و درشت میان دو کشور در نقاط مختلف جهان از جمله سوریه و حتی یمن باعث شده است که بسیاری از تحلیلگران امروز متقاعد شده باشند که روسیه و انگلیس همدیگر را نه به عنوان یک شریک بلکه یک تهدید به حساب می‌آورند.

آخرین رویارویی روسیه و انگلیس در شورای امنیت نیز به وتوی قطعنامه پیشنهادی لندن از سوی مسکو برای جنگ یمن اختصاص داشت که انگلیس در آن به دنبال محکوم کردن نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه بود.

رسانههای انگلیسی همواره تلاش میکنند روسیه را کشوری نشان دهند که دیگر هیچ شباهتی به یک ابرقدرت ندارد و با بحران اقتصادی و کاهشی سطح اعتماد عمومی مردمم خود مواجه است.

درمقابل رسانه‌های روسی تلاش می‌کنند انگلیس را کشوری بحران زده نشان دهند که مقامات آن از سر ناچاری و برای گمراه کردن افکار عمومی از وضعیت داخلی، به دنبال ترسیم دشمن خارجی هستند و دیواری کوتاه‌تر از روسیه پیدا نکرده اند البته بحران برگزیت نیز به روس‌ها در القای این پیام کمک فراوانی کرده است.

این روزها برگزیت در روسیه تبدیل به یک ضرب المثل شده است به شکلی که وقتی می‌خواهند فردی را توصیف کنند که در یک مهمانی از همه خداحافظی کرده اما محل را ترک نمی‌کند، از این عبارت استفاده می‌کنند.

اختلافات این روزهای روسیه و انگلیس فراتر ازهر برون دادی، نشانگر یک واقعیت است آن هم اینکه هیچ اعتمادی میان مقامات دو کشور حداقل در حال حاضر وجود ندارد.

تاثیر احتمالی برگزیت بر روابط روسیه و انگلیس

چند روز پیش ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در نشست سرمایه‌گذاری روسیه بعید ندانست که پس از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا سایر کشورهای اروپایی نیز از این اتحادیه به تدریج جدا شوند.

وی دلیل خود را اینگونه بیان کرد که فاصله اقتصادی زیاد میان اعضای اتحادیه باعث می‌شود که برخی دیگر از کشورها نیز به فکر جدایی از آن بیفتند.

بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که برای روس‌ها روبرو شدن با یک اتحادیه برای مذاکره دشوارتر از روبرو شدن با کشورهای مستقل است آن هم زمانی که صف‌بندی در اروپای غربی به گونه‌ای است که دیگر کشورها برای مقابله با روسیه دور یکدیگر جمع می‌شوند.

به عبارت ساده‌تر، جدا شدن انگلیس از اروپا در قالب برگزیت، زمینه را برای مذاکرات جداگانه روسیه و انگلیس خارج از قوانین اتحادیه اروپا فراهم می‌سازد و امکان رسیدن به توافق بر سر منافع مشترک را افزایش می‌دهد.

شاید به همین دلیل بود که دمیتری مدودیف نخست وزیر روسیه دیروز در کنفرانس خبری با همتای فنلاندی اعلام کرد: روسیه روابط دوجانبه با کشورهای اروپایی را به توسعه روابط با اتحادیه اروپا ترجیح میدهد.

هرچند که روس‌ها همواره در زمان برگزاری برگزیت موضع بی‌طرف اتخاذ کردند و تنها در سطح آکادمیک و دانشگاهی از جدایی انگلیس از اتحادیه در آن زمان حمایت شد با این وجود «فیلیپ هاموند» ویر خارجه وقت انگلیس در سال 2016 میلادی گفت که روسیه تنها قدرت اروپاست که از خروج ما از اتحادیه حمایت می‌کند.

در دو سال اخیر که نحوه خروج از اتحادیه اروپا به بحرانی حل نشدنی برای انگلیس تبدیل شده و سیاسیون در انگلیس را سردرگم کرده است، رسانه‌های انگلیسی اصل برگزیت را هم زیر سوال برده‌اند و این پرسش را در افکار عمومی ایجاد کرده است که شاید تمایل مردم برای جدایی از اتحادیه اروپا هم کار روس‌ها بوده است.

این رسانه ها مدعی هستند روسیه با حمله سایبری در نتایج همه پرسی دست برد و در واقع با تصویب برگزیت، انگلیس را در بحرانی فرو برد که چند سالی است در آن دست و پا می‌زند.

فراتر از این اتهامات که تا امروز سندی در خصوص تایید آن بدست نیامده است سناتور «الکسی پوشکوف» معتقد است که انگلیس پس از خروج از اتحادیه اروپا  به دنبال یافتن دوستان جدید خواهد رفت و روسیه نیز با آغـوش باز از این فرصت استفاده خواهد کرد.

در انگلیس نیز بعضی احزاب از جمله حزب استقلال و حزب ملی بریتانیا، از نزدیکی روابط دو کشور استقبال می‌کنند به طور مثال «نایجل فاراژ» رهبر حزب استقلال بریتانیا از مواضع روسیه در اوکـراین و سوریه حمایت می‌کند و همچنین تحریم‌های اتحادیه بر ضد روسیه را مورد نقد قرار می‌دهد و به شکل علنی از پوتین تمجید می‌کند.

حزب دست راستی ملی بریتانیـا هم بـه صـراحت از سیاسـت‌هـای روسـیه حمایت می‌کند، اما مواضع این گروه چندان دیده نمی‌شود چرا که جایگاه ویژه‌ای در سپر سیاسی انگلیس ندارد.

«نیک گریفین» رهبر پیشین حزب ملی بریتانیا در جمع ملی گرایـان روسـی در سـال 2015 گفته بود: هر ملت اروپایی در یک مقطع زمانی بر اروپا و در واقع بر جهان رهبـری کـرده است امروز  نوبت روسهاست که این نقش را برعهده بگیرند.

اگرچه روسیه در حزب محافظه کار انگلیس که اکنون قدرت را در دست دارد نفـوذ چنـدانی ندارد اما در این حزب هم هستند افرادی که طرفدار نزدیکی روابط دو کشور به حساب می‌آیند.

در مجموع به نظر می‌رسد از نگاه روسها، برگزیت باعث تضعیف کشوری شده است که در صف اول مقابله با روسیه و روس هراسی در اروپا قرار داشت و تلاش می‌کرد از اتحادیه اروپا به عنوان سنگر و پایگاهی برای ضربه زدن به روسیه در تمامی زمینه‌ها استفاده کند.

به طور مثال انگلیس همواره در اتحادیه اروپا از سیاست‌های ضد روسی حمایت می‌کرد و از حامیان اصلی تحریم روسیه توسط اتحادیه اروپا به دلیل مساله اوکراین بود.

بسیاری از صاحبنظران معتقدند که روسیه در چند سال اخیر انگلیس را قدرت درجه دو جهان به حساب آورده است و همین مسأله خشم مقامات لندن را در پی داشته است.

شاید در میان اشاره به اظهارات یکی از بلند پایه‌ترین مقامات کرملین در خصوص انگلیس در سال ٢٠١٣ خالی از لطف نباشد.

«دمیتری پسکوف» سخنگوی رئیس جمهوری روسیه در حاشیه نشست گروه بیست کشور صنعتی جهان در سنپترزبورگ گفته بود: انگلیس امروز یک جزیره کوچک است که کسی دیگر آن را به حساب نمی‌آورد.

آنچه مسلم است اینکه وضعیت انگلیس در سالیان اخیر هر روز بدتر از دیروز بوده است و همین وضعیت شاید روس‌ها را امیدوار کرده که در آینده نه چندان دور با جداشدن انگلیس از اتحادیه اروپا بتوانند جانی تازه به روابط دو جانبه مسکو و لندن بدهند چرا که تاریخ روابط دو کشور نشان داده انگلیس هرگاه ناچار شده به رغم اختلافات بی‌پایان، دست دوستی به سمت روسیه دراز کرده است.