گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته ترین گزارش های روزنامه های مختلف با عناوینی چون رمزگشایی از سخنان روحانی، نفت بخش خصوصی را منزوی کرد، معمای بوی مرموز پایتخت، چرا آنفلوآنزا جان هموطنانمان را گرفت؟، آرزوهای تلخ خانوادههای معلولان، تقابل چهار الگو در بورس، اعتراضات از «تله فضایی فقر» بیرون زد، چالش جدید بنزین، معضل ملی و نبود عقل جمعی، برجام محکوم به زنده ماندن پرداخته است. در ادامه به بازتاب گزیده ای از این مطالب می پردازیم:
رمزگشایی از سخنان روحانی
روزنامه ایران در گزارش خود با عنوان رمزگشایی از سخنان روحانی می نویسد: رئیس جمهوری چهارشنبه ۶ آذر در سفری یک روزه و بهمنظور بازدید از مناطق زلزله زده شهرستان میانه و بهرهبرداری از چند پروژه به استان آذربایجان شرقی رفت. سخنان حسن روحانی در جلسه شورای اداری این استان اما بازتابها و واکنشهای مختلفی را به همراه داشت. روحانی در سخنانی با تشریح چرایی اتخاذ تصمیم طرح مدیریت مصرف سوخت و چگونگی اجرای آن، گفت که او هم از زمان دقیق اجرای آن خبر نداشته است. بر اساس متن سخنان وی در پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی با بیان اینکه نحوه و زمان اجرای سهمیهبندی بنزین به وزیر کشور و شورای امنیت کشور واگذار شده بود، اظهار داشت: «به آنها گفتم که نحوه تبلیغات، برنامهریزی و اجرای آن را خودتان مدیریت کنید. با صدا و سیما هماهنگ باشید و هر زمانی را که مناسب دیدید آن را اجرا کنید و تأکید کردم که حتی زمان اجرای آن را به من هم نگویید و خود من هم همزمان با مردم متوجه اجرای این طرح شدم.» این بخش از سخنان رئیس جمهوری و البته نحوه بیان آنکه در بخشهایی از سخنرانی همراه با لبخندی بر لب بود، انتقادات و البته برداشتهای مختلفی را در پی داشت. علاوه بر فضای مجازی که تقطیع بخشهایی از سخنان و مانور دادن بر آن، به امری مرسوم بدل شده، برخی رسانههای منتقد دولت هم فرصت را برای تاختن علیه دولت و شخص رئیس جمهوری مهیا دیدند و روحانی را متهم به مسئولیت گریزی کردند. البته که منتقدان به این بخش از سخنان روحانی تنها به مخالفان یا منتقدان محدود نشد و برخی چهرههای اصلاحطلب هم با این جریان انتقادی همراه شدند. با این حال با توجه به بازتابهای گسترده این بخش از سخنان رئیس جمهوری این سؤال همچنان باقی است که روحانی در جلسه شورای اداری آذربایجان شرقی چه گفته بود؟ آیا محتوای حرف رئیس جمهوری اذهان منصف را به مسئولیت گریزی هدایت میکند؟
آنچه در همین بخش از سخنان مشهود است و بهنظر میرسد روحانی قصد دارد آن را برجسته کند و اعلام بیخبری روحانی از زمان اجرای طرح را نیز باید ذیل آن دید، اشاره او به این نکته است که نحوه و زمان اجرایی شدن این طرح را به شورای امنیت کشور واگذار کرده و گویا تأکید هم بر این بوده که زمان اجرایی شدن آن اعلام نشود. در حقیقت آنچه رئیس جمهوری انجام داده «تفویض اختیار» بوده نه «فرار از مسئولیت.» از آنجا که مسئولیتهای تعیین شده برای رئیس جمهوری در قانون اساسی حوزه فراخی را در بر میگیرد، برخی حقوقدانان معتقدند که رئیس دولت این حق را دارد که انجام برخی امور را واگذار یا تفویض کند. اساساً تصریح اصل ۱۲۴ قانون اساسی به اینکه رئیس جمهوری برای انجام وظایف قانونی خود علاوه بر وزرا میتواند معاونانی داشته باشد ناظر بر همین مسأله است. «حقوقدانان پیروی این نظریه بر این عقیده هستند که همه وظایف رئیس جمهوری مذکور در قانون اساسی و قوانین عادی، از سوی وی قابل واگذاری به معاونین و اشخاص حقیقی یا حقوقی دیگر است... کثرت و تعدد مشاغل رئیس جمهوری ایجاب مینماید که وی جهت انجام شایسته وظایف خویش از معاونان و همکارانی استفاده نماید. بدیهی است ارجاع بعضی وظایف از سوی رئیس جمهوری به دیگران، نافی مسئولیت رئیس جمهوری نمیباشد؛ زیرا اتخاذ تصمیم نهایی در امور فوق با رئیس جمهوری است و واگذاری وظایف مزبور علیالاطلاق نیست و انجام امور محوله در مرحله نهایی با کسب نظر رئیس جمهوری صورت میپذیرد.» (احمد صفایی فر، بررسی واگذاری وظایف رئیس جمهوری به معاونین خود، مجله دادرسی شماره ۶۰ سال ۱۳۸۵)
نفت بخش خصوصی را منزوی کرد
روزنامه آرمان ملی در گزارش خود با عنوان نفت بخش خصوصی را منزوی کرد می نویسد: لایحه بودجه سال ۹۹ این روزها در شرایطی مراحل نهایی خود را در دولت طی میکند که اخبار واصله نشان از تغییر مسیر این بودجه با بودجه سالهای گذشته دارد. در سال جاری که اقتصاد ایران تحت تاثیر تحریمهای آمریکا قرار گرفت، مسئولان دولت را بر آن داشته است تا هزینههای جاری سال ۹۹ را بدون اتکا به درآمدهای نفتی پیشبینی کند. درآمدهایی که با کاهش تعداد کشورهای خریدار نفت ایران به حداقل رسیده و شاید در خوشبینانهترین حالت بتوان صادرات ۵۰۰ هزار بشکه نفت را برای سال آینده لحاظ کرد. این تصمیم دولت باعث شده تا این پرسش در جامعه به وجود بیاید که بودجه جاری سال آینده از چه راههایی تامین میشود؟ افزایش قیمت بنزین که ۲۴ آبان ماه به اجرا گذاشته شد، این نگرانی را در جامعه به وجود آورده است که دولت با اصلاح یارانههای پنهان و افزایش بهای سایر حاملهای انرژی درصدد جبران کسری بودجه برآید؛ اما در این بین مسئولان همچنان به تعریف پایههای مالیاتی جدید، فروش اوراق بدهی و واگذاری داراییهای دولتی تاکید دارند. در همین زمینه «آرمان ملی» گفتوگویی با پدرام سلطانی، نایب رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران، انجام داده است که در ادامه میخوانید.
سلطانی در این گفت و گو ابراز داشت: در شرایط کنونی به نظر میرسد دولت چارهای جز تنظیم بودجه بدون اتکا به درآمدهای نفتی ندارد. شواهد و قرائن نشان میدهد که در حال حاضر میزان فروش نفت کشور بسیار کاهش یافته و اگر همین روند ادامه پیدا کند، دید واقعگرایانه این است که دولت برای سال آینده منابع حداقلی در نظر بگیرد و هیچ حسابی روی درآمد حاصل از فروش نفت باز نکند که البته خود مسئولان هم از آن بهعنوان «وابستگی صفر به نفت» یاد کردهاند. در این بین نباید تصمیمگیری درباره پذیرش یا رد لوایح مربوط به FATF را هم فراموش کرد. این گروه مالی به ایران تا بهمن ماه فرصت داده تا تکلیف خود را مشخص سازد؛ در غیر این صورت ایران بار دیگر به فهرست سیاه FATF بازمیگردد و مشکلات از امروز هم حادتر میشود. قرارگرفتن در فهرست سیاه این سازمان بینالمللی قطعا روی فروش نفت ایران هم بیش از این تاثیر میگذارد و حتی سایر منابع ارزی کشور را هم تحت تاثیر خود قرار میدهد، چراکه دولت علاوه بر نفت، بخشی از درآمدهای خود را از طریق فروش فرآوردههای نفتی، گاز و مواد پتروشیمی تامین میکند که بالطبع دولت در وصول عواید حاصل از صادرات این محصولات هم با نقصان و کاستی مواجه میشود. بنابراین ورود به فهرست سیاه FATF نیز یک مخاطره جدی برای کشور و بودجه سال ۹۹ خواهد بود. با تمام این اوصاف، شخصا از اینکه کشور به سمتی برود که دولت پول بدون حساب و کتاب از محل فروش نفت نداشته باشد، خوشحال میشوم. زیرا بهرغم برهمریختگی، آشفتگی و نرخ منفی رشد اقتصادی که در سال آینده هم ادامه خواهد داشت، وجود منابع نفتی تنها فرصت ادامه گشادهدستی و خرج این پول در کارهای زائد و حاتمبخشی به این و آن را به دولت میدهد و در واقع در این شرایط هم دولت این منابع را خرج رونق اقتصاد نمیکند. بلکه آن را صرف فربهکردن خود، ریختوپاش پولی و خاصهخرجی میکند؛ چنانکه هر کس از طریق ارتباطاتی که دارد به سوی خزانه دست دراز کند، مشمول بذل و بخشش دولت میشود و سهمی از بودجه میبرد و از این خوان گسترده لقمهای برمیدارد. متاسفانه این خاصهخرجیها گاه خارج از کشور هزینه میشود؛ به همین دلیل به عقیده من حذف نفت از بودجه جاری میتواند به اصلاح کشورداری کمک کند.
معمای بوی مرموز پایتخت
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان معمای بوی مرموز پایتخت آورد: در روزهایی که تهران در انتظار باد برای رفع آلودگی است، دیروز برای دومین بار در یک سال گذشته یک بوی بد عجیب هم در شهر پیچید. در حالی که هم منشا آلودگی هوا مشخص است و هم راهکارهای جلوگیری از آن معلوم، اما این بوی بد مرموز علیرغم همه گمانهزنیها، منشا نامعلومی دارد.
۱۲ دی ماه سال گذشته بود که گزارشهای مردمی در نقاط مختلف پایتخت، چه به نهادهای مسئول و چه در شبکههای اجتماعی، خبر از پخش شدن بویی نامطبوع در تهران میداد. در حالی که این بوی مرموز سازمانها و نهادهای گوناگونی همچون سازمان مدیریت بحران، محیط زیست، قرارگاه ثارالله، آتشنشانی، شرکت فاضلاب، شهرداران مناطق و سازمان پدافند غیرعامل را درگیر خود کرد و حتی کمیته بوی بد هم در شهرداری تهران تشکیل و «گشت بو» هم ایجاد شد، اما درنهایت پیگیریها به نتیجه نرسید و بوی بد همان طور که ناگهانی ظاهر شد، ناگهانی هم از بین رفت. در این میان گمانههای مختلفی درباره منشا بو مطرح شد؛ از زباله و فاضلاب گرفته تا پالایشگاه تهران و حتی فعالیت آتشفشانی دماوند! یکی از نمایندگان مجلس (سیده فاطمه ذوالقدر) نیز در مصاحبهای منبع بو را ایستگاه مترو ملت مطرح کرده بود، اما این ادعا از سوی فرنوش نوبخت، مدیرعامل شرکت بهرهبرداری متروی تهران رد شد.
دیروز اما بوی پخش شده نه به شدت دی ماه سال گذشته بود و نه گستردگی آن را داشت. در حالی که سال گذشته این بو تقریبا در تمامی مناطق تهران احساس میشد، به گفته رئیس مرکز ارتباطات شهرداری تهران بر اساس گزارشهای رسیده به این مرکز، بوی نامطبوع عصر دوشنبه در مناطق ۲، ۴، ۶، ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۳ استنشاق شده است. طبق اعلام شهروندان تهرانی محلههای فردوسی و شمسآباد و اطراف میدانهای انقلاب، امام حسین(ع) و آزادی بیشترین مکانهایی هستند که بوی نامطبوع به مشام رسیده است.
چرا آنفلوآنزا جان هموطنانمان را گرفت؟
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان چرا آنفلوآنزا جان هموطنانمان را گرفت؟ می نویسد: آنفلوآنزای فصلی، مهمان هر ساله ایرانیهاست. از ابتدای فصل پاییز شایعات و اخبار غیر رسمی درباره تعداد مبتلایان آنفلوآنزا منتشر میشود تا نیمههای پاییز که وزارت بهداشت، ورود موج اول و سیر صعودی تعداد مبتلایان را تایید میکند و از مردم میخواهد توصیههای بهداشتی را به عنوان راهکارهای خودمراقبتی جدی بگیرند.
بنا بر اعلام دیروز علیرضا رییسی؛ معاون بهداشت وزارت بهداشت، از ابتدای ورود موج شیوع آنفلوآنزا - اول مهر امسال- تا روز دوشنبه ۱۱ آذر ماه، ۵۶ نفر به دلیل ابتلا به این بیماری جان خود را از دست دادهاند در حالی که ۱۹ نفر از متوفیان، صرفا ظرف ۶ روز ابتدای آذر ماه به دلیل شدت بیماری فوت کردهاند. علاوه بر این، ظرف هفتههای گذشته و به دنبال ورود موج اول بیماری که با کاهش دمای هوا هم همزمانی داشته، ۴ هزار نفر از هموطنان به دلیل شدت علائم بیماری در مراکز درمانی بستری شدهاند چنانکه تا امروز، بیشترین موارد فوت به دلیل شدت بیماری در استانهای کرمان، گلستان، مازندران، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد بوده اما به گفته مسوولان دانشگاههای علوم پزشکی کشور، تاکنون ۲۱۰ مورد بستری و چهار فوت در رفسنجان، یک فوت در سیستان و بلوچستان، ۵۰ مورد بستری در اردبیل، ۱۲ فوت در فارس، ۳ مورد فوت در زنجان، ۵ فوت در قزوین، یک فوت در رامسر، ۱۳۱ مورد بستری و ۳ فوت در کردستان، بیش از ۱۷۰۰ مورد بستری و ۶ فوت در گیلان، ۳۰۰ مورد بستری و دو مورد فوت در سیرجان ثبت شده اما با توجه به اینکه ظرف هفتههای آینده از شدت فعالیت ویروس کاسته میشود، مردم هم با رعایت توصیههای ساده و بیماران هم با رعایت مراقبتهای توصیه شده میتوانند این ایام را در سلامت یا در راستای بهبودی سپری کنند. یکی از اتفاقات مهم و موثر در کاهش تعداد مبتلایان یا کاهش شدت بیماری ظرف سالهای اخیر، ورود واکسن آنفلوآنزا به سیستم درمانی کشور بوده و در دهه اخیر، مسوولان وزارت بهداشت هر ساله این توصیه را دارند که گروههای در معرض خطر؛ سالمندان، کودکان ۶ ماهه تا ۵ ساله، مبتلایان بیماریهای زمینهای مثل دیابت، سرطان، پرفشاری خون، قلب و عروق، کلیوی، تنفسی، مادران باردار، مبتلایان نقص سیستم ایمنی بدن که حداکثر ۵ درصد آحاد جامعه را شامل میشوند، حتما اواخر مهر تا اوایل آبان، واکسن آنفلوآنزا را با نسخه پزشکان متخصص از داروخانهها تهیه کرده و تزریق کنند تا یا از ابتلا مصون بمانند یا در صورت ابتلا، بیماری شدت و عوارض کمتری برای این گروه افراد داشته باشد.
آرزوهای تلخ خانوادههای معلولان
روزنامه خراسان در گزارشی با عنوان آرزوهای تلخ خانوادههای معلولان می نویسد: در روز جهانی معلولان به سراغ مادری رفتیم که حاضر است همه زندگیاش را فدای راه رفتن پسرش کند و دختری که تنها آرزویش این است که مادرش توان حرکتی یابد. آفاق حدود هشت سال قبل به دلیل سکته مغزی، توان حرکت سمت چپ بدن خود، تکلم و حتی برقراری ارتباط را از دست داد. همتا دختر ۳۱ سالهاش که قیافه اش حداقل ۴۰ ساله به نظر میرسد بعد از کمی آشنایی، تمام قسمتهای خانه را نشانم میدهد. حیاط کوچک با شیر آب وسط آن که توسط نایلون پوشانده شده است، به اتاق نمور و تاریکی ختم میشود که قسمت کوچکی از آن با پرده های رنگ و رو رفته جدا شده و حکم آشپزخانه را دارد. به در فلزی که جلوی پلههای داخل حیاط کشیده شده و توسط قفل بزرگی بسته شده است، اشاره میکند و میگوید: «بالای پلهها اتاقک شش متری مادرم بود که در آن جا قالی میبافت. هنوز هم دار قالی ناتمام او بعد از هشت سال همان جا قرار دارد. یک روز که همه خواب بودیم، با صدای مادرم از خواب پریدم و متوجه شدم از پلهها افتاده و زمین خورده است. از عصر همان روز این نردهها را جلوی پلهها نصب کردیم، حیف که دیگر دیر شده بود.»
در حالی که آه بلندی میکشد و اشکهایش را پاک میکند، ادامه میدهد: «هشت سال است که جز واژههای کوتاه و نامفهوم، کلمهای از او نشنیدهام. مادرم حتی برای کوچکترین کارهای خود نیازمند کمک دیگری است. از اولین باری که سکته کرد و زمینگیر شد تا به حال بارها تشنج و سکته کرده است. تمام زندگیمان را حراج کردیم تا بتوانیم خرج داروها و بیمارستان را پرداخت کنیم. قبول دارم که شرایط جسمی خوبی ندارد اما همینکه چند ماهی است میتواند راه برود، برای من امید بزرگی است. برادرهایم مدام اصرار به انتقال مادرم به خانه سالمندان داشتند اما من مانع شدم. حتی یک بار که مادرم به دلیل سکته مجدد در بیمارستان بستری بود، زمانی که پزشکان از حال او ناامید شده بودند، شنیدم که برادرهایم تقاضای توقف خدمات بیمارستانی و کندن مانیتورینگ مادرم را داشتند! آن روز به اندازه تمام سالهای تلخ زندگیام گریه و به برادرهایم التماس کردم تا بالاخره موفق شدم مانع آنها شوم. مادرم شش ماه بدون هیچ امیدی از جانب پزشکان در کما بود تا این که به هوش آمد اما قسمتی از مغزش را از دست داده بود.»
تقابل چهار الگو در بورس
روزنامه دنیای اقتصاد در گزارش خود با عنوان تقابل چهار الگو در بورس می نویسد: شاخص کل بورس تهران روز گذشته پس از پشتسر گذاشتن یک روند رفت و برگشتی نهایتا با ثبت رشد ۱۵۲۴ واحد (معادل ۴۸/ ۰ درصد) در عدد ۳۲۰ هزار و ۱۹۴ واحد متوقف شد. افزایش چشمگیر ارزش معاملات و عبور دادوستدهای خرد از مرز ۲ هزار میلیارد تومان تحتتاثیر تقابل نظرهای متفاوت و بعضا متضاد اهالی بورسی را شاید بتوان مهمترین نکته معاملات دیروز دانست. در تحلیل افزایش ارزش معاملات روزانه حضور فعال چهار دسته از سرمایهگذاران با الگوهای رفتاری مختلف به چشم میآید. گروه اول سرمایهگذاران تازهواردی هستند که پس از رونق دوباره بورس به این بخش متمایل شدهاند و شلوغی مجدد کارگزاریها برای گرفتن کد بورسی این حضور را تایید میکند. گروه دوم افرادی هستند که با تکیه بر ارزش معاملات در نمادهای خاص اقدام به خرید میکنند و در روزهای گذشته حضور پررنگ این سبک از سرمایهها را در دادوستدهای روزانه شاهد بودهایم. گروه سوم را نوسانگیرهای روزانه تشکیل میدهند که با توجه به نوسان روزانه زیاد قیمت سهام بستر مناسبی برای فعالیت این دسته فراهم شده است. گروه چهارم نیز سرمایهگذاران محتاطی هستند که بیش از بازدهی بر ریسک سهام متمرکز هستند و سهام آنها در روزهای اخیر نیز با رشد قیمتی مواجه بوده است.
بورس تهران روز گذشته را با نوسان زیاد پشت سر گذاشت. شاخص کل بورس اوراق بهادار در یک ساعت ابتدایی رشد بیش از ۴۲۰۰ واحدی را تجربه کرد اما تشدید فشار عرضهها و فروشهای هیجانی در پی برچیده شدن صفهای خرید در نمادهای متعدد از صنایع مختلف به اصلاح این نماگر بورسی انجامید، بهطوریکه در نهایت رشد ۱۵۲۴ واحدی (معادل ۴۸/ ۰ درصدی) شاخص کل را شاهد بودیم. این اتفاق درحالی رخ میداد که ارزش معاملات خرد جهش چشمگیری داشت و به بیش از ۲۰۰۰ میلیارد تومان رسید. بازار سهام در روز گذشته رفتاری مشابه یک هفته کاری را در مسیر کمنوسان قبلی تجربه کرد.
اعتراضات از «تله فضایی فقر» بیرون زد
روزنامه شرق درگفت و گویی با عنوان اعتراضات از «تله فضایی فقر» بیرون زد،آورد: ۲۵ آبانماه با اجرائیشدن طرح سهمیهبندی بنزین و گرانیای که یکشبه از سوی دولتمردان اعلام شد، مردم با شوکی مواجه شدند که صدای اعتراضشان فراتر از این گرانی رفت. آنها دیگر زیر بار این حجم از فشار، تاب نمیآوردند و همین مسئله هم سبب شد دست به اعتراض بزنند. عمده این اعتراضها در مناطق حاشیهنشین شهری رخ داد؛ مناطقی که به گفته کمال اطهاری، اقتصاددان و پژوهشگر اقتصاد توسعه، تنها ۹ درصد جمعیت به نوعی با بانکها در ارتباط هستند. او این نوع اعتراض دستهجمعی را که در اغلب شهرهای کشور رخ داد، با فیلم پرندگان هیچکاک قیاس میکند: «اینجاست که یاد فیلم «پرندگان» هیچکاک میافتم که پرندگان سیاه و سفید بالاخره بیرون میریزند و به یک دنیای رنگی حمله میکنند». او این تعبیر را بهصورت روشن در قالب یک تحلیل اقتصادی سیاسی، تشریح کرده و تأکید میکند: «اگر این تحلیل صورت بگیرد، گمان نمیکنم به هیچیک از کسانی که دست به اَعمال خشونتآمیز زدند، بتوان اغتشاشگر گفت... آنها فقط واکنش نشان دادند و خواستند «تله فضایی فقر» ی را که گرفتار آن شدهاند، بشکنند». اشاره او به بانکها، به دلیل آتشزدن بسیاری از بانکهایی بود که فعالیت عمده سیستم بانکی را در حاشیههای شهرها فلج کرد. او خطاب به مسئولان انتظامی کشور این آگاهی را میدهد که «بانک امری است برای دنیای رنگی کسانی که این افراد را به تله سیاه و سفید هل دادهاند.
این روانشناسی بهتری است که نیروهای انتظامی متوجه باشند برای افراد حاشینهنشین، بانک مظهر کنارگذاشتگیشان است» و در ادامه به تخریبهای دیگر هم میپردازد: «واکنش به پمپبنزینها، واکنش کور کسی است که مثل تاس لغزنده در تله فضایی پایین میرود و به هر چیز بتواند چنگ میزند که نفرتش را نشان دهد. شما شیر گاز را که باز کنید، جرقه میزند و ممکن است عمدی باشد یا سهوی. در فیلم پرندگان هیچکاک هم، چند تا از پرندگان مصنوعی بودند». این پژوهشگر اقتصاد توسعه که سالهای متمادی بر پدیده گسترش حاشیهنشینی به مطالعه پرداخته، میگوید: «مسئولان در مقابل این تله فضایی که هر سال تنگتر کردهاند، مسئول هستند و واکنش این افراد واکنش کسانی است که به هر چیزی چنگ میاندازند تا پایینتر نروند، حتی اگر غارت یک مغازه در ازای دو روز سیربودن باشد» و جالبتر آنکه به عقبه همین معترضان در مناطق حاشیهنشین اشاره میکند: «این افراد در انتخابات سال ۹۲، آنقدر عقلانی عمل کردهاند که فکر میکردند نباید یارانه بیشتر بگیرند و دست رد به آن زدهاند (روزنامه لوموند نوشته بود در دنیا دو ملت به یارانه رأی ندادند؛ سوئیس و مردم در جمهوری اسلامی). حالا بعد از وقوع بخواهیم یارانه بدهیم که چه بشود؟» اطهاری نسبت به تخلیه روستاها که ناشی از فقر شدید است هم اشاره کرده و هشدار میدهد: «در قدم اول ۳.۲ میلیون نفر در آستانه تخلیه روستاهای کوچک هستند و این رقم در صورتی که ادامه داشته باشد تا ۱۰ میلیون نفر میرسد». حرف پایانی کلام او خطاب به تصمیمگیران در سطوح بالای کشوری است: «در دهه ۷۰ نسبت به گسترش سکونتگاههای غیررسمی بارها هشدار دادیم، ولی بارها عنوان شد سیاهنمایی است و امیدوارم اینبار بعد از وقایعی که رخ داده، چنین فکری به ذهن مسئولان خطور نکند».
چالش جدید بنزین
روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان چالش جدید بنزین نوشت: در حالی کمتر از سه هفته از دو نرخی شدن سوخت میگذرد که خبرهای بنزینی با یک سوال اساسی در ذهن برخی از بهارستانیها و تحلیلگران اقتصادی گره خورده؛ «اکنون زمان مناسبی برای تک نرخی شدن بنزین است؟»؛ سوالی که بر اساس تجربه نه چندان مثبت سالهای گذشته در زمینه دو نرخی شدن قیمت کالاها ذهن کارشناسان را درگیر کرده است.
به باور بسیاری از آگاهان اقتصادی، هر کالایی از سوخت گرفته تا دلار، وقتی با دو نرخ به دست مصرفکننده میرسد، فسادآور است. مصداق این اتفاق بارها در بازار ارز و حتی بنزین سهمیهبندی در سالهای گذشته مشاهده شده است. حالا هم مرور خبرها حکایت از این دارد که بازار دلالی بنزین اینروزها حسابی داغ شده است. آنطور که گزارش چند روز پیش مهر نشان میدهد، پس از برقراری نظام سهمیهبندی و دو نرخی شدن بنزین، جایگاههای سوخت شاهد شکلگیری بازار خرید و فروش سهمیه هستند؛ بازاری که نرخهای آن متناسب با اینکه در ابتدا، میانه یا انتهای ماه قرار داشته باشیم، متفاوت است. علی حسینی، کارشناس انرژی در این باره گفت: «در حال حاضر و علیرغم گذشت کمتر از یکماه از برقراری دوباره نظام سهمیهبندی، در برخی نقاط تهران و شهرستانها شاهد فروش بنزین خارج از سهمیه به نرخ کمتر از سه هزار تومان هستیم. متصدیان جایگاهها این نوع بنزین را از نرخ ۲۳۰۰ تومان تا ۲۸۰۰تومان در جایگاههای سوخت معامله میفروشند. چنین رخدادی موید آن است که اقدام دولت نیاز به اصلاح جدی و سریع دارد». بر همین اساس برخی از بهارستانیها نیز در این زمینه آستینها را بالا زده تا شاید برای جلوگیری از بازیهای دلالی در زمینه سوخت، اقدام کنند.
آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصادی یکی دیگر از تحلیلگران اقتصادی است که با وجود تاکید بر مشکلات بنزین دو نرخی، هنوز شرایط کشور را برای اتخاذ این سیاست مناسب ارزیابی نمیکند. این تحلیلگر اقتصادی در اینباره به «همدلی»، میگوید: «سیاست اصلاح قیمت بنزین باید از همان ابتدا بر پایه تکنرخی شدن اتخاذ میشد. چرا که بنزین دو نرخی همواره تجربه شده که میتواند زمینه را برای ایجاد فساد فراهم کند». بغزیان در ادامه صحبتهای خود با «همدلی»، میگوید: «حالا که دو نرخ برای بنزین ایجاد شده است و این تصمیم گرفته شده، میتوان با انواع برنامههای کارشناسی جلوی مشکلات ایجاد شده را گرفت. مثلا میتوان سهمیه خودروها را افزایش داد و به ۲۰۰ لیتر رساند و اگر کسی مازاد این سهمیه را بخواهد بنزین را با قیمت دو هزار تومان به این فرد فروخت».
معضل ملی و نبود عقل جمعی
روزنامه توسعه ایرانی در گزارش خود با عنوان معضل ملی و نبود عقل جمعی می نویسد: در این سالها از آلودگی هوا زیاد گفتهاند. گوشمان از سرطان، مشکلات تنفسی، بیماریهای قلبی و همه پیامدهای شناختهشده و نشده آلودگی هوا پرشده است و از وعده و وعیدهای توخالی مسئولان هم خستهایم و در این روزها تنها یکچیز را پیگیری میکنیم اینکه این بار چند هزار نفر راهی بیمارستانها میشوند؛ این بار چند نفر به خاطر آلودگی هوا سکته میکنند، نفسشان بند میآیند و زندگی برایشان تمام میشود؟
به گفته جواد نوفرستی، استاد دانشگاه طبق آماری که دو سال قبل شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران برای اولین بار منتشر کرد، ۲۷هزار نفر فوتی ناشی از آلودگی هوا داریم که سهم تهران ۶تا ۷هزار نفر است و تنها کاری که میکنند مدارس و دانشگاهها تعطیل میشوند. در روزهای گذشته آلودگی هوا در تهران و چند شهر دیگر به تعطیلی مدارس انجامیده است و کارشناسان از تداوم آلودگی و حتی روند صعودی آن خبر میدهند.
در پی آلودگی شدید هوای چند شهر ایران ازجمله تهران، تبریز، ارومیه، اصفهان و اراک؛ نیز کلیه مقاطع تحصیلی در مدارس سه شهر نخست چند روز متوالی تعطیل بود. در روزهای اخیر شهرهای زیادی درگیر معضل آلودگی هوا شدند تا جایی که شرایط کلانشهرهای ایران از حالت هشدار گذشت و به وضعیت قرمز رسید. اما در این میان تنها راهکار دولت تعطیل کردن مدارس آن هم بهصورت قطرهچکانی و ممنوعیت تردد ماشینهای سنگین بود که در بهترین و خوشبینانهترین حالت یک راهکار مقطعی است و دوباره با اتمام این محدودیتها و تعطیلیها روز از نو و روزی از نو میشود. بااینکه نزدیک به ۲۰نهاد متولی حل مسئله آلودگی هوا هستند اما ناهماهنگی خیرهکننده آنها مثل خود آلودگی هوا به یک پدیده مزمن بدل شده است. بسیاری میگویند کمبود اعتبارات نیز مؤثر است هرچند کارشناسان توسعه پایدار در جهان معتقدند اگر دولتها به بهانه رونق تولید و اقتصاد، برای حل آلودگی هوا سرمایهگذاری نکنند، بعداً هزینه آن را به شکلی دیگر خواهند داد. طبق برآورد سال گذشته سازمان بهداشت جهانی هزینه انسانی و اقتصادی آلودگی هوا در تهران سالانه دو و نیم میلیارد دلار است.
برجام محکوم به زنده ماندن
روزنامه ابتکار درگزارشی با برجام محکوم به زنده ماندن آورده است: در حالی که قرار است روز ۱۵ آذر ماه یکی از مهمترین نشستهای کمیسیون مشترک برجام در وین برگزار شود، چند تحول مهم پیرامون توافق هستهای به منظور حفظ و تداوم آن صورت گرفته است. در نخستین اقدام، عباس عراقچی معاون سیاسی وزارت خارجه ایران به چین و ژاپن سفر کرده است. سفر عراقچی به این دو کشور از آنجا حائزاهمیت است که چین به عنوان یکی از شرکای برجام نقش قابل ملاحظهای را درخصوص نجات این توافق بینالمللی ایفا میکند. از سوی دیگر از آنجا که ژاپنیها همزمان با تشدید فشارهای آمریکا آمادگی خود را برای میانجیگری اعلام کرده و در این راستا شینزو آبه نخست وزیر این کشور نیز بهار امسال به تهران سفر کرده بود، سفر عراقچی به توکیو و رایزنی با مقامات این کشور دربرگیرنده مسائل مهم و تعیین کنندهای در دورنمای برجام محسوب میشود.
عراقچی در پکن ضمن دیدار با مقامات چینی و شرکت در نشست مشورتی مشترک ایران و چین، نسبت به وظیفه جامعه جهانی درخصوص حفظ و اجرای برجام تاکید کرد و گفت: کاهش تعهدات ایران در قالب برجام به معنای خروج ایران از این توافقنامه نیست بلکه نجات آن است و بر اساس ماده ۳۶ این برجام، طرفها توانایی سازماندهی سازوکار حل اختلافات برای چنین مسائلی را دارند. عراقچی همچنین گفت که در عین حال ما از تلاشهای سیاسی و دیپلماتیک همه طرفها به ویژه چین برای یافتن راه حل موثر به منظور خروج از بحران برجام استقبال میکنیم زیرا معتقدیم نجات برجام به خودی خود یک موفقیت مهم دیپلماتیک چند جانبه است. معاون سیاسی وزارت خارجه ایران همچنین در سفر خود به توکیو نیز برجام را یک توافق سیاسی برد- برد برای جامعه جهانی قلمداد کرد و گفت که توافق هستهای به عنوان یک تجربه بینالمللی نسخه موفقی برای حل سایر مشکلات منطقهای و جهانی است. از سوی دیگر در حالی که در تهران روز گذشته محمدجواد ظریف مذاکراتی را با یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان داشت، پیوستن شش کشور جدید اروپایی به سازوکار مالی اینستکس و سخنان مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نقطه عطفی در بهبود شرایط اضطراری برجام بود. اوایل این هفته اعلام شد که شش کشور بلژیک، دانمارک، فنلاند، هلند، نروژ و سوئد تصمیم دارند به سازوکار مالی اینستکس بپیوندند. در همین راستا روز یکشنبه نیز سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه در بیانیهای ضمن استقبال از این موضوع اعلام کردند: این اقدام به تقویت اینستکس منجر شده، نشانگر تلاشهای اروپا برای تسهیل تجارت قانونی میان اروپا و ایران بوده و نمودی آشکار از تعهد مستمر ما نسبت به برجام است. این در حالی است که این سه کشور بار دیگر مدعی شدند همچنان آماده در نظر گرفتن تمامی مکانیسمهای برجام از جمله مکانیسم ماشه برای بازگرداندن ایران به تمامی تعهدات هستهای هستیم.