تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۱

تهران- ایرنا- روند رشد اقتصاد جهانی در پایین‌ترین سطح در ۱۰ سال گذشته قرار دارد،‌ موضوعی که بر تقاضای طلای سیاه اثر داشته و با وجود ریسک‌های سیاسی فراوان، اجازه تعبیر به رویای نفت ۱۰۰ دلاری را نمی‌دهد.

بیش از ۱۱ سال از رکود تاریخی نفت ۱۴۰ دلاری می‌گذرد و صاحبنظران بازار همچنان منتظرند تا شاید روزهای طلایی قیمت نفت به واسطه تقویت اقتصاد جهانی و یا شاید ریسک‌های سیاسی دوباره تکرار شود، اما به نظر می‌رسد بازار و اقتصاد سرناسازگاری با نفت دارد و اجازه سه‌رقمی‌شدن قیمت‌ها در این بازار را نمی‌دهد.

 امسال هم در پایان هر هفته با یک ریسک سیاسی موثر از حمله به تاسیسات نفتی عربستان گرفته تا حمله به نفتکش ایرانی در دریای سرخ همراه بود، نفت نتوانست بیش از چند روز بالای ۷۰ دلار در هر بشکه بماند و نفت برنت ماه‌ها است که در میانه‌های کانال ۶۰ دلاری جا خوش کرده است.

 واقعیتی که باید مرور کرد، اینکه چرا نفت ۱۰۰ دلاری حداقل در کوتاه‌مدت اینقدر دست‌نیافتنی به نظر می‌رسد؟

نفت به عنوان سیاسی‌ترین کالای جهان به شمار می‌رود، اما رفتار سال‌های گذشته نمودار قیمتی آن نشان داده که واکنش قیمت طلای سیاه به ریسک‌های سیاسی به چند روز محدود می‌شود. در واقع  چنانچه چند دهه پیش حمله‌ای به مراتب کوچک‌تر از آنچه در آرامکو اتفاق افتاد،‌ برای یکی از تولیدکنندگان کوچک نفت پیش می‌آمد،‌ قیمت نفت جهشی چند ۱۰ دلاری را تجربه می‌کرد.

اما انفجار در آرامکو و خروج پنج درصد نفت تولیدی جهان از بازار حتی نتوانست یک هفته قیمت‌ها را تقویت کند و رشد قیمت‌ها حتی به ۱۰ دلار در هر بشکه نیز نرسید.

بازار نفت یاد گرفته که بی‌تفاوت از کنار اتفاق های سیاسی بگذرد و در مقابل تمرکز خود را بر اقتصاد معطوف کند.

وضعیت اقتصاد جهان نیز از آنجا که تعریف چندانی ندارد، ‌نمی‌توان چندان به آینده قیمت نفت دلخوش بود.  پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد اقتصاد جهان در سال میلادی جاری و سال آینده در پایین‌ترین سطح یک دهه گذشته  یعنی ۲.۹ درصد رشد خواهد کرد، این در حالی است که در پیش‌بینی ماه سپتامبر ( ۱۰ شهریور - هشتم مهر ) رشد سه  درصدی را برای سال ۲۰۲۰ جهان پیش‌بینی شده بود.   

اقتصاد آمریکا به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان، امسال  ۲.۳ درصد رشد خواهد کرد، این در حالی است که گزارش ماه سپتامبر رشد ۲.۴ درصدی را برای آمریکا پیش‌بینی کرده بود.  دلیل این تغییر، از بین رفتن اثر مالی کاهش مالیات‌ها در سال ۲۰۱۷ و ضعیف شدن شرکای تجاری آمریکا عنوان شده است.

همچنین وضعیت دومین اقتصاد بزرگ جهان نیز چنگی به دل نمی زند. رشد چین به‌تدریج کاهش داشته و در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ به ترتیب به ۵.۷ درصد و ۵.۵ درصد خواهد رسید. علت این کاهش را می توان در تنش‌های تجاری و ایجاد تعادل تدریجی این کشور در فعالیت‌های اقتصادی به‌دور از صادرات و پرداختن به اقتصاد داخلی دانست.

نکته دیگر درباره ضعیف‌شدن دو اقتصاد بزرگ جهان،‌جنگ تعرفه‌ای بی‌پایانی است که البته رئیس‌جمهوری ماجراجوی آمریکا به راه انداخته است.

ترامپ علاوه بر چین با اتحادیه اروپا و حتی مکزیک نیز سر ناسازگاری گذاشته و پیمان نفتا را نیز تا مرز نابودی کشانده است.

این جنگ‌های اقتصادی باعث شده تا ارتباط بازار تولید و مصرف محدود شده بر تقاضای نفت اثر منفی داشته باشد.

در واقع ارتباط تقاضای نفت با رشد اقتصادی، ارتباطی مستقیم است زیرا قدرت‌های اقتصادی برای بزرگ‌شدن و ثبت رشد اقتصادی نیازمند انرژی هستند و همچنان نفت است که حرف اول را در تامین انرژی جهان می‌زند. بنابراین اگر اقتصاد جهانی روندی کاهشی داشته باشد، نفت نیز از این اتفاق در امان نمی‌ماند و با افت قیمت مواجه خواهد شد.

اما این اثر منفی تنها بر روی اقتصادهای بزرگ نیست. آمریکا و چین حدود ۵۰ درصد اقتصاد دنیا را در اختیار دارند و هر تحولی در این دو کشور بر کل اقتصاد جهان سایه می‌اندازد. بنابرین افت تقاضا تنها محدود به رشد اقتصادی چین و آمریکا نمی‌شود.

علاوه بر این در دهه گذشته، ‌تعداد تولیدکنندگان نفت افزایش داشته است و یکه تازی خاورمیانه به حاشیه رانده شده است. همین تعدد تولیدکنندگان باعث می‌شود تامین امنیت انرژی جهان آسان‌تر باشد و خروج یک کشور از چرخه تولید تاثیر چندانی بر بازار نداشته باشد زیرا سایر تولیدکنندگان آماده جبران کمبود بازار نفت هستند.

این مهم در دو مورد قابل اثبات است. در اولین مورد ‌می‌توان به تحریم‌های نفتی ایران از سوی آمریکا اشاره کرد. در حالی که اغلب کارشناسان بازار نفت عقیده داشتند که تحریم صادرات نفت ایران و خروج ۲ میلیون بشکه نفت از بازار قیمت‌ها را دچار نوسان می‌کند،‌ اما جبران کاهش صادرات ایران از سوی رقبای قدیم و جدید مانند عربستان، ‌روسیه و عراق باعث شد تا خروج نفت ایران در بازار با کمترین واکنش روبه‌رو شود.

مورد دوم همان حمله به تاسیسات نفت عربستان است. تولید عربستان حدود ۵۰ درصد کاهش داشت و تاین میزان به معنای خروج ۵ درصد نفت تولیدی جهان از چرخه بازار بود. با این حال بازار با کمترین نوسان روزهای نبود نفت عربستان را پشت سر گذاشت.

درباره تولیدکنندگان جدید نفت، اول از همه باید به آمریکا اشاره کرد که با تکیه بر نفت غیرمتعارف یا همان شیل‌اویل‌ها از یک واردکننده در حال تبدیل‌شدن به صادرکننده نفت است.

در کنار آمریکا عراق نیز با توسل به تکنولوژی روز شرکت‌های بزرگ نفتی جهان، ‌تولید خود را افزایش داده و حتی به جایگاه دوم اوپک رسیده است.

بنابراین بازار دیگر نگران آن نیست که کشوری نفت خود را در بازار به هر دلیلی عرضه نکند زیرا این اطمینان و ظرفیت وجود دارد که با نفت سایر کشورها بتوان آن را جبران کرد. از همین رو ریسک‌های سیاسی مانند حملات نظامی و یا تحریم‌های اقتصادی تاثیر چندانی بر بازار نفت ندارد.

با توجه به این موارد به نظر می‌رسد شرایط اقتصادی جهان اجازه رشد قیمت‌ها تا ۱۰۰ دلار را به نفت نخواهد داد و در کوتاه‌مدت نمی‌توان منتظر نفت سه‌رقمی بود.