تهران- ایرنا- طبیعی است افزایش قیمت بنزین، تاثیر یکسانی بر دارایان  و ندارها نخواهد داشت و می‌بایست یکسری تهمیدات برای کاهش فشار برای قشر پایین اندیشیده می‌شد که البته به نظر می‌رسد طرح معیشت، نسخه‌ای برای کاهش فشار بود، اما در اجرا مشکلاتی خواهد داشت.

جامعه ما، به ویژه اقشار آسیب‌پذیر و تهیدستان که سفره آنان هر روز کوچک و کوچکتر می‌شود، در این سال‌ها در شرایطی قرار داشته است که انواع فشارها و تهدیدهای ظالمانه را با اهرم تحریم های یکجانبه از سوی آمریکا و کشورهای هم دست او تجربه کرده و با مشکلات متعدد اقتصادی دست و پنجه نرم کرده است.

دراین اثنا اقداماتی همچون اصلاح قیمت بنزین مزید بر علت شده و شرایط مذکور را بدتر کرد و حاشیه‌هایی را بوجود آورد که اصل موضوع در دل آنها گم گشت.

واقعیت این است که در مورد افزایش قیمت بنزین آمادگی ذهنی لازم ایجاد نشده بود تا مردم و قشر محروم جامعه با شرایط گرانی خودشان را هماهنگ کنند. حتی چند روز قبل از گرانی، افزایش قیمت از سوی برخی کاملا منتفی اعلام شده بود.

اما نکته اینجاست که افزایش قیمت سوخت برای ترمیم دردهای اقتصادی و اجتماعی  درمانگر نبوده و دوام و پایداری مستمری نخواهد داشت. در شرایطی که نقدینگی هر روز در جامعه به دلیل عدم شکل‌گیری پایه‌های تولید ملی بیشتر می‌شود و روزانه بر میزان بیکاران دانشگاهی و غیر دانشگاهی افزوده می‌شود و خیل عظیمی از کارگران از کار بیکار می‌شوند، دستاویز قرار دادن بنزین و بازی با قیمت‌های سوخت بازی خطرناکی می‌تواند باشد.

 به نظر می‌رسد افزایش تعداد افراد نیازمند که به گفته مسئولین 60 میلیون نفر ایرانی و 18 میلیون خانوارهستند خبر بسیار نگران کننده‌ای است که نشان می‌دهد دولت‌ها موفق به جلب اعتماد مردم برای خوداتکایی و استقلال مالی آنها نشده‌اند و همه به نوعی از دولت انتظار کمک دارند که اگر روزگاری دولتی از پس این همه یارانه و کمک معیشتی برنیامد معلوم نیست آن موقع چه بر سر جامعه خواهد آمد.

توزیع پول نقد با عنوان طرح معیشتی، تورم را بیشتر خواهد کرد چون این پول به پشتوانه تولیدی بدست نمی‌آید و صرفا از محلی به محل دیگر بدون ارزش افزوده منتقل می‌شود. از طرفی سطح درآمدی این 60 میلیون نفر که واجد دریافت کمک معیشتی هستند یکسان نیست، بلکه دهکی در جامعه هست که درآمد ماهیانه آنها به احتمال زیاد زیر یک میلیون تومان است.

لازم است که مسوولان و برنامه‌ریزان برای جلوگیری از این قبیل اقدامات به توسعه برنامه‌های آموزشی، کسب و کارهای نوپا، توسعه فناوری‌های روز دنیا اقدام کنند و به جای طرح معیشت طرح ابتکار و فن آوری را ترویج دهند و زمینه لازم را برای توسعه کسب و کارهای با ترتیبات ساختی و نهادی و هنجاری ایجاد نماید.

طبیعی است این افزایش قیمت، تاثیر یکسانی بر دارایان  و ندارها نخواهد داشت و می‌بایست یکسری تهمیدات برای کاهش فشار برای قشر پایین اندیشیده می‌شد که البته به نظر می‌رسد طرح معیشت، نسخه‌ای برای کاهش فشار بود، اما در اجرا به احتمال زیاد مشکلاتی خواهد داشت. اینکه گرانی چگونه واکنش افراد حاشیه‌ای را برمی انگیزد با یک مثال عینی روشن می‌شود. یک کارگری که از بهارستان و یا شهریار تهران که فاقد خودرو است و محل کار ایشان نیز در تهران است قبل از افزایش گرانی بنزین می‌توانست با پرداخت میانگین مبلغ پنچ هزار تومان کرایه ماشین در روز رفت و آمد کند، اما با افزایش گرانی بنزین این فرد با آن مبلغ دیگر  نمی‌تواند تردد کند بلکه مجبور است هزینه رفت و آمد بیشتری را پرداخت نماید.

بنابراین، بیشترین آسیب را از افزایش قیمت‌ها اقشار ضعیف جامعه می‌بینند. به همین دلیل لازم است جهت آگاهی از نیازمندی ها، آلام و مشکلات طبقات پایین جامعه باید به طریق مقتضی تحقیقات علمی و گزارش‌های کارشناسی و رسیدگی به موقع به فرودستان در اجرای این قبیل طرح‌ها صورت گیرد تا جامعه در چنین مواقعی با مخاطرات کمتری مواجه شود و زمینه حداقلی برای ایجاد همبستگی و اعتماد مردمان پایین دست جامعه به مقامات و مسوولان ارشد کشور فراهم شود.

راهکارها و پیامدها

در حرف و حدیث‌ها و گمانه زنی‌های اولیه طرح  اصلاح  قیمت‌ها (سوخت)، بحث اختصاص سهمیه  بنزین به همه افراد جامعه و حتی خرید و فروش آن توسط آنانی که خودرو نداشتند نیز شنیده شد و مطرح گردید. در حالی که در طرح اخیر چنین چیزی مشاهده نشد و افرادی که خودرو ندارند و از بنزین سهمیه‌ای نیز استفاده نمی‌کنند حقوق‌شان در این میان نادیده گرفته شد.

 درواقع، احتمالاً در یارانه پنهانی که دولت برای بنزین 1500 تومانی در نظر گرفته سهم این طبقات نادیده گرفته شده است. برای دهک‌های بالای جامعه بنزین 3000 تومانی هم مبلغ قابل توجهی نیست و اگر راهکاری اندیشیده شود که از ماشین‌های گرانقیمت و لوکس طبقات مرفه جامعه و نیز خانه‌های خالی واقع در شمال شهر مالیات اخذ شود و صرف عمران و آبادی و معیشت قشر متوسط و پایین جامعه شود، می‌تواند مکمل خوبی برای طرح معیشتی شود.

از طرفی بنا بر شواهد موجود بسیاری از دلالان و سودجویان بخش‌های خصوصی و شبه دولتی به طرق مختلف از پرداخت مالیات فراری هستند  و به راحتی حاضر به پرداخت نیستند. از این رو باید سازو کاری اندیشیده شود تا از آنان نیز همانند کارکنان و کارگران که ماهانه مالیات آنها توسط سیستم کسر می‌شود مالیات اخذ شود.

 نکته دیگر اینکه، توجیهی که برای افزایش قیمت بنزین بیان می‌شد این بود که قیمت پایین بنزین زمینه قاچاق را به کشورهای همسایه بیشتر کرده است در حالی که می‌توان با راهکارهایی از آن پیشگیری کرد. برای مثال برای جلوگیری از قاچاق سوخت در شهرهای مرزی، می‌توان جایگاه‌های گاز (CNG)  تعبیه کرد و با برآورد میزان مصرف بنزین، محدودیت در ارسال به آن جایگاه‌ها ایجاد کرد و با تقویت نظارت‌های انتظامی از قاچاق استان‌های همجوار به آن شهرها و یا خارج از مرزها جلوگیری کرد و یا با راهکارهایی چون پرداخت سهمیه پول بنزین  در قالب طرح معیشتی نقدی آنرا جبران کرد و از قاچاق سوخت بدین طریق جلوگیری کرد.

یکی از پیامدهای احتمالی افزایش بنزین این است که اگر نظارت‌ها همچنان از سوی نهادهای نظارتی مستمر و پایدار نباشد عده‌ای با سوء استفاده قیمت‌ها را افزایش خواهند داد. هرچند این احتمال جود دارد که بسیاری از دارندگان وسائل حمل و نقل بنزینی با بهانه‌هایی کرایه‌های خود را افزایش دهند و چون تحت نظارت شرکت و یا اتحادیه خاصی نیستند این افزایش کرایه حمل بار در افزایش قیمت محصولات مصرفی اثر خواهد گذاشت.

در نهایت اینکه، این طرح ممکن است به گسترش حاشیه‌نشینی نیز دامن بزند و بر افزایش نابرابری‌های اجتماعی خواهد بیافزاید. ضمن اینکه بار سنگینی بر دوش دولت گذاشته شده که باید سال‌ها این بار سنگین را با خود حمل کند و مهمتر از آن این که پیدا کردن راه برگشتی از این طرح اگر نگوییم غیر ممکن،  به طور قطع بسیار سخت خواهد بود؛ مانند طرح یارانه که دولت برای پرداخت آن با مشکلات متعددی روبرو شده است.

برچسب‌ها