«سید محمد شروین اسبقیان»، «محمدرضا آشتیانی»، «جعفر باباخانی»، «کامبیز بابایی»، «علیاکبر تیرانداز»، «سید حسین جلالی»، « حامد جولایی»، «افشین داوری»، «مصطفی زرین افضل»، « روحالله عسگری»، «حمیدرضا فردینپور»، «سیدعلی فرشاد سپهر»، «مجید کیهانی»، «مهدی مبینی»،«محمدرضا محققی»،«مهدی مستجاب الدعوه»، «پژمان معتمدی» و «احسان مهاجرشجاعی» مدعیانی هستند که با حضور در فدراسیون دو و میدانی فرم ثبت نام را تکمیل و شایستگی خود برای پذیرش این پست را آشکارا اعلام کردند.
اما حضور این تعداد علاقهمند به ریاست بر فدراسیون دو و میدانی کشور سوال برانگیز است و مهمترین سوالاتی که در این ارتباط مطرح میشود عبارتند از اینکه آیا این حجم از مشارکت در قبول مسوولیت در فدراسیون دو ومیدانی طبیعی است و یا موضوع دیگری پشت پرده انتخابات این فدراسیون قرار دارد؟ آیا این افراد فقط برای خدمت به دو و میدانی در این عرصه حضور پیدا کردهاند یا هدف دیگری را دنبال میکنند؟ چند درصد از شرکتکنندگان در عرصه انتخابات دو و میدانی علاوه بر دانش مدیریت در این رشته ورزشی تخصص نیز دارند؟ آیا مشارکت کنندگان توانایی مرتفع کردن مشکلات این رشته را دارند و راهکارشان در این رابطه چیست؟ آیا آنان همانند برخی دیگر از مدیرنماها معتقدند تنها زمان مشکلات را حل خواهد کرد و به آن اعتقاد دارند؟ آیا میدانند در حال حاضر چه تعداد ورزشکار در کشور شاغل در این رشته هستند؟ آیا شرکتکنندگان در این رقابت میدانند ورزش دو و میدانی چند رشته دارد و در هر کدام از این مواد چه تعداد ورزشکار آماده مسابقه هستند؟ و ۱۰ ها سوال دیگر که امیدوارم متقاضیان پیش از تکمیل فرم ثبت نام حداقل به این موضوعها فکر کرده و قدری نیز در آن تامل کرده باشند.
به هر حال پدیده «ثبت نام برای احراز پست مدیریت در این فدراسیون و سایر فدراسیونهای ورزشی» را از جنبههای عمومی و فنی مورد ارزیابی قرار دادیم که در ادامه به آن اشاره میشود.
جنبه های عمومی
این روزها کمتر کسی را پیدا میکنید که تاثیرگذاری رسانههای جمعی و گروهی و نقش آنان در افزایش ضریب نفوذ ورزش در بین اقشار مختلف مردم را قبول نداشته باشد. همچنین بخش مهمی از توسعه ورزشهای همگانی و قهرمانی به جذابیتی است که رسانههای ورزشی ایجاد میکنند و مردم با توجه به این مولفهها به ورزش کردن علاقهمند شدهاند.
این موضوع به صورت عام در تمامی رشتههای ورزشی تاثیر داشته و در ورزشهایی که رسانهها در آنجا حضور کم رنگی دارند، قطار آن ورزش بر ریل توسعه قرار نخواهد گرفت. در این بین دو و میدانی نیز از این قانون تبعیت میکند و مستثنی نیست و با کمک رسانهها، روز به روز بر تعداد علاقهمندان به آن افزوده میشود. از سوی دیگر تعداد علاقهمندان به این رشته قدیمی و پر نفوذ در جهان با هیچ یک از رشتههای مشابه و متناسب قابل مقایسه نیست.
این مساله به حدی قابل توجه است که هواداران از مدتها قبل برای تماشای مسابقههای دو و میدانی بلیت تهیه و از ساعتها قبل در ورزشگاههای محل مسابقه حاضر میشوند که به عنوان مثال فینال ۲ یکصد متر که شروع و پایان آن در کمتر از ۱۰ ثانیه اتفاق میافتد را از نزدیک مشاهده کنند.
تمامی این مسایل دست به دست هم میدهد و باعث میشود علاوه بر قهرمانان این رشته ورزشی، مدیران این رشته نیز بیشتر دیده شوند و در صدر اخبار رسانههای ورزشی داخلی، بینالمللی و جهانی قرار گیرند و همانطور که از ورزشکاران درباره موفقیت و شکستها، سوال میشود از مدیران نیز سوال شود.
به همین علت است که از خیل مشتاقان ریاست بر این فدراسیون ۱۸ نفر جرات کرده سودای ریاست خود بر این فدراسیون را آشکارا اعلام وحساب خود را از سایرین جدا کنند.
به دو و میدانی باز میگردیم در سال آینده بازیهای المپیک ۲۰۲۰ توکیو را پیش رو داریم. بازیهایی که پس از جام جهانی فوتبال، پرمخاطبترین مسابقات ورزشی در دنیا است و این مساله به خودی خود جذابیت حضور در انتخابات این فدراسیون را بیشتر از قبل میکند و دلیل محکمی برای تعداد بالای شرکت کنندگان در رقابت انتخاباتی است.
جنبه های تخصصی
چنانچه بخواهیم به جنبههای تخصصی حضور این تعداد نامزد در انتخابات دو و میدانی بپردازیم در گام نخست به عملکرد رییس قبل و یا رییسان پیشین این رشته میرسیم. بسیاری از شرکتکنندگان در رقابت انتخاباتی با بهانه اینکه رییس قبلی ضعیف و یا قدرتمند کار کرده به عرصه انتخاباتی ورود میکنند.
در همین راستا آنان در صورت اعتقاد به این موضوع که رییس قبلی خروجی خوبی نداشته است برای اصلاح روند و یا اگر قدرتمندانه کار کرده برای تداوم راه او احساس مسوولیت کرده با طرحهای نو و جدیدتر آمادگی خود برای خدمت بیشتر اعلام میکنند.
آیا کسانی که با این هدف وارد عرصه انتخابات شده و یا داعیه ریاست بر فدراسیونهای ورزشی را دارند با مشکلات این رشته و یا سایر رشتههایی که در آن متقاضی هستند آشنایی دارند و یا به صرف اینکه ورزشکاران ملی را میشناسند و یا اینکه میتوانند حمایت کنندههای مالی (اسپانسر) قدرتمند را جذب کنند به این عرصه ورود کردهاند؟
چه تعداد از این متقاضیان با زیر ساختهای این ورزش آشنا هستند و میدانند اهالی این رشته و ورزشکاران آن چه رنجی از نداشتن امکانات می برند؟
همچنین باید گفت آییننامه وزارت ورزش در خصوص اعلام نامزدی در انتخابات فدراسیونها نیراشکالاتی دارد که باید هرچه سریع این اشکال را برطرف کنند.
به عنوان مثال هر نامزدی که فوق لیسانس داشته باشد، میتواند در انتخابات شرکت کند اما قهرمان ملی، جهانی و المپیکی با مدرک لیسانس نمیتواند در انتخابات ریاست فدراسیون شرکت کند.
علاوه بر این، نامزدی که سابقه مدیریت معادل مدیر کلی داشته باشد، بدون اینکه تخصصی در رشته ورزشی داشته باشد، میتواند در انتخابات ریاست بر فدراسیونها شرکت کند اما ورزشکاران نزدیک به ربع قرن فعالیت در رشتهای ورزشی نمیتواند. به دلیل اینکه سابقه مدیریتی ندارند، نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند؟ آیا این سوال برای کسانی که آییننامه را مینوشتند تداعی نمیشود ورزشکاری که ربع قرن از عمر خود را صرف ورزش کرده و سابقه قهرمانی در جهان و المپیک را دارد آیا میتواند سابقه مدیریتی داشته باشد؟
آیا این ورزشکار که لیسانس هم دارد برای ریاست بر فدراسیون استحقاق بیشتری دارد و یا مدیر کل با تحصیلات کارشناسی ارشد در حفظ نباتات؟